سرویس سیاسی خرداد/ رضا رئیسی: اولین کنفرانس خبری رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک و رئیس جمهوری منتخب آن روزها در ساختمان شیشه ای نیاوران یک حاشیه جالب داشت، خبرنگار نابینای ایران سپید که از زمره علاقه مندان و دلباختگان به محمود احمدی نژاد بود و بعد تر در اولین کنفرانس خبری روحانی در سمت ریاست جمهوری نیز جو را متشنج کرد، با صدای بلند به فریاد آمده و به روحانی گفت که با داس آمده و نباید مدیران دولت قبل را تغییر دهد.
به گزارش خرداد؛ روحانی چند لحظه قبل تر گفته بود که مدیران اتوبوسی باید بروند اما در پاسخ به این خبرنگار جمله ای گفت که به تیتر همه رسانه ها تبدیل شد: «من با کلید آمده ام نه با داس»
کنایه از اینکه قصد ندارم مدیران دولت قبل را بی محابا و به یکباره تغییر دهم! مدیرانی که البته هماهنگونه که روحانی گفته بود بسیاری از آنان اتوبوسی به عرصه مدیریتی آمده بودند و احمدی نژاد نه فقط داسی که کمبیانی بر پیکره مدیریت کشور فرود آمده و بسیاری از مدیران سابق را خانه نشین کرد و ثمره دوران مدیریت وی و این همراهان نیز اظهر من الشمس بوده و هست و از اساس مردم برای تغییر چنین افراد و رویکردهایی به روحانی که در نقطه مقابل چنین تفکری بود رای داده بودند
اما روحانی به دلایل متعدد نه فقط داسی عمل نکرد که در طول این 4 سال بسیاری از مدیران سابق به دلایل مختلف بر سر گلوگاه های حیاتی مانده و بدور از شعارها و رویکردهای اعلامی دولت عمل کردند که خود روحانی نیز چندین بار بدان اشاره و تصذیح کرد.
دلایلی چون فشار رسانه ای و هیاهوی منتقدان دلواپس، مجلسی ناهمسو و در مقابل روحانی، تمایل رئیس جمهوری به ثبات و حفظ آرامش در شرایط حساس مذاکرات هسته ای و ....
اما اکنون که رئیس جمهوری با وعده های بسیار شفاف تر از سال 92، با رایی بسیار قاطعانه تر از آن برهه و نیز مجلسی بسیار معتدل تر از دوره نهم، دوباره کلید دار 4 ساله پاستور شده است، حداقل انتظار ، ایجاد تغییرات عمده در بدنه مدیریتی کشور د راستای حرکت دئر مسیر تحقق شعارهای مطروحه است که اگر چنین نشود، سرمایه عظیم اجتماعی که پشتوانه روحانی برای حضور در پاستور قرار گرفته به ثمن بخس از کف رفته و خدای ناکرده 4 سال بعد و چه بسا زودتر در انتخابات مجلس آینده عقب گردی بس آسیب زا را شاهد خواهیم بود.
روحانی این بار نه حق که وظیفه دارد، بدنه دولت را از مدیران ناهمسو و غیر باورمند به سیاست های اعلامی رئیس جمهوری بزداید و کسانی که به مثابه پاشنه آشیل دولت عمل می کنند و در استان های مختلف حضور آنان مورد اعتراض نخبگان و حامیان دولت است، از دولت و سیستم اجرایی پاکسازی شوند.
از طرف دیگر بکارگیری جوانانی که هشت سال در دولت احمدی نژاد مغضوب بودند و در 4 سال اول دولت روحانی نیز به هزار و یک دلیل که از حوصله این مقال خارج است، از گردونه مدیریتی بدور مانده و 12 سال طلایی برای باروری و تجربه اندوزی آنان در عرصه مدیریتی به ثمن بخس از کف رفت، یک ضرورت ویژه است
این بار باید از روحانی خواست که آن داس را برداشته و با همان اعتدال و عقلانیتی که همواره داشته به بدنه مدیریتی کشور زده و نا سازه ها را بزداید، که داس به خودی خود بد نیست بلکه نحوه بکارگیری آن مهم و ضروری است.
و البته که در این میان فضا سازی ها بسیار خواهد بود و حملات دوباره بی امان که این روزها نمونه های آن را شاهدیم اما فارغ از این نقدهای همیشه گزنده که دیگر روحانی بدان عادت کرده است، مردم نشان داده اند که به این تخریب ها وقعی نمی نهند و مهم حفظ سرمایه اجتماعی این مردمی است که همه چیز را می بینندو بی هیاهو در بزنگاه های حساس قضاوت می کمنند.