حركت تند عربستان سعودي در مسير تنشزايي بيشتر با ايران. قطار خصومتورزي رياض در شيب تندي در حال حركت است. رفتارهايي كه ابتدا گفته ميشد رنگ و بوي عصبانيت و هيجانزدگي دارد اكنون به عكسالعملهاي هيجاني مداوم بدل شده است. اگر تا ديروز لفاظيهاي عربستان سعودي در ماه يك تا دو بار تكرار ميشد در چندهفته اخير اين اظهارات تنوع و تعدد بيشتري به خود گرفته است. از محمد بن سلمان، وزير دفاع عربستان تا عادل الجبير، وزير امور خارجه اين كشور. از محمد بن نايف، وليعهد عربستان تا عبدالعزيز آل شيخ مفتي اعظم عربستان سعودي همه و همه بر شيپور ايران ستيزي و تنش زايي ميدمند. اگر تا ديروز مقامهاي متفاوت سعودي ايران را به دخالت در امور داخلي كشورهاي منطقه متهم ميكردند، اخيرا اين انتقادها رنگ و بوي مذهبي هم به خود گرفته است و سعوديها ابايي از رونمايي از سياستهاي خود در تشديد درگيريهاي بين شيعه و سني ندارند. در تازهترين اين اظهارنظرها كه در فضاي رسانهاي بينالمللي هم انعكاس بسياري يافته است، عبدالعزيز آل شيخ در اظهاراتي عاري از ادب و اخلاق مذهبي ادعا كرده است كه ايرانيها مسلمان نيستند و خصومتشان با مسلمانان به ويژه سنيها بسيار قديمي است. ساعاتي پس از اين اظهارنظر بود كه محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه ايران در واكنشي غيرمستقيم به اين اظهارات در توييتر خود نوشت: به واقع هيچ شباهتي ميان اسلام ايرانيها و اسلام بيشتر مسلمانان با افراطگرايي متعصبانهاي كه روحاني ارشد وهابي و سركردگان تروريست سعودي موعظه ميكنند، وجود ندارد.
در شرايطي كه مذاكره و تماس ميان مقامهاي ايراني و عربستاني براي اعزام حجاج ايراني به مراسم حج امسال بينتيجه به پايان رسيد، در چند روز اخير اظهارنظرهاي متقابل ميان مسوولان دو كشور در اين خصوص افزايش يافته است. مقامهاي كشورمان ميگويندعربستان سعودي شروطي را براي اعزام زايران ايراني مطرح كرد كه قابل قبول نبود. از سوي ديگر، امير نايف، وليعهد عربستان سعودي در گفتوگويي با خبرنگاران كه پس از حضور در مانور نيروهاي مسوول حفظ امنيت مراسم حج صورت گرفت، گفت كه عربستان سعودي هميشه از تمامي زايران استقبال كرده و براي اينكه بتوانند مناسك حج را در «فضاي امنيت و معنويت» برگزار كنند و سالم به كشورشان بازگردند، هرگونه تسهيلاتي را فراهم آورده است. وليعهد عربستان مسووليت غيبت زايران ايراني در مراسم حج امسال را مستقيما متوجه مقامات ايراني كرد. وي در ادامه افزود: عربستان سعودي از ابتداي بنيانگذاري اين كشور تاكنون، «رسالت بزرگ خدمت به حرمين شريفين و تامين نيازهاي زايران را براي رضايت خداوند در نظر داشته اما آنچه از طريق رسانهها و برخي مسوولان ايران در اين خصوص مطرح ميشود، عاري از حقيقت است و مسوولان ايراني قبل از هركس ديگري از ميزان تسهيلات و خدماتي كه كشور سعودي به حجاج ايراني و غيرايراني ارايه ميدهد آگاهي دارند.» امير نايف در مورد دلايل عدم حضور زايران ايراني در حج امسال مدعي شد: «متاسفانه امسال بعثه حج ايران برخي درخواستهايي را مطرح كرد كه مخالف با مقاصد و اهداف حج و آن چيزي بود كه بعثه ساير كشورها به آن التزام دارند و خواستههاي مطرح شده امنيت حج و حجاج، از جمله حجاج ايراني را به خطر ميانداخت و با قداست مكان و زمان در تضاد بود.»
