counter create hit اضطراری ترین مساله کشور، برون رفت از دور باطل کوته نگری است
۱۶ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۴۳
کد خبر: ۲۰۳۶
دکتر فرشاد مومنی:

اضطراری ترین مساله کشور، برون رفت از دور باطل کوته نگری است

دکتر فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بر این باور است با جایگزین کردن فرهنگ دورنگری با فرهنگ كوته نگری، می توان به سهولت دریافت كه فوری ترين و اضطراري ترين مساله کشور، پيدا كردن ساز و كارهاي مشخصی براي برون رفت از دور باطل كوته نگري است. وی در گفتگو با شفقنا، پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه "كمبود منابع"، را عنصر اصلی برای چرايی و چگونگی وضعيت موجود كشورهای در حال توسعه را دانست.

دکتر فرشاد مومنی اقتصاد دان و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بر این باور است با جایگزین کردن فرهنگ دورنگري با فرهنگ كوته نگري، می توان به سهولت دریافت كه فوري ترين و اضطراري ترين مساله کشور، پيدا كردن ساز و كارهاي مشخصي براي برون رفت از دور باطل كوته نگري است. وی در گفتگو با شفقنا، پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه "كمبود منابع"، را عنصر اصلي براي چرايي و چگونگي وضعيت موجود كشورهاي در حال توسعه را دانست.

تنگناي اصلي كشورهاي در حال توسعه، توان ناكافي نظام هاي تصميم گيري و تخصيص منابع است

دکتر مومنی معتقد است: تصور بر اين بود كه اگر كشورهاي در حال توسعه در آمدهاي ارزي بيشتري كسب كنند يا از هر طريق ممكن مثلا وام گيري، منابع مالي را تدارك ببينند، مي توانند مشكلات خود را يكي پس از ديگري حل و فصل كنند. با گذشت زمان، كشورهاي در حال توسعه مشاهده كردند، منابع مادي و انساني بسيار بزرگي صرف شد اما نه تنها مسايل توسعه نيافتگي حل نشد بلكه از جهاتي شكاف بين كشورهاي عقب مانده و پيشرفته افزايش نيز يافت. در اينجا اين سوال مطرح شد كه چرا علي رغم تامين اين اندازه منابع مادي، انساني و زمان، آن نتايج انتزاعي حاصل نشد؟ پاسخ اين بود كه تنگناي اصلي و تعيين كننده، كمبود منابع مالي نيست بلكه در كشورهاي در حال توسعه قابليت هاي ناكافي نظام هاي تصميم گيري و تخصيص منابع، حرف اول را مي زند.

مومني تصريح كرد: اگر كشوري از يك نظام كارآمد تصميم گيري و تخصيص منابع برخوردار باشد، كمبود منابع مالي را به عنوان يك قيد در نظر مي گيرد و به صورت خرد ورزانه براي حل منطقي آن، تدبيري خواهد انديشيد؛ در حالي كه اگر نظام تصميم گيري و تخصيص منابع قادر به اتخاذ تصميمات عالمانه و دورانديشانه نباشد حتي وفور منابع نيز ممكن است بحران ها را تشديد كند.  از اين زاويه مي توان بخش بزرگي از كشورهاي در حال توسعه كه در زمره كشورهاي اسلامي نيز هستند را مثال زد كه سطوح بسيار بالاي درآمد نفتي را تجربه كردند اما دستاوردهاي حاصل از تخصيص آن درآمدهاي مازاد نفتي به هيچ وجه تناسبي با انتظارات موجود نداشت.

فرهنگ و ارزش ها قطعا يكي از مولفه هاي كليدي در تصميم گيري و تخصيص منابع هستند

او با بيان اينكه فرهنگ و ارزش ها قطعا يكي از مولفه هاي كليدي در فرايندهاي تصميم گيري و تخصيص منابع هستند، اظهار كرد: عناصر و مولفه هاي بسيار زياد ديگري نيز وجود دارد كه بايد برآيند آثار همه آنها را در افق زماني نظام هاي تصميم گيري و تخصيص منابع مشاهده كرد. در اينجا منظور از افق زماني، انتخاب بين اولويت ها و ترجيحات كوتاه مدت در برابر اولويت ها و ترجيحات دورمدت است.

تنها كشورهاي قادر به تصميم گيري و تخصيص منابع بر محور ملاحظات دورمدت مي توانند تمدن سازي كنند

اين اقتصاددان با طرح اين سوال كه چرا بخش بزرگي از كشورهاي اسلامي در فرايندهاي تصميم گيري و تخصيص منابع، افق زماني كوتاه مدت را مورد اهتمام بيشتري نسبت به دورمدت قرار مي دهند، توضيح داد: اين در حالي است كه در سطح تئوري هاي توسعه گفته مي شود، فقط كشورهاي قادر به تصميم گيري و تخصيص منابع بر محور ملاحظات دورمدت مي توانند تمدن سازي كنند و تجربه هاي عملي توسعه را رقم بزنند؛ در عرصه معرفت ديني نيز لااقل در سطح نظر، يكي از وجوه متمايز كننده معتقدان به اديان توحيدي و افرادي كه چنين باوري ندارند اين است كه انتظار مي رود آنهايي كه قايل به قيامت هستند، افق هاي دورمدت را محور و مبناي اصلي تصميم گيري و تخصيص منابع قرار دهند.

ترجيح بيشتر رويه هاي كوته نگرانه به آينده نگرانه در بخش مهمي از كشورهاي اسلامي

او با اشاره به اين موضوع در جامعه شناسي توسعه كه بايد ميان عناصر فرهنگ آرماني و عناصر فرهنگ واقعا موجود تفكيك كرد، گفت: ممكن است قرآن و اسلام، پيام هايي در سطح آرماني داده باشند اما مسلمان ها به اعتبار طيف متنوعي از شرايط كه آنها را مقهور خود مي كند، در عمل از آن عناصر فرهنگ آرماني فاصله مي گيرند. آن چه مشاهده مي شود اين است كه در بخش بزرگي از كشورهاي اسلامي علي رغم مصرحات قرآن و سيره پيامبر اكرم(ص)، ائمه(ع) و بزرگان دين مانند شهيد بهشتي، شهيد مطهري و شهيد سيد محمدباقر صدر، به دلايل خاص سياسي، اقتصادي و بين المللي عملا در فرايندهاي تصميم گيري و تخصيص منابع، رويه هاي كوته نگرانه، اولويت و ترجيح بيشتري نسبت به رويه هاي آينده نگرانه دارد.

مومني در پاسخ به وجود داشتن يا نداشتن تئوري آن روند آينده نگرانه در اين كشورهاي اسلامي، بر وجود آن تاكيد كرد و گفت: اين كشورها به قاعده خوگرفتگي تحت تاثير شرايطي كه ساختار نهادي آنها به ويژه از نظر سياسي و اقتصادي دارد، كوته نگري را ترجيح داده اند. اين يكي از بزرگترين گرفتاري هاي موجود در كشورهاي اسلامي است؛ با كمال تاسف بايد گفت كه فرايندهاي تصميم گيري و تخصيص منابع در ايران هم از اين مساله مستثني نيست.

او بيان كرد: در هر كشوري كه امنيت حقوق مالكيت در حد نصاب وجود نداشته باشد، فضاي كلي جامعه از نظر وضعيت آمار و اطلاعات، غير شفاف باشد و اقتصاد، بخش اصلي بار خود را از كانال رانت نفتي اداره كند به صورت نظام وار رويه هاي كوته نگرانه در فرايندهاي تصميم گيري و تخصيص منابع، مسلط مي شود. اين تسلط، موجب تضعيف شدن انگيزه هاي دانايي، كارايي و بهره وري و قرار گرفتن سياست هاي توزيع مجدد يا توزيع رانت به جاي توليدمحوري به عنوان محور اصلي جهت گيري ها مي شود و از اين طريق، توسعه نيافتگي را بازتوليد و تشديد مي كند.

بايد در فرايندهاي تصميم گيري و تخصيص منابع، علم، قانون و برنامه فصل الخطاب شوند

اين استاد دانشگاه با تاكيد بر اينكه در جامعه اسلامي به حكم قرآن، عقل و تجربه هاي بشري و سيره بزرگان دين بايد با عارضه كوته نگري به عنوان يك مساله حاد، مخرب و ضد توسعه اي برخوردي فعال داشت، تصريح كرد: با توجه به اين موضوع و با تعريف توسعه به مثابه فرايند گذار از رويه هاي كوته نگر به سمت رويه هاي دورنگرانه، مي توان اين مساله را به عنوان مقياسي براي بررسي اينكه در اين كشورها به سمت ملاحظات اسلامي حركت مي شود يا خير، قرار داد و با آسيب شناسي دقيق، ساز و كارهاي برون رفت از اين شرايط را فراهم كرد. آن چه كه در سطح كل كشورهاي دنيا در تجربه توسعه و از منظر نهادي به عنوان راه حلي براي اين گذار موفقيت آميز مطرح مي شود، اين است كه بايد تلاش كرد در فرايندهاي تصميم گيري و تخصيص منابع، علم، قانون و برنامه فصل الخطاب شوند.

هنر مديريت توسعه، برجسته كردن عناصر ريشه دار در فطرت انسان و باورهاي اسلامي در جامعه است

او با بيان اينكه فرهنگ با همه وجوه اهميت و درجه تاثير گذاري سرنوشت ساز خود داراي دو ويژگي است كه برنامه پذيري، علم پذيري و قانون پذيري را براي گذار از وضعيت نامطلوب موجود به سمت وضعيت مطلوب امكان پذير مي كند، گفت: اولين ويژگي اين است كه در هيچ جاي دنيا يك فرهنگ يكپارچه و مطلقا يكدست مشاهده نمي شود و درون هر فرهنگي، عناصر متعارض و نامتجانس وجود دارند. ريشه اصلي اين مساله نيز به شكاف موجود بين عناصر فرهنگ آرماني و عناصر فرهنگ واقعا موجود بازمي گردد. هنر مديريت توسعه آن است كه عناصر داراي اصالت و ريشه دار در فطرت انسان و باورهاي متعالي اسلامي شناسايي شوند و آنها را با ساز و كارهايي كه در بحث هاي مربوط به جامعه شناسي توسعه به تفصيل مطرح شده، در جامعه برجسته و دروني كنند.

مومني مساله مهم ديگر در مورد فرهنگ و رابطه آن با مديريت اقتصادي را نداشتن خصلت ذاتي و ابدي فرهنگ در هيچ جامعه اي دانست و افزود: فرهنگ، تحت شرايطي دستخوش تغيير قرار مي گيرد. امروزه بخش بزرگي از پويايي و ساز و كارهاي اين تغيير در فرهنگ در تسخير علم قرار دارد بنابراين براي طراحي يك گذار فرهنگي موفقيت آميز از سلطه رويه هاي كوته نگرانه به دورنگرانه، به اندازه كافي، شواهد تاريخي تجربي موفق و  نيز پايه هاي نظري مستحكمي كه چنين روندي را امكانپذير مي كند، وجود دارد.

شوك درماني، بارزترين مصداق سلطه رويه هاي كوته نگر است

او با تاكيد بر اينكه در قلمرو علم اقتصاد، بارزترين مصداق سلطه رويه هاي كوته نگر، تمايل دولت هاي كوته نگر به سياست هاي معروف به شوك درماني شناخته مي شود، اظهار كرد: دولت براي جبران همه نواقص، كاستي ها، علم گريزي ها، برنامه گريزي ها و قانون گريزي هاي خود چاره اي جز اين نمي بيند كه از طريق وارد كردن شوك هاي بزرگ قيمتي به قيمت هاي كليدي مثل نرخ ارز يا قيمت حامل هاي انرژي، همه كاستي ها و نواقص و ندانم كاري هاي خود را جبران كند. هنگامی كه دولت به سمت چنين سياست هايي كشيده مي شود، اقتصاد ملي را درگير يك دور باطل ركود تورمي مي كند كه با كمال تاسف، نزديك به دو دهه است اقتصاد ايران نیز با آن دست به گريبان است.

اضطراري ترين مساله کشور، برون رفت از دور باطل كوته نگري است

عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، بخش بزرگي از پس افتادگي هاي ایران از نظر بهره وري و توان رقابت اقتصاد ملي را ناشی از فرو افتادن كشور در دور باطل ركود تورمي دانست و افزود: با جایگزین کردن فرهنگ دورنگري با فرهنگ كوته نگري، می توان به سهولت دریافت كه فوري ترين و اضطراري ترين مساله کشور، پيدا كردن ساز و كارهاي مشخصي براي برون رفت از دور باطل كوته نگري است. وجه تسميه اين پديده به عنوان "دور باطل" نیز به این دلیل است كه هر موجي از رويه های كوته نگر، استمرار و اجتناب ناپذيري دورهاي جديدي از كوته نگري را اجتناب ناپذير مي كند. نكته بسيار مهم این است كه وقتی رويه هاي كوته نگر در عرصه مديريت اقتصادي، كشور را در دور باطل ركود تورمي مي اندازد، خسارت هاي سهمگيني به اقتصاد كشور و به حوزه های دیگر نیز وارد مي كند.

همبستگي بسيار نگران كننده ركود تورمي و آسيب های اجتماعي مخرب توسعه

او با اشاره به صورت بندي مفهومي شدن مجموع نرخ تورم و  بيكاري با عنوان شاخص فلاكت و بينوايي، بیان کرد: فلاكت و بينوايي كه معادل هاي دقيقی برای این پديده هستند، حكايت از آن دارند كه با اتفاق افتادن ركود تورمي، تخريب جامعه تنها منحصر به حوزه اقتصاد آن نخواهد بود. در کنار آسیب هاي بسيار شديد به حوزه اقتصاد، آثار مخرب اجتماعي اين پديده بسیار نگران كننده، سهمگين و ماندگار است؛ تا اندازه ای که نظريه پردازان باور دارند حتي اگر تحت شرايطي عرصه اقتصادي از اين دور باطل خارج شود، خروج از دور باطل در حوزه اجتماعي به اين سادگي ها امكانپذير نيست. به گواه تجربه هاي بين المللي و تجربه ايران ملاحظه مي شود به موازات سلطه شرايط ركود تورمي، جامعه با همبستگي حيرت انگيز و بسيار نگران كننده ميان اين پديده يعني ركود تورمي و همه آسيب ها و ناهنجاري هاي اجتماعي مخرب توسعه رو به رو بوده است.

ريشه اصلي دور باطل ركود تورمي فلاكت زا سياست هاي كوته نگري است

مومنی ادامه داد: مطالعاتي که در حال حاضر در ايران در اختيار است، نشان مي دهد به ازاي هر يك واحد تغيير در شاخص فلاكت، به شكل متناسب، افزايش چشمگير و نگران كننده سرقت، صدور چك بلامحل، بزهكاري اطفال، طلاق و همه انواع گوناگون ناهنجاري هاي اجتماعي مشاهده می شود. شايد بتوان ادعا کرد براي شرايط كنوني ايران هيچ مساله اي خطيرتر و سرنوشت سازتر از جدي گرفتن اين دور باطل ركود تورمي نيست. از نظر علمي ثابت شده است كه ريشه اصلي اين دور باطل ركود تورمي فلاكت زا نيز سياست هاي كوته نگري است كه دستكاري قيمت هاي كليدي را وجهه همت خود قرار مي دهند.

او با اشاره به تجربه هاي دو دهه گذشته، گفت: بايد اميدوار بود كه لااقل به اعتبار این تجربه ها و به ويژه تجربه هاي به شدت نگران كننده سال هاي اخير -يعني دوره اي كه از ،1384 همزمان با موج جديد افزايش قيمت نفت شروع شد- نمايندگان محترم مجلس در زمان تصميم گيري درباره لايحه بودجه با آثار مخرب دست كاري قيمت هاي كليدي با دقت، حساسيت و وسواس بيشتري برخورد كنند. در آن صورت ملاحظه خواهید کرد که به موازات خروج تدریجی اقتصاد از شرايط بحراني، ناهنجاري هاي اجتماعي نیز به طرز شگفت آوري با يك وقفه زماني كاهش پيدا خواهد كرد.

