علیرضا قزوه در نشست جشنواره «طنین بیداری» گفت، طاهره صفارزاده در خواب دیده بود که ترجمهاش از قرآن مورد قبول خداوند واقع شده است.
خرداد نیوز/در این نشست همچنین برادر طاهره صفارزاده با بیان داستان زندگی این شاعر و مترجم، ابراز تمایل کرد، روزی پیکر طاهره صفارزاده از زیرزمین امامزاده صالح (ع) به سیرجان منتقل و در کنار مزار پدر و مادرش دفن شود.
به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، علیرضا قزوه، مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، در نشست خبری جشنواره طنین بیداری (یادمان پنجمین سالگرد درگذشت طاهر صفارزاده) که ۲۸ مهرماه در حوزه هنری برگزار شد، گفت: امسال این سعادت با ما یار شده که چندین برنامه ویژه برای شاعران پیشکسوت و شاعران انقلاب برگزار کنیم. برنامهای برای شهریار و همچنین برنامهای برای سهراب سپهری داشتیم که خانوادههای محترم آنها در آن حضور داشتند. امروز نیز برای تجلیل از خانم صفارزاده در خدمت خانواده ایشان هستیم و این تجلیلها ادامه دارد.
او افزود: من در دوره زندگی قیصر امینپور و سیدحسن حسینی برای آنها جایزه ادبی پیشبینی کردم و چندین دوره با امضای آن بزرگان به جوانان جایزه اهدا میشد. اگر خانم صفارزاده هم موافقت میکرد، ما آمادگی داشتیم که جایزهای به نام ایشان راهاندازی کنیم، اما ایشان بسیار فروتن بودند و همچنین بیپروا و نترس بودند و از حق نمیگذشتند. طاهره صفارزاده پرچمدار شعر مبارزه و اعتراض انقلاب بود.
قزوه ادامه داد: نخستین معلم سلمان هراتی، محمدرضا عبدالملکیان، علیمحمد مؤدب و بنده به عنوان شاعر، در شعر اعتراض مسلمانی، خانم صفارزاده بود. ایشان علاوه بر نوآوری در شعر، حق، اسلام و مسلمانی را مدنظر داشت. اگر در سالهای ۱۳۵۰ خانم صفارزاده میخواست سکولار باشد و به انقلاب توجه نداشته باشد، شاید او را خیلی بزرگتر میدیدید، چون در آن دوره میخواستند کسانی را مطرح کنند که دینگریز بودند، اما طاهره صفارزاده دینمدار بود. طاهره صفارزاده از نظر زبان شعری دستکم در سطح فروغ فرخزاد بود، اما از نظر اندیشه از او هم بالاتر بود.
این شاعر سپس اضافه کرد: در آن دوران به دنبال آن نبودند تا کسی را بزرگ کنم که به دنبال دین است. خانم صفارزاده از سوی دانشگاه الازهر به عنوان زن دانشمند مسلمان شناخته شد. او اعتقاد داشت باشد پایگاهی برای اندیشه و هنر انقلاب شکل بگیرد و در نخستین جرقههای شکلگیری حوزه هنری سهیم بود. ما میتوانیم او را معلم شعر انقلاب محسوب کنیم. تسلط ویژه خانم صفارزاده به عربی و انگلیسی او را شاخص کرده بود. شعرهایی که ایشان به زبان انگلیسی گفته بودند، شعرهای محکم و درستی بود.
او همچنین گفت: من خود نسبت به خانم صفارزاده ارادت ویژهای داشتم. او در شعر من بیشترین سهم را داشت. او همنام مادر من بود و من امروز متوجه شدم که نام فرزندش هم علیرضا بوده است. خانم صفارزاده همیشه با مهر مادری به ما توجه میکرد. در اولین دوره جشنواره شعر فجر من دبیر بودم و خانم صفارزاده به عنوان برگزیده شعر نیمایی و سپید برگزیده شد. او در آن زمان گفت، میخواهم جایزهام را به شما یا علیمحمد مؤدب بدهم، اما من پیشنهاد کردم جایزهاش را به سلمان هراتی بدهد. او هم جایزه را که قابل توجه هم بود، به خانواده مرحوم سلمان هراتی هدیه کرد.
