به گزارش خرداد،دوازدهمین دور از انتخابات ریاست جمهوری بهترین آزمون برای اصولگرایان بود تا همگرایی و وحدتی را که از آن نام میبرند را به منصه ظهور برسانند. در ابتدا به نظر میرسید که اصولگرایان با تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب در این مسیر در حال برداشتن گامهای مثبتی هستند، اما باگذشت زمان در همان دوران تبلیغات انتخاباتی نشان داده شد هیچچیز آنگونه که مطرح میکردند، نیست.
گرچه اصولگرایان متحد با جمنا با یک کاندیدا برای ریاست جمهوری به میدان آمدند، اما در روزی که بنا بود دیگر کاندیداها اعلام انصراف کنند مصطفی میرسلیم نامزد حزب موتلفه برای انتخابات ریاست جمهوری آن را نپذیرفت و تا انتها باقی ماند، محمدباقر قالیباف هم که به این مسئله تن داد بر اساس گفتههای اطرافیانش آن را بابی میلی قبول کرد و پس از پایان انتخابات صحبت از نیاز به نو اصولگرایی را به میان کشید.
محمدرضا باهنر، دبیر کل جامعه مهندسین نیز در گفتوگویی از شقهشقه شدن اصولگراها سخن به میان آورد و غلامرضا مصباحی مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز هم در گفتوگویی ضمن مورد تائید قرار دادن این نظر تأکید کرده که در جریان اصولگرایی لیدری معنایی ندارد.
محمدرضا میر تاجالدینی، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و معاون پارلمانی دولت احمدینژاد در گفتوگو با رویداد۲۴ در رابطه با شقهشقه شدن اصولگراها گفت: با این نظر موافق نیستم. همانطور که در جریان اصلاحات تشکلات سیاسی متعدد وجود دارند که در زمان لازم دورهم جمع میشوند جریان اصولگرا و نیروهای انقلاب هم یک جبهه گسترده است که از طیفها، مجموعههای مختلف و تشکلهای متعددی تشکیلشده که با یکدیگر همسوودارای مشترکات بالای 90 درصد هستند که در مقاطع موردنیاز از آن استفاده خواهد شد، کما اینکه در انتخابات ریاست جمهوری همه از آقای رئیسی حمایت کردند.
وی در این خصوص که به کدام دلیل اصولگراهای حامی رئیسی در انتخابات موفق به کسب نتیجه دلخواه نشدند، توضیح داد: هر حزب سیاسی در تمام انتخابات پیروز میدان نخواهد بود. البته اصولگرایان حامی آقای رئیسی یک موفقیت نسبی به دست آورد و کسب 16 میلیون رأی شکست بهحساب نمیآید، گرچه پیروز انتخابات هم نبودند ولی این تعداد آرا یک موفقیت قابلتوجهی محسوب میشود که سکو پیروزی در دور بعدی خواهد شد؛ بنابراین جریان اصولگرا یک جریان همگرا و هم سو است و مجموعههای مختلفی ازیکطرف اصولگرایان سنتی مانند موتلفه و از سوی دیگر جمعیت ایثارگران را دربرمی گیرد که تمام اینها مشترکات قابلتوجهی دارند. جمنا هم بهعنوان مجموعهای که عامل وحدت در انتخابات شد در افزودن همگرایی و ایجاد وحدت برنامهریزی در میان نیروهای اصولگرا تلاش میکند و انشا الله شاهد موفقیتهایی در آینده خواهیم بود.
این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی دراینباره که چهرههای شاخص اصولگرایی درباره همگرا و همسو بودن این طیف سیاسی همنظر با او نیستند، تأکید کرد: این نظر شخصی است، البته مسئله فوق در مصادیق مشخص میشود و زمانی که انتخاباتی پیش آید اخذ تصمیم واحد یا عدم آن نشاندهنده این بحث است. فقط چند ماه از انتخابات ریاست جمهوری گذشته و نمونه عینی مشخص این است که در دوازدهمین دور انتخابات اصولگراها بهاتفاق نظر دست یافتند.
معاون پارلمانی دولت احمدینژاد دراینباره که تمام اصولگراها به جمنا نپیوستند، اظهار داشت: اصولگراها به حمایت از آقای رئیسی پرداختند و از موتلفه تا غیره به جمنا پیوستند.
میر تاجالدینی در این خصوص که موتلفه بانام حزب حضور پیدا نکرد و فردی وارد جمنا شد، اضافه کرد: درست است که آقای حبیبی به نام خود ورود پیدا کرد ولی درهرصورت دبیر کل جمعیت موتلفه بود. در حال حاضر با توجه به موضوعات سیاسی موجود در کشورمصداقی برای اختلاف وجود ندارد. احزاب برای خود تشخص حزبی دارند و ازاینجهت در یک دوره فطرت سیاسی تا انتخابات که دوره فراغت و بازسازی تشکلها است فعالیت سیاسی و حزبی خود را انجام میدهند به هنگام تصمیمگیری در مورد انتخابات یا یک موضوع حاد در جامعه تصمیم مشترکی میگیرند.
وی در رابطه با دلیل گلهمندی جامعه روحانیت مبارز یادآور شد: حرفهای یک عضو از جامعه را نباید بهحساب کل آن گذاشت. نقش لیدری و رهبری جریان اصولگرا بر عهده جامعه روحانیت مبارز است و با تمام احزاب این طیف سیاسی هم ارتباط دارد، آقای مصباحی مقدم در این رابطه نظر شخصی خود را مطرح کرده است.
این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در خصوص متزلزل بودن نقش لیدری در بین اصولگرایان و گله آیتالله مهدوی کنی از این مسئله تصریح کرد: ملاک اتفاقات جدید است و در ریاست جمهوری اردیبهشتماه نظر جامعه روحانیت مبارز با آقای رئیسی بود و طیفهای اصولگرا هم بدون استثنا از او حمایت کردند.
معاون پارلمانی دولت احمدینژاد در رابطه با عدمحمایت اصولگرایان مانند لاریجانی و همفکران او از رئیسی افزود: آقای لاریجانی در این انتخابات تحت عنوان یک جریان اصولگرا بهصورت علنی ورود پیدا نکرد و در تصمیمگیریها مشارکت نداشت زیرا معتقد بود کاندیدایی در برابر نامزدی که در دوره دوم دولت خود به سر میبرد معرفی شود سبک و سیاق او بهحساب نمیآمد و پیشبینی میکرد که آقای روحانی در این دوره آرا لازم را به دست میآورد و ازآنجاکه خودش رئیس یک قوه بود نمیخواست که در تقابل با رئیس دولت باشد.
میر تاجالدینی درباره احتمال حمایت لاریجانی برای دور بعدی ریاست جمهوری ازجمنا خاطرنشان کرد: برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری زود است زیرا پیش از آن بحث مجلس مطرح است و در آنجا باید همگرایی را ارزیابی کرد. طبعاً یک گامی را جریان اصولگرا در انتخابات مجلس برمیدارد که موفقیتآمیز بودن آن را پیشبینی میکنم زیرا پس از 8 سال رویه جامعه از یک جریان به جریان دیگر گرایش پیدا میکند و بعد از مجلس قطعاً برای ریاست جمهوری هم گامهای محکمتری برداشته خواهد شد.
وی در رابطه با سر لیستی لاریجانی برای انتخابات آتی مجلس گفت: این موضوعات به بحث گذاشته نشده است.
نماینده سابق مجلس شورای اسلامی درباره اهمیت نقد برای احزاب تصریح کرد: نقدها را قبول دارم و تمام گروهها باید بهصورت درونی از خود بهنقد بپردازند تا ببینند تا چه اندازه همسو با مردم بودهاند و ایرادها را اصلاح کنند. هر گروهی که خود را مطلق بداند پویایی سیاسی خود را از دست میدهد و منزوی میشود.
معاون پارلمانی دولت احمدینژاد در خصوص آسیبهای مهم جریان اصولگرایی افزود: ایرادات را رسانهای نمیکنیم و در داخل مطرح میشود. مخالفان دائم اصولگراها را موردنقد قرار میدهند ما هم آنها را علنی بیان کنیم رسانهها آنها را برجسته میسازند که این کار را انجام نمیدهیم زیرا داستان همین سوژه پردازی از صحبتهای آقای باهنر، مصباحی مقدم و... رخ خواهد داد.