counter create hit از ملاقات با حضرت امام (ره) تا فعالیت به عنوان دیپلمات در کابل و بغداد
۲۴ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۴
کد خبر: ۱۵۵۸۵۳
درس هایی که دستگاه دیپلماسی امریکا می تواند از "زلمای خلیل زاد" بیاموزد

از ملاقات با حضرت امام (ره) تا فعالیت به عنوان دیپلمات در کابل و بغداد

نشریه "نشنال اینترست" با اشاره به دستاوردهای "زلمای خلیل زاد" دپلمات امریکایی اشاره می کند که او توانست واقع گرایی را با ایده آل های امریکایی تطبیق دهد.
سرویس بین الملل خرداد: این نشریه درباره سخنرانی اخیر "خلیل زاد" نماینده پیشین امریکا در سازمان ملل متحد و سفیر آن کشور در عراق و افغانستان می نویسد:"او در تاریخ 12 آوریل سال 2016 میلادی در حاشیه بحث درباره بخشی از کتاب جدیدش "فرستاده: از کابل به کاخ سفید" در مرکز مطالعات بین المللی استراتژیک نکات قابل توجهی را بیان کرد. او در شمال غرب افغانستان بزرگ شد و سه منصب به عنوان سفیر را برعهده داشت و هم چنین در مناصب ارشد در وزارت امور خارجه و وزارت دفاع امریکا خدمت کرده بود. او مدرک دکترایش را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرد. در کتاب تازه او که ترکیبی پیچیده از اتوبیوگرافی است می توان به بزرگترین چالش های سیاست خارجی امریکا در دهه های اخیر اشاره کرد. او اشاره می کند که چندین دیدار در کنفرانس های مختلف با رهبران عراقی و گروه های در تبعید آن کشور در زمان حکومت صدام داشته است. او اشاره کرده است که چگونه با کاندولیزا رایس مشاوذ امنیت ملی دولت بوش بر سر موضوع عراق اختلاف نظر پیدا کرده بود. خلیل زاد در عرصه روابط بین الملل یک واقع گرا است و به رئالیسم باور دارد. او از شاگردان هانس مورگنتا از بنیانگذاران این مکتب بوده و در جلسات او شرکت کرده است. او رویکردهای رئالیستی کلاسیک در روابط بین الملل را به خوبی می داند از جمله استفاده از روش سنتی دیپلماسی از جمله سازش به دلیل محدودیت در قدرت ملی. مورگنتا در کتاب خود به خوبی توضیح داده بود که که چگونه تنها جایگزین امریکا برای حل مشکلاتش با شوروی و حفظ توزان قوا مذاکره است و این موضوع را به جنگ ترجیح داده بود. با این حال، او مانند واقع گرایان سرسخت که شدیدا به انسان و ماهیت آن بدبین هستند باور نداشت بلکه عقایدش را با لیبرالیسم سیاسی وخوش بینی موجود در آن درآمیخت. می توان گفت که برای مورگنتا آشتی میان رئالیسم (واقع گرایی) و ایده آلیسم (آرمانگرایی) اهمیت درخوری داشت. برای او حفاظت از زندگی و ازادی در امریکا بدون توهم اهمیت داشت. 


به گزارش خرداد، نشنال اینترست با اشاره به این که خلیل زاد اخیرا اظهار کرده است که متاسف است که نتوانسته جلوی حمله امریکا علیه عراق را بگیرد می نویسد:"او می گوید که بزرگترین پشیمانی اش این است که نتوانست تصمیم او برای اشغال عراق را عوض کند. او (بوش) متوجه نشد که ناسیونالیسم عربی خاطره تلخی از امپریالیسم اروپایی و دشمنی ها و ستیزهای قومیتی و فرقه ای داشته است. آمیزش این موضوع با زرادخانه های تسلیحاتی صدام حسین وضعیت را به سوی یک فاجعه پیش برد". 



نشنال اینترست در بخش پایانی این گزارش اشاره می کند که خلیل زاد جزو معدود دیپلمات های ارشد امریکایی بوده که به قدرت ایران پی برده بود و در این باره می نویسد:"او از اوضاع  اقتصادی و سیاسی قابل توجه ایران حتی پیش از پیروزی انقلاب در آن کشور نیز آگاه بود. او در شب سال نوی 1978 میلادی به فرانسه سفر کرد تا با امام خمینی (ره) رهبر اپوزیسیون ایران در تبعید دیدار داشته باشد. پس از پیروزی انقلاب او اظهار کرد که ایران خواستار داشتن روابط عادی با امریکا است . او تا پیش از آن گمان می کرد که روحانیون در سیاست وارد نخواهند شد اما در هنگام دیدار با امام خمینی (ره) با مشاهده بیانیه های ایشان که در آن آمده بود که قدرت سیاسی تنها زمانی مشروع است که در دست یک رهبر مذهبی باشد متوجه شد که برخلاف پیش بینی هایش وضعیت آن گونه که فکر می کرده در ایران پیش نخواهد رفت. او در سخنرانی خود در دانشگاه کلمبیا در آن زمان اظهار کرد که یک ماه پس از دیدار من با امام خمینی (ره) ایشان از فرانسه به تهران بازگشتند و به عنوان رهبر انقلاب زمام امور کشور را در دست گرفتند". 


نشنال اینترست در پایان می نویسد:"گفته های خلیل زاد نشان می دهند که او به خوبی از تاریخ معاصر ایران آگاه بوده و مذاکراتش با مقام های ایرانی نیز بر آگاهی او افزوده بود". 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین