دعواي لفظي هميشه در فوتبال وجود داشته است و گهگاه همه توجهها را به خود جلب ميکند. در اين گزارش ايسنا به بررسي 10 دعواي معروف فوتبالي ميپردازيم.
10- جرج بست و ديويد بکام
جرج بست، بازيکن فقيد منچستريونايتد يک بار درباره ديويد بکام گفته بود: بکام با پاي چپ خود نميتواند به توپ ضربه بزند. ضربه سر بلد نيست. نميتواند تکل بزند و گلهاي زيادي هم نزده است. با کنار گذاشتن همه اين موارد بکام خوب است.
9- سر آلکس فرگوسن و آلن ويلي
داستان فرگوسن و داورها هميشه در ليگ برتر انگليس وجود داشته است. معروفترين دعواي فرگوسن با آلن ويلي، داور معروف انگليسي بود. فرگي يکبار درباره اين داور گفته بود: داور به اندازه کافي آماده نبود. براي اين ديدار لازم بود که داور آمادهاي آن را سوت بزند. داوران ليگهاي ديگر را نگاه کنيد. مانند سگ قصاب آماده هستند اما به اين داور نگاه کنيد. 30 ثانيه طول ميکشيد تا سوت بزند و به بازيکن کارت بدهد. احمقانه است."
8- روي کين و ميکمککارتي
در طول دوره صعود ايرلند به جامجهاني 2002 کره و ژاپن روي کين خطاب به ميک مککارتي گفت: تو يک بازيکن ... بودي. تو يک مربي ... بودي. تنها دليلي که به نوعي با تو در ارتباط بودم اين بود که تو سرمربي تيم ملي ايرلند بودي. تو حتي ايرلندي هم نيستي. تو يک انگليسي ... هستي. ايرلند جنوبي با برتري برابر ايران در مجموع دو بازي رفت و برگشت به جامجهاني صعود کرد تا همه در ايرلند اين دعوا را فراموش و شروع به جشن گرفتن کنند. کين آنقدر حرفهاي رکيکي درباره مککارتي زد که اصلا نميشود آنها را بازتاب داد!
7- برايان کلوگ و مارتين اونيل
برايان کلوگ جايي درباره بازيکنش اونيل گفته بود: "اونيل آدم بسيار ساده و زودباوري است. يک بار از من پرسيد چرا در تيم دوم بازي ميکند؟ به او گفتم ميداني چرا؟ به خاطر اين که خيلي با تيم سوم من فاصله داري!"
6- رودي فولر و فرانک رايکارد
بازيهاي آلمان و هلند هميشه حساسيتهاي زيادي داشته است. يک مثال بارز آن در جامجهاني 1990 رخ داد. فرانک رايکارد دو بار به صورت رودي فولر آب دهان پرت کرد و داور مسابقه نيز براي آرام کردن اين قضيه هر دو بازيکن را از زمين مسابقه اخراج کرد. البته اين دو بعدها با هم آشتي کردند تا اين موضوع ختم به خير شود اما صحنه پرتاب آب دهان رايکارد به رودي فولر براي هميشه به عنوان يکي از زشتترين و ماندگارترين صحنههاي فوتبالي باقي ماند.
5- زلاتان ابراهيموويچ و پپ گوآرديولا
زلاتان ابراهيموويچ و پپ گوآرديولا در مقطعي در تيم بارسلونا در کنار هم بودند اما سرمربي اسپانيايي هميشه ليونل مسي را به بازي ميفرستاد و اغلب از مهاجم سوئدي تيمش به عنوان بازيکن جانشين استفاده ميکرد که باعث ناراحتي زلاتان ابراهيموويچ شده بود. "ايبرا" پس از ترک بارسلونا هميشه تيغ انتقاداتش را به سمت گوآرديولا نشانه رفته است. او يک بار اين سرمربي اسپانيايي را يک انسان "ترسو و بيوجود" خواند.
4- اريک کانتونا و ديديه دشان
اريک کانتونا يکبار در واکنشي تعجببرانگيز درباره ديديه دشان گفته بود: "او هيچ نيست جز انساني بيچاره."
3- ديگو مارادونا و پله
دعواي اين دو نه تازگي دارد نه بر کسي پوشيده است. مارادونا درباره رقيب اصلي خود گفته بود: "پله يکبار ديگر درباره فوتبال صحبت کرد. او باز هم قرصهايش را اشتباهي مصرف کرده است. پله نبايد درباره فوتبال صحبت کند. او بايد به موزه برگردد. جايي که به آنجا تعلق دارد."
2- ژوزه مورينيو و کلوديو رانيري
تقريبا تمام مربيان طعم تلخ طعنههاي مورينيو را چشيدهاند. يکي از اين مربيان کلوديو رانيري است. مورينيو زماني که هدايت اينتر را برعهده داشت، درباره رانيري گفته بود: "رانيري هيچ افتخاري ندارد. اگر من هم مثل او تا 60 سالگي فقط يک جام حذفي فتح کرده بودم، مربيگري را کنار ميگذاشتم. او حتي نميتواند يک جمله به انگليسي بگويد."
1- مارکو ماتراتزي و زيدان
در نهايت معروفترين دعواي فوتبالي به فينال جامجهاني 2006 برميگردد. مارکو ماتراتزي در يک صحنه پيراهن زيدان را کشيد. زيدان نيز در واکنش به ماتراتزي عصباني شد و به حالت طعنه گفت: پس از مسابقه اين پيراهن را به تو ميدهم. نياز نيست خودت را اذيت کني. ماتراتزي نيز به اين گفته زيزو واکنش نشان داد و به او و خانوادهاش توهين کرد. ضربه سر زيدان به سينه مدافع ايتاليايي اخراج زيدان را در آخرين رقابت فوتبالياش به دنبال داشت.