چقدر در مورد رمان «کتابخانۀ نیمه شب»، اثر مت هیگ اطلاع دارید؟
رمان «کتابخانۀ نیمهشب»، با عنوان اصلی The Midnight Library، یک رمان فلسفیِ علمی – تخیلی و فانتزی است. مضمون این رمان معنای زندگی، احساس بیمعنایی و حسرت بابت کارهای نکرده و راههای نرفته و دلهرة وجودی برآمده از این احساس است. مت هیگ در «کتابخانۀ نیمهشب» کتابخانه را بهصورت موقعیتی برای تجربۀ وجودی و هستیشناختی به تصویر کشیده است. کتابخانه در این رمان مکانی است انگار بیرون از زمان؛ جایی بیآغاز و بیپایان، میان مرگ و زندگی، با بینهایت کتاب که انسان در آن در مقابل انواع احتمالات و امکانهای متنوعِ زیستن قرار میگیرد و با گشودن هر کتاب امکانی از زیستن را تجربه میکند.
در «کتاب کتابخان نیمه شب» با این پرسش مواجه میشویم که اگر بیش از یک بار فرصتی برای زیستن در این جهان داشته باشیم و بتوانیم زندگی سپریشدة خود را را دستکاری و آن را از نو و اینبار جورِ دیگری زندگی کنیم، آنوقت هر زندگیِ متفاوت با آنچه واقعاً زیستهایم چه پیامدی در بر دارد؟ مت هیگ در این رمان، با خلق دنیایی که از جهاتی یادآورِ دنیای کتابخانهایِ قصههای خورخه لوئیس بورخس است، ما را به تأمل در این موضوع وامیدارد که آیا راههای نرفتهای که حسرتشان را در زندگی میخوریم واقعاً جای حسرتخوردن دارند و آیا آن راهها واقعاً زندگیهایی مناسب ما بودهاند؟ همچنین بخشهایی از این رمان به کتابی در زمینۀ خودیاری میماند که آموزههای آن نه به صورت مباحث نظری، بلکه در قالب یک داستان بیان شده باشد.
متن اصلی رمان «کتابخانۀ نیمهشب» نخستین بار در سال 2020 منتشر شده است. متن فارسی این رمان با ترجمۀ صبا نوروزی در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه به چاپ رسیده است.
مروری بر رمان کتابخانۀ نیمهشب
نورا سید، شخصیت اصلی رمان «کتابخانۀ نیمهشب»، زنی است تنها و سی و پنج ساله که به احساس پوچی و بیمعنایی در زندگی رسیده است. او احساس میکند در همۀ کارها ناتمام است و زندگیاش چیزی نیست جز حسرت بر راههای نرفته و کارهای نیمهکاره. نورا فلسفه خوانده است. اهل موسیقی است و زمانی هم خوانندة یک گروه موسیقی بوده، اما موسیقی را هم، مثل خیلی از کارهای دیگر زندگیاش، رها کرده و اکنون در یک فروشگاه وسایل موسیقی کار میکند. او احساس میکند که در زندگی شکست خورده و در اوج احساس پوچی و خلاء تصمیم میگیرد به زندگیاش پایان دهد، چون دلیلی برای ادامۀ زندگی نمییابد. این تصمیم آغاز سفرِ ناخواستۀ نورا به جایی غریب به نام «کتابخانۀ نیمهشب» است؛ نورا که قصدِ ترک زندگی را داشته، به جای اینکه سر از دنیای پس از مرگ درآورد، به مکانی وارد میشود که بین مرگ و زندگی قرار دارد. این مکان همان «کتابخانۀ نیمهشب» است.
رمان با ورود نورا به «کتابخانۀ نیمهشب» حالوهوایی فانتزی به خود میگیرد. سفرِ نورا به این کتابخانه یک سفر خیالی است که امکان تأملی عمیقتر در معنای زندگی و فرصتهای از دست رفتۀ زندگیاش را برای او فراهم میکند. این کتابخانه بیشمار کتاب دارد، اما همۀ این کتابها تنها مخصوص زندگی نوراست و دربردارندة احتمالات مختلف و متنوع زندگی او. گویی برای هر انسانی یک «کتابخانۀ نیمهشب» مخصوص به او وجود دارد. مثل قصۀ «در برابر قانون کافکا» که در آن برای هرکس دری جداگانه برای ورود به قانون تعبیه شده و هر دَر فقط مخصوصِ یک نفر است. اما اگر دربانِ قانون در قصۀ کوتاه کافکا بیرحمانه در را به روی مراجعی که سالها جلوِ درِ مخصوص به خودش به انتظار نشسته است میبندد، کتابدار مهربان و خردمند «کتابخانۀ نیمهشب» مت هیگ زنی است که با گشادهرویی درِ کتابخانۀ مخصوصِ نورا را به روی او میگشاید و میگذارد که نورا وارد شود و در این کتابخانه کتابهای زندگیاش را ورق بزند و در معرض انتخابهای گوناگون قرار بگیرد و چندین و چند زندگی را زندگی کند. بنوبوک یک وب سایت برای خرید اینترنتی کتاب با تخفیف است که شما می توانید این کتاب را از طریق آن تهیه کنید.