قزوه اضافه کرد: خانم صفارزاده از استادانی بود که اگر به جایی دعوتش میکردیم، بدون ادعا میآمد و هیچ هدیهای هم نمیگرفت. بعد از ۱۱ سپتامبر شب شعری ضد آمریکا و ضد سلطه برگزار کردیم که ایشان هم در آن شب شعر حضور داشتند. من در آن جلسه شعر بلندی خواندم. او از من خواست آن را برایش بفرستم تا ترجمه کند، اما من که فکر میکردم نباید وقت ایشان را بگیرم، این کار را انجام ندادم تا اینکه چند روز بعد ایشان در تماسی دوباره به من گفت شعرت را بفرست. بعد شعر مرا ترجمه کرد و در سایت شاعران ضدجنگ منتشر و به عنوان شعر ماه شناخته شد. ایشان به شاگردانش توجه جدی داشت.
او همچنین ادامه داد: خانم صفارزاده در خواب دیده بودند که ترجمه قرآنشان مورد قبول واقع شده است. ایشان یک روز با خوشحالی میگفت در فضای آسمان جملهای نورانی دیدم که در آن قبولی ترجمه قرآنم نوشته شده بود. ایشان مانند یک بچه از شوق شاد بودند که کارشان مورد تأیید خدا قرار گرفته است.
مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری همچنین اظهار کرد: شش خانم به مرحله نهایی این جشنواره راه یافتهاند که همه در خط فکری خانم صفارزاده هستند و فعالیتهای علمی و ادبی دارند، یا شاعر و منتقدند. از بین این افراد یک نفر رأی نهایی را کسب کرده، اما نام او در روز جشنواره اعلام خواهد شد. امیدوارم این جایزه معتبر شود و نهادهای فرهنگی کشور در آن مشارکت کنند. سازمان فرهنگی – هنری شهرداری هم جایزهای برای این روز در نظر گرفته که در زمان برگزاری جشنواره به برگزیدگان اهدا میکند. فکر میکنم این جایزه در آینده معتبرترین جایزه بانوان شود.
او سپس در پاسخ به پرسشی درباره مبلغ جایزههای جشنواره، گفت: فکر میکنم سخن گفتن درباره جوایز چندان ضروری نیست. البته رقم این جوایز قابل توجه است، اما باید وضعیت کشور را هم در نظر گرفت. اگر میشد بیشتر از این هم جایزه میدادیم، اما همین حالا هم ۸۰ درصد هزینههای برنامه را از طریق مشارکت نهادهای دیگر تأمین میکنیم. فکر میکنم هر چقدر بحث مالی کمتر باشد، بهتر است.
برگزاری جشنواره طنین بیداری در روز اول آبان
در بخش دیگری از این نشست، رضا اسماعیلی، دبیر جشنواره طنین بیداری، گفت: در آستانه ششمین سالگرد درگذشت طاهره صفارزاده هستیم. سالهای گذشته با هزینه شخصی برادرشان برای یادبود ایشان مراسم برگزار میشد. ما دیدیم که کوتاهی کردن در برگزاری مراسم بزرگداشت شخصیتی که چهرهای جهانی دارد، ظلم است، به همین دلیل سال گذشته مراسم بزرگداشت ایشان در حوزه هنری برگزار شد. امسال هم این جشنواره با مشارکت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار میشود.
او افزود: در این دوره از جشنواره متجاوز از ۵۰۰ قطعه شعر از شاعران جوان و پیشکسوت و همچنین ۲۵ عنوان مقاله و پایاننامه به دبیرخانه جایزه ارسال شده است. با توجه به این استقبال گسترده در مراسم بزرگداشت طاهره صفارزاده که امسال روز چهارشنبه اول آبانماه از ساعت ۱۵ و ۳۰ دقیقه تا ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه در تالار سوره حوزه هنری برگزار میشود، از برگزیدگان این دوره تقدیر خواهیم کرد. در این دوره از سه شاعر برگزیده تقدیر خواهد شد. در حوزه مقاله نیز از دو مقاله و در حوزه پایاننامه از دو پایاننامه تقدیر خواهد شد. امیدواریم این جشنواره در سالهای آینده به صورت گستردهتر برگزار شود.
اسماعیلی همچنین عنوان کرد: بخش دیگر جشنواره امسال به تقدیر از یکی از بانوانی اختصاص دارد که با شخصیت طاهره صفارزاده قرابت بیشتری دارد. در این زمینه اسامی بیش از ۱۹۰ بانوی شاعر و پژوهشگر بررسی شد. در مرحله بعدی هیأت داوران به اسامی ۱۲ نفر رسیدند و در نهایت نیز شش نام در اختیار ما قرار داده شد که در روز برگزاری جشنواره به یکی از آنها جایزه ادبی خانم صفارزاده اهدا خواهد شد. این اسامی عبارتاند از: خانمها مرضیه محمدزاده، چیستا یثربی، پروین سلاجقه، مژگان عباسلو، مریم سقلاطونی و وحیده افضلی.
او ادامه داد: داوران بخش شعر علیمحمد مؤدب، مصطفی علیپور و علی داوودی هستند. مسؤولیت داوری مقالات و پایاننامهها نیز بر عهده دوستانی در دفتر شعر حوزه هنری است.
زندگی دشوار طاهره صفارزاده
در این نشست همچنین جلال صفارزاده، برادر زندهیاد طاهر صفارزاده، گفت: داستان زندگی طاهره را بارها شنیدهاید. ما چهار خواهر و برادر زندگی سختی داشتیم. پدرم یک ماه قبل از تولد من که آخرین فرزند خانواده بودم، از دنیا رفت. مادرم هم در آن زمان عهد کرد که تا چهلم پدرم زنده نباشد. سه روز بعد از تولد من، او هم از دنیا رفت و سرپرستی من را عمویم برعهده گرفت.
او ادامه داد: سرپرستی خواهر و برادرهای دیگرم را داییام بر عهده گرفت. طاهره سه – چهارساله بود که پدر و مادرمان از دنیا رفتند. او همیشه با لحنی تند میگفت، اگر مادر ما عهد نکرده بود که تا چهلم پدر زنده نماند، ما به این روز نمیافتادیم و سر سفره دیگران بزرگ نمیشدیم.
جلال صفارزاده همچنین عنوان کرد: طاهره از همان اوایل چندان به مردها اعتنا نمیکرد. زمانی که در جهرم بودیم، خواستگاری برایش آمده بود که مشروب میخورد. طاهره گفت، او که با یک استکان غیرمشروع نمیتواند خود را نگه دارد، چطور میخواهد مرا نگه دارد.
او افزود: زمانی هم که آقای دکتر وصال از او خواستگاری کرد، میگفت، میخواهد ثروتش را به رخ ما بکشد. در نهایت طاهره با یکی از همشهریانمان ازدواج کرد و بچهدار شد، اما بعد از مدتی فهمیدیم او که پزشک هم بود، خودش معتاد است. طاهره از آن مرد جدا شد و زمانی که از طریق شرکت نفت برای گذراندن دوره روزنامهنگاری در انگلستان به او بورسیه دادند، بچهاش را به خواهرم سپرد. آن بچه در پنجسالگی به دلیل اشتباه پزشکی در تزریق آمپول خفه شد. از آن موقع طاهره دیگر زندگی نداشت.
برادر طاهره صفارزاده سپس گفت: در آن دوره روزنامهنگاری، از نویسندگان امتحان گرفتند. طاهره در آن امتحان پذیرفته شد و او را با بورس تحصیلی به آمریکا فرستادند. او در آنجا مدرک معادل دکترا گرفت و کتاب شعری نوشت و چاپ کرد. من هم سال گذشته آن را عینا بدون ترجمه در دیوانش درج کردم.
او ادامه داد: بعد از اینکه طاهره به ایران آمد و سفرهایی به چین و هند داشت، از حدود سال ۵۰ تغییر مسیر داد و بر مذهب متمرکز شد. او آپارتمان کوچکی در میدان کاخ سابق اجاره کرده بود و زندگی سختی داشت. بعد از انقلاب هم که آن خانه مصادره شد، طاهره همچنان کرایهاش را به صاحبخانه میداد، میگفت، من اینجا نماز میخوانم.
صفارزاده اضافه کرد: بعدها دوباره دکتر وصال که تا آن زمان مجرد مانده بود، از طاهره خواستگاری کرد و در سال ۶۱ بالأخره طاهره به آقای دکتر بله گفت. او هم از مفاخر ادبی ایران است. بعد از ازدواج، طاهره مدتی به باغ ۱۰هزار متری دکتر وصال در قصردشت شیراز رفت، اما بعد از مدتی در اکباتان ساکن شد. با وجود تمکن مالی دکتر وصال، در زندگی طاهره هیچ تغییری ایجاد نشد. بعد از مرگ دکتر وصال نیز از ثروتش چیزی به طاهره نرسید، مگر ۱۰۹ میلیون تومانی که خرج فونداسیون کتابخانهای در سیرجان شد. کلید خانه طاهره هم نزد من است و من حتا به لباسهایش دست نزدم.
احتمال انتقال پیکر طاهره صفارزاده به زادگاهش
برادر طاهره صفارزاده در ادامه درباره خاکسپاری طاهره صفارزاده گفت: طاهره علاقه زیادی به امامزاده صالح (ع) داشت. وقتی ما میخواستیم او در آنجا دفن شود، گفتند باید ۸۰ میلیون تومان به ما بدهید، ما گفتیم شما باید ۸۰ میلیون به ما بدهید تا کسی را که زندگیاش را وقف قرآن کرده است، در اینجا دفن کنیم. پس از آن آقای مسجدجامعی زمینه دفن پیکر طاهره را در ابن بابویه فراهم کردند، اما در نهایت سخنگوی دولت گفتند، شما میتوانید ایشان را بدون پرداخت پول در صحن امامزاده صالح (ع) دفن کنید و این کار انجام شد، اما سال گذشته دوباره از من خواستند که پول محل دفن خواهرم را بپردازم، ولی قبول نکردم.
جلال صفارزاده اظهار کرد: به نظرم باید ایشان در زادگاهشان دفن میشدند. زیرزمین امامزاده صالح (ع) محل دفن ثروتمندان است. طاهره میگفت، من در عمرم به طلافروشی نرفتهام. من همیشه به او میگفتم، این چه لباسهایی است که تو میپوشی. او در تمام عمرش نه مجیز کسی را گفت و نه از کسی جایزه گرفت. اگر امکاناتی فراهم شود تا کتابخانهاش در سیرجان دایر شود، من تمایل دارم تا زنده هستم، پیکر ایشان را به آنجا منتقل کنم.
او در پاسخ به این پرسش که آیا خود طاهره صفارزاده درباره محل دفنش وصیتی داشته یا نه، گفت: نه، طاهره اصلا به فکر مردن نبود.
درخواست برادر طاهره صفارزاده از علیرضا قزوه
همچنین در بخشی از این نشست، علیرضا قزوه در پاسخ به درخواست جلال صفارزاده مبنی بر اینکه از بزرگان دیگر از جمله احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث هم نام برده و تقدیر شود، گفت: من درباره مرحوم احمد شاملو هم صحبت کردهام و صحبتهایم در خبرگزاریها هست. همچنین درباره اخوان ثالث تلاش کردیم که در کنار فردوسی دفن شود. در جلسه دیدار با رهبری نیز بحث فروغ را مطرح کردیم و عاقببهخیر شدن فروغ از نظر رهبر انقلاب در آن جلسه مطرح شد که نکته خوبی بود، اما اینجا پایگاه شعر انقلاب است و طبیعتا توجه ما به قیصر امینپور، سلمان هراتی و طاهره صفارزاده از توجهمان به فریدون مشیری که شعری درباره انقلاب ندارد، بیشتر است.
او همچنین عنوان کرد: خانم صفارزاده در آخرین دیداری که من با ایشان داشتم، از وکیلش مینالید که برایش کاری نکرده است. همچنین به من میگفت، خوش به حالت که در هند هستی.
منبع: ایسنا