اين ادعاها در حالي از سوي نايف مطرح شده است كه در جريان حادثه منا سال گذشته در عربستان سعودي حداقل ٧٠٠ زاير ايراني جان خود را از دست دادند و از آن زمان تاكنون سعوديها نه گزارش مشخصي در خصوص قصورهاي صورت گرفته در اين مراسم دادهاند؛ نه عذرخواهي صورت گرفته است و نه در خصوص برخي ابهامهاي خانوادههاي قربانيان گامي از سوي رياض برداشته شده است. همزمان با بلندشدن صداي مقامهاي سعودي در انتقاد از ايران و تلاش براي مقصر جلوه دادن ايران در مساله عدم اعزام حجاج ايراني به مراسم حج، دبيركل اتحاديه عرب و وزير امور خارجه بحرين نيز اظهارات تكراري و ادعاهاي نخ نما شده خود را تكرار و ايران را به دخالت در امور داخلي ديگر كشورها متهم كردند. در همين راستا «احمد ابوالغيط» دبيركل اتحاديه عرب ادعا كرد كه ايران اقدام به صدور انقلاب خود به ديگر كشورهاي منطقه ميكند. وزير امور خارجه بحرين نيز كه كشورش بديهيترين حقوق سياسي و مدني اكثريت شيعه را ناديده گرفته است ادعا كرد كه ايران بايد سياستهاي منطقهاي خود را تغيير دهد. در خصوص دلايل افزايش تنش ميان ايران و عربستان سعودي، علت اصلي حركتهاي عصبي حاكمان سعودي در مواجهه با ايران، نتيجه استراتژي كنوني تهران در برابر رياض و جايگاه بينالمللي اين كشور با حجتالاسلام والمسلمين محمدرضا نوري شاهرودي، سفير پيشين ايران در عربستان و ليبي
گفتوگويي داشتيم كه به شرح زير است:
تنش در رابطه ميان ايران و عربستان با سرعت غيرقابل جبراني رو به افزايش است. در حالي كه پيشبيني ميشد شايد با گذر زمان اين تنش كم شود اما ما شاهد روند برعكسي هستيم. چرا اين مساله رخ داده و ما شاهد اوج گرفتن اين تنشها هستيم؟
نكته نخستي كه بايد به آن اشاره كنم، اينكه مقام معظم رهبري فرمودند براي روشن شدن حقايق فاجعه منا بايد كميته حقيقتياب تشكيل شود، درخواست زيادي نيست. در مسائل اينچنيني، يك كميته حقيقتياب تشكيل ميشود و به بررسي ابعاد مساله ميپردازد تا حقايق روشن شود. عربستان بايد به اين خواسته تمكين ميكرد. حداقل فايده تشكيل اين كميته حقيقتياب، عدم تكرار حوادث سال قبل بود. با توجه به اينكه آن فاجعه هم در كشور عربستان رخ داده است، لازم بود تا آنها عذرخواهي كرده و به خانوادههاي جانباختگان ديه پرداخت كنند. با اين حال، تنش ميان دو كشور رو به افزايش است ولي بايد سعي شود با توجه به اينكه ايران و عربستان همسايه يكديگر هستند و حرمين شريفين نيز در آن سرزمين قرار دارد، از افزايش آن تنشها جلوگيري شود. متاسفانه عربستان امسال كارشكني كرد و حجاج ايراني را از رفتن به حج محروم ساخت. آنها ميتوانستند با مقداري ملايمت بيشتر مانع از اين مساله شوند و حج تعطيل نشود. از طرفي، ايران هم بايد از تكرار و رخ دادن مسائلي كه ميتواند منجر به حادتر شدن روابط شود، مانند حمله به نمايندگي عربستان جلوگيري كند. آن اتفاق بهانهاي شد تا سعودي روابط خود را با ما قطع كند و مناسبات طرفين سردتر از قبل شود و در نتيجه حج تعطيل شده و پيگيريها سختتر شود. من عقيده دارم تداوم وضعيت كنوني به ضرر هر دو كشور خواهد بود ولو آنكه مقصر اصلي و اوليه هم رياض است، ولي حمله به نمايندگيهايشان در ايران هم درست نبود و ما مشاهده كرديم رهبري آن را تاييد نكرد.
