counter create hit غرور ایرانی؛ افول اسرائیلی
۳۰ شهريور ۱۳۹۲ - ۲۲:۳۴
کد خبر: ۱۷۳۹۸
وقتی شیمون پرز مجبور به صلح طلب نمایی می شود

غرور ایرانی؛ افول اسرائیلی

ایرانی ها اکنون هیاهو نمی کنند بدنبال بکارگیری الفاظ آنچنانی نیستند اما رقیب را به گوشه رینگ برده اند و با درایت و سیاست ورزی آنان را تا مرزناک اوت پیش برده اند. دنیا اکنون بیش از آنکه به تلاویو گوش بسپارد برای روحانی فرش قرمز پهن می کند

سرویس سیاسی خرداد/ امین داوودی: چندی پیش تر در مجلس شورای اسلامی به هنگامه جلسات رای اعتماد به وزرای کابینه یازدهم یکی از نمایندگان مخالف محمد جواد ظریف در نطق خود به نوشته کسینجر این سیاستمدار کهنه کار آمریکایی در مورد ظریف اشاره کرده و آن را نقطه ضعفی برای وی دانست. هنری کسینجر که شاید بتوان وی را از کهنه کارترین سیاستمداران حال حاضر جهان دانست از تئوریسین های به نام سیاست خارجی ایالات متحده است و علاوه بر سمت وزیر خارجه آمریکا در طول تمامی سال های سپری شده پس از آن یکی از چهره های ذینفوذ و تاثیر گذار در سیاست خارجی ایالات متحده بوده و نوشتارها و اظهار نظرهایش نه تنها ابعاد بین المللی می یابد که تاثیری شگرف هم بر روند و رویکردهای دستگاه دیپلماسی یانکی ها دارد. وی همچنین موفق به دریافت جایزه صلح نوبل شده و از اقدامات وی در وزارت خارجه آمریکا پایان دهی به جنگ ویتنام، تدوین و تنظیم پیمان سالت ( محدود سازی سلاح های آمریکا و شوروی) و برقراری روابط میان آمریکا و چین بوده است.  حال این فرد با این سوابق در عرصه دیپلماسی کتاب دیپلماسی خود را به دیپلمات ایرانی یعنی محمد جواد ظریف تقدیم کرده و پشت آن نوشته است: «تقدیم به دشمن قابل احترامم؛ محمدجواد ظریف» نکته ای که مورد اعتراض این نماینده مجلس و بخشی از لایه های تندرو قرار گرفته بود و آنان این نکته را ایرادی در کارنامه ظریف عنوان کرده بودند.

اما براستی کدام ناظر منصفی است که از خواندن این جمله به خود نبالد و احساس غرور نکند که یک ایرانی توانسته تا بدان حد از درجه کمال و کارآمدی برسد که یک دشمن کهنه کار به تبحر و تخصص وی اشاره کرده و او را برغم تضاد منافع و رویکردها چنین می ستاید.

حال بهانه این رجوع باز می گردد به سخنان تازه رئیس رژیم صهیونیستی که در دیدار با همتای اوکراینی اش «ویکتور یانوکویچ» در اظهاراتی عجیب و غیر منتظره عنوان کرده است: امیدوارم صدای جدیدی از تهران بشنویم. قطعا ترجیح می دهیم توقف برنامه هسته ای ایران و حل مشکلات بدون جنگ صورت پذیرد. البته وی در ادامه بازهم با زیاده گویی تصریح داشته که جریمه تلاش برای دستیابی به تسلیحات اتمی تحریم است، اما اگر آن ها این فعالیت ها را متوقف نکنند، اقدامات دیگری صورت خواهد گرفت.

حال وقتی سخنان وی را در کنار اظهارات بسیار تند نتانیاهو در طول دوران روی کارآمدن روحانی قرار می دهیم این نکته هویدا می شود که این اظهارات با گفتارهای همیشگی مقامات اسرائیلی متفاوت است.

اسرائیلی که بنایش بر جنگ و جدل پایه گذاری شده و نان رهبران رژیم غاصب تنها در تنور حاشیه آفرینی و التهاب افزایی گرم می شود چگونه است که رئیس جمهورش اینگونه سخن می گوید؟ آیا اسرائیل دشمنی با ایران را کنار گذاشته؟ آیا خوی تجاوز گرانه و ضد انسانی آنان تغییر یافته و به ناگهان طرفدار صلح و آشتی شده اند؟ آیا برای آنان قابل پذیرش است که مهم ترین شریک راهبردی شان و بزرگترین حامیشان با بزرگ ترین دشمنشان ارتباط برقرار کند؟ آیا طرح این گفتار با این اوصاف عقلانی است؟

بی گمان پاسخ به شکلی قاطعانه منفی است؛ ماهیت و ساختار این رژیم جنگ طلب تفاوت مبنایی با هر گونه صلح طلبی دارد آنهم میان ایران و آمریکا که قطعا با برقراری هرگونه ارتباط در هر سطح میان این دو کشور صدمه ای هنگفت و جبران ناپذیر به اسرائیل وارد آمده و سال ها تلاش آنان برای ایجاد نزاع بیشتر میان این دو قدرت جهانی و منطقه ای بر باد خواهد رفت و منافع و مطامع شان با خطر جدی روبرو خواهد شد.

پس چگونه است که شیمون پرز اینگونه سخن می گوید؟رمز و راز این گفتار و واکنش غیر منتظره چیست؟ پاسخ افکار عمومی جهانی و تغییر نگرشی است که در بسیاری سطوح نسبت به ایران ایجاد شده است.

همین سال پیش و در جلسه مجمع عمومی نتانیاهو نقاشی کشیده و در آن گفته بود ایران در حال دستیابی به سلاح هسته ای است و برای ایران بزعم خود ضرب الاجل تعیین کرده بود اما اکنون نتانیاهو هر چه فریاد می زند و حنجره پاره می کند هیچ کس صدایش را نمی شنود و وقعی به وی نمی نهد. او رئیس جمهور ایران را فریبکار می خواند اما رئیس جمهور آمریکا برای وی پیام تبریک می فرستد، سخنگوی کاخ سفید از آمادگی رئیس جمهور کشورش برای دیدار با روحانی می گوید، وزیر خارجه آمریکا سخنان روحانی را بسیار مثبت ارزیابی می کند، رئیس جمهور فرانسه خبر از ملاقات با روحانی می دهد .. و الخ.

وزیر خارجه ایران در فیس بوک و تویتر می نویسد و نتانیاهو و اذناب کمپینی براه می اندازند و از زاکربرگ می خواهند که فیس بوک وی را بازپس گیرد و کسی بازهم به این عربده کشی های اسرائیلی ها توجه نمی کند.

حال بازهم به سئوال گذشته باز می گردیم آیا پرز منشی متفاوت از هم مسلکان خود دارد؟ باز هم پاسخ منفی است درواقع باید گفت سیاست های هوشمندانه و دیپلماسی کارآمدانه مقامات ایرانی تا بدان حئد تاثیر گذار و اثر بخش بوده که این مقام رژیم صهیونیستی را واداشته که رل بازجوی خوب را بازی کند و علی الظاهر بگوید که از بهبود روابط ایران و آمریکا استقبال می کند. او می داند که دنیا اکنون با چشمان باز و گوش های شنوا پای سخنان مقامات ایرانی می نشینند و این آنها هستند که روند تحولات را متاثر از عملکردهای خود کرده اند و وی برای آنکه روزنه ای در افکار عمومی جهان برای خود باز کند به این حربه متوسل شده تا در جهانی که همگان پیام صلح و آشتی و متانت ایرانی را می شنوند بگوید که آنان نیز جنگ طلب نیستند و به فرضیه های دیگر نیز نظر دارند!.

 

هر چه هست این رویکردها و روندها نشان می دهد که ایرانی ها توانسته اند نبض تحولات را بدست بگیرند و این آنها هستند که بازی را به نفع خود سامان می دهند و طرف های دیگر فعلا به حاشیه رانده شده اند و برای باز آفرینی نقش خود به هر دستاویزی متوسل می شوند. این یعنی سیاستمداری هوشمندانه و عاقلانه که دشمن را آچمز می کند و در موضع انفعالی قرار می دهد. ایرانی ها اکنون هیاهو نمی کنند بدنبال بکارگیری الفاظ آنچنانی نیستند اما رقیب را به گوشه رینگ برده اند و با درایت و سیاست ورزی آنان را تا مرزناک اوت پیش برده اند. دنیا اکنون بیش از آنکه به تلاویو گوش بسپارد برای روحانی فرش قرمز پهن می کند و منتظر سخنرانی وی در سازمان ملل است. روندی که اگر همینگونه پیش برود افراطیون را در عرصه معادلات ژئوپلتیکی به حاشیه سوق خواهد داد و ایران را یکه تاز عرصه قدرت خاورمیانه خواهد کرد.    

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پرطرفدارترین