اسرائیل روز جمعه در حملهای که از سال ۲۰۰۶ تا امروز بی سابقه بود، بیروت را هدف موشکهای خود قرار داد. ارتش اسرائیل اعلام کرد هدف از این حمله، ترور سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان بوده است. تا ساعات اولیه روز شنبه همچنان تردیدها درباره شهادت یا زنده بوده سید حسن نصرالله ادامه داشت، اما در نهایت ابتدا ارتش اسرائیل و سپس حزب الله لبنان در بیانیههایی شهادت دبیرکل حزب الله لبنان را تایید کردند.
به گزارش رویداد 24؛ اهمیت حزب الله در بین نیروهای موسوم به محور مقاومت برای ایران واضح است. این گروه تفاوتهای چشم گیری با سایر جنبشهای عضو محور مقاومت دارد که آن را متمایز میکند. حزب الله یک گروه شیعه است که با هدایت ایران تاسیس و با حمایت جمهوری اسلامی امتداد داشته است. این گروه را چه به لحاظ ایدئولوژیک و چه عملیاتی میتوان امتداد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دانست؛ بنابراین ترور رهبر حزب الله با ترور رهبران سایر گروههای مقاومت از جمله هنیه، حتی در خاک تهران متفاوت است. از سوی دیگر همزمان با زمان حمله اسرائیل به لبنان، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در نطق خود در سازمان ملل ایران را تهدید مستقیم کرد و گفت هیچ نقطهای درون ایران نیست که دست اسرائیل به آن نرسد. حوادث شش ماه اخیر، از حمله به کنسولگری ایران در دمشق گرفته تا ترور سید رضی موسوی و هنیه در خاک تهران به انضمام سابقه اسرائیل در ترورها و خرابکاریها در تهران نشان داده این تهدید نتانیاهو بدون پشوانه نیست و بیان علنی آن به معنای آغاز فصل جدیدی از تخاصم است.
سوال اینجاست که در چنین وضعیتی ایران چه تصمیمی باید اتخاذ کند؟ آیا ممکن است شرایط جدید ایران را به سمت دستیابی به بمب اتم پیش ببرد؟ این سوال را از فریدون عباسی رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی ایران پرسیده ایم. عباسی به رویداد۲۴ گفته ایران نیازی به بمب اتم در این مقطع ندارد و جنگ فرسایشی محور مقاومت با اسرائیل، این رژیم را شکست خواهد داد؛ هرچند عباسی توصیه میکند اورانیوم غنی شده با غنای ۹۰ درصد را انبار کند و تولید آب سنگین را از سر بگیرد. مواردی که از نظر جامعه جهانی به منزله تلاش ایران برای دستیابی به بمب اتم است و کاربرد علمی ندارد، اما عباسی معتقد است با همان دلایل علمی باید به این سمت حرکت کند.
با توجه به اهمیت سید حسن نصرالله برای ایران، تصمیم جمهوری اسلامی برای انتقامگیری از اسرائیل چه ابعادی خواهد داشت؟
در دورانی که بحرانی ایجاد میشود، دو راه وجود دارد که یا شتاب زده و بدون برنامه ریزی عمل کنیم یا راهبرد داشته باشیم و بر مبنای راهبرد عمل کنیم.
ممکن است اتفاقی بیافتد و ما خساراتی هم ببینیم؛ این خسارت یا مالی است که به تاسیسات ما آسیب وارد میکند، یا جانی که منجر به شهادت نیروها و فرماندههای ما میشود. اگر به چند سال گذشته به ویژه از زمان جنگ سی و سه روزه لبنان در سال ۲۰۰۶ نگاه کنیم، متوجه می شویم که مقاومت در این ۲۵ سال به پختگی لازم رسیده و در جمع کسی دیگر شتابزده عمل نمیکند.
حرکت مقاومت هم به فرمانده خلاصه نمیشود. درست است که از دست دادن فرماندهان مشکل زاست، اما چون این پیش بینیها انجام شده، به زودی جایگزین لو انتخاب میشود. افراد زیادی برای این منظور تربیت شدهاند.
همانطور که در حوزه هستهای هم چیزی با جود ارورهایی که ایجاد کردند، متوقف نشد؛ حتی در جایی باعث شد ما پیشرفتهای بیشتری هم بکنیم، چون این پیش بینی در حوزه علمی و فنی شده بود که آموزش جدی گرفته شود و کادرسازی شود و مدیران و نیروهای متخصص لازم تربیت شوند.
