پدر اهورا به همراه وکیلش راس ساعت ۱۰:۰۵دقیقه وارد دادگاه می شود ، گرد سپیدی بر موهای کناری سرش نشسته و در جوانی پیر شده است . بعد از چند دقیقه متهم را با دستبند های گره خورده به دست و پایش کشان کشان می آورند اما خبری از مادر اهورا نیست و تنها وکیل او در کنار پدربزرگ کودک در اولین جلسه دادگاه حاضر شده اند.
* تا خودم طناب دار را گردن متهم نیندازم آرام نمی شوم
پس
از قرائت متن کیفر خواست توسط نماینده دادستان ، پدر اهورا که اندوه از
دست دادن فرزند را به خوبی می شد در چهره او دید از دادگاه تقاضای قصاص می
کند و می گوید :«تا خودم طناب دار را گردنش نیندازم آرام نمی شوم و چیزی جز
این نمی خواهم»
او ادامه می دهد : با رئیس ساختمان برای پیگیری وضعیت
اهورا در ارتباط بودم . ایشان حدود ساعت ۳:۳۰ با من تماس گرفتند و گفتند
کجایی ؟ اهورا حالت خوبی ندارد . من خارج از انزلی بودم و خودم را به
بیمارستان رساندم که پزشکان گفتند چنین اتفاقی برای اهورا افتاده است.
وی
ادامه می دهد : من تعجبم از مادر اوست که می گوید هیچ شکایتی ندارم .
همسایه ها به من گفتند که صدای جیغ بچه را شنیدند و هنگامی که در آپارتمان
را شکستند با بدن عریان اهورا مواجه شدند که از دهان و مقعد خونریزی داشته و
ادرار بر کف زمین ریخته و با دست جمع شده بود. یکی از همسایه ها اظهار
کرده که به او تنفس داده است و اهورا نفس می کشید ، سپس خانوم های همسایه
بچه را شستند و او را به بیمارستان انتقال دادند .
وی می گوید : پزشکان بیمارستان گفتند که کودک ریه ندارد و از ناحیه قفسه سینه آسیب دیده است .
* عدم حضور مادر اهورا در نخستین جلسه بررسی پرونده قتل اهورا
مادر
اهورا در دادگاه حضور ندارد و این موضوع حتی موجب تعجب رییس دادگاه می شود
، پس از چند دقیقه وکیل مادر اهورا فرا خوانده می شود و او نیز از دادگاه
به نمایندگی از سوی موکلش ، قصاص متهم را درخواست می کند.
* دفاعیات متهم به قتل اهورا
پس
از لحظاتی (م. ق) متهم به قتل عمدی و کودک آزاری اهورا و همچنین مرتکب شرب
خمر به دفاع از خود می پردازد او اظهار می کندکه اعترافات پیشین او تحت
شکنجه از او گرفته شده است .
ناپدری اهورا ادامه می دهد : چگونه ممکن
است طی مدت دو هفته هم دست اهورا را بسوزانم و هم به او تجاوز کنم ؟ یعنی
از انسانیت هیچی نفهمیده ام ؟ به غیر از من کسی دیگری در آن خانه نبوده ؟
چرا مادر او متوجه این رفتارها نشده است ؟
او در پاسخ به قاضی دادگاه می گوید که کودک آزاری را قبول ندارد و خود صاحب دختر کوچکی است اما شرب خمر را قبول دارد .
همسر موقت مادر اهورا درباره چگونگی حادثه
ادامه می دهد : جای رد سُر خوردن پای اهورا در دستشویی است اما به من
گفتند ساختگی است . قفل مرکزی در آپارتمان نیز خراب بود و من خودم در را
برای همسایه ها باز کردم و بدن اهورا خونی نبود و خودم بچه را ابتدا به
بیمارستان رازی و بعد پورسینا بردم .
وی ادامه می دهد: آن خانم به من
گفت فرار کن ، میلاد و بابا تو را می کشند. به من در آگاهی گفتند باید قتل
را به گردن بگیرم چون خبر آن رسانه ای شده است .
در حالی که ترس و
اضطراب چهره متهم را در برگرفته در ادامه پرسش های قاضی بیان می کند : ۸
شبانه روز من را کتک زدند ، سه روز اول هیچ به من آب ندادند و حتی اجازه
ندادند اعتراف را خودم بنویسم و فقط اثر انگشت و امضا از من گرفتند . کف
پایم را با لوله میزدند و سپس پای من رادر یک لگن آب سرد می گذاشتند و بعد
از آن به من می گفتند راه برو . حتی در صحنه بازسازی در اتاق بغلی من را
زدند.
متهم ادامه می دهد : حتی شاهد دارم که آن خانم به من گفت فرار کن .
نمی خواهم گناه کسی را بشویم اما خانم خودش هر روز جلوی نمایشگاه به دنبال
من می آمد .
در ادامه جلسه نماینده دادستان اظهارات متهم را کذب می
خواند و دست خط متهم را به رییس دادگاه نشان می دهد که متهم در این مورد
اذعان می دارد که با ترس و تحت فشار اعترافات اولیه را نوشته است .
در ادامه نماینده دادستان، صورت جلسه دیگری را با دست خط متهم ارائه می دهد .
م.ق در ادامه دفاعیات خود درباره بازجویی روز اول می گوید : خالکوبی های بدن من را دیدند و به من گفتند تو شیطان پرست هستی .
*پخش فیلم بازسازی صحنه قتل وکودک آزاری
پس
از لحظاتی فیلم بازسازی صحنه قتل پخش می شود ، یکی از اعضای خانواده متهم
که در جلسه حضور دارد مدام زیر لب می گوید خدا جای حق نشسته است و دعا می
خواند . او هنوز این حادثه هولناک را باور نکرده است . فیلم پخش می شود و
قاضی رو به متهم اعلام می کند نشانه هایی از فشار برای اقرار گیری از شما
در فیلم دیده نمی شود . متهم دفاع می کند و می گوید شاید خود باز پرس می
خواهد با دستگیری من ترفیع درجه بگیرد . قاضی می گوید هیچ بازپرسی برای
دستگیری شما ترفیع درجه نخواهد گرفت . ادامه فیلم پخش می شود . خانواده
متهم همچنان معترض هستند و معتقدند در صحنه بازسازی ، متهم مضطرب بوده و
حرف هایی که به او می زدند را فقط تکرار می کند .
* ادامه دفاعیات متهم
م.ق
در ادامه دفاعیات خود می گوید که ضربه آرامی به اهورا زده و او تعادلش را
از دست داده است و از پشت سر به دیوار خورده که همین موضوع منجر به خونریزی
مغزی و مرگ او شده است .
ناپدری اهورا به رابطه خوب بین خود و اهورا و دخترش اشاره می کند و می گوید من با این وزنم چگونه می توانم به کودک تجاوز کنم ؟ کودک آسیب خواهد دید .
پس از اظهارات وکیل متهم ، تصاویری از
آثار ضرب و جرح بر بدن اهورا پخش می شود ، پدر اهورا رویش را برمی گرداند و
طاقت دیدن کبودی های بر روی بدن اهورا را ندارد . با این حال خطاب به متهم
می گوید: «همین بلا رو سرت میارم»
م.ق در ادامه دفاعیات خود ، کبودی
های بدن اهورا را ناشی از شیطنت های کودکانه او می داند و می گوید : 《یعنی
در دو هفته من کودک را اینقدر کتک زدم ؟
که پدر اهورا خطاب به او می گوید : « تو دو هفته در آن خانه نبودی»
م.ق همچنین در باره شرب خمر به قاضی دادگاه توضیح می دهد که به همراه خانم و چند نفر دیگر به مصرف مشروبات الکی می پرداختند .
در
ادامه نماینده دادستان با کسب اجازه از دادگاه ، گفته های متهم را متفاوت
با آنچه پزشکی قانونی اظهار داشته عنوان می کند و می گوید که طبق گفته
پزشکی قانونی ، ضربات شدید منجر به خونریزی و درنهایت قتل او شده است .
در پایان متهم در خواست تحقیق بیشتر درباره رابطه او و اهورا از همسایه ها را می کند .
سپس
قاضی دادگاه ،ختم دادرسی و ادامه جلسه به صورت غیرعلنی برای بررسی پرونده
را صادر کرد. دوباره دستبند ها به دست ها و پای متهم گره می خورند.