counter create hit تلاش قدرت ها برای شکاف در ائتلاف روسیه، عراق وایران
۲۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۱
کد خبر: ۲۱۰۶۳۹

تلاش قدرت ها برای شکاف در ائتلاف روسیه، عراق وایران

درحال حاضر دو جریان اصلی ، بطور ذاتی در مقابل ائتلاف منطقه ای ضد تروریسم، متشکل از ایران و روسیه، سوریه و عراق فعال است؛ اولی دولت سعودی و دیگری آمریکایی ها که تلاش دارند، با ایجاد شکاف در این ائتلاف، بویژه میان ایران و روسیه و ایران و عراق، به اهداف متفاوت خود دست یابند.

البته پیش از هر چیز باید این نکته را یادآور شد که این ائتلاف منطقه ای دارای متحدان بالقوه اقماری نیز هست، مانند جمهوری آذربایجان که این سال ها حساسیت موضوع را درک کرده است و ترکیه که همچنان غرق در سیاست های تاریخ محور خود است و بی شک در زمان حساس همانند ماجرای کودتای سال گذشته ، چاره ای جز میل کردن به سمت این ائتلاف ندارد ، اما در اینجا بیشتر به پیوندهای میان روسیه و عراق با ایران نظر داریم. 

**آمریکا و سعودی در مقابل محور مقاومت 
سعودی ها تمام قوای خود را برای شکستن محور مقاومت و ائتلاف منطقه ای، ایران، روسیه، سوریه و عراق متمرکز کرده اند و در پس سیاست ها و راهبردهای خود اهداف سیاسی، امنیتی و اقتصادی را با رویکردی کاملا ایدئولوژیک و فرقه ای دنبال می کنند.
آمریکایی ها نیز تلاش دارند، ساختار گروه های تروریستی را برای بهره برداری از آن جهت پیشبرد اهداف جهانی خود حفظ کنند که مورد استفاده آن، منطقه ای را از خاورمیانه تا شرق دور و اروپا در بر می گیرد. 
اما جریان های مخالف مقاومت، به این نکته اهتمام نورزیده اند که محور مقاومت و ائتلاف منطقه ای ایران، روسیه، سوریه و عراق، برخلاف سایر ائتلاف ها، از جمله ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا و یا ائتلاف عربی به رهبری سعودی، دارای پیوندهایی هستند که از سر منافع اقتصادی و یا حفظ موقعیت درعرصه بازی ها به هم گره نخورده اند، بلکه پیوندهای جداگانه روسیه و عراق با ایران بسیار فراتر از یک پیوند منطقه ای و یا همسایگی است.

** الزامات امنیتی روسیه در ائتلاف با ایران
روسیه از شمال بصورت سنتی با رقبایی روبه روست که همچنان این کشور را دشمن می پندارند. اروپایی ها اگرچه بعد از جنگ دوم جهانی تلاش کردند دشمنی با روسیه را به رقابت تبدیل کنند، اما معادله تا زمانی ادامه خواهد یافت که خرس قطبی یا درخواب زمستانی باشد، یا بیمار و نحیف و به این ترتیب، روس ها در شمال همسایگانی دارند که آنها را به دیده دشمن می نگرند.
این کشور از جنوب با سرزمین های قفقاز و آسیای مرکزی مجاورت دارد. بخشی از قفقاز در خاک روسیه دستکم 20 میلیون جمعیت مسلمان را در خود جای داده است که متاسفانه به دلیل فضای ایجاد شده بعد از فروپاشی شوروی در ابتدای دهه 90 میلادی قرن گذشته، زمین بازی را برای نفوذ قدرت های جهانی و نیز بازیگران منطقه ای، بویژه دولت ها عرب ثروتمند خیلج فارس باز گذاشت تا آنان در مغز و استخوان شهروندان روس در قفقاز نفوذ کنند. 
اکنون بعد از گذشت حدود 27 سال از فروپاشی شوروی سابق، خیریه ها، انجمن ها و مدارس دینی و تزریق پول، محیط این منطقه از جنوب روسیه را امنیتی کرده است و حاصل آن چندین هزار داوطلب قفقازی و چچنی در جنگ های خانمانسوز عراق و سوریه بوده است و نام هایی چون ابوعمر و ابوعلی شیشانی ، جلوه گر نفوذ بازیگران منطقه ای در این کشور است. 
روس ها در مرزهای جنوب شرقی و حتی شرقی نیز با تهدید افراط گرایانی روبه رو هستند که دامنه جغرافیایی آن تا مرزهای چین کشیده می شود و این مسکو را بی درنگ به یاد هجوم اقوام شرقی و مغول در سال های 1223 و 1236 میلادی می اندازد که پس از فروپاشی حکومت خوارزمشاهیان در ایران، رقم خورد.
در ضمن، مثلث ، ایران ، ترکیه ، عراق به اضافه شمال سوریه ، به نوعی دیواره دفاعی جنوبی روسیه تلقی می شود که اصلی ترین و محکم ترین حلقه آن، ایران است و در صورت ایجاد شکاف در آن، افراط گرایان خاورمیانه ای با هم کیشان خود در قفقاز دست به دست می شوند، کمااینکه در سال 2014 گروه تروریستی داعش یک خیز ناکام از همین محور برداشت که اگر ایران کمی تعلل کرده بود و اربیل سقوط می کرد، تحقق این آرزوی افراط گرایان تکفیری محتمل بود. 
روس ها درعین حال، به این موضوع نیز واقف هستند که بازیگران منطقه ای ثروتمند، نه تنها به دنبال تامین منافع خود در حوزه های نفوذ سنتی ، خارج از مرزهای جغرافیایی و سیاسی ، بلکه به دنبال تحقق آرمان های تاریخی نیز هستند، چنانچه عربستان برای این موضوع دستکم برای سه دهه هم در داخل مرزها و هم در محیط پیرامونی خارج از مرزهای روسیه سرمایه گذاری بزرگی کرده است و بندر بن سلطان در سال های 2012 و 2013 بارها این نکته را با لحن تهدید آمیز به روس ها یادآور شده بود. 
در این میان ، آمریکا نیز به عنوان رقیبی که نه رقابت، بلکه دشمنی می ورزد، همواره در پی نابودی روسیه است تا برای همیشه از وجود یک رقیب بزرگ در جهان خلاصی یابد و این موضوع هم کاملا آشکار است که آمریکایی ها همانند جنگ افغانستان، از بهره گیری از ابزارها و بازوهای وهابیت و تندروهای سلفی، درنگ نخواهند کرد.
بنابراین روسیه به خوبی از الزامات امنیتی خود در ائتلاف با ایران و محور مقاومت آگاه است؛ اگرچه در صحنه شطرنج منطقه، منافع اقتصادی خود را نیز مد نظر قرار خواهد داد ، همانند قراردادهای تسلیحاتی با دولت های عرب منطقه همچون سعودی و امارات .

** عراق و محور مقاومت و ائتلاف منطقه ای 
عراق این روزها در حال پایان دادن به هیبت نظامی داعش در شمال عراق است، اما همانطور که رهبران این کشور نیز اذعان می کنند، شکست نظامی داعش به معنای پایان تفکر داعشی نیست. 
عراقی ها هنوز از یاد نبرده اند که از 2005 تا 2014 هنگام ورود داعش و اشغال 5 استان این کشور از سوی این گروه تروریستی، سرگرم نبرد با القاعده بودند. 
سیاستمداران و حتی مردم عراق خوب می دانند که داعش ادامه القاعده است ، بنابراین، برای تهدید امنیتی از جانب افراط گرایانی که به کانون های فتاوای خشونت پیوند خورده اند، به این زودی ها و با این سیاست های منطقه ای و بین المللی ، پایانی نمی توان متصور بود، بطوری که هادی العامری رهبر سازمان بدر عراق از همین حالا نوید جنگی طولانی علیه داعش را در عرصه های فکری و فرهنگی سر داده و اخیرا در یک همایش موسوم به وحدت حوزه و دانشگاه در نجف صریحا گفته که با پایان داعش تفکر آن از بین نمی رود.
از طرفی دولت های عرب خلیج فارس نیز به عنوان اصلی ترین حامیان القاعده و داعش در این سال ها ، آنگونه که تحلیلگران مستقل عراقی معتقدند ، به این راحتی از نظام سیاسی جدید عراق دست بر نخواهند داشت.
اگرچه دولت عراق تلاش های تحسین برانگیزی را که طی یک دهه قبل برای بهبود روابط با دولت های منطقه بکار بسته است تا از طریق گفت وگو، مفاهمه و مذاکرات و نیز تعامل سازنده، بتواند از اثرات بازی های بد این بازیگران بکاهد، اما این کشور همچنان از صحراهای غربی و جنوبی تهدید می شود و رهبران عراق نوین می دانند که دولت های عرب منطقه اگر هم از سرناچاری یا به خواست آمریکایی ها برای مدت کوتاهی نرمتر شوند، اما در ذات خود نظامی را که در آن اکثریت شیعه جریان برتر روند سیاسی باشد، نمی پذیرند.
در این میان برخی ها در عراق دل به توافقنامه راهبردی با آمریکا خوش داشته اند و امیدوارند که ابر قدرت آن سوی آتلانتیک از آنان حمایت خواهد کرد، این درحالی است که قاطبه رهبران عراق خوب می دانند که آمریکایی ها اصلا شریک خوبی نیستند، کما اینکه آنها در روزهای حساس و پر التهاب ژوئن 2014 ، روزهایی که داعش به پشت دروازه های بغداد رسیده بود، همپیمانی با امریکایی ها را تجربه کرده اند. 
عراقی ها دیده اند و می بییند که آمریکایی ها چگونه در تعامل با عراق، خارج از قاعده حضور دارند و نیات آنان در برخورد با طیف های مختلف از جمله کردها و عرب اهل سنت که عموما ناقض قانون اساسی است، مانند شمشیر داموکلوس بر سر بغداد قرار دارد و ترامپ بی تجربه پیش از جا افتادن کاخ سفید نیاتش در این خصوص را بروز داده است.

**سرانجام
بنابر این ، با توجه به بافت موزائیکی جدید منطقه که برخی کشورها را در لاجرم ائتلاف و اتحاد قرار داده است و نیز راهبردهای تنش زای 7 سال گذشته قدرت های منطقه ای ، تعدادی از کشورهای منطقه برای مقابله با تهدیدهای واقعی که نه از سر رقابت های اقتصادی ، بلکه ناشی از نفرت های ایدئولوژیک است، راه دیگری جز وحدت راهبردی ندارند که از جمله این کشورها ، روسیه، آذربایجان، ترکیه، عراق، سوریه، لبنان و ایران است و در این میان، حساس ترین پیوندها را روسیه و عراق و آذربایجان با ایران دارند، بطوری که این موضوع از نگاه تحلیلگران جهانی نیز دور نمانده است. 
بی شک نقشه راه داعش که فلش هایش به سمت قفقاز و آسیای مرکزی بود، در بیابان های عراق و سوریه و لیبی طراحی نشده است و قطعا ایران برای روسیه و جمهوری آذربایجان به منزله دیواره دفاعی مطمئن و متحد بی چون و چرای عراق است و این کشورها بر اساس یک جبر ژئوپلتیکی به هم گره خورده اند و به نظر نمی رسد هیچ معامله سودمند و یا طرح دشمنانه ای، بتواند در این پیوندها شکاف ایجاد کند.
یاراسلاو تروفیموو کارشناس مسائل راهبردی در وال استریت اینگونه توضیح می دهد که ایران و روسیه بطور فزاینده ای به هم نیاز دارند و مارک کاتز تحلیلگر آمریکایی صریح تر می گوید که مجموعه نگرانی هایی که تهران و مسکو را به هم نزدیک کرده است، آمریکا و اسراییل نیست، بلکه جریان تکفیری می باشد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین