روزنامه اعتماد نوشت: پنجشنبه ٢٩ آبان ماه ١٣٩٣، اين تاريخ را بايد در تقويمها ثبت كرد؛ روزي كه با يك فراخوان ساده از سوي فردي البته تاثيرگذار و لبيك ديگران، كتابفروشيها دوباره پر از نويسنده و مخاطب شدند. همه آمدند تا كتاب را ارج بگذارند و يك پيام را يك صدا آواز دهند: «مردمي كه كتاب نخوانند، عقب خواهند ماند و مردم عقب مانده را چارهيي نيست». اما اين روز، چطور به اينجا كشيد...
از يك فراخوان ساده آغاز شد
هفته پاياني آبان ماه، هفته كتاب نامگذاري شده است، هفتهيي كه گويي قرار بوده تجديد بيعت خوانندگان و كتاب باشد. اما امسال مسالهيي رخ داده كه اين هفته را با سالهاي قبلش متفاوت كرد. وزير محبوب دولت اصلاحات و عضو فعلي شوراي شهر تهران، همواره علاقهيي و دستي در حوزه فرهنگ داشته و مورد اعتماد و وثوق اهالي فرهنگ بوده است: «احمد مسجدجامعي». آقاي وزير سابق ابتداي هفته گذشته در پي انتشار فراخواني ساده از نويسندگان و اهالي كتاب خواست كه پنجشنبه ٢٩ آبان ماه در كتابفروشيها دور هم جمع شوند و كتاب بخرند و بخوانند.
هدف باني خير
احمد مسجدجامعي كه خود پايهگذار مراسم كتابفروشي شورا بود درگفتوگو با «اعتماد» از هدفش براي برگزاري اين حركت گفت: بالاخره بايد از جايي شروع كرد. هرچند اين نقطه، حركتي كوچك باشد. من به نظرم رسيد چرا هميشه مديران بايد از فوايد كتابخواني بگويند؟ چرا خودشان دست به كار نميشوند؟ اين بود كه به فكرم رسيد اينبار مسوولان خودشان «كتابفروشي» كنند تا فقط از فوايد كتابخواني بگويند.
وي درمورد اينكه اين حركت تا چه حد منطبق با اهداف شما برگزارشد؟ گفت: اين نخستين بار بود كه مديران ما با ميل خودشان درچنين حركتي نمادين شركت كردند و از نزديك با مشكلات كتابخوانها و كتابفروشها آشنا شدند، ضمن اينكه اين روز محلي شد براي تبادل نظر و ديدار نويسندگان و هنرمندان.
اين عضو شوراي اسلامي شهر تهران گفت: به هرحال همين كه جمع كثيري از اعضاي شوراي شهر و هنرمندان و نويسندگان و اهل قلم به اين دعوت لبيك گفتند و نشان دادند كه كتاب يكي از دغدغههايشان است، نويد خوبي است كه اميدواريم ادامه پيدا كند و تنها به يك روز و يك برنامه و مراسم محدود نشود.
نبضِ كتاب؛ كتابفروشي «چشمه»، «ثالث» و «خانه فرهنگ و هنر گويا»
راسته كريمخان، شايد ديروز شلوغترين نقطه تهران بود؛ راستهيي كه انبوه نويسندگان و مخاطبان را در خود جاي داد. به ويژه دو كتابفروشي «چشمه» و «ثالث» كه پيشتر و از يك- دو روزي زودتر، ليست نويسندگان حاضر در كتابفروشي هاشان را براي روز پنجشنبه با ذكر ساعت، اعلام كرده بودند. و كدام كتابخواني و كتاب دوستي را ميشناسيد كه دلش نخواهد «محمود دولتآبادي»، «احمدرضا احمدي»، «بهمن فرمان آرا»، «اسدالله امرايي»، «رضا داوري اردكاني» و... را يك جا و در يك مكان ببيند. ديروز انگار همهچيز جور ديگر بود، احمدرضا احمدي تازه از بستر بيماري رها شده هم سرِ ذوق آمده بود و نشسته روي صندلي پشتِ ميز شيشهيي نشر چشمه با همه حال و احوال ميكرد، كنارش بهمن فرمان آرا لبي به خنده داشت و ميخنداند. دولتآبادي هم آمده بود، نويسندهيي كه همين چند روز پيش از به طول انجاميدن صدور مجوز براي رمان سترگش «زوال كلنل» گله كرده بود و دل چركين بود، و گفته بود به نمايشگاه مطبوعات نميآيد چرا كه ديگر نميداند چه بايد جواب بدهد، اما براي پنجشنبه انگار دلش را رضا كرده بود كه براي ارج نهادن به مقام كتاب حضور پيدا كند، و همراه احمد مسجدجامعي شد.
در گوشهيي از كتابفروشي، بهمن فرمان آرا، احمدرضا احمدي، بلقيس سليماني و حسين سناپور نشستهاند. عدهيي جوان كتابهاي احمدي را براي امضا گرفتن آوردهاند، ديگر نويسندگان همچنين وضعيتي دارند. با حضور هر نويسنده يا مترجم بازار كتابهايش هم داغ ميشود و همه ميخواهند كتابي با امضاي خود صاحب اثر را به عنوان يادگاري از اين روز براي خودشان نگه دارند. گلي امامي و احمدرضا احمدي از مميزي و مجوز صحبت ميكنند و تجربياتي را كه در اين عرصه كسب كردهاند با هم در ميان ميگذارند. حسن كياييان، مدير نشر چشمه به گرمي از مهمانان و مردم استقبال ميكند و در جواب سوالي كه نظرش را درمورد چنين برنامه ميپرسد، ميگويد: «استقبال خوبي نسبت به اين فراخوان شده است. اميدواريم اين حضور گرم مردم شامل حال كتابفروشيهاي محلات مختلف و كوچه پس كوچههاي شهرمان هم بشود.»
از ساعتي به بعد از زير پل كريمخان ميتوانستي ببيني كه احمدرضا احمدي و اسدالله امرايي در كنار احمد مسجدجامعي مسير اين سوي خيابان را به آن سو و براي رسيدن به كتابفروشي نشر ثالث طي ميكنند تا ديداري هم از آن كتابفروشي داشته باشند، و در ميانههاي راه، به دستفروش هميشگي پيش از كتابفروشي ثالث كه برميخورند، توقف ميكنند و نگاهي به كتابهاي چاپ افستش مياندازند و اين كار يعني كه كتاب هر جا كه باشد، حتي روي زمين و خارج از مغازهيي شيك، ارزشمند است، كتاب بايد همهگير و همهجايي بشود تا كتابخواني بدل به فرهنگي بالنده شود.
كتابفروشي «خانه فرهنگ و هنر گويا» در راسته كريمخان، ديگر ميزبان اهل كتاب و مردم بود. هادي خانيكي، سهيل محمودي، علياكبر عبدالرشيدي و عبدالحسين مختاباد از جمله اهالي فرهنگي بودند كه در اين كتابفروشي حضور به هم رساندند. احمد مسجد جامعي كه ديروز ميهمان كتابفروشيهاي شهر بود، در اين محل هم حضور پيدا كرد و با حضورش همه نگاهها به سمت او جلب شد. مسجدجامعي از برنامهريزي اهالي خانه سينما براي حركت به سوي كتابفروشيها گفت و افزود: «اصل و مبناي اين فراخوان آشتي دادن دوباره جامعه و مردم با كتاب و كتابخواني است. سهم مطالعه در كشور ما نسبت به پيشينه قوي فرهنگي كشورمان از كشورهاي ديگر پايينتر است و چنين طرحهايي اگر تبديل به يك عادت و سنت شوند تاثير خوبي بر فرهنگ جامعه خواهند گذاشت.»
آنچه در كتابفروشيهاي ديگر گذشت
اما تجمعِ اهلِ كتاب، تنها در راسته كريمخان نبود و مخاطبان چند گزينهيي ديگر هم براي حضور داشتند. اهالي فلسفه و علم، بعدازظهر پنجشنبه در شهر كتاب بهشتي حاضر شدند و ساعتي را با مخاطبان آثارشان به گپ و گفت گذراندند. چهرههاي برجسته و سرشناسي همچون دكتر ضياء موحد، دكتر يوسف اباذري، دكتر ميرجلالالدين كزازي، دكتر حسين معصوميهمداني، دكتر شاپور اعتماد و... افرادي كه به علت مشغله زياد و تدريسهاي دانشگاهيشان در طول سال خيلي كمتر ميشد از نزديك ملاقاتشان كرد و با آنها همكلام شد. اهل فلسفه هم آمده بودند تا از مقام كتاب بگويند.
از سوي ديگر، در خيابان انقلاب، نبض هميشگي كتاب در تهران و در انتشارات ققنوس، سياوش جمادي، محبوبه نجفخاني، نازي صفوي و... نيز حضور داشتند.
و ديگراني در هر كتابفروشي در شهر تهران، شهر كتاب نياوران، مركز دايرهالمعارف اسلامي، شهر كتاب فرشته و... اهالي كتاب و دستاندركاران آن پنجشنبه در هر مكاني كه محل فروش كتاب بود حضور داشتند تا اعلام كنند كتاب هنوز زنده است، گرچه نيمه جان، اما هنوز نفس ميكشد.