سینما الفردوس در دمشق با وجود درگیریهای داخلی در سوریه تعطیل نشده و قرار هم نیست تعطیل شود.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از خبرگزاری فرانسه، سینما الفردوس محل همیشگی فقرای حومه دمشق برای تماشای فیلم بود، اما جنگ داخلی مشتریهای این سینما را به صفر رسانده و سینمادار آن را مجبور کرده در دو سال گذشته فقط فیلمهای تکراری نمایش دهد.
زمانی سینما الفردوس (به معنای بهشت) آدمهایی را به سمت خودش جلب میکرد که دوست داشتند در مرکز پایتخت سوریه با تماشای یک فیلم فقط لذت ببرند، اما درگیریها باعث شده این سینما دیگر فیلمی برای نمایش نداشته باشد و اغلب مشتریهایش که از نقاط دوردست شهر به آنجا میآمدند، دیگر رغبتی برای آمدن به این سینما نداشته باشند و اصلا دیگر حوصله چنین لذتهایی را نداشته باشند.
قلب تپنده این سینما جمال الساسا است که در دفتری خاک گرفته و دلگیر مینشیند. دیوارهای دفترش را پوسترهای زردرنگ فیلمهای سینمایی پوشاندهاند که حالا بوی نم میدهند.
ساسا پنجاه و چند ساله است، چنان عشق و علاقهای به سینما دارد که آدم را یاد «سینما پارادیزو»، فیلم برنده اسکار جوزپه تورناتوره میاندازد، فیلمی که داستان یک کارگردان سینما و دوستیاش در بچگی با آپاراتچی عشق فیلم را روایت میکند.
ساسا حالا 15 سال است که سینما الفردوس را میچرخاند. خودش میگوید: «وقتی بچه بودم عاشق سینما شدم. وقتی 12 سالم بود کارم را با فروش آبنبات در سالن سینما شروع کردم، اما همان موقع هم عادت داشتم به اتاق آپارات بروم تا ببینم حلقههای فیلم چطور به کار انداخته میشوند.» و بعد لبخندی به پهنای صورت میزند.
او از پنجره بیرون را نگاه میکند و پسرکی را میبیند که به مشتریهای سینما شکلات و آبنبات میفروشد و در این پسرک، کودکی خودش را میبیند.
یکی از معدود سینماهای چندسالنه مدرن دمشق «سینما سیتی» است که پس از شدت گرفتن درگیریها در این شهر، در ماه آوریل تعطیل شد. این سالن یکی از معدود جاهایی در دمشق بود که مردم در آن میتوانستند فیلمهای روز را ببینند، اما مشتریهای این سالن همگی ناپدید شدند.
ساسا میگوید: «اغلب مشتریهای این سالن پایتخت را ترک کردهاند، دیگر کسی به سینما نمیرود.»
تعطیلی این سینمای بزرگ تاثیری عمیق بر کار سینماهای درجه دو دمشق مثل سینما الفردوس گذاشته چون این سینماها، فیلمهایشان را از سینماهای بزرگ مثل سینما سیتی پس از اتمام اکران در آنها میخریدند.
حالا آخرین فیلمهایی که در سینما الفردوس پخش میشود «جنگ عروسها» محصول سال 2009 با بازی آن هاتاوی و کیت هادسن و «دوستان بیتعهد» محصول سال 2011 با بازی میلا کونیس و جاستین تیمبرلیک است.
ساسا در این باره میگوید: «آخرین بسته فیلمی که خریدیم در سال 2011 بود، همان زمانی که درگیریها در سوریه شروع شد. آن موقع 30 فیلم خریدم و حالا هر ماه چهار فیلم نشان میدهم و وقتی هر 30 فیلم را نشان دادم، دوباره از اول شروع میکنم.»
این سینما حالا نه تنها از فقدان فیلم در رنج است بلکه مشتریهایش هم کمتر و کمتر شدهاند. در پایان یک روز معمولی در دمشق، کمتر از 10 نفر به سینما الفردوس آمده و بلیت خریدهاند. «سینماهای سوریه حتی پیش از شروع درگیریها هم به دلیل اینترنت و ماهواره دچار مشکل شده بودند.»
او ادامه میدهد: «با شروع جنگ، مردم فقیرتر که عادت داشتند به سینماهایی مثل سینمای من در دمشق بیایند دیگر سروکلهشان پیدا نمیشود.»
درگیری بین شورشیها و دولت موجب شده مناطق حومه شهر به شدت مورد حمله قرار بگیرند، چون شورشیهای مخالف در این منطقه پناه گرفتهاند.
ساسا با یاد گذشته میگوید: «قبلا شبی بیش از 40 مشتری داشتیم. این روزها نهایت چهار مشتری داریم. گاهی بعد از ساعت پنج بعدازظهر حتی یک نفر هم به سینما نمیآید چون بعد از تاریکی کسی جرات بیرون آمدن از خانه را ندارد. قبل از جنگ تا نیمهشب در سالن باز بود.»
سالن سینمای الفردوس 800 صندلی دارد و این روزها فقط هفت هشت مشتری دارد که فیلمی آمریکایی را با زیرنویس نگاه میکنند و اواسط فیلم، میبینی کسی در حال بیرون رفتن از سالن است.
صندلیهای سالن سبز رنگورورفته است، چندتایی از آنها شکستهاند و روی زمین آشغال تلنبار شده است. اینها نشان میدهد این مکان مدتهاست فراموش شده است.
سامر یکی از مشتریهای سینما میگوید: «گاهی میآیم و فیلمی تکراری نگاه میکنم. اینجا حس خوبی به من دست میدهد، حتی میتوانم داخل سالن سیگار بکشم.»
ساسا با خنده میگوید: «گاهی بعضیها کل طول روز را در سالن سپری میکنند.» میخندد هرچند دیدن سالن ویران و فیلمی که دیگر دیدن ندارد، خیلی غمگیناش کرده است. «ناراحت هستم. برای من زیباترین چیز این کار این بود که پشت میزم بنشینم و واکنش مردم به فیلم را نگاه کنم. آن موقعها باید با مردم دعوا میکردم که توی صف بایستد حالا انگار اصلا چنین روزهایی وجود نداشته است.»
سینما الفردوس سال 1948 افتتاح شده و به گفته ساسا گاهی صف برای تماشای فیلمی به صد متر میرسید.
آینده این سینما نامشخص است، چون دیگر سرمایهای هم نیست که آن را سر پا نگه دارد، اما ساسا هنوز ناامید نشده است. «چه کسی میآید وسط جنگ روی این سینما سرمایهگذاری کند. اما راستش ترجیح میدهم بمیرم تا ببینم این سینما تعطیل میشود.»