آيا در چندماه اخير ما شاهد تحرك ديپلماتيك جدي براي كاهش تنش بودهايم؟
به صورت شايد و بايد خير. البته طرف سعودي نيز در شرايط كنوني به سازوكارهاي ديپلماتيك تمكين نميكند و روشهاي تخريبي را در دستوركار خود قرار داده است. البته در مسائل ديپلماتيك نياز به گفتوگوي مستقيم ميان طرفين نيست و ما ميتوانيم از طرفين واسطههاي خيرخواه گفتوگوهاي اوليه را كليد بزنيم.
ابتدا در مقطعي گفته ميشد كه رفتارهاي سعودي هيجاني و از سر عصبانيت است. تحليلي كه گوياي اين مساله بود كه احتمالا اين رفتارها مقطعي خواهد بود اما اين تحليل از رفتار رياض چندان با منطق رفتاري اين كشور در چندماه اخير همخواني ندارد. دلايل اين رفتار تهاجمي رياض و تداوم آن را در چه ميدانيد؟
من گمان نميكنم سعودي در قد و قواره بستن راه ايران باشد. آنها ميدانند در اين حد نيستند. اگر شما به وضعيت كنوني منطقه نگاه كنيد متوجه ميشويد آنها هماينك در چاله يمن گير افتادهاند؛ يمني كه از كمترين تجهيزات نظامي برخوردار است ولي عربستان را مستاصل كردهاند. وقتي سعودي در آن جبهه گير افتاده، چگونه ميتواند در برابر جبهه ايران بايستد؟ از طرفي بايد به آن اشاره كنم كه مشكلات ما با عربستان دوجانبه نيست و مربوط به مسائل منطقهاي است. ما در سوريه از محور مقاومت و دولت قانوني بشار اسد حمايت ميكنيم ولي آنها ميخواهند دولت اين كشور را ساقط كنند. قبلا نيز عربستان تلاش كرده بود تا كشورها را بخرد و آنها را وادار به كاهش روابط با ايران بكند ولي بيشتر خود آن كشورها متضرر شدند و در نتيجه به سمت ايران بازگشتند. آنها متوجه شدند روش قهر و صحبت نكردن كار را دشوار ميكند؛ پس معتقد هستم بايد راههاي ديپلماتيك را ادامه داد. اين راهها هم يكي نيستند و ميتوان از روشهاي مختلف استفاده و احقاق حقوق كرد. لازمه اين كارها آن است كه عربستان از اتفاقات سال قبل در منا عذرخواهي كرده و خاطيان حادثه فردوگاه جده را محاكمه كند. ايران اقدام اوليه لازم را انجام داده و دست روي دست نگذاشته است. آن، اين بود كه افراد خاطي و خودسر را كه به نمايندگيهاي عربستان در تهران و مشهد حمله كرده بود، دستگير كرد و پرونده آنها در دستگاه قضا در حال بررسي است. ايران تا به امروز در برابر اقدامات عربستان صبوري كرده و درصدد است تا از روشهاي مسالمتآميز مسائل را حل كند. سعودي هم چارهاي ندارد كه در نهايت به پاي ميز مذاكره بيايد و به ديپلماسي تمكين كند چراكه از روشهاي ديگر نميتواند نتايج مطلوب به دست آورد.
روز گذشته مفتي سعودي در اظهاراتي ادعا كرده است كه ايرانيها مسلمان نيستند. اين نخستينبار نيست كه مبلغهاي مذهبي سعودي، ايران را من باب مذهب تشيع هدف قرار ميدهند. آيا رياض به سمت كشاندن ايران به نبرد سني و شيعه عيان است؟
آنها بيميل نيستند ولي شما بايد به جايگاه مفتي در سعودي و مخصوصا نحوه انتخاب آنها توجه كنيد. آنها چشم ظاهري ندارند، چه برسد به چشم باطني. بيشتر اين افراد موج سوار هستند تا واقعبين. صحبتهايشان نيز اثري در جامعه مسلمانان ندارد و در قاطبه مردم نارضايتي ايجاد ميكند زيرا منجر به پراكندگي بيشتر ميشود. اين فتواها براي خوشرقصي و نزديك شدن به حاكميت است.
