بیژن ابراهیمی ایرانی معلولی بود که در سال 2001 به انگلیس مهاجرت کرده در شهر بریستول این کشور که اهالی آن به نژادپرستی معروفند؛ زندگی میکرد. او در ماه جولای بهدست عدهای از اراذل و اوباش بریستول بهطرز فجیعی به قتل رسید و جسد او با ریختن بنزین روی آن به آتش کشیده شد. او بارها از آزار و اذیت همسایگانش نزد پلیس شکایت کرده بود اما پلیس به شکایات او رسیدگی نمیکرد و ادعاهای او را غلوآمیز میدانست.
سرویس بین الملل خرداد: دادگاهی در بریتانیا "کوین دافی" و "اندروم پاسمور" افسران پلیس را به حبس محکوم کرده است. دافی به ده ماه و پاسمور به چهار ماه محکوم شدند. قاضی دادگاه اعلام کرده که آنان را به دلیل آن که دلرحمی به خرج ندادند و در انجام وظایف شان به عنوان پلیس غفلت کرده اند به زندان محکوم می کنند. قاضی اعلام کرده بود که طبق مستندات پرونده آنان تنها سه دقیقه را صرف ازرسی از خانه مقتول کرده بودند.
یژن ابراهیمی ایرانی معلولی بود که در سال 2001 به انگلیس مهاجرت کرده در شهر بریستول این کشور که اهالی آن به نژادپرستی معروفند؛ زندگی میکرد. او در ماه جولای بهدست عدهای از اراذل و اوباش بریستول بهطرز فجیعی به قتل رسید و جسد او با ریختن بنزین روی آن به آتش کشیده شد. او بارها از آزار و اذیت همسایگانش نزد پلیس شکایت کرده بود اما پلیس به شکایات او رسیدگی نمیکرد و ادعاهای او را غلوآمیز میدانست و خواستار مدارک و شواهد بیشتری درباره آزار رساندن همسایگان نژادپرست انگلیسی میشد.
لی جیمز و استفن نورلی سردسته اراذل و اوباشی بودند که بهبهانهای واهی بیژن را مورد ضرب و شتم قرار داده با ضربه زدن به سرش او را بیهوش میکنند. این دو نفر سپس برای تکمیل جنایت نژادپرستانه خود جسد نیمهجان بیژن را در محله به آتش میکشند و دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه نیز این جنایت هولناک را ثبت میکند. این قتل بازتاب وسیعی در رسانههای محلی یافته اغلب مردم و مسئولان شهر و پلیس، که خود در این پرونده متهم است؛ از قتل فجیع بیژن ابراز تأسف میکنند و منتظر رأی دادگاه میمانند.
ماجرا از هنگامی شروع شد که نوجوانان و جوانان انگلیسی و شرور محله متوجه زندگی یک مهاجر در همسایگی خود شدند، مهاجری که تنها زندگی میکرد و علاقه وافری به پرورش گل و گیاه داشت. اوباش انگلیسی راهی برای اذیت او پیدا کردند و با از بین بردن و تخریب گلدانها و گیاهان باغچه مقابل خانه بیژن او را آزار دادند. بیژن که در برابر عدهای شرور در دفاع از آسایش روانی خود کاری از پیش نمیبرد به پلیس مراجعه میکند ولی پلیس گفتههای او را بزرگنمایی تلقی کرده از او مدارک بیشتری میخواهد.
بیژن با تهیه یک دوربین عکاسی و گرفتن عکسها و فیلمهایی از اقدامات شرورانه اراذل و اوباش سعی میکند برای پلیس مدارکی قابل اعتنا جمعآوری کند. در برابر این حرکت بیژن، برخی از همسایگان و اراذل و اوباش عکس گرفتن بیژن از مزاحمین را بهدلیل داشتن نظر سوء به نوجوانان جلوه داده به او تهمت انحراف جنسی میزنند. بدین ترتیب جامعهای که خود بهشدت از پدوفیلیا رنج میبرد؛ بیژن را متهم به این انحراف میکند. درنتیجه با گزارش به پلیس موجبات دستگیری بیژن را فراهم میکنند. بدین ترتیب جای شاکی و متهم در اداره پلیس عوض میشود و بیژن بهاتهام «اخلال در آسایش» برای توضیح به پاسگاه پلیس برده میشود. اما با توضیحات او پلیس پی به بیگناهی بیژن میبرد و او را آزاد میکند.
بیژن به خانه برمیگردد اما اراذل و اوباش با دیدن اینکه اتفاق خاصی نیفتاد شدت آزار و اذیت را بیشتر میکنند، به پنجرههایش ادرار میریزند و در باغچهاش مدفوع انسان و سگ پرتاب میکنند. بهعلاوه یک فیلم ویدیویی بین اسناد و مدارک این جنایت وجود دارد که نشان میدهد بیژن 44ساله قبل از مرگش توسط یکی از جنایتکاران، جیمز، تهدید میشود. بهدنبال تهدید، بیژن با پلیس تماس گرفته از آنها برای حفظ امنیت خود کمک میخواهد.
پلیس بریستول باز توجهی به گفتههای بیژن نمیکند و راه را برای انتقام نژادپرستان باز میگذارد و در نتیجه در ساعت 1 و 35 دقیقه بامداد روز بعد از حضور بیژن در اداره پلیس، دوربین مداربسته موجود در منطقه یک آتشسوزی بهمدت 10 دقیقه را ثبت میکند. چیزی که در آتش میسوخت جسد نیمهجان بیژن بود که جیمز بهطور مکرر با لگد به سر او زده و گفته بود: «این رو هم داشته باش!» بر اساس گزارش پزشکی قانونی، چندین ضربه سنگین به سر و صورت بیژن وارد شده و باعث مرگ او شده است.