عربستان دو انتخاب در پيش رو دارد؛ اول اينكه به سياستهاي غيرمنطقي و تجاوزكارانه فعلياش ادامه داده و براي گفتوگو با ايران پيششرطهايي تعيين كنند كه خلاصه آن «نقش منطقهاي صفر ايران» است. اين سياستي است كه رياض با تجاوز و بمباران يمن، سركوب جنبش دموكراسي در بحرين، نفي حكومت اكثريت در عراق، حمايت از تروريستها (كه ترامپ و كلينتون هم هردو به آن اعتراف كردهاند)، مقابله با بيداري اسلامي در كشورهايي مثل مصر و تونس و صدور ايدئولوژي خطرناك وهابيت (كه اخيرا توسط آقاي ظريف در مقاله نبويورك تايمز مستند شدهآن) را ادامه میدهد. در تعقيب چنين سياستي، سعوديها بايد به اين واقعيت توجه كنند كه آمريكا، يعني ابرقدرت جهان، هم همين سياستها را براي چند دهه اجرا كرده و نه تنها شكست خورده بلكه منطقه را نيز بيثبات كرده است. ضمن اينكه سعودي مدتها تلاش كرد كه اقتصاد ايران را به خونريزي بيندازد و امروز اقتصاد خودش به خونريزي افتاده و در روند سقوط قرار گرفته است. سياست آلترناتيو كنار گذاشتن تفكر خودزني و بازي با حاصل جمع صفر و درك اين واقعيت است که در منطقه تهديدها و منافع مشترك وجود دارد. تنها پس از درك اين واقعيت است كه ميتوان از ظرفيت و توانمنديهاي تهران و رياض براي ايجاد يك توازن كه تكيهگاه صلح و امنيت پايدار در منطقه باشد، استفاده كرد. تهران قبلا آمادگي خود را نشان داده است. اكنون بار مسئوليت به عهده عربستان است.
* سيدحسين موسويان عضو پيشين تیم مذاكرهكننده هستهاي
منبع:آرمان