کاخسازی در دهه 1500 در اروپا از بین رفت و در 300 سال بعد کاخهای معدودی بنا شد. اما از سال 1820 به بعد، کاخسازی دچار رنسانس شد. در دهه 1700 روند صنعتی سازی و فناوری باعث شد بسیاری از افراد دلشان برای دوران قدیم تنگ شود که زندگی آسانتر بود (به نظر حس آشنایی است!) کاخها نیز خط ارتباطی به گذشته و به افسانهها، معماها و ارزشهای قرون وسطی بود که شاهان حکومتی بیرقیب داشتند و شاهزادگان با ترس بریده شدن سرهاشان زندگی نمیکردند. این سالها، دوران بازگشت « رمانتیسم کاخ » بود که با ساخت کاخهای افسانهای به عنوان ارتباط با عصر از دست رفته همراه بود. در این دوران کاخها خود به افسانه تبدیل شده بودند و طبقه اعیان با ساخت کاخهای افسانهای خودشان را به داستانهای هیجانانگیز متصل میکردند. در مطلب زیر ما این کاخهای افسانهای را برای شما به تصویر کشیدهایم.
کاخ نوشوانستاین درآلمان
کاخ نوشوانستاین در باواریای آلمان را شاید بتوان معروفترین کاخ جهان نامید. این مکان افسانهای گویی از صفحات داستانهای تخیلی بیرون آمده است. ساخت آن به دستور شاه دیوانه، شاه لودویگ آغاز شد و ظاهر تئاترگونه آن به این دلیل است که توسط یکی از طراحان صحنههای نمایش، طراحی شده است. نوشوانستاین در فاصله سالهای 1862 تا 1892 بنا شد البته به لحاظ تکنیکی هنوز هم ناتمام است. لودویگ خودش این کاخ را « افسانهای در سنگها » مینامید. هرچند شاید این کاخ امروزه بیش از حد قدیمی به نظر برسد اما قرار بود بازسازی کاملی از کاخهای قرون وسطی باشد.
لودویگ خودش گفته بود میخواهد « سبک خالص قلعههای شاهان آلمان » را زنده کند. همه چیز از پایهها تا قرار گرفتن آن روی یک پرتگاه سنگی، قرار است یادآور طراحیهای دفاعی قرون وسطی باشد. طراحی داخلی این کاخ نیز مطمئنا میتوانست صحنهای برای اجراهای واگنر باشد. جالب آنکه شاه لودویگ این بخش داستان را از دست داد و واگنر هرگز نتوانست از این کاخ دیدن کند. این کاخ امروزه پذیرای یک میلیون بازدیدکننده در سال است و به حق به عنوان شناخته شدهترین کاخ افسانهای جهان مشهور است.
خانه کودکی شاه لودویگ
در آنسوی تپههای نوشوانستاین میتوان کاخ هوهنشوانگائو را دید که کاخ افسانهای دوران کودکی شاه لودویگ بود. فکر نمیکنم بتوان کسی را که کودکی خود را در چنین کاخ افسانهای گذرانده است بخاطر دیوانگی در هزینه آن مبالغ هنگفت برای ساخت یک کاخ افسانهای دیگر سرزنش کرد. از قرون وسطی تا کنون همواره در جایی که اکنون هوهنشوانگائو ایستاده است، یک کاخ وجود داشته است.
هرچند تا سال 1800 دیگر آن کاخها کاملا قدیمی شده بودند. پدر لودویگ، ماکسیمیلیان دوم، شاه باواریا، در سال 1832 این زمین را خریداری کرده و از سال بعد از آن مشغول بازسازی آن کاخ شد و میگفت چیزی در حد افسانه میخواهد. هرچند در بازسازی این کاخ بنای قدیمی نقش مهمی داشت اما سبک معماری آن کاملا متفاوت شد – در آن از سبک نئوگوثیک استفاده شد که در برج و باروها و استحکامات اغراق میکند. خطوط مستقیم و زاویههای تند کاخ بازنمودی از تپههای رویایی محصور کننده کاخ بود.
قلعهای اصیل و افسانهای:
کاخ آلکازار در سگوویا
این کاخ در مرکز اسپانیا کمی با کاخهای افسانهای دیگر متفاوت است، زیرا بخش اعظم این کاخ در قرون وسطی ساخته شد و سالن بزرگ، دیوارهای پردهدار و پنجرهها همه یادگار قرن چهاردهم است. البته با نگاهی دقیقتر میتوان باروهای نوک تیز فوقالعاده و برج مربعی کاملی را با سنگرهای گرد در کنار آن دید.
در واقع هرچند ساخت سنگی کاخ آلکازار بسیار فوقالعاده است اما سقفها، پنجرهها و برخی از باروهای کاخ در دوران مدرن به آن اضافه شدهاند. در سال 1862 آتش سوزی عظیمی کل آلکازار را سوزاند و برجهای چوبی، سقف و قسمتی از بخشهای مسکونی داخل کاخ را از بین برد. در دهههای 1860 و 70 بخشهای سوخته شده کاخ دوباره بازسازی شد. البته این بازسازیها به طراحی اولیه پایبند نبودند و از پروژههای کاخ افسانهای شاه دیوانه در آلمان الهام گرفته بودند. در نتیجه، باروهای سبک کلاه جادوگر و راهپلههای دایرهای در آن سربرآورد. آلکازار تنها در عرض چند سال از یک سازه دفاعی مطلق به شاه نشینی بزرگ تبدیل شد. حتی افسانههای محلی میگویند این کاخ الهامبخش کاخ سیندرلا در دنیای والت دیزنی بود.
مترجم : علی جعفری/ مد آنلاین