وزير امور خارجه ايران در پاسخ به اين مفتي سعودي در توييتر خود اعلام كرد كه طبيعتا اسلام ايرانيها با قرائت افراطي كه برخي مبلغان سعودي دارند، متفاوت است. برخي از منتقدان اعتقاد دارند كه وزارت امور خارجه نبايد وارد تنشهاي لفظي با سعوديها شود و وزير نبايد اقدام به پاسخگويي به اتهامهاي مذهبي يك مفتي سعودي كند. تا چه اندازه با اين ديدگاه موافق هستيد؟
در كل نبايد ايران روشي را اتخاذ كند كه سعودي آنها را اتخاذ كرده است. معتقد هستم لازم نيست اگر يك مفتي حرف ناشايستي زد، ما هم به آن جواب تندي بدهيم بلكه در برابر جاهلان در فهم بايد سلام كرد چراكه اين سلام بيشتر اثر ميكند. گفته مفتي عربستان بردي ندارد و بيشتر مصرف داخلي آنهم براي راضي كردن تندروهاست.
عدهاي رفتار ايران در برابر عربستان را صبوري استراتژيك ميدانند كه در درازمدت پاسخگو خواهد بود و برخي آن را به انفعال تعبير ميكنند. تا چه اندازه با اين تعابير موافق يا مخالف هستيد؟
سياست جمهوري اسلامي چه در قبال عربستان و چه در قبال كشورهاي ديگر به هيچوجه، منفعلانه نيست. ما نبايد صبر و خويشتنداري را انفعال تعبير كنيم چراكه اين صبر موجب بازگشت آن كشورها از مسير اشتباهشان و بازگشت به ما خواهد شد. ما هر چقدر با كشورهاي مسلمان با زبان گفتوگو و ملايمت كه ناشي از اقتدار ما است، صحبت كنيم، بيشتر جواب ميگيريم تا با عصبانيت و هيجان. ما در حادثه منا و ديگر اقدامات عربستان با اقتدار رفتار كرديم ولي متاسفانه حادثه سفارت، ورق را برگرداند و رياض از اين كار حداكثر بهرهبرداري را كرد و به عنوان نشانهاي براي مظلوم بودن خود و عدم پايبندي ايران به قوانين بينالمللي سوءاستفاده كرد. آنها با پول سرشار خود يك جو تبليغاتي ايجاد كردند و توانستند براي مدتي از آن بهرهبرداري كنند ولي آن رخداد، يك پيشامد ناگوار بود كه تمام شد. عربستان بايد متوجه باشد كه آن مسائل تا حدي برد دارد و تداوم روشهاي قبلي تنها آب در هاون كوبيدن است.
گره بسياري از پروندههاي منطقهاي نظير سوريه، عراق و لبنان در تنشزدايي از روابط ايران و عربستان است و در عين حال مقامهاي ايراني و عربستاني ميگويند كه اين تنشزدايي به ميانجي نياز ندارد. آيا بازيگران منطقهاي هستند كه بتوانند نقش واسطه اوليه را بازي كنند؟
تهران و رياض به صورت عمده مشكل دوجانبه خاصي ندارند بلكه مسائلي چون سوريه تنشها را دامن زده است. حتما بهبود مناسبات ميان ايران و عربستان اثرات مثبتي در پروندههايي مانند سوريه خواهد داشت. ايران و عربستان دو كشور مسلمان هستند كه تداوم وضعيت كنوني به آنها ضربه ميزند. بايد به روشهاي ديپلماتيك تن داد. همانطور هم كه گفتم ميتوان از واسطههاي خيرخواه استفاده كرد. اين واسطهها هم الزاما بازيگران منطقهاي نيستند. هر كشوري كه بتواند گام رو به جلويي در مناسبات ايران با عربستان ايجاد كند، ما بايد از آن استقبال كنيم. البته عربستان در شرايط كنوني ممكن است سرسختي كند و راه را ببندد ولي خود ضرر خواهد كرد. عقلاي سعودي بايد متوجه اين مساله باشند از طريق تفاهم و مذاكره مسائل را بايد حل كرد. كسي منكر مشكلات طرفين نيست ولي آن مشكلات بدون راهحل هم نيستند. ظرفيتهاي جمهوري اسلامي ايران بسيار بالاست و بايد از تمام آن ظرفيتها استفاده كرد تا تنشها كاهش يابد.
