این گفتمان گفتمانی نه تنها غیرمدنی که از بنیاد ضدمدنی است. وقتی کار به فن و وزن و لاف میرسد قطعا مدنیت رخت میبندد و قدرت است که یکهتازی میکند.
شورای اسلامی شهر نهاد قانونگذار مدیریت شهری است. شورای شهر تهران در نسبت با شهر موقعیتی مانند مجلس شورای اسلامی با کشور دارد. طبیعتا لازم نیست همهی اعضایش حقوقدان و متخصص در قانون باشند، اما همه باید - حتی اگر متخصص قانون نیستند - با نگاهی تخصصی و مفید به موضوعهایی که مطرح میشود نگاه کنند.
مردم بر چه اساسی به آدمها رای میدهند تا به مجلس یا به شورای شهر بروند؟ بر اساس اعتماد. به آنها و به درستکاری و سلامت و تواناییهاشان اعتماد میکنند. اگردر یک انتخابات شورای شهر مردم به عزتالله انتظامی رای بدهند، معنیش این نیست که گمان کردهاند بازیگر خوبی بودن برای حضور در شورا کافی است. معنیش این است که او را از مجرای بازیگری در تئاتر و سینما شناخته و گمان کردهاند تواناییهای دیگری نیز دارد و به این تواناییهای دیگر اعتماد کردهاند.
از منظری دیگر نیز، شورا یک نهاد خدمتگذار و مدنی است. عضویت در شورای شهر نه تاج سروری است و نه موجد حقی که کسی را برابرتر از دیگران کند. اعضای شورای شهر همانقدر شهروند هستند که تکتک رایدهندگان؛ با این تفاوت که آن رایدهندگان مسئول نیستند اما اعضای شورای شهر چرا.
این روزها صداهای تاسفآوری از شورای شهر تهران میشنویم. برای مثال بعضی ورزشکاران عضو شورای شهر پس از مدتها بیعملی، جلوهفروشی، سرگردانی و بیاطلاعی از مباحث مطروحه در شورای شهر، تازه به این نتیجه رسیدهاند که از جایگاه اجتماعی خود دفاع کنند و ظاهرا نمیدانند این جایگاه اجتماعی جایگاه خدمت است نه جلوهفروشی و تفاخر.
چون بحث از رفتار است نیازی به نام بردن نیز نیست. یکی از ورزشکاران به هنرپیشگان طعنه میزند و ناتوانیشان در مورد شاخ بز را به رخ میکشد و دیگری که به نظر میآمد سابقهی حرف و رفتار معقولتری از اولی دارد میگوید وزن مدالهای ورزشکاران از وزن بعضی اعضای شورای شهر بیشتر است.
گیرم که چنین باشد. گیرم آن بندهی خدا خوب حریف شاخ بز باشد و این یکی هم شخصا ۳۰۰ کیلو مدال برده باشد. که چه؟ این چه نگاهی است؟ این چه گفتمانی است؟ این چه ارزشگذاریای است؟ مگر شورای شهر عرصهی مسابقهی بزکشی است؟ مگر شورای شهر تالار افتخارات ورزشی است؟ مگر وزن حقانیت میآورد؟ این گفتمان گفتمانی نه تنها غیرمدنی که از بنیاد ضدمدنی است. وقتی کار به فن و وزن و لاف میرسد قطعا مدنیت رخت میبندد و قدرت است که یکهتازی میکند و این اگر شایستهی رینگ بوکس و تشک کشتی و تکواندو هم باشد شایستهی شورای شهر و حتی خیابانهای شهر نیست.