counter create hit آنچه جلگه خوزستان را به کانون گرد و غبار تبدیل کرد
۱۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۰
کد خبر: ۲۰۹۲۵۲

آنچه جلگه خوزستان را به کانون گرد و غبار تبدیل کرد

در برنامه ثریا که شب گذشته پخش شد و به طور ویژه به معضل ریزگردهای خوزستان اختصاص یافت، بحث لزوم احیای کانون های گرد و غبار، سیاست های تعطیلی کشاورزی در خوزستان، تاثیر سدسازی های ترکیه بر بروز کانون های گرد و غبار و اهمیت احیای چرخه طبیعی اکوسیستم و مغفول ماندن دیپلماسی محیط زیست و دیپلماسی آب در ایران مطرح شد.

به گزارش خبرنگار ایسنا، در برنامه ثریا که شب گذشته از شبکه اول سیما پخش شد، بحث پدیده ریزگردها و راهکارهای عملی و عملیاتی مقابله با این پدیده به ویژه در خوزستان با حضور یک پژوهشگر کشاورزی و یک متخصص ژئوپلتیک آب مورد بررسی قرار گرفت.

حجت الله میان آبادی، مدرس دانشگاه و متخصص ژئوپلتیک آب در آغاز این برنامه در رابطه با نوع نگاه به مسائل زیست محیطی در کشور اظهار کرد: مسائل و مشکلات زیست محیطی مشکلاتی نیستند که در یک ماه یا شش ماه یا یک سال ایجاد شوند و بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که در یک ماه یا یک سال رفع شوند. برای مثال مشکل دریاچه ارومیه با سوءمدیریتی که شاید ده سال طول کشید ایجاد و منجر به بروز این فاجعه شد و اینکه انتظار داشته باشیم بحران دریاچه ارومیه به صورت یک ساله یا نه ماهه حل شود توقعی نادرست است.

وی ادامه داد: هر اقدامی در خصوص مسایل زیست محیطی باید با ریشه یابی و واکاوی دقیق مساله آغاز کنیم. مسائل زیست محیطی کشور باید به صورت جدی مطرح و مورد توجه مردم رسانه ها و مسئولان قرار گیرد. معتقدم که مسایل زیست محیطی مسایلی در هم تنیده هستند، یعنی یک نهاد، یک سازمان یا یک وزارتخانه متولی و مسئول ایجاد این مشکل نیست. در بحث ریزگردها هم اگر بگوییم تنها سازمان حفاظت محیط زیست مقصر این پدیده است، ادعای درستی نیست.

این مدرس مدیریت منابع آب افزود: البته در قصور سازمان حفاظت محیط زیست در بحث پدیده ریزگردها هیچ شکی نیست اما در خصوص این پدیده نه تنها سازمان حفاظت محیط زیست و وزارتخانه های نیرو و جهاد کشاورزی بلکه وزارتخانه های نفت، صنعت و معدن و تجارت و حتی امور خارجه و راه و شهرسازی نیز در مساله بحران های زیست محیطی کشور و به ویژه بحران ریزگردهای خوزستان نقش جدی داشته اند.

میان آبادی با اشاره به سوءمدیریت ها در محیط زیست کشور که منجر به ایجاد بحران ها و مسائل زیست محیطی بسیاری شده است، تصریح کرد: وقتی مسایل زیست محیطی را کلیشه ای می بینیم، باید هم طبیعت این گونه با بحران های زیست محیطی پاسخ ما را دهد. امیدواریم این مسائل و بحران ها هشدارهای جدی برای مسئولان باشند تا مشکلات زیست محیطی را به طور جدی مورد توجه قرار دهند.

وی منشاء ریزگردها را به دو دسته علل و عوامل داخلی و عوامل خارجی تقسیم کرد و گفت: نقطه مورد توجه این است که مساله گرد و غبار امروزه مساله خاص کشور ایران نیست. در نقاط مختلف دنیا از کشور چین تا آفریقا و فلات طبس، پدیده گرد و غبار به عنوان مساله جدی وجود دارد و به یک چالش جدی در مسایل محیط زیست جهان تبدیل شده است.

این متخصص ژئوپلتیک آب عنوان کرد: در بحث عوامل خارجی گرد و غبار کشور ایران از سه نقطه مورد هجمه قرار می گیرد. اولین نقطه که بسیار جدی است به عامل ریزگردهای غرب و جنوب غرب کشور باز می گردد که منشاء ریزگردها در این منطقه کشورهای سوریه، عراق، اردون و به ویژه عربستان هستند. کشور ایران بین دو حوضه پرتنش آمودریا و دجله و فرات قرار دارد. این دو حوضه بسیار پر تنش و مساله ساز هستند و علاوه بر تنش های سیاسی که بین کشورهای این حوضه های آبی وجود دارد، مشکلات جدی نیز ناشی از این دو حوضه پرتنش برای ما ایجاد شده است.

میان آبادی به منشاء ایجاد کانونهای گرد و غبار در استان سیستان و بلوچستان اشاره و بیان کرد: هامون ها و تالاب های خشک شده به عنوان کانون های ریزگرد اکنون عوامل داخلی پدیده گرد و غبار در این استان هستند اما علت اصلی تشکیل این کانون ها، عدم تامین حق آبه هامون توسط کشور افغانستان است که این مساله باید مورد توجه جدی دیپلماسی ایران قرار گیرد. کانون دیگر نیز کانونی است که اکنون در دریاچه آرال ایجاد شده است. دریاچه آرال از بزرگترین دریاچه های جهان بود که امروزه به علت سوءمدیریت و اجرای طرح های کلان سدسازی و انتقال آب خشک و به عنوان یکی از بزرگترین فجایع زیست محیطی قرن 21 ثبت شده است، بنابراین خشک شدن این دریاچه عظیم 68 هزار کیلومتر مربعی را باید زنگ خطری جدی برای وقوع پدیده گرد و غبار در شمال شرق کشور دانست.

وی در ادامه به عوامل خارجی پدیده گرد و غبار در غرب کشور پرداخت و گفت: تالاب بین النهرین متشکل از سه تالاب هورالعظیم، هورالحمار و هور مرکزی است. کشور ایران در تالاب هورالعظیم با کشور عراق مشترک است و حدود 30 درصد تالاب هورالعظیم در ایران و 70 درصد دیگر این تالاب در کشور عراق قرار دارد. متاسفانه به علت سدسازی ها و اقداماتی که در بالادست دجله و فرات انجام گرفت، تا سال 2000 هور مرکزی و هور الحمار کاملا خشک و به یکی از کانون های اصلی گرد و غبار خارجی برای غرب و جنوب غرب کشور ایران تبدیل شدند.

میان آبادی با اشاره به تاثیر خشک شدن تالاب هورالعظیم بر وقوع پدیده گرد و غبار در جنوب غرب کشور ایران عنوان کرد: به علت سوءمدیریت هایی که در ایران نسبت به تالاب هورالعظیم صورت گرفت و همچنین مسایل سیاسی و سوءمدیریتهایی که در خارج در خصوص این تالاب انجام شد، تالاب هورالعظیم نیز خشک شد اما اصلی ترین علت خشک شدن این تالاب، مجموعه اقداماتی بود که کشور ترکیه در قالب پروژه جنوب شرقی آناتولی یا همان گاپ انجام دادند.

وی با بیان اینکه حوضه دجله و فرات از پر تنش ترین حوضه های آبی دنیا است، اظهار کرد: به علت انجام اقدامات غیرمنصفانه بسیار زیاد توسط ترکیه در بالادست این حوضه آبی، اکنون شاهد بروز تنش های نظامی و سیاسی بین کشورهای عراق، سوریه و ترکیه هستیم. کشور ترکیه در قالب طرح گاپ، احداث 22 سد بر رودخانه های دجله و فرات در برنامه دارد. با وجود اینکه بهانه کشور ترکیه از اجرای این طرح توسعه منطقه کردنشین این کشور بود اما قطعا ترکیه اهداف زیادی دارد تا از این سدها به عنوان سلاح و ابزارهای فشار، هم برای کشورهای عراق و ایران و هم برای دیگر کشورها استفاده کند و اهداف جدی سیاسی و امنیتی را دنبال می کند تا از این سدها به عنوان ابزارهای جدی علیه کشورهای منطقه استفاده کند.

این متخصص ژئوپلتیک آب ادامه داد: کشور ترکیه تاکنون 75 درصد از طرح گاپ را انجام داده است. سد آتاتورک یکی از سدهایی است که در قالب طرح گاپ پیش بینی شده و حجم مخزن آن 48 میلیاردمترمکعب است، این در حالی است که هزینه مخزن بزرگترین سد خاکی کشور ایران یعنی سد کرخه 7 میلیارد مترمکعب است. بنابراین خشک شدن هورها تبعات کامل طرح گاپ نیست، اگر کشور ترکیه اراده کند متاسفانه کل رودخانه دجله را پشت سدهای خود ذخیره می کند. حجم مخازن سدهای توسط کشورهای ترکیه، سوریه و عراق که روی رودخانه فرات احداث شده بیش از 5 برابر آورد این رودخانه است و متاسفانه باید بگوییم هنوز هم این سدسازی ها روی رودخانه فرات ادامه دارد.

میان آبادی بیان کرد: یکی از پرتنش ترین و پربحث ترین سدهای کشور ترکیه، سد الیسو است که روی رودخانه دجله احداث شده است. این سد در مرز مشترک رودخانه دجله با سوریه در کشور ترکیه در حال احداث است و برای مردم ترکیه، سوریه، عراق و ایران تبعاتی جدی دارد. در سال 2007 سه شرکت سرمایه گذاری از کشورهای آلمان، اتریش و سوییس برای احداث این سد 135 متری معادل 1.1 میلیارد دلار سرمایه گذاری کردند اما اعتراضات مردم این سه کشور نسبت به تبعات جدی سد ایلسو منجر شد که در سال 2009 این شرکت ها از پروژه سد ایلسو انصراف دهند و خارج شوند. مردم این سه کشور معتقد بودند که احداث سد ایلسو تبعات جبران ناپذیری در پایین دست رودخانه دجله خواهد گذاشت، این درحالی است که در همین سال ها هیچکس در کشور ایران از بحثها و تنش هایی که در احداث سد ایلسو وجود داشت، با خبر نبود و مسئولان ما در بحث دیپلماسی و همچنین تشکل های زیست محیطی ما از بحث هایی که بر سد ایلسو وجود داشت، اطلاعی نداشتند.

وی با بیان اینکه در کشور ایران در حال تقلیل و کوچک تر کردن مسایل زیست محیطی هستیم، گفت: واقعا ما به محیط زیست ظلم می کنیم. کوچک کردن مسایل زیست محیطی به بحث یوزپلنگ ها، پلنگ ایرانی و کشتن سگ ها بزرگترین ظلمی است که بعضی از فعالان زیست محیطی و مسئولان ما به محیط زیست می کنند. تنها دو یا سه سال است که به صورت جدی نسبت به احداث سد الیسو در ایران اعتراض هایی می شود اما حدود 7 سال قبل مردم سه کشور با اعتراضات خود موجب شدند که شرکت های مجری پروژه این سد از ادامه پروژه انصراف دهند.

این مدرس مدیریت منابع آب با تاکید بر اهمیت دیپلماسی آب و محیط زیست در جهان تصریح کرد: متاسفانه مساله دیپلماسی آب و محیط زیست در کشور ایران، مساله ای است که در تمام دولت ها به شدت مغفول مانده است. امیدواریم که این بحث به صورت جدی مورد توجه قرار بگیرد سالها است که در کشورهای مختلف دنیا به صورت جدی و متمرکز به بحث دیپلماسی آب و دیپلماسی محیط زیست پرداخته می شود زیرا این کشورها به اهمیت این موضوع پی برده اند و به جدیت در این حوزه ورود پیدا کرده اند. دیپلماسی آب و دیپلماسی محیط زیست در کشورهای مختلف دنیا از اروپا و آمریکا در رشته های تخصصی مورد بحث قرار می گیرد و در این کشورها کار تخصصی در خصوص دیپلماسی آب و محیط زیست انجام می شود اما در کشور ما با تقلیل و کوچک کردن مسائل زیست محیطی به محیط زیست و مردم ظلم می شود.

به گزارش ایسنا، در ادامه دکتر مهدی فلاح، پژوهشگر حوزه کشاورزی، نیز اظهار کرد: معتقدم بحث بر اینکه چند درصد پدیده ریزگردها ناشی از عوامل خارجی و چند درصد آن ناشی از عوامل داخلی است، راهکار اصلی برای حل معضل گرد و غبار نیست و نمی تواند به ما کمک کند بلکه در این خصوص راهکار اصلی این است که ما یک الگوی موفق برای مهار کانون های داخلی گرد و غبار معرفی و سپس این الگو را به دیگر کشورها ارایه کنیم. البته مشخص شده که اغلب ریزگردهای اخیر خوزستان منشاء داخلی داشته اند.

وی با بیان اینکه در خوزستان هفت کانون گرد و غبار وجود دارد، تصریح کرد: این کانون ها شامل جنوب هورالعظیم، شمال خرمشهر، شرق اهواز، جنوب و جنوب شرق اهواز، محدوده بندر امام تا امیدیه، محدوده ماهشهر تا هندیجان و شرق هندیجان می شود.

این پژوهشگر حوزه کشاورزی یادآور شد: نکته بسیار مهمی که در خصوص معضل گرد و غبار خوزستان وجود دارد این است که بخش عظیمی از کانون های فعلی گرد و غبار خوزستان قبلا مرتع و زمین کشاورزی بودند و در این اراضی کشاورزی و زهکاری می شد، بنابراین این اراضی بیابان نبودند که اکنون بگویم قادر به ایجاد پوشش گیاهی در این اراضی نیستیم بلکه می توانیم دوباره این اراضی را احیا کنیم.

فلاح افزود: نزدیک 80 درصد کانون های داخلی ریزگرد در خوزستان زمین هایی بودند که قبلا در آنها کشاورزی و دیم کاری می شد. این اراضی در گذشته مرتع بودند و این مساله نشانگر این است که ما با چه راهکاری می توانیم این کانون ها را مهار کنیم. این راهکار باید از جنس کشاورزی باشد. طبیعتا نمی توانیم با راهکارهایی مانند مالچ نفتی طبیعت را درست کنیم بلکه طبیعت باید با طبیعت درست شود.

فلاح با بیان اینکه اجرای سیاست های تعطیلی کشاورزی در اهواز و خوزستان منجر به بروز مشکل ریزگردها در خوزستان شد، عنوان کرد: اقدامات مختلفی که در خوزستان از جمله بستن رودخانه به روی تالاب ها و از بین بردن پوشش گیاهی انجام شد، موجب تشکیل کانون های گرد و خاک در زمین هایی شده که قبلا اراضی کشاورزی بودند. تقریبا در مورد همه کانون های گرد و غبار خوزستان می توان که اقدامات ما موجب تشکیل این کانون ها شدند.

وی با تشریح روند شکل گیری کانون گرد و غبار در یک منطقه گفت: با از بین بردن پوشش گیاهی، خاک منطقه تخریب می شود و به تبع آن آب و هوا و اقلیم منطقه نیز از بین خواهد رفت و در نهایت، کانون گرد و غبار در منطقه تشکیل می شود. در خوزستان با دخالت هایی که انجام دادیم، پوشش گیاهی را از بین بردیم و دنبال آن خاک تخریب شد و دمای منطقه افزایش یافت و اکنون مهم ترین کاری که می توانیم در این رابطه در خوزستان انجام دهیم این است که طبیعت را با طبیعت درست کنیم، یعنی در این گونه اراضی پوشش گیاهی ایجاد کنیم.

وی با تاکید بر اهمیت پوشش گیاهی در جلوگیری از بروز پدیده گرد و غبار تصریح کرد: اتفاقاتی که اخیرا در اهواز شاهد بودیم، نتیجه سیاست هایی بود که در راستای تعطیلی کشاورزی در خوزستان و اهواز توسط ما اجرا شد. در حال حاضر نه تنها در خوزستان بلکه در ایلام، سیستان و بلوچستان و خراسان نیز کانون های ریزگرد تشکیل شده است.

این پژوهشگر حوزه کشاورزی ادامه داد: در این حالت ما با نظر پرفسور کردوان (پدر علم آب ایران) موافقیم که می گوید مالچ نفتی نمی تواند راهکار حل معضل ریزگردها باشد. مالچ نفتی به مرور خاک را از بین می برد. راهکارهای دیگری هم مطرح شده، برای مثال پوشش اراضی گرد و غبار با ریگ جهت سفت کردن و تثبیت خاک این اراضی مطرح شده که در جواب باید گفت در صورتی که یک خاک و غبار دیگر روی این ریگ ها و خاک های سفت شده بنشیند، باز هم امکان برخاستن این گرد و غبار و بروز پدیده ریزگردها وجود دارد. بنابراین این راهکارها نمی تواند مشکل ما را حل کند.

فلاح گفت: ما چرخه طبیعی اکوسیستم را درخوزستان از بین بردیم و این چرخه را با اختلال مواجه کردیم. برای حل مشکل ریزگردها باید اراضی کانون های گرد و غبار را که قبلا مرتع و زمین کشاورزی بودند، احیا کنیم. تنها راه حل مهار این پدیده، "دست کاشت" است. از یک قرن پیش نیز کشورهایی مانند ژاپن در این خصوص تحقیقاتی انجام دادند. راهکار کنترل ریزگردها این نیست که با برپایی یک اردو، چند نهال را در یک منطقه بکاریم و به بحث حفاظت از نهال کاشته شده فکر نکنیم. حفاظت از نهال اگر اهمیتی بیشتر از کاشت نهال نداشته باشد، اهمیتی کمتر از آن هم ندارد. بنابراین باید با برنامه ریزی کامل اقدام کرد و گونه های گیاهی را در این اراضی کاشت که دارای یک سری ویژگی ها باشد.

وی با تاکید بر اینکه ایجاد جنگل و مرتع دست کاشت در کانون های گرد و غباری که قبلا مرتع و زمین کشاورزی بودند، تنها راهکار حل پدیده ریزگردها است، گفت: باید برخی گونه های گیاهی مقاوم در برابر باد که قابلیت بادشکنی را دارند در این اراضی کاشته شود. البته نحوه چیدمان و کاشت این گونه های گیاهی نیز مساله ای بسیار مهم است. باید از گونه هایی استفاده شود که به خشکی و شوری مقاوم هستند و کاربرد غذایی و دارویی داشته باشند یا حداقل برای دام قابل استفاده باشند و همچنین ثمره اقتصادی داشته باشند.

این پژوهشگر حوزه کشاورزی ادامه داد: باید در این برنامه مردم را با خود همراه کنیم. زمانی مردم در برنامه کاشت این گونه ها با همراه می شوند که کار اقتصادی انجام دهیم. برنامه بهره برداری زمانی شکل می گیرد که اقتصادی باشد، بنابراین می توان از گونه های مثمرثمر در ایجاد این پوشش های گیاهی استفاده کرد. تحقیقات ما نشان داده که گونه های گیاهی اکالیپتوس، انجیر معمولی، کنار، زیتون و بادام کوهی گونه هایی هستند که برای این برنامه جواب می دهند. بنابراین باید از گونه هایی استفاده کرد که در شرایط فوق العاده خشک مقاوم باشند.

فلاح با بیان اینکه کاشت گونه های گیاهی به منظور بادشکنی باید طبق اصول انجام شود، افزود: نحوه چیدمان این گونه های گیاهی اصول خاصی دارد. باید از گونه های مثمرثمر استفاده کرد تا بهره وری داشته باشند. کاشت نهال میوه در روزهای اخیر توسط رهبر انقلاب، اهمیت کاشت گونه های مثمر ثمر را به خوبی نشان می دهد. طبق آمار سازمان جنگل ها و مراتع، 20 میلیون هکتار از اراضی کشاورزی نیازمند این گونه طرحها هستند.

وی با اشاره به تاثیر احداث سد در کشور در خشک شدن اراضی و تشکیل کانون های گرد و غبار بیان کرد: در ارتباط با ریزگردها باید اکوسیستم را احیا کنیم و تا زمانی که کارها مبتنی بر احیای اکوسیستم نباشد، مشکل ریزگردها حل نخواهد شد.

برچسب ها: جلگه خوزستان
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین