پرزیدنت پوتین رهبر نهایی روسیه است و همه تصمیمات مهم شخصا توسط او اتخاذ میشوند. البته او به مشاورههای مشاورانش گوش میدهد اما تصمیم نهایی با اوست.
به گزارش خرداد به نقل از روزنامه "شرق"، ضربالمثلی روسی میگوید: «اقدامات عملی صدایی بلندتر از واژگان دارند» که مضمونش همان «به عمل کار برآید به سخندانی نیست» سعدی ماست. این گفته نغز شاید مصداق تصمیم اخیر «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری پراگماتیست روسیه در صدور فرمان عقبنشینی نیروهایش از سوریه باشد، تصمیمی که همگان بهویژه تحلیلگران غربی را شگفتزده کرد و سبب شد نظرات متفاوتی برای تحلیل علت این تصمیم بیان کنند؛ از کسب امتیاز پوتین از غرب تا فشار اقتصادی ناشی از تحریمها به همراه کاهش قیمت نفت و مصالحه با اپوزیسیون سوری. «فیودور لوکیانوف»، رئیس شورای سیاستگذاری خارجی و دفاعی روسیه و از مهمترین مشاوران کرملین اما نظر متفاوتی دارد. لوکیانوف که بیشتر دوست دارد با عنوان سردبیر مجله «روسیه در امور جهانی» (Russia in Global Affairs) معرفیاش کنند اما منابع غربی تحت عنوان اصلیترین مشاور ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه از او یاد میکنند، معتقد است که روسیه به اهداف سیاسی و نظامی مدنظر خود دست یافت و پوتین در اوج موفقیت تصمیم گرفت نیروهایش را از سوریه خارج کند. او در گفتوگو با «شرق» از زوایای مختلف تصمیم اخیر پوتین در قبال بحران سوریه و پیامدهای آن گفت.
ارزیابی شما درباره تصمیم اخیر پوتین برای صدور فرمان خروج نیروهای روسی از سوریه چیست؟ آیا این یک تصمیم سیاسی بود یا دارای ماهیت امنیتی - نظامی؟ مشاوران آقای پوتین از جمله شما تا چه اندازه در این تصمیمگیری نقش داشتید؟
پرزیدنت پوتین رهبر نهایی روسیه است و همه تصمیمات مهم شخصا توسط او اتخاذ میشوند. البته او به مشاورههای مشاورانش گوش میدهد اما تصمیم نهایی با اوست. من دراینباره به او مشاورهای ندادهام چراکه هیچگاه مشاورش نبودم و نیستم. واقعیت آن است که ابتدا نیز گفته شده بود عملیات برای زمان محدودی ادامه خواهد یافت و قرار بر حضور نظامی گسترده دائمی در سوریه نیست. یکی از علل تعجب غرب این است که چارچوب مفهومی آنان از روسیه متفاوت است. از نقطهنظر مسکو حمایت از دولتهای مشروع، حتی آنهایی که غیردموکراتیک هستند، دستکم میتواند سرعت فروپاشی سریع نظام امنیت منطقهای را کاهش دهد و به تقویت ثبات عمومی بینجامد. از دید مسکو هرگونه جاهطلبی برای بهبود وضعیت ملتها منجر به انفجار کنترلنشده سیاسی و اجتماعی و ازهمپاشیدن نهادها میشود که بهترین فرصت را برای تروریستها به منظور پرکردن خلأ فراهم خواهد کرد. رویکرد غرب اما متفاوت است و بر این پیشفرض قرار دارد که حکومتهای بد را باید با حکومتهای خوب دموکراتیک جایگزین کرد. به همین خاطر بود که روسیه باور داشت نباید بیش از اندازه خواستار تغییر وضع موجود شد درحالیکه شعار غرب این بود که دیکتاتور باید برود.
آیا فکر میکنید رئیسجمهوری روسیه امتیازی مهم از غرب دریافت کرده که دستور خروج نیروهای تحت فرمانش از سوریه را صادر کرد؟ به نظرتان این امتیاز چه بوده است؟ برخی تحلیلگران باور دارند که تشدید تحریمها و کاهش قیمت نفت انگیزه اصلی او در اتخاذ این تصمیم بوده است. ارزیابی شما در اینباره چیست؟
خیر، موضوع نه تحریمها بوده و نه قیمت نفت. روسیه از طریق مداخله پاییز گذشته خود در سوریه به تمام اهدافش دست یافت. دولت سوریه تقویت شده و معادلات سیاسی و نظامی در سوریه تغییر کرده است. روسیه نیز ظرفیتهای نظامی خود را به نمایش گذاشت. اکنون نقش و نفوذ روسیه در عرصه بینالمللی افزایش یافته است. پوتین مشاهده کرد اکنون فرصت خوبی است در زمانی که روسیه در اوج موفقیت قرار دارد عقبنشینی کند، پیش از آنکه شرایط دچار تغییرات احتمالی شود. او از درگیرشدن احتمالی در خاورمیانه خودداری کرد. فکر نمیکنم آقای پوتین هیچگونه تضمینی از غرب دریافت کرده باشد. او تنها به این موضوع اعتماد دارد که روسیه اکنون بیش از هر بازیگر دیگری از قدرت نفوذ بالایی برخوردار است.
آیا میتوان تصمیم اخیر پرزیدنت پوتین را نشانهای از این موضوع قلمداد کرد که مسکو سازش با مخالفان میانهروی سوری را پذیرفته است؟ به نظرتان تأثیر تصمیم اخیر روسیه بر گفتوگوهای دیپلماتیک برای دستیابی به آتشبس کامل چه خواهد بود؟ آیا شما به این موضوع خوشبین هستید؟
واقعیت آن است که به دلیل فعالیتهای روسیه از اکتبر گذشته، وضعیت دولت سوریه بیش از گذشته تثبیت شده است. اکنون بحث سرنگونی اسد و حکومتش در میان نیست. بااینحال، اقدام آقای پوتین پیامی بود مبنی بر اینکه این روسیه نیست که تمام کارها را برای اسد انجام میدهد؛ این موضوع مربوط به شخص او (اسد) است؛ اینکه میخواهد سوریه چه مسیری را طی کند.
روسیه حملاتش در سوریه را با شعار مبارزه علیه داعش آغاز کرد. بااینحال، مسئله این است که حملات هوایی روسی یا آمریکایی بهتنهایی کافی نیست و شکست داعش تنها با تلاشهای مشترک ارتش سوریه و معارضان مسلح سوری امکانپذیر خواهد بود. این موضوع اما تنها از طریق یک فرایند سیاسی میسر خواهد شد. ما دو نمونه حضور نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان را پیشروی خود داریم؛ در اولی زمانی که آمریکاییها از عراق به طور کامل نیروهایشان را خارج کردند، با سقوطی اساسی و ظهور داعش همراه بودیم اما در افغانستان، آمریکا به حضور نظامی خود ادامه داد؛ در نتیجه با وجود تمام مشکلات، ثبات حفظ شد. روسیه نیز به طور کامل سوریه را ترک نکرده است و نمونه آمریکا در افغانستان را مدنظر قرار خواهد داد و زیرساختهای نظامی خود از جمله پایگاههای دریایی و هوایی را حفظ خواهد کرد. این سبب خواهد شد دولت اسد به سرنوشت معمر قذافی یا محمد نجیبالله آخرین رهبر کمونیست افغانستان دچار نشود. روسیه درس خوبی از تاریخ گرفته است.
روسیه پیششرط بسیار بهتری برای آتشبس و پس از آن، انجام مذاکرات سیاسی نسبت به سایر بازیگران درگیر در منازعه مطرح کرده است. من به شکلی بسیار محتاطانه خوشبین هستم.
در ماههای گذشته شاهد افزایش تنش روسیه و آمریکا بر سر مسائلی چون بحران اوکراین بودیم. به نظرتان تصمیم اخیر پرزیدنت پوتین چه تأثیری بر چشمانداز روابط روسیه و آمریکا خواهد گذاشت؟
روابط روسیه و آمریکا درحالحاضر در مقایسه با ماههای قبل کارآمدتر شده است و طرفین نشان دادهاند که قابلیت بیشتری برای دستیابی به نتایج موردتوافق دارند. بااینحال، این به آن معنا نیست که روابط در سطح گستردهای بهتر خواهند شد. خیر. ما از نظر روانی در وضعیت جنگ سرد به سر میبریم و با استثنائات کمی در کل، مسائل بسیار کمی وجود دارند که آمریکا و روسیه بر سر آن مایل به همکاری متقابل باشند.
مصاحبه کننده: نوژن اعتضادالسلطنه
منبع: روزنامه شرق