یکی از مهمترین کارکردهای هر نظام سیاسی علاوه بر استقرار، استمرار، حفظ تمامیت ارضی کشور و تامین منافع ملی، تامین رفاه و امنیت شهروندان در بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و... است.
ولیالله شجاعپوریان در سرمقاله روزنامه همدلی در شماره یکشنبه نوشت: علاوه بر رویکردهای غربی نسبت به کارکرد حکومتها که کاملا با محوریت تامین منافع انسان صورت می گیرد، در مکاتب دینی نیز تدبیر امور مادی جامعه در کنار هدایت دینی از وظایف مهم هر حکومت و نظام سیاسی به شمار میآید.
ایران به دلیل تنوع قومی و جغرافیایی، گستردگی و وسعت، عقبماندگی تاریخی و مشکلات فرهنگی و سیاسی آبستن رویدادها و حوادثی است که جامعه را در معرض بحرانها و مخاطرات ایمنی و امنیتی بیشماری قرار میدهد. در همین چند روز گذشته اتفاقات ناگواری در بخشهای مختلف کشور حادث شده است. در تهران، حادثه آتشسوزی پلاسکو در کنار آلودگی هوا بحرانی ناگوار را برای شهروندان تهرانی رقم زد. در استانهای مرزی غرب کشور پدیده تکراری ریزگردهای آلاینده میهمان بسیاری از مردم در استانهای مختلف است؛ در مناطق شهری کشور بهویژه در سیستان و بلوچستان، عواقب ناشی از بارش باران منجر به شروع سیل و خسارتهای فراوان شده است.
بسیاری از کلانشهرهای کشور چشم به راه باد و باران هستند تا از وضعیت آلودگی هوا به شرایط عادی برسند. در یک نگاه کلی، باد، آب، خاک و آتش به عنوان عناصر چهارگانه مقدس ایرانیان که از آن به عنوان آخشیجان چهارگانه نیز یاد میشود، به اسباب زحمت و گرفتاری مردم تبدیل شدهاند. چنین نتیجه و فرایندی حاصل نشده مگر به دلیل بیتدبیری و عدم مسئولیتشناسی نهادهای مختلف که باعث شدهاند موهبتها و نعمات خداوند به صورت بلا و مصیبت جلوه و نمود یابند.
در حافظه و پیشینه تاریخی ما ایرانیان، آب نماد آبادانی و آرامش، آتش نماد مولد بودن و قدرت، خاک نماد خیر، برکت و رویش و باد نماد انرژی و پویایی است، حال آن که شهروند ایرانی امروز، آب را در هیبت سیلاب و بیخانمانی، باد را عنصری دستنایافتنی و گمشده در لابهلای ساختو سازهای بلندمرتبه بیرویه، آتش را مصیبتی عظیم شبیه پلاسکو و خاک را همچون بلایی مضر میبیند که مانع تنفس و حتی دید و بیناییاش میشود! به راستی سهم ما در تغییر این رویه و دگرگونی مفاهیم و شکلگیری چنین ذهنیتی از عناصر چهارگانه چه بوده است؟
بعد از گذشت 10 روز از حادثه پلاسکو افکار عمومی منتظر است از میان این همه نهاد، یک مسئول یا سازمان حداقل بخشی از تقصیر و قصور را بر عهده بگیرد و از مردم عذرخواهی کند.
آب، باد، خاک و آتش میتوانند همچنان منشا خیر و برکت در جامعه باشند، اگر مسئولان با حس مسئولیتشناسی به دنبال ایجاد ساختاری منظم و هدفمند برای تامین امور جامعه باشند. نظام سیاسی اعم از نهادهای حاکمیتی، دولت، مدیریت شهری، مجلس، قوه قضاییه و ... اگر در به وجودآمدن چنین شرایطی در کشور مقصر نباشند، در رفع و بهبود شرایط بدون تردید میتوانند موثر باشند.
شایسته نیست بعد از گذشت قریب به چهار دهه از عمر پر برکت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، یک بارش سنگین منجر به سیلابی عظیم و اختلال جدی در معیشت مردم شود و آسیبدیدگان هیچ کسی را در کنار خود نبینند. شهروندان مناطق مرزی تا چند سال دیگر باید میزبان ریزگردهایی باشند که سلامتیشان را به مخاطره میاندازد؟ آیا مردم همیشه باید نگران باشند، وقوع یک آتشسوزی معمولی میتواند به چنین تبعات ناگواری ختم شود؟
عدالت یعنی هرچیزی را در جای خود قرار دادن! بگذاریم آب مایه آرامش و آبادانی باشد، نه سیلاب و بیخانمانی؛ باد نشانگر پویایی و انرژی باشد، نه سردرگمی و ازهمگسیختگی، آتش پشتوانه تولید و قدرت باشد، نه عاملی برای زندهسوختن جوانانمان و خاک همچنان برکت و رویش باشد نه مانع تنفس و دید! اگر این مفاهیم مهم در ذهن هر ایرانی در جای خود باشد، میتوانیم ادعا کنیم در مسیر تحقق عدالت گام برداشتهایم، در غیر این صورت نیاز به بازنگری و اصلاح اساسی داریم.