counter create hit روایت دیپلمات ارشد بوش از همکاری مقام های امریکایی و ایرانی
۱۰ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۲
کد خبر: ۱۵۳۸۹۷
معضل مذاکره با ایران برای "نئومحافظه کاران" امریکا

روایت دیپلمات ارشد بوش از همکاری مقام های امریکایی و ایرانی

"زلمای خلیل زاد" باور دارد که تهران برای حفظ ثبات و جلوگیری از خارج نشدن کنترل وضعیت منطقه خاورمیانه برای امریکا اهمیت زیادی دارد.
سرویس بین الملل خرداد:  خلیل زاد با اشاره به سابقه طولانی مدتش از شناخت عمیقی که نسبت به ایران و مقام های این کشور دارد می گوید:"به عنوان کسی که با ایران در طول سالیان گذشته بیش از هر دیپلمات امریکایی دیگری مذاکره کردم با کسانی که استدلال می کنند که امریکا در مذاکرات  با ایران حالتی شبیه تسلیم شدن را پیدا کرد اختلاف نظر دارم. به نظرم شواهد کمی وجود دارند که اثبات کنند در انزوا و در حاشیه قرار دادن ایران مسیر درستی بوده باشد. این دیدگاه را نیز قبول ندارم که مذاکره برد – برد با ایران غیر ممکن است". 


به گزارش خرداد، او می افزاید:"امریکا در صورتی که تحت شرایط مناسب رویکرد سرسختانه ای را علیه ایران بکار گیرد می تواند از آوردن ایران به مجامعی که در آن ایالات متحده وشرکایش اختلافاتی را دارند بهره مند دشوند. در آن زمان است که می توان راه های تازه ای را گشود و مشکلات را حل کرد. علاوه بر این امروز چاره اتی جز تعالمل با ایران در قبال مسائل گسترده تر نداریم. چرا که هیچ عملی مهم تر از رقابت میان ایران و همسایگان عرب سنی به ویژه عربستان سعودی و به ویژه ترکیه در حال شکل دادن خاورمیانه نیستند. این رقابت به نوبه خود دامن زننده به درگیری های فرقه ای بین شیسعه و سنی در سرتاسر خاورمیانه و به طور فزاینده بخش هایی از آسیا و آفریقا است. بی نظمی گسترده تری نیز در دیگر نقاط جهان دیده می شود انفجارهای بروکسل نشانه ای از آن بودند". 


او اشاره می کند که ادامه تنش میان ایران و همسایگان آن به دلیل وضعیت کنونی خاورمیانه نگران کننده است و در این باره می نویسد:"در زمانی که میراث دوران وستفالی در حال از دست رفتن است در فضایی چند قومیتی کشورهای خاورمیانه فاقد حکومت می شوند گروه های تروریستی مانند داعش در حال تجدید قوا هستند و بحران های عظیم انسانی از جمله موج آوارگان را سبب شده اند. واشنگتن در این میان واکنش کندی داشته و تلاش کرده تا بحران های مختلف در خهاورمیانه را مدیریت کند. همه این مسائل است که ما را به سوی ایران باز می گرداند. بدون توافقی میان ایران، عربیستان و ترکیه درگیر یهای جاری در مطنقه نه تنها حل ممکن شوند بلکه دامنه اش افزایش می یابد. ایالات متحده علیرغم آن که نفوذش در خاورمیانه کاهش یافته است تنها قدرتی است که می تواند درکی از ایفای نقش بعنوان کارگزار را داشته باشد. ما به عنوان کشوری که انرژی و زمان و منابع را در دوران پس از جنگ سرد داریم باید به نسل های برای انجام کاری موثر برای خاورمیانه متعهد شویم. با توجه به وضعیت کنونی در خاورمیانه معتقدم که باید سیاست تعاملی و گفت و گوی گسترده با ایران را در پیش گیریم و در مقابل با اتخاذ رویکرد سرسختانه همزمان از افزایش تسلط ایران بر منطقه خودداری کنیم". 

خلیل زاد اشاره می کند که تردیدهایی پیش از این درباره تعامل با ایران بر دستگاه سیاستگذاری امریکا حاکم بود و در این باره می نویسد:"شکست دولت بوش برای تعامل با ایران زمینه ساز مشکلی شد که امروز می بینیم و ایران به افزایش تسلط خود بر خاورمیانه ادامه داد. تلاش من در دورانی که سفیر امریکا در عراق بودم موفقیت هایی را داشت به خصوص در زمینه اردن و ترکیه اما تا حدت زیادی نتوانستیم بی اعتمادی عربستان سعودی را رفع کنیم. سعودی ها نگران قدرت گیری احزاب شیعه مورد حمایت ایران در عراق بودند". 