همانطور كه گفتيد عربستان سرسختي ميكند. عادل الجبير هر روز عليه ايران سخن ميگويد و...
الجبير با آنكه وزير امور خارجه عربستان است ولي فقط نقش انعكاس مواضع را برعهده دارد و افراد بالادستي تصميمگير هستند تا او. براي گفتوگوها بايد به طرف بالاتر از او بريم.
مثلا چه كسي؟
محمد بن نايف يكي از آنهاست. كسان ديگري هم هستند. وقتي دوطرف گفتوگو كنند، انتخاب افراد كار دشواري نيست.
فكر ميكنيد اين كار كي كليد بخورد؟
عربستان الان سرسخت است ولي وقتي سرش به سنگ بخورد بازخواهد گشت.
عربستان مكررا ايران را به دخالت در امور داخلي كشورهاي منطقه متهم ميكند. آيا رياض به دنبال به راه انداختن پروژه ايرانهراسي جديدي در منطقه با اين اتهام است؟ تا چه اندازه با توجه به حضور ايران در سوريه و عراق اين اتهام ميتواند كشورهاي تحت فرمان عربستان را به اقدام عليه ايران وادار كند؟
عربستان اگر نفوذي دارد، آن نفوذ نظامي نيست بلكه با پول كشورها را همراه ميكند. البته عربستان عضو قدرتمندي در اتحاديه عرب و شوراي همكاري خليجفارس است و خيلي از كشورها، او را برادر بزرگتر ميدانند ولي ما در مساله يمن مشاهده ميكنيم اين كشورها كاملا به خواست عربستان تن ندادند و كشوري مانند امارات، پاي خود را از ائتلاف عربستان بيرون كشيد. در ماجراي ايران هم عربستان ميخواست همه كشورها با ايران قطع ارتباط كنند ولي جز كشورهايي مانند سودان و جيبوتي و... بقيه پاسخ ندادند. قطع ارتباط با ايران پاداش آنها به عربستان به خاطر كمكهاي پولياش بود. پس نفوذ عربستان بيشتر تبليغاتي است تا واقعي.
جايگاه عربستان در ميان متحدان فرامنطقهاياش در اروپا و امريكا در چند سال اخير و به خصوص پس از دخالت در تجهيز شبهنظاميان در سوريه و حمله به يمن تغييري كرده است يا خير؟
قطعا عربستان در نگاه امريكا و كشورهاي اروپايي ديگر آن عربستان پيشين نيست. شما به ماجراي گزارش ٢٨ صفحهاي كنگره امريكا درباره نقش عربستان نگاه كنيد. ١٥ نفر از ١٦ نفري كه از متهمان رديف اول حادثه ١١ سپتامبر هستند، تبعه سعودي هستند. برخي از حاميان آنها، وابسته به دربار سعودي هستند. آنها بهخوبي فهميدهاند ريشه همه اقدامات افراطي از مدارس عربستان شروع ميشود و به همهجا شيوع ميكند. آنها ميدانند پيدايش عربستان و القاعده از تفكر سلفي و وهابي نشات ميگيرد. نفوذ رياض در واشنگتن و ديگر پايتختهاي اروپايي كمرنگ شده و آنها هم مانند سابق از عربستان حمايت نميكنند.
آيا ميتوان در پروندههايي مانند سوريه انتظار به ثمر رسيدن مذاكرات را بدون تنشزدايي از رابطه تهران و رياض داشت؟
تنشزدايي و بهبود روابط ايران و عربستان قطعا ميتواند در مساله سوريه اثرگذار باشد ولي خواه يا ناخواه تداوم وضعيت سوريه به ضرر عربستان و غرب است. غرب نيز متوجه پيامدهاي بحرانهاي خاورميانه شده است و ديگر متمايل نيست اين بحرانها ادامه يابد. من اميدوارم سعودي قبل از بسته شدن همه درها، به سمت گفتوگو با تهران متمايل شود و نگذارد همه پلها براي برگشت خراب شود.
منبع: اعتماد