استانداري و مسئولان بازسازي آبادان و خرمشهر آمدند. آمار و ارقام و برنامه زمانبندي شده بازسازي و نيازها و مشكلات را گفتند. سه سال براي بازسازي كامل اين دو شهر با امكانات قبلي زمان ميخواهند.
اول وقت با اتومبيل پايگاه را گشتيم. خيلي وسيع و عظيم است. حدود سه هزار نفر پرسنل دارد و براي زندگي خودكفا است. فضاي سبز زياد، مزارع كشاورزي، آب فراوان و تميز و مرتب دارد. از محل تعمير موشکها بازديد كرديم
عفت و همراهان براي ديدن هويزه و خرمشهر رفتند و من و همراهان [= آقایان محمد رشیدیان نماینده آبادان، بیت النجات موسویان سرپرست بنیاد امور مهاجرین جنگ تحمیلی، محسن میردامادی استاندار خوزستان و دهدشتی سرپرست حوزه علمیه آبادان] با هليكوپتر به كشت و صنعت نيشكر كارون رفتيم. كاركنان پرشور استقبال كردند. در سالن آمفي تئاتر توضيحات كلي دادند. از كارخانه توليد شكر بازديد كرديم. يك خط توليد را از نقطه ورود نيشكر تا گوني شدن شكر سفيد ديديم؛ جالب است. سپس براي كاركنان صحبت كردم. كارگران خواستها و اعتراضات زيادي به مديريت دارند و خيلي شلوغ ميكردند .
سپس از نيروگاه و كارخانههاي خوراك دام و نئوپان كه از باگاس نيشكر بدست ميآيد، بازديد كرديم. درباره بازسازي توضيحات دادند. با 25 هزار هكتار زمين و حدود نود ليتر آب از كارون و دز ميگيرند. آنها 35 هكتار استخر پرورش ماهي دارند. براي استراحت و ناهار و نماز به مهمانسراي منطقه رفتيم. در آن حوالي، مهاجران جنگ اسكان داده شدهاند. زن و مرد اجتماع كردند و ابراز احساسات نمودند و مشكلاتشان را گفتند. عمدتاً از منطقه بستان بودند.
استانداري و مسئولان بازسازي آبادان و خرمشهر آمدند. آمار و ارقام و برنامه زمانبندي شده بازسازي و نيازها و مشكلات را گفتند. سه سال براي بازسازي كامل اين دو شهر با امكانات قبلي زمان ميخواهند.
به اهواز پرواز كرديم. در محل شهرك مجاهدان مهاجر فرود آمديم. در شصت هكتار اراضي خالصه، حدود نهصد واحد مسكوني خوب با تأسيسات شهري مربوطه ساختهاند. قرار است به رزمندگاني بدهند كه مهاجر جنگ و متأهل باشند. نظر خودشان اين است كه مجاني بدهند و نظر استاندار اين است كه چيزي گرفته شود. قرار شد در اين باره بحث و مذاكره بيشتر شود. چند شهرك ديگر براي همين منظور براي مهاجرين ساخته شده كه مجموعاً حدود شش هزار واحد مسكوني دارد. در مسجد اجتماع كردند . بحث كوتاهي كرديم و براي پرواز به تهران به فرودگاه اهواز رفتيم.
مصاحبه راديو و تلويزيوني درباره نتايج سفر نمودم . عفت و همراهان نرسيده بودند، مقداري معطل شديم. غروب رسيدند. بلافاصله پرواز كرديم. در هواپيما آقاي [سیدجلال] ساداتيان توضيحاتي از سفر به شرق داد. ساعت هشت ونيم به خانه رسيدم. عفت و مهدي در ارتباط با مسأله آيتالله منتظري اوقات تلخي كردند. با عصبانيت خوابيدم.