در مورد سیاست هستهای، همزمان با حمله اسرائیل به لبنان، نتانیاهو ایران را تهدید کرد و گفت هیچ نقطهای در ایران نیست که به آن دسترسی نداشته باشند. همزمان مهمترین نیروی ایران در منطقه را مورد هدف قرار داد. آیا این تحولات سیاست هستهای ایران را به سمت بازدارندگی هستهای نمیبرد؟
ما از ابتدا در حوزه هستهای دو رویکرد داشتیم؛ در زمان جنگ ایران و عراق، صدام به دنبال سلاح هستهای بود و کشور ما به دنبال پدافند بود. یعنی هدف این بود که خسارات را ناچیز کند و از طرق دیگر بازدارندگی داشته باشد. خوشبختانه صدام نتوانست به سلاح هستهای دست پیدا کند و از سلاح شیمیایی هم بیشتر علیه خودش استفاده کرد. راهبرد دیگر ما به غیر از پدافند، انرژی هستهای و کاربرد پرتوها در زندگی مردم بود. اینها تغییر نمیکند. ما همواره باید پدافند هستهایمان کار کند و همزمان با آژانس و تشکیلات وابسته همکاری کنیم که در مجامع جهانی حضور داشته باشیم و هدف هم مقابله با حوادث هستهای مانند چرنوبیل و فوکوشیماست. در حوزه انرژی هم ما سیاست مان مشخص است و داریم راکتورهای قدرت را در بوشهر میسازیم.
ایران یکبار در زمان ترور سردار سلیمانی تعهدات هستهایش را متوقف کرده است. آیا ممکن است اینبار واکنش تندتری نشان دهد؟
در یک مقطعی، زمانی که ایران با عدم تعهد ۵ به علاوه یک مواجه شد و دولت ایران مماشات میکرد، مجلس وارد عمل شد که از دولت را از مماشات در بیاورد و مصوبه اقدام راهبری را تصویب کرد. این مصوبه میزان غنی سازی را تا ۶۰ درصد بالا برد. این اقدام هم بر مبنای مصوبه مجلس در سال ۱۳۹۴ بود که مجوز داده بود تحقیقات نوترونی انجام و روی پیشران هستهای کار شود. وقتی آنها به تعهدشان عمل نکردند، ما اجازه دادیم این کار انجام شود. اینها ربطی به سلاح هستهای ندارد.
اما داشتن اورانیوم با غنای بالا و آب سنگین خودش بازدارنده است. ما نیاز به رفتن به سمت ساخت سلاح و تغییر دکترین هستهای نداریم، آن هم برای مبارزه با یک رژیم جعلی مانند اسرائیل. این رژیم نیازی ندارد که با بمب هستهای با آن مواجه شویم. همین جبهه مقاومت با حوصلهای که دارد، در یک جنگ فرسایشی نسخه اسرائیل را خواهد پیچید.
حتی الان که تهدید مستقیم متوجه ایران است و در شش ماه گذشته هم اسرائیل چندین بار منافع ایران را در داخل و خارج مورد هدف قرار داده و نیروهای با ارزشی را به شهادت رسانده، ایران نیاز بازدارندگی هستهای ندارد؟
کشور ما پادگان نیست. رژیم صهیونیستی مانند پادگان است. حتی پلیس ندارد و ارتش انتظام را برقرار میکند. ما کشور آزادی هستیم و مرزهایمان هم زیاد است. ما مثل اسرائیل نیستیم؛ این همه تبعه خارجی و رفت و آمد مرزی در غرب و شرق و جنوب و شمال داریم. رژیم صهیونیستی هنر نمیکند به کشوری که هزاران کیلومتر مرز باز دارد، نفوذ میکند. اسرائیل از شرایط جغرافیایی و عناصر ضد نظامی که شکل و شمایلشان هم مثل ماست و فارسی هم بلد هستند، استفاده میکند. اینجور نیست که تا امروز آسیب جدی به ما زده باشد.
رژیم صهیونیستی اگر بخواهد اقدامات خصمانه بیشتری علیه خاک ایران بکند، همان وعدهای که قبلا داده شده که تل آویو و حیفا را واقعا با خاک یکسان میکنیم انجام میشود. بیکار نمینشینیم.
الان همه نیروهای علمی و فنی ما باید بسیح شوند که جنگ را سطح بالا هدایت کنیم. جنگ که هستهای نیست، بیشتر جنگ الکترونیک است. در حوزه الکترونیک ما هم بهترین نیروهای فکری را در حوزه مخابرات و برق و الکترونیک داریم و قوی هستیم اگر در این حوزه وارد شویم.
همین مصوبه مجلس را اگر اجرا کنیم، کافیست؛ من توصیه میکنیم غنی سازی را به ۹۰ درصد برسانیم. ولی برای کار تحقیقات علمی و پیشران هسته ای. ما الان نیازی به سلاح هستهای نداریم. یعنی تهدید اگرچه در حرف گفته شده، اما آنچنان نیست. اینطور نیست که یک کشور کوچکی حرفی بزند ما راهبردمان را تغیبر دهیم. ایرادی ندارد که ما آب سنگین تولید کنیم و راکتور آب سنگینمان را راه بیانداریم. اینها خودش بازدارنده است. اگر بخواهیم سلاح هستهای هم داشته باشیم، برای موجودی مانند اسرائیل حتی نیاز به بمب بزرگ هم نداریم. اسرائیل مساحتی ندارد و نمیتواند ما را تهدید کند ما با همین جنگ فرسایشی هم میتوانیم اسرائیل را شکست دهیم.