خلیل زاد با اشاره به لحظاتی که بی اعتمادی در خاورمیانه سبب بی ثباتی در این منطقه شده است می نویسد:"زمانی که بریتانیایی ها در اوایل دهه 70 میلادی از خاورمیانه عقب نشینی کردند تعادل قدرت های منطقه ای در حول رقابت میان عراق بود که روابط نظامی قوی با شوروی داشت و ایران و عربستان سعودی که روابط حمایتی قوی با ایالات متحده داشتند. انقلاب ایران یکی از ارکان اصلی ثبات منطقه را از میان برداشت. سیاست خارجی ایران به طور ناگهانی درصدد صدور انقلاب برآمد و تغییر کرد. عربستان سعودی و عراق در آن زمان از اهداف ایران هراسناک شدند. اگرچه جنگ ایران و عراق پیروزی آشکاری برای هیچ یک از دو طرف نبود اما توازن قوا در منطقه را به نفع عراق تغییر داد. به عنوان یک برنامه ریز در وزارت امور خارجه بازگردان توازن قوا در منطقه برایم اولویت داشت. پیشنهاد کردم که امریکا باید هم در قبال ایران و هم عراق توازن قدرت نظامی را در منطقه برقرار کند. در آن زمان جورج شولتز وزیر امور خارجه وقت پیشنهاد را رد کرد همین طور ریگان و جورج دابلیو بوش. بوش در عوض تصمیم گرفت تا برای مدیریت وضعیت با عراق درگیر شود. امریکا فرصت کوتاه پس از جنگ ایران و عراق را از دست داد و ایران با کمک به حزب الله و سایر گروه های وابسته در لبنان، عتراق و دیگر جوامع شیعه در منطقه نقوذ خود را افزایش داد. روابط امریکا و ایران پس از یازدهم سپتامبر وارد دوره جدیدی شد. از نظر من تصمیم دولت بوش در همکاری تاکتیکی با ایران در زمینه جنگ افغانستان و عراق تصمیم درستی بود و از آن حمایت کردم. دستاوردهای مهم ایران و امریکا و همکرای شان در سال 2001 میلادی در کنفرانس بن برای تشکیل دولت انتقالی در افغاانستان بود. روز قبل از شروع کنفرانس من در حال مذاکره با هیئت ایرانی بودم. آنان تلاش های من برای تشکیل دولت جدید در  افغانستان به رهبری حامد کرزای را برسمیت شناختند. در طول کنفرانس ما گفت و گوهای دوستانه ای داشتیم. تعامل ما با ایرانی ها فرصت تشکیل دولت تازه را فراهم کرد. البته برخی از نهادهای خاص در ایران به طور همزمان در حال تلاش برای تضعیف همکاری ما با دولت وقت تهران بودند. به عنوان سفیر ر افغانستان با ایرانیان در کابل دیدار داشتم. جلسات مانند جلسه درباره موضوع مورد مناقشه انتخابات ریاست جمهوری سال 2004 در افغانستان مفید بودند". 

او اشاره می کند که تلاش های بعدی اش برای همکاری با ایران درباره عراق بود که کمتر پربار بود و در این باره می نویسد:"در آن زمان اظهارات خضمانه بوش درباره ایران و قرار دادن آن کشور در محور شرارت را داشتیم که تمایل ایران برای همکاری با ما را تضعیف کرد. در فاصله سال های 2000 تا 2002 میلادی من در حال مذاکره با اعضای اپوزیسیون عراق در لندن بودم. من قادر به تامین امنیت توافق نهایی از طریق تماس غیر متسقیم با تهران شدم. تهران بر عبدالعزیز حکیم رهبر بزرگترین گروه اسلامگرای شیعه عراق فشار آورد تا اطمینان حاصل شود که او با احزاب اپوزیسیون مورد حمایت امریکا توافق می کند. همکاری ایران در آن زمان قابل درک بود چرا که ما منافع مشترکی در کار علیه صدام داشتیم". 

او اشاره می کند کمی قبل از جنگ در عراق در مذاکرات مستقیم با ایران با محمد جواد ظریف بوده است. او می افزاید:"دولت بوش پس از آن سیاست متناقضی را در پیش گرفت . قبل از آن ما با طرف ایرانی به سرپرستی ظریف درباره مسائل مختلف به توافق رسیدیم. اما در امریکا میان مقام ها درباره آینده عراق اختلاف نظر وجود داشت. برخی خواستار انتقال سریع قدرت به عراقی ها بودند و برخی برای اشغال طولانی مدت عراق توسط نیروهای امریکایی آماده بودند. در یکی از موارد همکاری های غیر مستقیم در عین مخالفت مان با حمایت ایران از گروه های شبه نظامی شیعه عراقی ایران توانست ابراهیم جعفری را به کناره از قدرت متقاعد کند". 

او در پایان اشاره می کند که یکبار دیگر این نیاز وجود دارد که همزمان با جلوگیری از افزایش قدرت ایران در منطقه امریکا با آن کشور مذاکرات وتعامل دیپلماتیک داشته باشد. 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: