counter create hit دیگر چه اتفاقی باید بیافتد تا متوجه شرایط اضطراری خوزستان شویم؟!
۲۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۵
کد خبر: ۱۲۱۴۱۲

دیگر چه اتفاقی باید بیافتد تا متوجه شرایط اضطراری خوزستان شویم؟!

اگر زلزله، سیل، رانش زمین و هر حادثه غیر مترقبه دیگری در شهر و دیاری رخ دهد، واکنش مسئولان به آن چه خواهد بود؟ اعزام گروه های امدادی؟ تشکیل کارگروه ویژه در دولت، مجلس یا نهادهای استانی و کشوری؟ به صف کردن نهادهای امنیتی و انتظامی یا راهکارهای دیگر؟ حال اگر اتفاق رخ داده از نوع زلزله و سیل نباشد چه؟

به گزارش «تابناک»، در روزگاری که بسیاری از هموطنانمان در حسرت بارش برف زمستانی هستند و نگرانی ها در باره شدت بحران خشکسالی در سال آینده خیلی شدیدتر از آنچه تصور می‌شد، بروز کرده است، در جنوب غربی کشورمان آن چنان اوضاع وخیمی حاکم است که خیلی ها نمی‌دانند آیا تا سال آینده عمرشان به دنیا هست که نگران خشکسالی و بحران آب باشند یا خیر؟!


قریب به یک هفته است که گرد و غبار غلیظ خوزستان را در بر گرفته؛ آنقدر که از آسمان خاک می‌بارد، امور روزمره مختل شده، نفس ها به شماره افتاده و سلامت عموم به خطر افتاده ولی هیچ بحرانی شناسایی نشده که برای رفع و رجوعش، کارگروه شکل گیرد، دولت و مجلس جلسه اضطراری تشکیل دهند، تیم های امدادی به منطقه اعزام شوند و...!

این را به گواه اخبار و شواهد می‌توان دریافت که هرچه زیر و رویشان کنیم، ممکن است از برهم خوردن زندگی روزمره مردم فلان شهر در فلان کشور در آنها اثر و نشانه‌ای بیابیم اما از خوزستان، از پاره تن ایران خیر. نه اینکه هیچ کسی ندیده باشد، که برخی رسانه ها دیده‌اند، اما ظاهرا هنوز چیزی به رویت مسئولان نرسیده است.


چند روزی است که اهواز و برخی دیگر از شهرهای خوزستان اسیر گرد و غباری هستند که سالهاست ریه های ساکنان این خطه را هدف قرار داده، چشمانشان را آلوده، زندگی شان را مختل کرده و همه هست و نیستشان را تحت الشعاع قرار داده اما جز وعده های سرخرمن، واکنشی از جانب مسئولان رخ نداده تا این ابهام در ذهن مردم منطقه شکل گیرد که «نکند ما شهروند درجه دو هستیم که دردمان دیده نمی‌شود و برای درمانش اقدامی صورت نمی‌گیرد؟»

شاید اگر منصفانه هم به ماجرا بنگریم، طرح چنین ابهامی چندان بی راه هم نباشد چراکه مگر می‌شود مدعی سرآمد بودن کشور در عرصه های پژوهشی و علمی شد و برای بحران گرد و غبار در خوزستان هیچ تلاشی نکرد؟ مگر می‌شود در دیپلماسی آنقدر خوب عمل کرد که کشورهای 1+5 را وادار به تایید صلح آمیز بودن فعالیت های هسته‌ای کشورمان کرد ولی نتوان مسئولان عراقی را به انجام تعهدات زیست محیطی شان مجاب کرد تا مالچ پاشی حوزه های تولید گرد و غبار از سر گرفته شود؟


مگر می‌شود شعارهای زیست محیطی سر داد و برای احیای حوزه های آبگیری چون هورالعظیم که گفته می‌شود نقش به سزایی در تولید گرد و غبار دارد، هیچ اقدامی نکرد؟ مگر می‌شود مدعی دست یابی به فناوری بارورسازی ابرها بود ولی برای باریدن باران گل و پاک شدن هوایی که خوزستانی ها ناگزیر به دم و بازدمش هستند، هیچ کاری نکرد؟ آیا بیماری هایی که تنفس در هوای پر غبار می‌تواند به همراه داشته باشد آنقدر بی اهمیت هستند که در خوزستان «پیشگیری بهتر از درمان» نیست و دست روی دست گذاشته‌ایم تا سونامی بیماری های تنفسی از راه برسد؟

مگر می‌شود درد روزافزون مردم خوزستان را دید و دست کم به قدر تشکیل کارگروه های بحران در دولت و مجلس یا تصویب مصوبات و اختصاص بودجه برای یافتن راهکار برون رفت از این بحران هم کاری نکرد و منتظر ماند تا آسمان خوزستان خود به خود پاک شده و مطالبات به حق خوزستانی ها تا فرا رسیدن موج بعدی گرد و غبار (بخوانید خاک!) فروکش کند؟


آنچه واضح است، در عملکرد مسئولان و نمایندگان مردم در قبال حال و هوای تیره و تار خوزستان، قصور و کوتاهی به وضوح مشهود است چراکه اگر غیر از این بود، حالا اخبار پر شده بود از سفر مسئولان به منطقه برای بازدید از حال و روز ساکنان دیاری که از دل خاکش ثروتی بی همتا استخراج می‌شود ولی بر خاکش عده‌ای زندگی می‌کنند که سهمشان از منافع آن ثروت، خاک خوردن شده است.

اینجاست که مجاب می‌شویم برای پیگیری حقوق این هموطنانمان، نه در خبر و تحلیلی گذرا، که در مطلبی که به روز رسانی خواهد شد، اوضاع خوزستان را لحظه به لحظه رصد کرده و واکنش های شکل گرفته به بحران حاکم بر این دیار را به اطلاع عموم برسانیم؛ شاید کارگر واقع شده و موجب شکل گیری واکنش هایی شود که در نهایت امر، اندکی از رنج هموطنان خوزستانی مان کاسته شود.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین
پرطرفدارترین