counter create hit اختلاف آراء در شورای شهر تهران فرصت است، نه تهدید/ رئیس شورا باید با کار جمعی امور را پیش ببرد
۱۴ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۷
کد خبر: ۱۳۴۵۹
احمد مسجدجامعی:

اختلاف آراء در شورای شهر تهران فرصت است، نه تهدید/ رئیس شورا باید با کار جمعی امور را پیش ببرد

انتخاب شهردار و مدیریت شهری با یک رویکرد اجتماعی قابل فهم است. من قبول دارم که در انتخاب شهردار نگرش‌های سیاسی هم هست و حضور خود را دارد. دلیل آن هم این است که شهرداری سال‌هاست که مقدمه ورود به پست‌های بالاتر است و چون آن پست‌های بالاتر جنبه سیاسی دارد، عملا شهرداری را هم سیاسی می‌کند.

 ساعاتی پس از آنکه انتخابات حساس هیأت رئیسه شورای شهر تهران برگزار شد و احمد مسجدجامعی بعد از ده سال، به جای مهدی چمران نشست، اعضای شورای تهران در اولین برنامه کاری خود به حرم امام آمدند. ساعت حدود سه بعد از ظهر را نشان می داد که 31 نفر منتخب مردم تهران در شورای شهر که اقشار گوناگون و گرایشات سیاسی مختلفی را می شد در آنها دید، با یک اتوبوس به پایون حرم امام خمینی رسیدند.


رئیس جدید شورا روی صندلی اول در سمت راست و رئیس سابق در صندلی اول سمت چپ نشسته بود و سایر اعضاء هم در صندلی های میانی؛ در فاصله ای که اعضای شورای شهر تهران منتظر بودند تا حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی خود را از قم برای ملاقات با آنها به تهران برساند، فرصتی دست داد تا سؤالاتی که این روزها حول محور شورای شهر جدید مطرح است را از او بپرسیم.


گفت و گوی جماران با احمد مسجدجامعی رئیس جدید شورای شهر تهران و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت اصلاحات در پی می آید:


یکی از انتقادات شما به ساختار فعلی شورای شهر این بود که شورای شهر، «شورای شهرداری» است و نه شورای شهر. شما به عنوان رئیس دوره جدید شوراها چگونه می خواهید این ساختار را اصلاح کنید و عملکرد شورا را در مسیری قرار دهید که وظایف واقعی آن است؟


قانون شورای شهر به همین معنایی است که دستگاه‌های مختلف هماهنگ با مدیریت شهری عمل کنند. در برنامه‌های چهارم و پنجم توسعه هم بحث مدیریت یکپارچه شهری وجود داشت و مقدمات تحقق آن هم فراهم شد. در دولت آقای خاتمی وظایف بیش از بیست وزارتخانه برشمرده شد که به دستگاه مدیریت محلی یعنی شهرداری‌ها، منتقل شود. در حقیقت آن بحث‌های حاکمیتی از این موارد جدا بود و وظایف غیرحاکمیتی -یعنی فعالیت‌های اجرایی- به شهرداری‌ها واگذار شد؛ از جمله کتابخانه‌ها که صدور مجوز بر عهده وزارت ارشاد بود و اداره آن بر عهده شهرداری‌ها گذاشته شد که مقدمه این کار انجام شد اما بعدا در اجرا به هم خورد.


نمونه این مشکلات و ناهماهنگی ها را در شهر می‌بینیم که مثلا یک ارگان خیابان را آسفالت می‌کند، ارگان دیگر پس از اسفالت لوله کشی می‌کند و کارها هماهنگ نیست. راه حل این مسئله این است که دستگاه اجرایی مایل به انجام آن باشد و اعتبارات و امکانات خود را در اختیار دیگران قرار دهند. به خصوص در سال‌های اخیر به خاطر نگاه تمرکزگرا انجام این کار دشوارتر بود و عملا به جای نهادهای واسط بین دستگاه اجرایی و مردم، ارتباط توده‌وار و مستقیم برقرار می‌شد و این نهادهای واسط نمی‌توانستند نقش اصلی خود را ایفا کنند.


به همین دلیل هم لازم است از سوی دولت و مراجع قانونگذاری از شوراها حمایت شود که آن‌ها بتوانند در جهت این خواست قانون اساسی قدم بردارند.


آیا تقویت شورایاری‌ها می‌تواند در این راستا موثر باشد؟


تهران شهر بزرگی است؛ ما 374 محله در آن داریم و یکی از مشکلات تهران این است که حرکت‌ها و فعالیت‌ها در چند فضای شناخته شده مانند بزرگراه‌ها، لبه‌ها و... است، اما وقتی وارد محدوده‌ها می‌شویم با فعالیت و کار کمتری رو به رو هستیم. از این جهت رویکرد محله محوری و اولویت بخشی به آن، جبران این نقیصه را به دنبال دارد.


آقای مسجدجامعی! یکی دیگر از انتقادات شما به مدیریت شهری این بود که مدیریت شهر فقط در انجام پروژه‌های بزرگ و تبدیل شدن شهر به یک کارگاه بزرگ نیست؛ بلکه شهر، دارای یک روح و هویت هم هست. شما با توجه به صبغه فرهنگی‌تان در جهت توجه به این بعد از شهر تهران و تقویت پایه‌های هویتی آن، چگونه عمل خواهید کرد و چه برنامه‌ای دارید؟


اولین راه این کار ایجاد دلبستگی به شهر است. مردم اگر نسبت به شهرشان دلبستگی داشته باشند، شهر آباد می‌شود. یعنی آبادی و دل‌بستگی یک مفهوم به هم پیوسته است؛ و‌الا بی تفاوتی حاکم می‌شود و شهر آسیب می‌بیند. باید دل‌بستگی به شهر را بیشتر کرد و این نقش را خاطره‌های ما ایفا می‌کنند؛ مانند خاطره‌های ما از یک محله و حس همدلی که ایجاد می‌کند.


در حوزه کتاب، فیلم و سایر هنرها هم می‌بینیم وقتی خاطره‌های گذشته بیان می‌شود همراهی و همبستگی حاصل می‌گردد. به این جهت اخیرا خیلی از آثار هنری مانند فیلم‌ها مانند سعادت آباد، پل چوبی، شمیران، پارک وی و... که هر کدام نام یک محله تهران را داشتند، مورد استقبال قرار گرفتند و دلیل این کار، این است که توجه به سمت محلات و هویت شهری بیشتر شده است. این همدلی  در محلات گاهی اوقات در شکل فیزیکی، مانند یک خانه، فضای عمومی، مسجد، زورخانه، حمام، حسینیه، گونه گیاهی، درخت و... تجسم می‌یاید. ما اگر بتوانیم خاطره‌ها را حفظ، حمایت و روزآمد کنیم هم به استمرار آن آثار کمک کرده‌ایم و هم به استمرار حافظه تاریخی و نیز به علاقه‌مند شدن مردم به شهرشان کمک کرده‌ایم. ضمن آنکه خاطره‌ها را می‌توان تبدیل به اعتبار، اقتدار و ثروت تبدیل کرد. مثلا با تغییر کاربری یک محل تاریخی و استفاده از آن به عنوان یک رستوران و محل تجاری(با حفظ هویت تاریخی) می‌توان این کار را انجام داد.


 وقتی مردم به شهرشان علاقه داشته باشند برای آن فداکاری می‌کنند.


یعنی منظورتان عمدتا گسترش موزه‌ها و بازسازی اماکن تاریخی است؟


این‌ها میراث مادی شهر است. بخشی هم وجود دارد که میراث معنوی شهر است؛ مانند سبک زندگی، سبک معماری و شهرسازی و... که باید آن‌ها را در قالب کالبدی ببینیم.


همچنین وقتی شهر جلوه‌ای از حضور فرهیختگان و شخصیت‌های ارزنده شود و حضور آن‌ها در شهر حس شود، صمیمیت و محبت و مودت در شهر بسیار بالا می‌رود که این هم از میراث معنوی شهر است.


در همین زمینه، در دوره آقای کرباسچی فرهنگسراها تأسیس شدند که در سال‌های اخیر فعالیت آنها کمرنگ‌تر شده است؛ آیا فرهنگسراها می‌توانند در تحقق آنچه می‌گویید موثر باشند؟


آن‌ها می‌توانند؛ به شرطی که کار فرهنگی کنند، نه آموزشی. فرهنگسراها الان تبدیل به پایگاه آموزش کامپیوتر، خیاطی و... شده‌اند و این‌که از یک فعالیت خودجوش فرهنگی در یک محله حمایت کنند و حول محور آن شخصیت‌های تأثیرگذار محله شکل بگیرند، کمرنگ شده است. امروز فرهنگسراها بیشتر کار آموزشی می‌کنند. البته آموزش بخشی از فرهنگ هست، اما تمام فرهنگ از این امر وسیع تر است.


آقای مسجدجامعی مسئله مهم این روزهای بعد از انتخاب اعضای شورای شهر ، انتخاب شهردار است. نکته‌ای که هست، آرایش سیاسی شناور اعضای شوراست. شما ترکیب گرایشی اعضای شورا را چگونه می‌بینید و پیش بینی می‌کنید که این‌ها در انتخاب شهردار چگونه رفتار کنند؟


انتخاب شهردار و مدیریت شهری با یک رویکرد اجتماعی قابل فهم است. من قبول دارم که در انتخاب شهردار نگرش‌های سیاسی هم هست و حضور خود را دارد. دلیل آن هم این است که شهرداری سال‌هاست که مقدمه ورود به پست‌های بالاتر است و چون آن پست‌های بالاتر جنبه سیاسی دارد، عملا شهرداری را هم سیاسی می‌کند. اما اگر از این نکته بگذریم، بقیه کارها در شهرداری جنبه خدماتی، عمرانی و مدنی دارد. در این زمینه‌ها ما دیگر گرفتار تنش‌های سیاسی نیستیم. در انتخاب شهردار قطعا نیروهای بیرونی دخالت می‌کنند و ظرفیت‌های کارشناسی را تحت‌الشعاع قرار می دهند. تلاش‌مان بر است که انتخاب شهردار را به این سمت سوق دهیم که نگاه کارشناسی بر نگاه‌های سیاسی غلبه پیدا کند و این کار دشواری است، زیرا با مقاومت‌هایی از سوی طرف‌های مختلف مواجه می‌شویم. اما ما تلاش می‌کنیم و ممکن است در این راه نیاز به راهنمایی داشته باشیم و از دریافت نظرات ابایی نداریم.


از جانب چه کسانی؟


مطبوعات، رسانه‌ها، صاحب‌نظران و... . زیرا ما فضا را برای بحث باز کرده‌ایم.


در انتخاب اعضای هیأت رئیسه شورا یکی از دوستان از گروه دیگر، نامزد شد و طیف دوستان ما تصمیم به رأی دادن به او گرفتند و حتی نامزد جناح دیگر به نفع او انصراف داد؛ دلیل این بود که دوستان گفتند چرا شورا باید یک‌دست شود.


اختلاف آراء در شورای شهر تهران یک فرصت است و تهدید نیست. به عبارت دیگر «می‌تواند» فرصت باشد به شرطی که این اختلاف آراء حول یک محور باشد؛ مثلا بگویند ما دغدغه شهر، روح شهر خاطره شهر، فرهنگ شهروندی، آسایش مردم و بهبود کیفیت زندگی را داریم‌. تلاش ما این است که برآیند این بحث‌ها را به یک رقابت مثبت تبدیل کرده و آن را از حالت خنثی خارج کنیم؛ نه این‌که کسی حرف نزند، بلکه همه در اداره شهر جایگاه خود را داشته باشند. اگر ما بتوانیم این کار را انجام دهیم، در محیط شهری تجربه جدید است.


در دوره‌های قبل گروه‌های خاصی به قدرت می‌رسیدند و بقیه نقش خاصی نداشتند، جز اینکه وام، امکانات و... بدهند که شأن یک عضو شورای شهر از این امور بالاتر است.


در انتخابات سعی کردیم این اتفاق، یعنی این هماهنگی‌ها بیافتد. سعی نکردیم همه را یکدست کنیم و گروه‌های مختلف زمینه را فراهم می‌کردند تا همه جریانات در شورا حضور داشته باشند. این یک بلوغی است که پس از تلخی‌های ناشی از یکسو‌نگری ایجاد شده و فضای جامعه این‌گونه شده است.


در آرایش سیاسی شورا سعی می‌کنیم فاصله‌ها و اختلافات را از طریق مشارکت دادن افراد در برنامه‌ها، تبدیل به نقطه قوت کنیم. فکر می‌کنم بعد از انتخاب شهردار، فضای شورا تا حدود زیادی باز هم به سمت امور کارشناسی و عمل‌گرایی برود.


فکر می‌کنید اولویت شهردار تهران چه باید باشد؟


اولویت شهردار آینده تهران باید توجه به ساحت‌های اجتماعی باشد. در تهران مسئله فقر و عدالت در شهر در آن مسئله‌ای جدی است.


می‌توانید جزئی‌تر توضیح دهید؟


عدالت در شهر یعنی دسترسی برابر همه شهروندان در مناطق مختلف به فضاهای فرهنگی، فضاهای سبز، فضاهای فراغتی، فضاهای زیستی و دسترسی به آب، هوا و... . الان ما شاهد فاصله هستیم، حتی فقر غذایی کودکان در برخی از مناطق چشمگیر است. در کل برخی نقاط برخورداری زیادی دارند، برخی نقاط هم برخوردار نیستند. اگر شما مقداری از بزرگراه‌ها و لبه‌ها فاصله گرفته، به درون محله‌ها بروید مشکلات و کمبودها را واقعا می‌بینید.


مثلا در محله ما، امیریه که محله خوبی است و فقیرنشین نیست، شما کمبود نور و آلودگی جوی‌ها یا کنده شدن پیاده رو‌ها را به خوبی می‌بینید. یعنی در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری، به میزان بسیار بالایی روی پروژه‌های بزرگ و چشمگیر آمده است. البته آن کارها هم لازم بود، وقتی ما محدودیت منابع داریم باید به درون محله‌ها هم توجه کنیم و درون گرا تر مسائل را ببینیم.


آقای مسجدجامعی! پرونده‌های مالی ده سال اخیر شهرداری تهران از امور جنجالی در بحث مدیریت شهری است که رسانه‌ها دائما به آن می‌‌پردازند. شما چقدر به این مسئله توجه دارید؟


این جزو وظایف شوراست و شورا باید تصمیم بگیرد که رسیدگی کند. فرق شورا با یک سازمان این است که ما رئیس شورا هستیم؛ نه رئیس هیأت مدیره. یعنی رئیس یک عضو شوراست و باید با یک کار جمعی امور را پیش ببرد، نه اینکه در جایگاه بالاتر نشسته باشد.


 تاکنون این‌گونه نبوده است و رئیس شورا حق وتو داشت...


به هر حال از این بعد امیدوارم این‌گونه باشد.


دغدغه‌های مالی همیشه دغدغه‌هایی جدی است. امیدواریم شورای شهر تهران پیگیری امور مالی را در دستور کار قرار دهد. ما در دوره گذشته نتوانستیم پرونده‌های مالی دوره قبل را باز کنیم. آقای دکتر نجفی، مهندس بیادی و... از پرونده‌ای صحبت می‌کردند که اطلاعات آن در اختیارشان قرار نگرفت؛ در حالی که هر دو آن‌ها در امور مالی تخصص داشتند.


امیدواریم در دوره جدید این امکان باشد که پرونده‌های مالی دوران قبل را رسیدگی کنیم.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین