counter create hit سرقت از نوع ميراث فرهنگي!
۳۱ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۵
کد خبر: ۱۷۴۴۲
جلوی غارت بیشتر را بگیریم:

سرقت از نوع ميراث فرهنگي!

همين را كم داشتيم تا اسناد ميراث فرهنگي كشورمان،در هشت سال گذشته در جابه جايي هاي خيالي پايتخت! در بين راه تهران، اصفهان، شيراز و بالعكس به يغما رود و از يك خيابان داغ عتيقه فروشي در تهران امروز سر در آورد

همين را كم داشتيم تا اسناد ميراث فرهنگي كشورمان – به نقل از قائم مقام سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري – در هشت سال گذشته در جابه جايي هاي خيالي پايتخت! در بين راه تهران، اصفهان، شيراز و بالعكس به يغما رود و از يك خيابان داغ عتيقه فروشي در تهران امروز سر در آورد و چشم مان روشن شود به جمال خياباني كه خود يكي از شگفتي هاي معرفي تاريخ ايران باستان است. تاريخ همواره از اين دستبردها، صفحاتي را در خود نگاشته كه سر فصلي است براي آگاهي آيندگان و بسي قابل تعمق و غور: از حفاري هاي غيرمجاز گرفته تا بازارهاي داغي كه به زعمي عتيقه فروشند و سرمايه هاي فرهنگي كشور را به آن سوي مرزها انتقال مي دهند تا نظريه پردازاني كه فرهنگ و تاريخ ايران را از دوران قبل از اسلام منفك مي دانند. اگر بپذيريم تاريخ هر كشور بر پايه تحقيق و پژوهش ازلابه لاي همين اسناد و اوراق است ، پس چگونه مي توان در صورت عدم دسترسي به آن، سير تكامل عناصر فرهنگي تمدن ايراني اسلامي را جست وجو كرد؟ مگر مي شود تاريخ را چون گذشته سينه به سينه نقل كرد و شناخت و به قصه يي بسنده كرد؟در تاريخي كه همه عناصر آن سمبوليسم كيهاني است كه در پرتو آن آدمي با نيروهاي آسماني پيوند مي يابد: چگونه مي توان مثلازيگورات را نشناخت و ادعاي سجود در مسجد را كرد؟ - محلي كه دستيابي به عالم بالارا نويد مي دهد
     و نيايش را نيازمند به جايگاهي بلند است كه روح انسان در آن تجلي يافته است- و چگونه مي توان از ستون هاي هخامنشي، گنبدهاي پارتي، طاق هاي ساساني و انبوه طرح هاي اسلامي با صلابت آجركاري ها، تزيينات گچ بري و نقاشي، كاشيكاري هاي معرق، كتيبه ها، مقرنس ها و... آگاهي يافت و ندانست كه همين ايوان هاي ستون دار يا تالار- كه در مقابر حجاري شده در نزديك تخت جمشيد آشكار است- در معابد دوره ساساني نيز پديدار شد و در اواخر دوره اسلامي به صورت تالار كاخ ها يا رواق مساجد مورد استفاده قرار گرفت؟! و نيز ندانست، گنبد كه در بسياري از مساجد، مقابر و امامزاده ها در سراسر ايران به چشم مي خورد، از ويژگي هاي معماري ساساني است كه روي چهارطاقي هاي ساساني تعبيه شده و شكل امروزي به خود گرفته است: يا بسياري از عناصر متاثر ديگر كه براساس شرايط خاص حكومتي و اقليمي، تاثيرپذيري خود را بر گسترش فرهنگ غني ايراني به اثبات رسانيده اند كه از حوصله اين مقال خارج است. اين در حالي است كه تمامي اين عناصر با ابداعاتي تازه در اشكال مختلف فرهنگي اعم از معماري و هنر بر پهنه ايران كنوني تجديد شده است و خصايص و ويژگي هاي فرهنگي ايران را تعيين كرده اند.
    اينها و صدهاي ديگر همه پرسش هايي است كه با غارت اسنادي از اين دست، ذهن هر جست وجوگر فرهنگ ايراني را به خود مشغول مي سازد و پاسخش بر دوش همه فرهنگ دوستان و دولتي است كه داعيه فرهنگ پروري را در اهداف خود ترسيم كرده است. پر واضح است هر فرهنگي از تسلسل رويدادهاي آن در تمامي جنبه ها براساس اسناد معتبر علمي قابل شناسايي است: در غير اين صورت، نگاهي است يك سويه كه به دنبال خود تهاجم فرهنگي را نيز به همراه دارد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: