اوایل سال 1353 بود که با تصویب قانون، «سازمان انرژی اتمی» بهمثابه شخصیتی حقوقی رسمیت یافت و بر اساس همین قانون زیرنظر نخستوزیری شروع به فعالیت کرد. اکبر اعتماد هم اولین رییس سازمان تازهتاسیس شد. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی این سازمان با گسترش سریع عهدهدار تعهدات سنگین از بابت قراردادهای بیشمار در نقاط مختلف کشور و با هدف تولید 20هزارمگاوات برق هستهای شده بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای اتمام نیروگاه اتمی بوشهر زحمات فراوانی کشیده شد و برای سوخت این نیروگاه در چارچوب مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی ایران غنیسازی اورانیوم را شروع کرد؛ ابتدا پنجدرصد و امروز غنیسازی به مرز 20درصد رسیده است. «شرق» در گفتوگویی با رضا امراللهی، رییس سابق سازمان انرژی اتمی نگاهی داشته به گذشته و حال نهادی که امروز نقطه تنش ایران با غرب شده است.
روسای سازمان انرژی اتمی چه کسانی بودند؟
آقای دکتر اکبر اعتماد از سال 53 تا اوایل 57 و مدتی آقای دکتر ستودهنیا (معاون نیروگاههای سازمان) تا پیروزی انقلاب سازمان را مدیریت کردند. بعد از انقلاب هم در دولت موقت آقای دکتر فریدون سحابی به ریاست سازمان منصوب شدند که تا پایان دولت دکتر باهنر یعنی شهریور 1360 رییس سازمان بودند. بعد از ایشان در شهریور 60 بنده به سمت ریاست سازمان منصوب شدم که تا شهریور 76 هم این سمت را عهدهدار بودم.
دولت وقت در سال 1353 تصمیم به ایجاد سازمان انرژی اتمی ایران میگیرد، البته باید اشاره کنم که از سالهای قبل از آن دانشگاه تهران رشته فیزیک اتمی داشت و همینطور رآکتوری که در خیابان امیرآباد است قبل از سال 50 ساخته شده بود. مشابه این رآکتور پژوهشی در دنیا، سهتا هست که آنموقع آمریکاییها در برنامه اتمی برای صلح میسازند که یکی از آنها را در ایران درست میکنند. هرچند راهاندازی کامل رآکتور تهران تقریبا همزمان با شروع انقلاب شد. از طرفی تاسیس سازمان انرژی اتمی ایران همزمان شد با موضوع «بحران انرژی» در دنیا که بسیاری از کشورهای تاثیرگذار جهان آن روز مانند فرانسه، روسیه، ژاپن، کرهجنوبی، آلمان و آمریکا بهدنبال آن رفتند.
و با چه هدف و چشماندازی سازمان انرژی اتمی شکل گرفت؟
سال 53، 54 اصلا آمریکاییها تصور اینکه در کشور ما انقلاب شود را نداشتند. آنها فکر میکردند که ایران از کشورهای طرفدار خودشان در خاورمیانه است و ارادهای که از سمت نیروگاههای فسیلی بیاید به سمت هستهای را اجرا میکند و خطری برای آنها ندارد.
آنموقع آمریکاییها دو نوع نگاه داشتند. اکثریتشان این حرفها را میزدند و نگاه اقلیتشان این بود که ممکن است ایران بخواهد یک کارهایی بکند و به همین دلیل معاهده بین دو دولت برای سوخت را در سال 56 امضا نکردند. یعنی نگرانیهای کوچکی داشتند ولی جناح اکثریت آمریکا دربست برنامههای هستهای ایران را قبول داشتند، انقلاب که شد همهچیز برعکس شد. در اسناد انرژی اتمی ایران و جهان هست که آمریکا به صدراعظم وقت آلمان میگوید که برای ایران نیروگاه اتمی بسازید که بعد از آن مقدمات بوشهر آماده میشود یا به فرانسویها هم همین مطلب را میگویند، همچنین فرانسویها آمده بودند و سعی میکردند که از آلمان عقب نیفتند، از طرفی انگلیس از هر دو بیشتر دنبال اجرای این مساله بود و به همین دلیل هم کارهای سوخت را انگلیس انجام میداد.
اولین رییس سازمان بعد از انقلاب آقای دکتر فریدون سحابی در دولت موقت بودند. بعد از دولت موقت هم مثل اینکه ایشان تا سال 60، تا دولت شهید باهنر در این سمت بودند. چطور به شما چنین پیشنهادی شد و از طرف چه کسی شما پیشنهاد شدید؟
زمانی که آقای سحابی بودند من معاون نیروگاهها و مسوول ساخت نیروگاه اتمی بوشهر بودم که نهایتا به دلیل رشته تحصیلی بهعنوان رییس این سازمان برگزیده شدم.
در زمان ریاست شما، سازمان انرژی اتمی از لحاظ زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری در چه شرایطی قرار داشت؟
من وقتی رییس سازمان انرژی اتمی شدم که پوست آقای سحابی را کنده بودند و واقعا ایشان هم هرچه توانسته بود زحمت کشیده بود ولی چون دولت موقت بود و تغییراتی حاصل شده بود دیگر بیشتر توان نداشت. اول انقلاب ماجراهای متعددی اتفاق افتاد، انرژی اتمی تابع وزارت نیرو شد. ابتدای ریاست من هم اینطور بود ولی بعدا مجزا شد.
به این دلیل که یک بخش آن فقط نیروگاه درست میکند، بخش دیگر اکتشاف اورانیوم و درست کردن سوخت است. همچنین یک بخش مربوط به کشاورزی و پزشکی هستهای است. در آن زمان من مانده بودم و 17دکترای هستهای و یک خیل آدمهایی که کارمند آنجا بودند ولی تخصص کافی نداشتند. دو سال اول مسوولیتم صرف این شد که بتوانم این مسایل را رفعورجوع کنم. روزی که در سال 1376 از ریاست سازمان انرژی اتمی کنار رفتم سازمان بالای 200 دکترای هستهای داشت و بالای 500 مهندس هستهای توانسته بودیم تحویل صنعت هستهای کشور دهیم که در آن زمان طبق نرم جهانی جزو خوبهای دنیا بود. درواقع سعی کردیم به این دلیل که اول کار از لحاظ زیرساختهای هستهای خیلی تهی شده بودیم آرامآرام موضوع را سروسامان دهیم.
با توجه به اینکه ایران درگیر جنگ با عراق بود چرا آنقدر ساخت نیروگاه اتمی مهم بود؟
در آن زمان 80درصد واحد یک نیروگاه اتمی بوشهر تمام شده بود و برای واحد دوم چهارمیلیارددلار خرج کرده بودیم یعنی حدود 60درصد پیشرفت، کدام آدم عاقلی از چهارمیلیارددلارش میگذرد؟ بعد هم نیروگاه اتمی یا صنعت هستهای یعنی محل تقاطع تکنولوژیهای مختلف و این یعنی ارتقای دانش و تکنولوژی در کشور، اگر ما میخواستیم آن را از دست بدهیم از لحاظ علمی خیلی افت میکردیم. حرفهایی که من با شما میزنم در چارچوب NPT است که آن را امضا کرده بودیم. در هیچ جای NPT هم ننوشته که ما نباید غنیسازی داشته باشیم.
در دولت آقای مهندس موسوی، خیلی سعی کردیم نیروگاه بوشهر را حفظ و نگهداری کنیم و موفق هم شدیم. در دولت آقای هاشمیرفسنجانی بزرگترین دستاورد ما این بود که قرارداد نیروگاه اتمی بوشهر را مجددا احیا کنیم. ابتدا با آلمان حرف زدیم که گفتند نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. فرانسویها هم که شریک آلمانیها بودند گفتند ما انجام نمیدهیم. بعد سراغ اسپانیا رفتیم، اسپانیاییها خیلی علاقهمند بودند اما آمریکاییها به آنها گفتند این کار را نکنید، با ژاپنیها صحبت کردیم آنها گفتند نه، به ما اجازه نمیدهند چون با آمریکاییها یک معاهدهای داریم و طبق آن اجازه چنین کاری را نداریم.
آرژانتین یک نیروگاه مثل بوشهر داشت که هنوز هم تمام نکرده بودند آنها هم افراد علمی خیلی خوبی داشتند و تا حدودی راغب بودند که بیایند ولی غربیها آنها را هم کنار زدند و آنها هم نیامدند، ایتالیا گفت من نمیتوانم و راست هم میگفت چون تمام قسمتهایش را نداشت حتی بخشی از نیروگاه بوشهر را آلمانیها در ایتالیا ساختند. ایتالیاییها آن بخش را میتوانستند بسازند اما کل نیروگاه اتمی را نمیتوانستند بسازند، اسپانیا خیلی مردانه آمد حتی کارش را شروع کرد ولی یک روز وزیرش به من تلفن کرد که یا خودت بیا یا یکی را بفرست من با شما کار دارم. من یکی از معاونان سازمان را فرستادم. به او گفته بودند که به ما گفتهاند دیگر ادامه ندهیم. بعدا دوسال ما زحمت کشیدیم روسها را آوردیم یک بررسی اولیه انجام دادند بعد بالاخره با روسها این قرارداد را که الان میبینید و با 780میلیوندلار منعقد کردیم. بزرگترین دستاورد این قرارداد این بود که سوخت مصرفشده نیروگاه هم مال ماست. متاسفانه گافی که بعدا داده شد این بود که این سوخت مصرف شده را پس دادند به روسها، این هم ارزش سیاسی دارد و هم ارزش اقتصادی و این ندانمکاری بزرگی بود که متاسفانه بعدا انجام شد.
من تقاضایی از جناب آقای دکتر روحانی دارم با توجه به آن چیزی که داده شده و چیزی در مقابل آن نگرفتیم، مذاکرات را دنبال کنند تا حقوق ایران زنده شود. من تا زمانی که بودم، با آژانس خوب کار کردم آژانس هم با ما خیلی خوب کار کرد ما هیچ قطعنامهای نگرفتیم.
علت تعلل دولت روسیه در راهاندازی نیروگاه بوشهر چیست؟
البته حالا راه افتاده و برق تولید میکند؛ حدودا ششماه پیش آنجا راهاندازی شد.
ولی در اینباره تبلیغاتی نشده است.
نه هیچ تبلیغاتی نشد، اگر میخواهیم انرژی اتمی داشته باشیم نباید شلوغ کنیم اگر نمیخواهیم داشته باشیم هرکاری میشود کرد.
ایران چند نیروگاه دارد که صددرصد راهاندازی شده است؟
همین یکی است ولی رآکتور پژوهشی چند تا داریم یکی در تهران، دو، سه نیروگاه در اصفهان که رآکتورهای پژوهشی اصفهان همگی بعد از انقلاب ساخته شده است.
آقای احمدینژاد که رییسجمهور شد طوری تبلیغ میکرد که انگار تمام کار هستهای و انرژی اتمی ایران در دوران او انجام شده است، آیا درواقع هم اینگونه بوده است؟
تا روزی که ما بودیم زیربناهای صنعت هستهای را آنقدر خوب راه انداختیم که هنوز هم همان را مصرف میکنند. من یک خلاصهای میگویم، بیش از 50 قرارداد کوچک و بزرگ را توانستیم در سال 1374حل کنیم، توانستیم قرارداد ساخت نیروگاه بوشهر را با روسها ببندیم و کار اتمام نیروگاه را راه بیندازیم. 600تن سوخت کیک زرد (اکسید اورانیوم) تهیه کردیم و به کشور آوردیم. تا آنجایی که من یادم هست در بوشهر 9بار بمباران جدی داشتیم، همه آنها را ترمیم کردیم و ساختمانهایش را دوباره بازسازی کردیم.
در زمان پیروزی انقلاب نیروگاه فرانسوی اهواز دارخوین در چه وضعی بود؟
روی نیروگاه دارخوین پنجدرصد کار شده بود. یادم هست زمانی که من معاون نیروگاه بودم یک روز رییس مهندسان فرانسوی یک جعبه کلید آورد و جلو دفتر ما انداخت. دو، سههزار کلید یعنی تمام کلیدهای دارخوین. متاسفانه نگاه غرب به ما بعد از پیروزی انقلاب درخصوص صنعت هستهای از ابتدا غیردوستانه بود.
آلمانها و فرانسویها را آمریکاییها به عدمهمکاری با ایران تحریک میکردند؟
بله؛ وزیر پژوهش، صنعت و تکنولوژی آلمان حداقل سهبار به من گفت که آمریکاییها به ما میگویند کار نیروگاه اتمی بوشهر را ادامه ندهید.
نیروگاه اتمی بوشهر را آلمانیها تمام نکردند، فرانسویها هم همینطور دارخوین را گذاشتند و رفتند و به دست روسها افتاد، چرا اینقدر طول کشید؟
تکنولوژی آلمانیها، زیمنس و تکنولوژی روسها VVER است، با هم تفاوت دارند. اینها باید با هم جور شوند، اینها کار مهندسی است هردوتای اینها به زبان ما از خانواده PWR است ولی سیستم آلمانی دارای رآکتور ایستاده است، در حالیکه سیستم روسی خوابیده است، اینها تفاوتهای مهندسی است، این چند سال روسها کمی اذیت کردند، کمی زیادهطلبی کردند بالاخره الان نیروگاه اتمی بوشهر دارد کار میکند و از لحاظ فنی هم من ایرادی نمیبینم.
نیروگاه بوشهر تا کجا پیش رفته است؟
یکسال قبل راهاندازی شد و از ششماه قبل 600مگاوات کار کرده است، از سهماه پیش هم دارد هزار مگاوات (حداکثر ظرفیت) برق تولید میکند.
تعهدات روسیه نسبت به نیروگاه بوشهر و زبالههای اتمی چه بود؟
این لغت زباله را روسها درآوردند. زمانی سوخت مصرفشده داریم که به آن میگویند اسپنت فیول (Spent Fuel) یعنی سوختی که در نیروگاه میگذاریم و کار میکند. این سوخت ارزشی دارد و این را میبرند جداسازی میکنند که هیچ چیزی را ما به ازای آن نگرفتهاند. این فینفسه خودش ارزش دارد و بعد از اینکه جداسازی کردند بقیه آن زباله میشود، این لغت را روسها با شیطنت در افکار عمومی جامی انداختند.
آیا عاقلانه است با توجه به بدقولیهای روسیه دوباره ایران با آنها قرارداد ببندد؟
البته که اگر آلمان میآمد و تمام تعهدات را تا روز کلیدزدن انجام میداد حتما بهتر بود ولی وقتی که چنین امکانی وجود ندارد توقعی هم نباید داشت.
بهترین عملکرد سازمان انرژی اتمی غیر از دوران خودتان مربوط به کدام دوران است؟
دوران دکتر علیاکبر صالحی.
بعد از آقای صالحی عملکرد سازمان انرژی اتمی را در دوران آقای احمدینژاد چطور میبینید؟
اجازه دهید من اظهارنظر نکنم، ولی اگر دانش غنیسازی بود حاصل همان 16،15 سال اول است، این را آژانس میداند، اگر سوخت رآکتور تهران بوده، اگر قرارداد بوشهر بوده، محصول آن سالهاست، اگر اکتشاف بوده برای آن سالهاست و اصلا معادن اورانیوم ساغند و بندرعباس را ما پیدا کردیم که محصول همان 15،10سال اول انقلاب است. اینجانب ششمرکز تحقیقات بزرگ در ایران ساختم 600 تن اورانیوم را توسط انگلیس به کشور آوردم و... غنیسازی را بومی کردم.
فکر میکنید زمانی که شما در سازمان انرژی اتمی بودید چه کارهایی را باید میکردیدکه نکردید؟
آن کارهایی که در توانم بود را انجام دادم فقط من این را نمیگویم افرادی که از بیرون نگاه میکنند و قدرت درک هم دارند و میفهمند میگویند که متناسب با پولی که آن زمان داشتیم کارهای بسیار خوبی انجام شد.
آیا دولت روحانی میتواند تعاملات بین ایران و آژانس را سامان دهد؟
بله؛ اگر کارشناسها را وارد بازی کنند. هرچه کارشناسان خبره بیشتر در این قضیه حضور داشته باشند بیشتر میشود تعامل کرد.
چه راهکارهایی را به دولت روحانی پیشنهاد میکنید که بتواند کشور را از این شرایط خارج کند؟
توصیه من این است که:
1- به گداخت بیشتر بپردازد چون نه اورانیوم دارد نه زباله دارد نه مخفیکردن و نه NPT. باید به این مساله بیشتر بپردازند.
یکی از بزرگترین مشکلاتی که قبل از انقلاب در اثر اینکه یکباره تصمیم گرفتند 20نیروگاه اتمی بسازند یا 20هزارمگاوات نیروگاه اتمی داشته باشیم به آن برخوردیم این بود که نیروی متخصص کافی وجود نداشت. اگر این را از 30سال قبلش شروع کرده بودند که سالی 50 تا صد نفر آدم آموزش داده شود، آن موقع به این مشکل برنمیخوردیم. در گداخت الان ما مثل آن قطار هندی هستیم که صد نفر میخواهند به آن آویزان شوند منتها الان هفت، هشتدکترای گداخت اتمی اینجا داریم سوخت گداخت هیدروژن است، یعنی آب بنابراین تا آب هست انرژی اتمی هم هست، زباله ندارد و اینکه خودش سوختی احتیاج ندارد که مخارج داشته باشد. اگر ایران این دانش را داشته باشد مشکلاتمان کمتر میشود، برای بار اول داریم در ایران یک «توکامک» سینی ماشین تولید گداخت میسازیم و انشاءالله اگر زنده باشیم این طرف سال میخواهیم شات بزنیم و بقیهاش با خداست.
بودجه دولتی برای کارها تخصیص ندادند؟
نمیشود بگویی دولتی، الان کارفرمای ما بهنحوی خصوصی است و فعلا داریم برای ساخت یک توکامک کوچک شبانهروزی در دانشگاه کار میکنیم. انشاءالله نتیجه آن به درد انرژی اتمی هم بخورد و سازمان گسترش و نوسازی صنایع خیلی به ما کمک کرده است.
2-به حرفهای کارشناسان بیشتر توجه کنند. خوشبختانه با آمدن آقای دکتر صالحی این امر الحمدالله شدنی خواهد شد.
3-غنیسازی هیچ مغایرتی با NPT ندارد و کارشناسان کشور باید در هر جلسه تکرار کنند که دنبال بمبساختن نیستیم چراکه اگر بمب اتمی میتوانست نقشی داشته باشد، امروز لکهننگی بهنام «کشتار مردم هیروشیما و ناکازاکی» بر دامن صنعت هستهای آمریکا دیده نمیشد.