counter create hit بابك در زنـدان؛ پروژه «ایـران‌زمین» روی زمین/مجوز ٣٣طبقه به چه قيمتي؟
۱۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۵
کد خبر: ۱۲۵۹۴۹

بابك در زنـدان؛ پروژه «ایـران‌زمین» روی زمین/مجوز ٣٣طبقه به چه قيمتي؟

پروژه جنجالي كه مهرماه سال قبل و درحالي كه هنوز بيشتر از چند روز از آغاز به كار رسمي اعضاي شوراي شهر نگذشته بود، با فرونشستن زمين خيابان گلستان، انگار به يك‌باره از دل زمين سربرآورد و به يكي از چالش‌هاي شهرداري بدل شد. صداي مهيبي كه ساعت پنج صبح روز ١١ مهر ماه ٩٢ ساكنين خانه‌هاي خيابان گلستان ... را با وحشت از خواب پراند، درنهايت باعث شد تا تعدادي از ساكنان خانه‌هاي مجاور خيابان از ترس فروريختن ساختمان‌هاي‌شان مجبور به تخليه خانه‌هاي خود شوند. امروز، يك سال و نيم بعد از گذشت اين حادثه و درحالي كه مالك اين گود عظيم يعني بابك زنجاني، در زندان به سر مي‌برد، «اعتماد» به بررسي مجدد اين پرونده و وضعيت كنوني آن پرداخته است. بررسي وضعيت كنوني ملك و همچنين شكايت خسارت‌ديدگان در اين حادثه.

ورود به دايره قرمز
در كنار گود ايران‌زمين كاملا جو سنگين حاكم بر محوطه را مي‌توان حس كرد. انگار هرگونه حركتي اطراف گود رصد مي‌شود. دورتا دور گود ايران‌زمين فنس‌ها و ديواره‌هاي فلزي نارنجي و سياه رايج در جريان ساخت و ساز‌ها كشيده شده است ولي از بين آنها به‌راحتي مي‌توان داخل گود را تماشا كرد. گودي كه به واقع از پشت فنس‌ها ميدان ديد انسان توان مشاهده انتهاي آن را ندارد. زميني «دو بر» كه گفته مي‌شود هزار متر مربع وسعت دارد و قرار بوده مجتمعي تجاري با حجم تجارت ٣١٣ هزار متر مربع و ٣٨ – يا به روايتي ٣٣ – طبقه درآن احداث شود. گود ايران‌زمين مقابل ورودي طاق شكل پاركينگ ايران‌زمين و ضلع جنوبي خيابان گلستان چهارم قرار دارد. همان خياباني كه چند ماهي به دليل فرونشستن زمين و ترك برداشتن ديواره‌هاي خانه‌هاي مجاور آن بسته بود و تازه چند وقتي است كه دوباره بازگشايي شده است. آسفالت تازه و وصله‌پينه شده خيابان دليلي است بر اين مدعا. ضلع غربي آن پشت به پشت خانه‌ها و برج‌هايي است كه به كوچه‌اي ديگر مي‌رسد. انتهاي كوچه چند خانه ويلايي در فضايي به شكل T قرار دارند. ساختمان‌هايي با پلاك‌هاي ٢٦٩، ٢٣٦ و ٢٦٨ قديم و ١، ٢ و ٤ جديد. خانه‌هايي كه نشان از متمول بودن صاحبانش دارد. كوچه‌هايي دنج و خلوت كه نمونه‌هايش را در كمتر جايي از تهران مي‌توان پيدا كرد.

خانم ميانسالي كه ساكن يكي از دو خانه انتهاي كوچه است و منزلش پشت گود بابك زنجاني قرار دارد، دل پري از اين پروژه دارد: حدود سه سال است كه آسايش و آرامش ما از بين رفته است. شب و روز نداريم. البته مدتي به دليل متوقف بودن پروژه، صداها كمتر شده بود ولي چند ماهي است كه دوباره شروع شده است. او اما نمي‌داند كه سروصداها براي چيست. به دليل عمليات عمراني ناشي از مقاوم‌سازي گود يا ادامه كار پيمانكار؟ او كه نمي‌خواهد نامي از وي برده شود در پاسخ به اين سوال كه آيا منزل شما هم در اين بين آسيب ديده است؟ مي‌گويد: خوشبختانه نه. آسيبي نديده است. فقط چند جا كنار استخر و ديوار كمي نشست كرده و ترك‌هاي كمرنگي برداشته كه مهندسان شهرداري مي‌گويند چيزي نيست. ما هم البته اميدواريم كه واقعا چيزي نباشد. با اين وجود برجي بلند و قهوه‌اي رنگ را كه آن سوي خيابان ايران‌زمين قرار دارد، نشان مي‌دهد و مي‌گويد: ساكنان آن برج و خيلي از خانه‌هاي ابتداي خيابان گلستان، زماني كه خيابان فرو ريخت مجبور به ترك خانه‌هاي‌شان شدند. وضعيت بسيار بدي بود. شب‌ها خواب‌مان نمي‌برد. 

بين دو خانه انتهايي كوچه، زمين كوچكي قرار دارد كه با نرده‌هايي سبزرنگ مسدود شده است و چند درخت كهنسال در آن ديده مي‌شود. زميني درست چسبيده به گود و بين دو خانه انتهايي كوچه. از پشت نرده‌ها اما چيز زيادي قابل رويت نيست. اما با اين وجود ديواره‌هاي گود به نظر مي‌رسد مقاوم‌سازي شده باشند. قطعه‌هاي بتني مربعي ديوارها چنين روايتي را دارند. زن به گود و عظمت آن اشاره مي‌كند و ادامه مي‌دهد: حساب كنيد اگر قرار باشد اينجا برجي ٣٠، ٤٠ طبقه ساخته شود چه بر سر اين محله ساكت و آرام خواهد آمد. نفسي چاق مي‌كند و مي‌گويد: نمي‌دانم چطور چنين مجوزهايي صادر مي‌شود؟ ما براي شكايت به شهرداري رفته بوديم و گفتيم ما هم مي‌خواهيم در زمين خانه‌هاي‌مان برج بسازيم. به ما هم مجوز بدهيد. گفتند: نه ! اينجا فقط دوطبقه مي‌تواند ساخته شود. اين برج يك استثنا است ! مقصد بعدي، برجي است كه زن به آن اشاره كرده است؛ برجي با نام نسترن. در كيوسك نگهباني آن پيرمردي لاغر اندام و با سبيل‌هاي پر پشت نشسته و در حالي كه مشغول دم كردن چاي روي پيك‌نيكي داخل اتاقك است كانال‌هاي تلويزيون ١٤ اينچ خود را عوض مي‌كند. او اما مدعي است كه ساكنان خانه‌هاي برج، هنگام وقوع حادثه، منازل‌شان را ترك نكرده‌اند. فقط چند خانواده بودند كه خانه‌هاي‌شان را ترك كردند. آنهم فقط يكي، دو شب. ولي دوباره بازگشتند.

دوربين‌هاي خبرچين
پيرمرد درحالي كه چندان تمايلي به ادامه صحبت ندارد به چهار، پنج كانكس سفيد و آبي رنگي اشاره مي‌كند كه كمي جلوتر، در ابتداي خيابان گلستان و درست روبه‌روي گود ايران‌زمين پشت به پشت هم رديف شده‌اند. كانكس‌هايي كه گويا متعلق به پيمانكار مجتمع است. مرد ميانسال درشت هيكلي كه از يكي از كانكس‌ها‌ بيرون مي‌آيد، به ظاهر يكي از مهندسين اين پروژه است اما درحالي كه دايم به فنس‌ها و ديواره‌هاي گود نگاه مي‌كند با لحن تندي اعلام مي‌كند كه به هيچ عنوان حاضر به گفت‌وگو نيست. دليل اين برخوردش را چند دقيقه بعد مي‌فهمم. دورتا دور گود، هر چند متر به چند متر، دوربيني نصب شده است كه هم خيابان گلستان... و هم خيابان ايران‌زمين را مي‌پايند و كنترل مي‌كنند. آنسوي گود، يعني ضلع مجاور خيابان ايران‌زمين كيوسك ديگري قراردارد به رنگ آبي و زرد و دروازه‌اي آهني و به سبك طاق‌هاي قديمي. تازه متوجه سه نفري مي‌شوم كه از داخل كانكس با كنجكاوي تمام حركاتم را كنترل مي‌كنند. 

معمولا در تمامي ساختمان‌هاي در حال ساخت تابلوهاي زردرنگي ديده مي‌شود كه نام مالك و مشخصات ملك روي آنها ثبت شده است. درنگاه اول اما، اين پروژه درظاهر فاقد چنين تابلويي است. ولي با كمي جست‌وجو بالاخره آن را بين تقاطع خيابان گلستان... و ايران‌زمين پيدا مي‌كنم. البته پشت فنس‌هايي كه كاملا ديدش را كور كرده است. مشخصات پروژه براساس آنچه بر روي تابلوي زرد رنگ نوشته شده عبارت است از: «عنوان پروژه: مجتمع تجاري ايران‌زمين - نام پيمانكار: شركت سيستا - مشاور شركت مشاورين آبادي و طرح تدبير- پلاك ثبتي ٥٠٢٣/٧٤ – شروع كار: ١٥/٢/٩١ – خاتمه: ٣٠/٢/٩٣ – شماره پرونده ٢٠٠٤٣٦٣٤.» اما شايد جالب‌ترين نكته آن قسمت درج تعداد طبقات مجتمع باشد. دراين قسمت دركنار عبارت: شش طبقه پاركينگ در قسمت تعداد طبقات، به شكلي نافرم رقمي نوشته شده كه از آن زاويه چندان خوانا نيست ولي به نظر دو مي‌آيد. به بياني، اين‌گونه كه در تابلو نوشته شده، تعداد طبقات آن دو طبقه است نه ٣٣ يا ٣٨ طبقه. اينجا فضا كاملا مشكوك و غريب است. انگار سايه بابك زنجاني برهمه‌چيز ناظر است.

مجوز ٣٣ طبقه به چه قيمتي؟
مجوز ابتدايي اين مجتمع هفت طبقه بوده است، كه بعدها به دليل بدهي شهرداري به مالك آن يعني بابك زنجاني، اين مجوز به ٣٣ طبقه افزايش پيدا مي‌كند. بعدها زنجاني از داخل زندان اعلام كرد كه براي دريافت اين مجوز ٤٠٠ ميليارد تومان به شهرداري داده است. محسن اژه‌اي، معاون اول و سخنگوي قوه قضاييه دريكي ازنشست‌هاي خبري خود دراين خصوص مي‌گويد: ١٢ مرداد ٩٢ به پيشنهاد شهرداري و در جلسه كميسيون ماده ٥ به رياست محمد باقر قاليباف، با افزايش سطح و سطوح پروژه ايران‌زمين و گودبرداري تا منفي ٣٥ متر و ٢٧ طبقه روي زمين موافقت شد. (درحقيقت با احتساب شش طبقه پاركينگ مجوز مربوطه ٣٣ طبقه بوده است). اما چرا شهردار تهران با دادن مجوز به زنجاني موافقت كرد؟ گفته مي‌شود كه اين مجوز در قبال بدهي ٤٠ ميليون دلاري شهرداري به بابك زنجاني صادرشده است. بدهي سنگيني كه از پروژ مشهوري به نام صدر نشات مي‌گيرد. گويا زنجاني دراين پروژه، قطعاتي به نام احتمالي (جنسر) را براي شهرداري كه به دليل تحريم‌ها قادر به تهيه آن نبود، خريداري و وارد كشور كرده است. كسي از حجم تعهد و بدهي شهرداري به زنجاني و اينكه چقدر از اين تعهد از سوي شهرداري پرداخته شد، خبري ندارد ولي برخي از سايت‌ها مانند آنا نوشته‌اند كه هنوز ٤٠ ميليون دلاراز بدهي شهرداري به زنجاني باقي است. به نظر مي‌رسد تهاترشهرداري با زنجاني زماني اتفاق مي‌افتد كه چك‌هاي شهرداري برگشت مي‌خورد و زنجاني كه آن روزها هنوز در اوج شهرت و فعاليت بود، شهرداري را تهديد به شكايت مي‌كند. بدين‌ترتيب شهرداري مجبور مي‌شود تن به تهاتر بدهد و تعدادي از زمين‌هاي تهران را به وي واگذار كند يا مجوزهاي ديگري را براي وي صادر كند. مجوزهايي كه بنابرگفته اعضاي شوراي شهر، افزايش سه برابري طبقات برج ايران‌زمين تنها يكي از آنهاست. مجوزي كه به گفته محمد سالاري، رييس كميسيون شهرسازي و معماري شوراي شهر، گويا خيلي با تعجيل و عجله‌اي بسيار و درزماني بسيار كوتاه و به شكلي اعجاب‌انگيز و خارج از رويه‌هاي اداري صادر شده است.

زنجاني بدهكار يا طلبكار؟
شايد مهم‌ترين نكته دراين بين ميزان بدهي شهرداري به زنجاني و مقدار زمين‌ها و مجوزهايي باشد كه به او داده شده است. موضوعي كه به نظر مي‌رسد هيچ كس – گرچه درظاهرهم كه شده – از آن اطلاعي ندارد. چه اعضاي شوراي شهر و چه ساير مسوولان مربوطه ! احمد دنيامالي، رييس كميسيون عمران شورا با وجود تاييد اينكه شهرداري تهاترهايي را با زنجاني انجام داده است، در مورد مقدار بدهي شهرداري به وي اظهار بي‌اطلاعي مي‌كند و درتوجيه اين بي‌اطلاعي نيز مي‌گويد: از آنجايي كه قوه قضاييه پيگير پرونده زنجاني است و قرار است تمام اموال او به نفع وزارت نفت و دولت ضبط شود، ما دخالتي در قضيه نكرده‌ايم و اطلاعي هم از چند و چون آن نداريم. دكتر نادر نوروزي، مديركل اداره حقوقي شهرداري تهران كه چندان تمايلي به صحبت دراين مورد‌ ندارد نيز كوتاه و مختصر اين‌گونه پاسخ را مي‌دهد: ما تمام اموال زنجاني كه با وي تهاتر كرده بوديم را به مراجع قضايي معرفي كرده‌ايم. آنها بايد اطلاع‌رساني كنند. وي همچنين حاضر نيست اشاره به مقدار و حجم بدهي يا تعداد زمين‌هاي تهاتر شده و مجوزهاي صادر شده بكند. ابوالفضل قناعتي و حتي محمد سالاري و اسماعيل دوستي نيز از حجم بدهي شهرداري به جوان ميلياردر ايراني اظهار بي‌اطلاعي مي‌كنند. تير خلاص را يكي از اعضا مي‌زند كه مي‌گويد: بي‌خود نگرد. كسي اطلاعي در اين زمينه ندارد. ما هرچقدر تلاش كرديم به جايي نرسيديم. تنها كسي كه ممكن است اطلاعاتي داشته باشد، «سرخو»ست. محسن سرخو، عضو كميسيون عمران و حمل و نقل شوراي شهر نيز اما، در گفت‌وگو با «اعتماد»، تنها به اين جمله بسنده مي‌كند كه: من خيلي تلاش كردم تا اسنادي در اين زمينه به دست بياورم، ولي متاسفانه شهرداري به هيچ عنوان حاضر به همكاري نيست و خيلي سكرت عمل مي‌كند. تنها چيزي كه من فهميدم اين بود كه شهرداري در قبال بدهي خود به زنجاني مجوز ٧ طبقه مجتمع ايران‌زمين را ٣٣ طبقه كرد. آن هم به شكلي غيرقانوني. اما با كنايه مي‌گويد: تازه قطعاتي كه وارد كرد به‌شدت بي‌كيفيت بودند و بعد از مدتي مجبور شدند تعويض شان كنند.

همه بي‌اطلاعان اين پرونده !
اما اعضاي شوراي شهر تنها بي‌خبران اين پرونده نيستند. تقريبا تمامي مسوولاني كه به نوعي به اين پرونده مرتبط هستند، از سرنوشت آن اظهار بي‌خبري مي‌كنند. دكتر پيروز حناچي، رييس شوراي عالي شهرسازي و معماري كشور و معاون وزير مسكن دراين خصوص مي‌گويد: ما هم از چند و چون و مقدار تهاتر انجام شده بي‌اطلاع هستيم. فقط درهمين حد مي‌دانم كه گويا گود ايران‌زمين بابت بدهي وزارت نفت به دولت واگذار شده است. ولي درهر صورت صدور مجوز٣٣ طبقه‌اي اين مجتمع كاملا غيرقانوني است و كميسيون ماده ٥ شهرداري بايد در اين زمينه پاسخگو باشد چرا كه در پهنه ياد شده، سازه‌ها حداكثر ٢ تا ٣ طبقه مجوز ساخت دارند. در اين بين شايد كليدي‌ترين صحبت فني پرونده را سالاري كرده باشد. ريييس كميسيون شهرسازي و معماري شوراي شهر درمورد اين پروژه مي‌گويد: اولا براي مقاوم‌سازي اين گود، شهرداري بيش از ٥/٥ ميليارد تومان هزينه كرده است كه هر كس مالك اين زمين شود بايد اين مبلغ را به علاوه خسارت‌هاي مالكين ساختمان‌هاي زيانديده بپردازد. ثانيا: هم‌اكنون مجوز ساخت اين مجتمع باطل ولغو شده است و هر گونه اقدامي قبل از صدور مجوز‌هاي مجدد غيرقانوني است. 

درمقابل تمامي اين اظهارنظرها ولي شايد جالب‌ترين اظهارنظرها به سخنان معاون عمراني شهرداري تهران بازگردد. دكتر مازيار حسيني درحالي كه تمامي دست‌اندركاران و همكارانش در شهرداري و همچنين اعضاي شوراي شهر، به تهاتر بين شهرداري و زنجاني اذعان دارند، با رد حضور وي در پروژه ساخت طبقه دوم صدرمي گويد: اصلا اينگونه نيست. بحث اين بود كه ما براي تامين قطعات خود ازخارج از كشور به ارز نيازمنديم. به اين‌ترتيب بين معاونت مالي وقت ما و زنجاني توافقي صورت گرفت تا زنجاني ارز مورد نياز پيمانكار ما را تامين كند. وگرنه هيچ كار پيمانكاري از سوي زنجاني يا شركت‌هاي وي براي ما انجام نشده است. اصلا فكر نمي‌كنم وي شركت پيمانكاري داشته باشد. آنچه من اطلاع دارم اين است كه وي متعهد شده بود تا بدهي‌هاي شهرداري را تهاتر كند با تامين ارز درخارج از كشور. اين سخنان ماجرا را پيچيده‌تر مي‌كند، چرا كه با اين سخنان به نظر مي‌رسد شهرداري نه تنها بدهي خاصي به زنجاني ندارد بلكه برعكس اين زنجاني است كه به شهرداري بدهي دارد. حال اينكه چقدر و بابت چه مراوده‌اي است، جزو همان نكات پرابهام اين پرونده است.

پروژه‌هاي زنجاني هنوز و همچنان در سايه
بدين‌ترتيب و با گذشت بيش از يك سال و نيم از نشست زمين و رو شدن پرونده جديد زنجاني در پروژه مجتع تجاري ايران‌زمين به نظر مي‌رسد، نحوه مراودات شهرداري با زنجاني – كه به ظاهر بسيار هم وسيع بوده است، هنوز چنان در پس ابهام است كه حتي اعضاي شوراي شهر نيز كه بايد نقش ناظر شهرداري را داشته باشند، توان نفوذ به ديواره آن را نيافته‌اند. ضمن آنكه هنوز سوالات فراواني بي‌پاسخ است. اينكه شهرداري به زنجاني بدهكار است يا زنجاني به شهرداري؟ و اگر زنجاني به شهرداري بدهكار است پس صدور مجوز ٣٣ طبقه‌اي مجتمع ايران‌زمين به چه بهانه‌اي بوده است؟ اين بدهي در هر صورت براي چيست؟ مبلغ كل اين بدهي چقدر است و چه تعداد زمين درقبال آن معاوضه شده است؟ چرا شوراي شهر نمي‌تواند در مورد عملكرد شهرداري در اين پرونده ورود پيدا كند؟ دركنار تمام اين ابهامات مي‌توان به پروانه صادر شده در مورد اين مجتمع نيز اشاره كرد. همچنين دركمال تعجب در پروانه صادره نامي از مالك ديده نمي‌شود و تنها نامي كه به چشم مي‌خورد، نام مدير پروژه آن يعني فردي به نام «م.م» است. اين سوالات و ده‌ها سوال ديگر باعث مي‌شود تا پرونده زنجاني در مورد شهرداري همچنان بسته و پررمز و راز باقي بماند. ضمن آنكه اين سوال بي‌جواب نيز ناخوداگاه به ذهن مي‌آيد كه اين ادعا كه مشهورترين ميلياردر يك ساله اخير ايران همچنان درسايه و از زندان سكان كارتل اقتصادي خود را برعهده دارد، تا چه حد درست است؟ شايد تا زماني كه خود وي از زندان بيرون‌ آيد.

خرید آنلاین
اسنپ دکتر صفحه خبر
پرواز بیتاسیر
عی بابا صفحه خبر
ویزا کانادا
کارن تجارت
آرسام تک
اکومگ2
آرسام تک
اکومگ2
آرسام تک
اکومگ2
آرسام تک
اکومگ2
آرسام تک
اکومگ2
آرسام تک
اکومگ2