موتلفه كه روزگاري بزرگاني در هر سه قوه داشت و در سياست قدرتي بيرقيب بود، نتوانست رهبران خود مثل بادامچيان و غفوريفرد و اسدا... عسگراولادي را وارد ليست اصولگرايان در انتخابات مجلس دهم كند و سهمش از قدرت يكي دو نماينده غير مركزنشين است.
هنوز چند روز از خبر حضور بادامچيان در ميان گزينههاي حزب موتلفه نگذشته بود كه كمالالدين سجادي از انتخاب اين عضو قديمي حزب موتلفه به عنوان رئيس ستاد انتخاباتي جبهه پيروان خط امام و رهبري خبر داد كه معناي آن منتفي شدن كانديداتوري بادامچيان بود. بادامچيان با سياست بيگانه نيست و بيشتر از همه بزرگان اصولگرا در اين عرصه تجربه اندوخته است.
در همه اين سالها در كنار عسگراولادي مرحوم، پرچم اصولگرايي راستگرايانه را با تكيه بر بازاريان مسلمان و سنتي در موتلفه اسلامي افراشته نگه داشت و البته هر روز موتلفان در تنگنا قرار گرفتند. تا جايي كه وقتي محمود احمدينژاد از اصولگرايان در مسند رياست قوه مجريه نشست، فقط عبدالرضا مصري بود كه از كميته امداد به وزارت رفاه رفت و دوران حضور او در وزارتخانه نيز طولاني نبود. ايلنا نوشت؛ طليعه اعتدال در دولت روحاني در حال روشن شدن بود كه عسگراولادي بار سفر بست و موتلفه تنهاتر از گذشته شد. حالا بادامچيان از كادر رهبري اين حزب سياسي، رئيس ستاد انتخابات اصولگرايان شده و پيرمردان موتلفه البته او را در اين راه همراهي خواهند كرد. با اين وجود انتخابهاي موتلفه از ميان نامزدهاي اصولگرا خيلي براي آنها خوشيمن نبوده است. سال ۱۳۸۰ غفوريفرد كانديد شد و مجموع آرايش از راي رقيب اصلاحطلب در هر استاني كمتر بود و تقريبا نيم درصد آراي انتخابات را به خود اختصاص داد. در انتخابات ۸۴ اين حزب به دنبال لاريجاني رفت و در سال ۹۲ نيز از ميان چهار نامزد اصولگرا و شش نامزد نهايي انتخابات از كسي حمايت كرد كه در رده پنجم قرار گرفته بود.
موتلفه از ۷۰ تا ۹۰
بادامچيان ماجراي حمايت از نامزدهاي انتخابات را اينگونه روايت ميكند: «وقتي ما ميگوييم به كسي رای بدهيد، ميروند به شخص ديگري رای ميدهند؛ مثلا ما گفتيم به آقاي ناطق رای دهيد، به خاتمي رای دادند. به اين ترتيب حزبي كه بهخاطر مواضع ميانهرو خود، امكان ائتلاف با تكتك نامزدهاي اصولگرا را داشته، هميشه انتخابهايي داشته است كه از سياستمداران حرفهاي بعيد به نظر ميرسد. شايد همين موضوع دليلي باشد كه جمعي از اصولگرايان اعتقادي به انتخابهاي موتلفه نداشته باشند. وقتي آيتا... محمد يزدي در دهه ۶۰ بر مسند رياست قوه قضائيه نشسته بود، كم نبودند مرداني كه از موتلفه در دستگاه قضا مشغول بودند؛ بادامچيان زماني معاون سياسي رئيس قوه قضائيه بود.
رابطه آيتا...هاشمي رفسنجاني در دولت هم با اعضاي موتلفه رابطهاي تعريف شده بود؛ اعضاي موتلفه از حضور ميرسليم و آلاسحاق و توكليبينا در دولت راضي بودند. دهه ۷۰ اين پايان كار موتلفه نبود؛ احتمالا اتمام دوره آيتا... يزدي موتلفهاي اصولگرا را بيش از هر زمان ديگر از قوه قضائيه دور كرد. بادامچيان و زوارهاي هم از نخستين كساني بودند كه از اين قوه خارج شدند. دهه ۸۰ نيز براي موتلفه خوشايند نبود و با استقرار دولت اصلاحطلب سيدمحمدخاتمي، راستگرايان سنتي، قوه مجريه را نيز از دست دادند.
ميرسليم و آلاسحاق نخستين نيروهاي موتلفه بودند كه جاي خود را به چهرههاي ديگر ميدادند. كار موتلفه به قوه قضائيه و مجريه ختم نشد و آهسته آهسته قوه مقننه تا اوايل دهه ۹۰ از دست موتلفه خارج ميشد. اگرچه يك معناي انتخابات مجلس نهم حضور بيرقيب اصولگرايان در پارلمان بود، اما معناي ديگر آن را شايد بتوان در پايان حضور موتلفه در قوه مقننه جستوجو كرد. با از دست دادن قواي سهگانه، بازار - مردم - و كميته امداد دو نهاد باقيمانده موتلفه بودند. با درگذشت مرحوم عسكراولادي و حضور پرويز فتاح، چهرههاي موتلفه يكي يكي از كميته امداد خارج شدند. اما اين هم پايان ماجراي موتلفه نبود و از دست دادن قوه قضائيه و مجريه و مقننه و نهاد زيرمجموعه رهبري براي اين حزب كافي نبود تا پس از دبيركلي محمدنبي حبيبي و نزديك شدن اين حزب به تندروهاي ايثارگران و پايداري، موتلفه مردم را نيز از دست بدهد؛ چه آنكه در انتخابات مجلس دهم بيشتر از يكي دو تن از اعضاي موتلفه كسي به پارلمان راه نيافت و اين يعني موتلفه در حمايت مردمي هم با مشكل مواجه شده است. اكنون و در چنين شرايطي يك عضو موتلفه وظيفه هماهنگي اصولگرايان را برعهده گرفته است؛ كار بادامچيان ساده نيست.
منبع:آرمان