لزوم برخورد عالمانه با دو  تهدید کمال گرایی در مدیریت اسلامی

این اقتصاددان در توضیح آثار کمال گرایی در مدیریت اسلامی از جنبه اقتصادی آن، بیان کرد: در صورت تعریف "كمال گرايي" به عنوان راضي نبودن به شرايط موجود و تلاش بي وقفه براي رسيدن به وضعيت مطلوب، كمال گرايي مي تواند يكي از مولفه هاي نجات بخش كشور باشد. اين كمال گرايي در معرض دو آفت بسیار بزرگ قرار دارد که در صورت برخورد فعال و عالمانه مديريت توسعه نسبت به آن دو آفت، می توان از ظرفيت ها و فرصت هاي آرمان خواهانه آن در جهت پيشبرد اهداف توسعه ملي استفاده کرد.

تهدید اول، جنبه وهم آلود و دور از اقتضائات علم، قانون و برنامه بودن اين كمال گرايي است

او  عنصر اول تهديد كننده را جنبه كاملا وهم آلود و به دور از اقتضائات علم، قانون و برنامه گرفتن اين كمال گرايي دانست و افزود: در صورت پیش آمدن چنين وضعيتي، جامعه بار دیگر از اين كانال هم در معرض سوءتخصيص منابع و ناهنجاري هاي تبعه آن قرار خواهد گرفت، اما اگر علم، قانون و برنامه، مبناي اين كمال گرایي باشد، مي تواند به عنوان يكي از رموز و تكيه گاه هاي اصلي حركت به سمت وضعيت بهتر مورد استفاده قرار گيرد.

دومین تهدید کمال گرایی، وجود تلقي هاي غير عالمانه از ایده هاي آرماني است

مومنی ادامه داد: تهديد دوم در اين زمينه، وجود تلقي هاي غير عالمانه از ایده هاي آرماني است که بعضي جامعه شناسان بزرگ ايران از آن به بد دفاع كردن از امور متعالي ياد مي كنند. براي مثال هيچ كس نمي تواند درباره اهميت، سرنوشت سازي و جايگاه رفيع اعتقادي مساله عدالت در جوامع اسلامي ترديدي به خود راه دهد اما به طور مشخص با استناد به شواهد موجود، ملاحظه می شود طي 7-6سال اخير در ايران تلقي هايي از عدالت در دستور كار تصميم گيري و تخصيص منابع قرار گرفت كه علاوه بر فاصله داشتن با روح قرآن، سيره پيامبر(ص) و ائمه(ع)، با فاصله ای بسيار نگران كننده با موازين مستحكم علمي در سطح دنيا رو به رو بود.

او با ارائه مثالی در این زمینه توضیح داد: پاسخ فرهنگ اسلامي از منظر اقتصاد اسلامي در برابر اين سوال كه "هبه كردن و بخشيدن اموال و دارايي بهتر است يا قرض الحسنه؟" این است که قطعا بنا به تصريح قرآن مجيد، قرض الحسنه دادن بسیار بهتر از بخشيدن است، زیرا بخشيدن براي افراد استفاده کننده از این امتیاز، فرهنگي پديد مي آورد كه در سايه آن فرهنگ، تصور مي كنند بايد بدون داشتن هيچ نقشي در توليد، اضافه كردن محصول، تلاش كردن و نوآوري، برخورداري ها و مصرف هاي خود را افزايش دهند. اين مساله علاوه بر محروم کردن جامعه از توليد و ظرفيت هاي توليدي بيشتر، اين اعانه بگيران و صدقه بگيران را نیز تبديل به كساني مي كند كه عزت نفس و احساس تعلق خود را به جامعه از دست می دهند و نوعي حالت انگلي توام با سرخوردگي پيدا مي كنند.

مومنی با تاکید بر وجود نکات ریز بسیار در این زمینه، گفت: در صورت نبود تاملات كافي و عالمانه نسبت به این نکات، می توان حتی با نيت هاي خوب شاهد دست آوردهاي پرخسارت و فاجعه آميز بود. اين پدیده ای در تجربه دو-سه سال اخير ايران و ماجراي پرداخت يارانه نقدي به وضوح مشاهده شد؛ به طوري كه نه تنها فرصت هاي بسیار بزرگ را براي توسعه ايران دريغ كرد بلکه عادت هاي فرهنگي بدی را نیز ايجاد كرد که مواجهه مسوولانه با اين بدآموزي ها به اين سادگي ها و در كوتاه مدت امكان پذير نخواهد بود.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین