counter create hit دکترین مهدویت و حکومت جهانی مهدوی از نظر «آیت‌الله مکارم»
۰۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۲
کد خبر: ۱۶۲۹۳۸

دکترین مهدویت و حکومت جهانی مهدوی از نظر «آیت‌الله مکارم»

به هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف رهبر حکومت جهانی‏، تمام حکومت‌های ظلم و جور به حکم اجبار در برابر قدرت آن حضرت و حمایت‌های الهی او سر تسلیم فرود می‌آورند.

209-74.jpg

به گزارش ایسنا، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله مکارم‌شیرازی یادداشتی از این مرجع تقلید با عنوان "دکترین مهدویت و حکومت جهانی مهدوی از نظر آیت‌الله مکارم" را منتشر کرده ‌است.

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

«بدیهی است ظهور مصلح جهانی‏ برای ریشه‏ کن ساختن ظلم و ستم از کره زمین است، لذا طبق روایات مختلفی که در منابع اسلامی وارد شده مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور می­ کند و به برنامه جهانی‏ شدن اسلام تحقق می‌بخشد.

باید اذعان نمود ایمان به ظهور مصلح جهانی‏ جزئی از «عشق به آگاهی» و «عشق به زیبایی» و «عشق به نیکی» (سه بعد از ابعاد چهارگانه روح انسان) است. که در کنار علاقه انسان به پیشرفت و تکامل، دانایی و زیبایی و نیکی و عدالت لیکن انتظار ظهور یک مصلح بزرگ جهانی‏ آخرین نقطه اوج است‏.

از این رو پیشگویی­‌هایی که تقریبا در همه منابع مذهبی دنیا به ویژه اسلام با جزئیات دقیق در زمینه چنین ظهوری شده است؛ و همچنین روایات فراوانی که در آموزه های اسلامی درباره مشخصات جسمی و روحی مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نشانه‏‌های ظهور و کیفیت حکومت و انقلاب جهانی‏ او و سایر موضوعات مربوط به این قیام بزرگ بیان شده است نشان می دهد حکومت جهانی در اختیار او قرار می‏ گیرد.

در تبیین این مسأله باید گفت فشار جنگ ­ها، فشار مظالم و بیدادگری ­ها، فشار تبعیض­ ها و بی‏ عدالتی­ ها، توأم با ناکامی و سرخوردگی انسان­ ها از قوانین فعلی برای از بین بردن یا کاستن این فشارها، سرانجام واکنش شدید خود را آشکار خواهد ساخت.

لذا تداوم این امر به ما می گوید وضع کنونی جهان، آبستن انقلابی است. حال آیا این انقلاب الزاماً به «حکومت واحد جهانی‏» می‏ انجامد؟

بدیهی است با مراجعه به احادیث راویان مختلف، در منابع مشهور می توان دریافت سرانجام حکومت‏ جهانی‏ به دست با کفایت مهدی‏ علیه السلام برپا می‏ شود.

بنابراین چنین مقدر شده است که تمدنی پی‏ ریزی شود که تمام تمدن ­های اطراف را در خود هضم کرده و تمام نقاط را به وسیله یک دکترین‏ به هم پیوند دهد که در ادامه به مهمترین آن اشاره می شود.

عقلانیت در حکومت جهانی مهدوی

باید اذعان نمود هیچ عاقلی بی‏ هدف گام بر نمی‏ دارد، و هر حرکتی که در پرتو عقل‏ و علم انجام گیرد در مسیر هدفی قرار خواهد داشت. لذا در عصر ظهور پرده‏ های غفلت کنار می‏ رود، عقل‏‌ها بیدار می‏ شوند و مردم آماده پذیرش حکومت الهی حضرت مهدی علیه السلام می ‏گردند، که در آن شرایط برای فراهم شدن آمادگی بیشتر باید سنت‏‌های اسلامی را حفظ کنند و نسبت به ولایت وفادار باشند.

اینگونه است که در سایه حکومت مهدی‏ علیه السلام عقل­ ها کامل می‏ شود و ارزش­ های انسانی زنده می‏ گردد و انواع مواهب الهی در اختیار انسان ­ها قرار می‏ گیرد و عوامل ظلم و ستم برچیده می‏ شود.

زیرا به بیان عقل بازگشت به عقب نه ممکن است و نه منطقی، و این بر خلاف سنت آفرینش و اصل تکامل در زندگی انسان ­ها است؛ بنابراین، هیچ دلیلی وجود ندارد که با جهش جامعه انسانی به سوی حق و عدالت، ترقی و پیشرفت جامعه متوقف گردد، و یا عقب‏ نشینی کند، عقب گرد و گذشته ‏گرایی با چنان پیشرفت و جهشی متناسب نیست.

هم چنین عقل‏ و خرد می ‏گوید که نظام نوین زندگی و فرسوده پیشین ممکن نیست بلکه باید این طرح نو، در جهانی‏ نو، پیاده شود، و این تحول و نوسازی مانند تحولات و نوسازی­ های مهم دیگر جهان با یک جهش و انقلاب صورت می‏ گیرد، انقلابی عظیم و فوق العاده وسیع که امواج آن‏ سراسر عالم هستی را می‏ پوشاند.

عقلانیت ارتباطی در عصر پساظهور

گفتنی است قیام یک مصلح بزرگ برای استقرار عدل و آزادی در سراسر جهان هیچ‏گاه سبب نمی‏ شود که جنبش صنعتی و ماشینی در شکل سالم و مفیدش بر چیده یا متوقف شود. بلکه یکی از پایه‏‌های استقرار حکومت واحد جهانی، نزدیکی و بهم پیوستگی دنیا از نظر وسایل ارتباطی و پیوندهای اجتماعی است و این موضوع بدون تکامل صنعتی ممکن نیست.

لذا وسایل اطلاعاتی آن قدر پیشرفته خواهد بود که دنیا را همچون کف دست آشکار می سازد؛ و به حکومت مرکزی تسلط کامل بر اوضاع جهان می ‏بخشد تا بموقع و بدون فوت وقت برای حل مشکلات جهانی بکوشد؛ و هر گونه فسادی را (عمدی و غیر عمد) در نطفه خفه سازد.

وسایل سریع السیری که با وسایل کنونی قابل مقایسه نیست، نه فقط برای دور زدن کره زمین در یک زمان کوتاه، بلکه برای مسافرت ­های دور دست فضایی در اختیار آن حکومت قرار می ‏گیرد.

علم محوری در حکومت جهانی مهدوی

هیچ برنامه انقلابی بدون یک جهش فکری و فرهنگی، پایا و پویا نخواهد بود و رشد و تکامل لازم را نخواهد یافت؛ لذا، بدون شک نخستین گام در تحقق بخشیدن به چنین هدفی، اقدام به یک انقلاب فرهنگی است که افکار را از طرفی، در زمینه علوم و دانش ­هایی که مورد نیاز یک جامعه آباد و آزاد و سالم است (این از نظر مادی و روبنائی).

از سوی دیگر، در زمینه آگاهی به اصول یک زندگی صحیح‏ انسانی آمیخته با ایمان در جهت معنوی و زیر بنائی.

در حدیثی از امام صادق علیه السلام چنین می‏ خوانیم:«علم و دانش بیست و هفت حرف (بیست و هفت شعبه و شاخه) است؛ تمام آنچه پیامبران الهی برای مردم آوردند دو حرف بیش نبود، و مردم تاکنون جز آن دو حرف را نشناخته ‏اند، اما هنگامی که قائم ما قیام کند بیست و پنج حرف (بیست و پنج شاخه و شعبه) دیگر را آشکار می‏‌سازد؛ و در میان مردم منتشر می ‏سازد؛ و دو حرف را به آن ضمیمه می‏ کند تا بیست و هفت حرف کامل و منتشر گردد.»

این حدیث به روشنی جهش فوق العاده علمی عصر انقلاب مهدی علیه السلام را مشخص می‏ سازد که تحولی به میزان بیش از 12 برابر! نسبت به تمام علوم و دانش­ هایی که در عصر همه پیامبران راستین به بشریت اعطا شد، پیش می ‏آید؛ و درهای همه رشته ‏ها و همه شاخه ‏های علوم مفید و سازنده به روی انسان‌ها گشوده می‏ شود، و راهی را که بشرطی هزاران سال پیموده به میزان 12 برابر در دوران کوتاهی می‏ پیماید؛ چه جهشی از این بالاتر و سریع­تر! .

هم چنین از امام باقر علیه السلام نقل شده، که معنی حدیث فوق را تکمیل می‏ کند، آنجا که می‏ گوید:«اذا قام قائمنا وضع یده علی رئوس العباد، فجمع بها عقولهم و کملت بها احلامهم‏؛ هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان می‏ گذارد و عقول آنها را با آن کامل و افکارشان را پرورش داده تکمیل می‏ کند.»

در فراز دیگر راوی از امام صادق علیه السلام تفسیر یکی از آیات را سؤال کرد. حضرت در پاسخ فرمود: لوط آرزو می‏ کرد که یکی از یاران مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در اختیار او باشد، سپس امام(علیه السلام) توضیح می‏ دهد که یکی از ویژگی های یاران مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) علم‏ و دانش است.

و به این گونه در پرتو ارشاد و هدایت مهدی علیه السلام و در زیر دست عنایت او مغزها در مسیر کمال به حرکت در می‏ آیند؛ و اندیشه‏ ها شکوفان می ‏گردند، و تمام کوته ‏بینی‏‌ها و تنگ‏‌نظری­‌ها و افکار پست و کوتاه که سرچشمه بسیاری از تضادها و تزاحم ­ها و برخوردهای خشونت ‏آمیز اجتماعی است بر طرف می‏ گردد.

از سوی دیگر مردمی بلند نظر، با افکاری باز، و سینه ‏هایی گشاده، و همتی والا، و بینشی وسیع، پرورش می‏ یابند که بسیاری از مشکلات اجتماعی را در روح خود حل می ‏کنند و جهانی از صلح و صفا می‏ سازند. لذا وجود امام و علم‏ و عدالت جهان‌گستر اوست که مایه حیات جامعه انسانی است.

پویایی فکری و فرهنگی در حکومت جهانی مهدوی

باید توجه نمود که شرط ظهور امام علیه السلام این است که مردم جهان از نظر رشد فکری‏ و کمالات روحی به حدی برسند که بتوانند ارزش وجود امام علیه السلام را درک نمایند و شایسته رهبری او گردند، در این صورت امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بدون هیچ قید و شرطی ظهور نموده و از پس پرده غیبت بیرون می ‏آید.

حال با این اوصاف باید اعتراف کرد که بسیاری از مفاهیم نزد گروه کثیری از مسلمانان چنان مسخ و واژگون شده که می ‏توان گفت هم‏ اکنون اسلام اصیل عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در میان بسیاری اصلا نایاب است!.

به عنوان نمونه سازنده ‏ترین مفاهیم همچون «زهد و پارسایی» و «صبر» و «انتظار» و «شهادت» و «شفاعت» و «عبادت» گاهی گرفتار تحریف و تفسیرهای نادرست و وارونه می شود و بسیاری از قوانین اسلام با کلاه­ های «شرعی» و «غیر شرعی» عملا به نابودی گرائیده، همچون حکم ربا که تنها اسمی از آن بر جای مانده است.

لیکن آن حضرت پس از ظهور همچون باغبان پرتوان و ماهری، علف هرزه ‏های گوناگون را، هر چند چنان با نهال های اصلی پیچیده شده باشند که جدا کردنشان محال به نظر برسد، از باغستان اسلام ریشه کن می ‏سازد. زنگار تفسیرهای نادرست را می ‏زداید؛ گرد و غبار نسیان و فراموشکاری را از آن پاک می‏ کند؛ و دست‌های سوء استفاده کنندگان و منحرفان را از آن کوتاه می‏ نماید.

یکی از رسالت های مهدی علیه السلام پیراستن اسلام از همین وصله‏ ها و پیرایه‏ ها و به تعبیر دیگر نوسازی و تجدید بنای کاخ شکوهمند آن است.

مسجد را که روزی فعال‌ترین کانون­ های اسلام و مرکز هرگونه حرکت سیاسی و علمی و فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی بود و امروز در میان گروهی به شکل مرکزی برای از کار افتاده‏ ها و بازنشسته‏ ها و بی‏ خانه‏ ها و لانه‏ ها، و بیکارها، و یا شکل یک سرگرمی، و حد اعلاء یک عادت در آمده، به شکل نخستینش بازمی‏ گرداند، جمود و سکوت جای خود را به جنبش و حرکت و فریاد می ‏دهد، جهاد اسلامی را در تمام زمینه‏ ها زنده می‏ کند، توحید اصیل اسلام را از هر گونه آلودگی به شرک رهایی می‏‌بخشد و مفاهیم مسخ شده و واژگون شده را به صورت صحیح تفسیر می‏ کند.

سلیقه ‏های شخصی را از اسلام کنار می‏ زند و زنگ عادات و رسوم را از آن می‏ زداید. اسلام را از شکل­ های محدود قومی و محلی در می ‏آورد و در شکل جهانی‏ اش آشکار می‏ سازد. مجموع این نوسازی و بازسازی آنچنان زیاد و دگرگون‏ کننده است که در پاره ‏ای از روایات اسلامی از آن به‏ «دین جدید» تعبیر شده است.

در روایتی که از امام صادق علیه السلام در کتاب‏ «اثبات الهداة» نقل شده، چنین می‏ خوانیم:«هنگامی که قائم خروج کند امر تازه، و روش تازه و داوری تازه‌‏ای با خود می‏ آورد».

روشن است که تازگی این برنامه ‏ها و روش­ ها و داوری­ ها نه به خاطر آن است که مذهب جدیدی با خود می‏ آورد، بلکه آنچنان اسلام را از میان انبوه خرافات، و تحریف­ ها، و تفسیرهای نادرست و تلقی ‏های غلط بیرون می ‏آورد که بنائی کاملا نو و جدید جلوه می‏ کند.

همچنین تازگی کتاب نه مفهوم آن است که یک کتاب آسمانی جدید بر او نازل می‏‌شود چرا که امام قائم است و حافظ دین، نه پیامبر و آورنده آئین و کتاب جدید؛ بلکه قرآن اصیل فراموش شده را چنان از زوایای تحریف های معنوی، و تفسیرهای نادرست بیرون می‏ کشد که می‏ توان نام کتاب جدید بر آن گذاشت.

لذا در فراز دیگر وقتی از امام پرسیدند روش و سیره مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در حکومت جهانی چگونه است؟ امام در پاسخ فرمود: «همان کاری را که رسول خدا انجام داد، انجام می‏ دهد؛ برنامه‏ های (نادرست) پیشین را ویران می‏ سازد، همانگونه که رسول خدا اعمال جاهلیت را ویران ساخت؛ و اسلام را نوسازی می‏ کند.»

شکوه عدالت اجتماعی‏ در حکومت جهانی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

بی تردید برای مبارزه با فساد و تجاوز و ستم، از یک سو تقویت پایه‏ های ایمان و اخلاق لازم است؛ و از سوی دیگر به وجود آمدن یک سیستم صحیح و نیرومند قضایی با هوشیاری کامل و احاطه وسیع.

شک نیست که در عصر آن مصلح‏ بزرگ جهان، آموزش­ های اخلاقی با وسایل ارتباط جمعی فوق العاده پیشرفته، آنچنان وسعت می‏ گیرد که اکثریت قاطع مردم جهان را برای یک زندگی صحیح انسانی و آمیخته با پاکی و عدالت‏ اجتماعی آماده سازد. لیکن در هر اجتماع صالحی ممکن است کسانی پیدا شوند که از آزادی خود سوء استفاده کنند و از آن برای وصول به مقاصد شومی بهره گیرند.

لذا باید یک دستگاه قضائی سالم و کاملاً آگاه و مسلط باشد که حقوق مردم را به آنها برساند و ستمگر را بر سر جای خود بنشاند.

با اجرای عدالت اجتماعی و تقسیم عادلانه ثروت، ریشه بسیاری از مفاسد اجتماعی که از تنازع و کشمکش بر سر اندوختن ثروت­ ها و استثمار طبقات ضعیف، و حیله و تزویر، و انواع تقلب­‌ها، و دروغ و خیانت و جنایت به خاطر در آمد بیشتر از هر راه با هر وسیله، سرچشمه می ‏گیرد، بر چیده می ‏شود.

از سوی دیگر آموزش و تربیت صحیح اثر عمیقی در مبارزه با فساد و تجاوز و انحرافات اجتماعی و اخلاقی دارد، هرگاه این وضع دگرگون گردد، در مدت کوتاهی بطور قطع قسمت مهمی از مفاسد اجتماعی فرو خواهد نشست؛ و این کار جز از یک حکومت صالح و سالم جهانی که در مسیر منافع توده‏ های جهان و نه قدرت های استکباری برای ساختن جهانی آباد و آزاد و مملو از صلح و عدالت و ایمان، ساخته نیست.

از مجموع احادیث مربوط به دوران حکومت مهدی علیه السلام استفاده می ‏شود که آن حضرت در عصر انقلابش از مولفه های مذکور در تحقق عدالت اجتماعی بهره می ‏گیرد آنچنان که مسامحتاً می توان به آن جمله معروفی که حکم ضرب المثل را دارد ملتزم شد که«زمانی فرا می‏ رسد که گرگ و میش در کنار هم آب می‏ خورند!»

اگر چه این اشاره به برقراری عدالت در جهان، و تغییر روش گرگ صفتان خونخوار می باشد که با سازش با حکومت جبار قرن­ ها به خوردن خون قشرهای مستضعف جامعه انسانی ادامه می‏ دادند، می‏ باشد.

هم چنین در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که آن قدر مردم غنای جسمی و روحی پیدا می‏ کنند که اموال اضافی می ‏ماند و طالبی ندارد؛ یعنی مردم در یک نظام صحیح حکومت آنچنان تربیت می ‏شوند که اموال زائد بر نیاز خود را دردسری برای خویش می‏ بینند! و تمام شور و شرها و قال و غوغایی که از این رهگذر پیدا می‏ شود، فرو می‏ نشیند!

هم چنین در عصر پساظهور زندگی همه تأمین و از آینده نیز هیچ گونه نگرانی نخواهند داشت تا به خاطر تأمین آن تن به آلودگی‏ ها و مسابقه جمع ثروت بدهند.

و نیز در حدیث دیگری ذکر شده است سطح افکار مردم در عصر حکومت او چنان بالا می‏ رود که به هیچ وجه با امروز قابل قیاس نیست، و طبعا تضادها و کشمکش ­هایی که مولود کوته ‏نظری ‏ها و تنگ‏ چشمی‏ ها، و پائین بودن سطح افکار و خلاصه کردن شخصیت در میزان مال و ثروت است؛ برچیده خواهد شد.

باید دانست به خاطر مراقبت شدیدی که در عصر حکومت آن حضرت ، اعمال می‏‌گردد؛ حتی مجرمان در محیط خانه خود در امان نیستند، چرا که ممکن است با وسائل پیشرفت ه‏ای تحت کنترل باشند و حتی مثلا امواج صوتی آنها بر روی دیوار قابل کنترل گردد؛ این خود اشاره دیگری به وسعت ابعاد مبارزه با فساد در عصر حکومت او است.

لذا آنچنان امنیتی در سایه حکومت او جهان را فرا می‏ گیرد که طبق روایتی یک زن تنها می‏ تواند از شرق جهان به غرب عالم برود بدون این که کسی مزاحم او شود!.

وحدت دینی در سایۀ نفی پلورالیسم دینی

امروز طرفداران «پلورالیسم‏» (تکثرگرایی یعنی راه به سوی خدا منحصر به یک راه نیست بلکه تمام راه‏ها به خدا می‏ رسد) می‏ گویند پیروان همه ادیان اهل نجات هستند یهود به جای وهم خود نصاری به جای خود.

در پاسخ باید گفت: این همان بحثی است که صوفی ‏ها تحت عنوان «صلح کل» مطرح کرده و می ‏گفتند حتی بت‏‌پرستی هم خداپرستی است.

یکی دیگر از این عناوین جدید «هرمونتیک» است که همان تفسیرهای مختلف است یعنی تفسیر به رأی و عمل به برداشت شخصی از آیه، و می‏ گویند همه در دین خودشان آزاد هستند که این‏ها را هم حق می‏ دانند.

در حالی که باید اذعان نمود دین به خاطر ایجاد وحدت‏ عقیده، انسان‏ ها را از پراکندگی فکری نجات داده، هدف ‏های مادی را تعدیل می‏ کند و سرانجام، افراد یک جامعه را مانند اعضای یک بدن، تحت فرمان یک روح، یک اراده و یک فکر قرار می‏ دهد. لذا روح توحید بر همه محتویات دعوت اسلام حکومت می‏ کند، «و وحدت‏ دین‏ وحدت جامعه انسانی، وحدت نژادها و کشورها را» در پرتو ایدئولوژی واحد اسلامی در بر می‏ گیرد.

شک نیست که اختلافات مذهبی با یک نظام توحیدی در تمام زمینه ‏ها، سازگار نیست؛ زیرا همین اختلاف برای بر هم زدن هر نوع وحدت کافی است. بعکس، یکی از عوامل مهم وحدت، وحدت دین و مذهب است که می‏ تواند مافوق همه اختلاف ‏ها باشد، و نژادها و زبان‏ ها و ملیت­ ها و فرهنگ ‏های گوناگون را در خود گردآوری و از آنها جامعه واحدی‏ بسازد که همگان در آن همچون برادران و خواهران باشند که: «انما المؤمنون اخوه»

به همین دلیل، یکی از برنامه‏ های اساسی آن مصلح و انقلابی بزرگ، توحید صفوف در سایه توحید مذهب، است.

با توجه به این که در دوران حکومت آن مصلح بزرگ، همه وسایل پیشرفته ارتباط جمعی، در اختیار او و پیروان رشید او است، و با توجه به این که اسلام راستین با حذف پیرایه‏ ها کشش و جاذبه ‏ای فوق ‏العاده ‏ای دارد، بخوبی می ‏توان پیش‏‌بینی کرد که اسلام با تبلیغ منطقی و پیگیر، از طرف اکثریت قاطع مردم جهان پذیرفته خواهد شد؛ و وحدت ادیان از طریق اسلام پیشرو، عملی می‏ گردد.

اگر چه با این­‌همه نمی‏‌توان گفت که اقلیت­ های کوچکی از پیروان ادیان آسمانی دیگر مطلقا وجود نخواهد داشت چرا که انسان دارای آزادی اراده است و اجباری در چنین نظام حکومتی در کار نیست؛ لیکن آنها در قالب یک اقلیت سالم و با حفظ شرایط «اهل ذمه» مورد حمایت آن حکومت اسلامی خواهند بود.

در خاتمه باید گفت سرانجام این خواست­ه ای واپس‏زده انسانی، در پرتو آگاهی روزافزون ملت­ ها، چنان عقده اجتماعی تشکیل می ‏دهد که از نهان­گاه ضمیر باطن جامعه، با یک جهش برق‏ آسا، خود را ظاهر خواهند ساخت و سازمان نظام کنونی جوامع انسانی را به هم می‏ ریزند؛ و طرح نوینی ایجاد می‏ کنند. و این بارقه دیگری است از آینده روشنی که جامعه جهانی‏ در پیش دارد.

هم چنین به هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف رهبر حکومت جهانی‏، تمام حکومت ­های ظلم و جور به حکم اجبار در برابر قدرت آن حضرت و حمایت های الهی او سر تسلیم فرود می‏ آورند.

کم کم زمانی فرا می ‏رسد که‏ «وجود حکومت واحد جهانی» برای پایان دادن به مسابقه کمرشکن تسلیحاتی؛ برای پایان دادن به کشمکش های روزافزون قدرت های بزرگ؛ برای کنار زدن دنیا از لب پرتگاه جنگ؛ به‏ عنوان یک «ضرورت» و «یک واقعیت اجتناب‏ ناپذیر» احساس خواهد شد که باید سرانجام این مرزهای ساختگی و دردسرساز بر چیده شود و همه مردم جهان زیر یک پرچم و با یک قانون زندگی کنند!.

بی تردید طبق آنچه در روایات آمده، عمل آن حضرت سرمشق و الگویی است برای مردمی که تحت پوشش حکومت او قرار دارند، یعنی برای همه مردم جهان.»


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین