counter create hit دردسرها را به جان می‌خریم
۱۵ آبان ۱۳۹۲ - ۲۱:۱۰
کد خبر: ۲۵۶۳۸

دردسرها را به جان می‌خریم

گروه «هفت نگاهی»ها با حضور لیلی گلستان،فریال سلحشور،لیلی ثمری،مژگان والی‌پور،الهه جواهری و آریا اقبال شکل گرفته همچون سال‌های گذشته ششمین نمایشگاه «فروش بزرگ سال» را از سوم تا سیزدهم آبان در فرهنگسرای نیاوران برگزار کردند.روزنامه ی شرق در شماره ی امروز خود به گفتگو با این گروه پرداخته.

«هفت نگاهی»ها که خود را عاشق ایران می‌دانند، می‌گویند به خاطر همین احساس، دردسرهای یک حرکت فرهنگی را به جان خریده‌اند. آنها همچون سال‌های گذشته ششمین نمایشگاه «فروش بزرگ سال» را از سوم تا سیزدهم آبان در فرهنگسرای نیاوران برگزار کردند. این گروه با حضور لیلی گلستان مدیر گالری گلستان، فریال سلحشور مدیر گالری دی، لیلی ثمری مدیر گالری هفت ثمر، مژگان والی‌پور مدیر گالری والی، الهه جواهری مدیر گالری الهه و آریا اقبال مدیر گالری آریا شکل گرفته، ضمن اینکه والی‌پور، اقبال و آریا به صورت مشترک مدیریت گالری ماه مهررا بر عهده دارند. هدف آنها که از سال 85 فعالیت خود را با پیشنهاد سیدمحسن هاشمی، مدیر سابق موزه امام‌علی‌(ع) آغاز کردند، رونق بخشی به اقتصاد هنر و واردشدن آثار هنری به خانه‌های مردم است. با اینکه در دوره اول توانستند با استقبال مواجه شوند اما مسیرشان خیلی هم هموار نبود و در این سال‌ها با مشکلاتی روبه‌رو شدند همچنانکه وقتی خود را برای برگزاری سومین دوره آماده می‌کردند به دلیل موانعی که برایشان ایجاد شد موفق به برگزاری نمایشگاه در آن سال نشدند و به همین دلیل تقویمی که دوست داشتند زمان نمایشگاهشان در آن ثابت بماند، به هم ریخت. در برخی از دوره‌ها هم به جای فرهنگسرای نیاوران مجبور شدند نمایشگاه را در گالری پردیس سینمایی ملت برپا کنند. با این‌حال به‌رغم نبود حمایت دولت در سال‌های گذشته حضور علی مرادخانی، معاون هنری وزارت ارشاد در مراسم افتتاح هفت نگاه امسال، نور امیدی برای حمایت از بخش خصوصی در این زمینه به وجود آورد. ما نیز در یک روز پاییزی که با باران همراه شد، پذیرای این گروه شدیم؛ هرچند مژگان والی‌پور به دلیل سفر نتوانست در این میزگرد شرکت کند. در این نشست درباره جزییات این دوره و برنامه‌های آینده‌شان به گفت‌وگو نشستیم.

‌در نشست مطبوعاتی پیش‌بینی کرده بودید امسال استقبال خوبی از نمایشگاه صورت می‌گیرد. آیا به نتایجی که در نظر داشتید، رسیدید؟
الهه جواهری: پیش‌بینی ما این بود که امسال فروش بهتری خواهیم داشت که واقعا بهتر بود. منتها ما پایان نمایشگاه یک آسیب‌شناسی انجام می‌دهیم تا نقایصی را که در این دوره بوده یا دوره‌های قبل وجود داشته، رفع شود. به هرحال نمایشگاه خوبی داشتیم و در مجموع راضی بودیم.
 گلستان: اتفاقی که این دفعه افتاد، توجه به جوانان بود. از طرف دیگر، مجموعه‌دارانی که گاهی اوقات بعضی از آنها را اصلا نمی‌شناختیم، خرید کردند؛ مثلا یک نفر آمد هفت‌میلیون‌تومان اثر هنری خرید کرد یا فرد دیگری 12‌میلیون‌تومان. این برای ما جذابیت زیادی داشت برای اینکه مجموعه‌داران جدیدی را به ما شناساند که می‌توانیم از این به بعد آنها را تحت حمایت خود قرار دهیم و این آشنایی را برای دفعات بعد نگه داریم. پنج، شش‌نفر بودند که کارهای زیادی خریدند و شناختی از آنها نداشتیم اما از نظر من حضورشان بسیار مهم بود. نکته بعدی اینکه قیمت‌های امسال ما بسیار مورد اقبال مخاطبان قرار گرفت چون خیلی‌ها به ما گفتند قیمت‌های امسال خیلی خوب است. همیشه می‌خواستیم قیمت‌های منصفانه‌ای داشته باشیم. می‌خواستیم قیمت‌ها مثل حراج‌های خارج از ایران نباشد و قیمت تهران باشد که اینطور شد.
سلحشور: برایم جالب بود که کسانی چند اثر خریدند. بعضی از آنها از حرفه‌های دیگری به سوی خرید آثار هنری روی آورده‌ بودند، مثلا یکی از آنها فرش فروشی بود که خرید اثر را شروع کرده بود. خودش می‌گفت که به سمت کارهای هنری جذب شده است. وقتی پرسیدم از چه زمانی به این کار علاقه‌مند شده، گفت که از دو، سه سال اخیر. پس مشخص است فروش‌ها، حراج‌ها و همین هفت نگاه روی حرفه‌های مختلف تاثیر گذاشته است. حتی کسانی که مجموعه‌دار عتیقه هستند به این حوزه روی آورده‌اند. بنابراین فکر می‌کنم دوره خیلی خوبی برای اقتصاد هنر است و آدم‌ها در کنار شغل اصلی‌شان به این کار می‌پردازند. همچنین اضافه شدن خریداران جدید خیلی خوب بود. ورود جوانانی که به توصیه ما گوش کردند و قیمت آثارشان را پایین آوردند، در فروش‌های این دوره خیلی اهمیت داشت. زمان نمایشگاه ما کم بود، اگر زمان بیشتری داشتیم استقبال بیشتری هم صورت می‌گرفت. نمایشگاه امسال خیلی خوب بود، راضی بودم و بازدیدکنندگان هم رضایت داشتند.
آریا اقبال: یکی از جمله‌هایی که در این مدت از زبان یکی از خریداران شنیدم این بود که می‌گفت می‌خواهد اثر هنری بخرد تا سرمایه‌ای برای فرزندش شود.
گلستان: مردم فهمیده‌اند که این کار، یک نوع پس‌انداز است و می‌توانند روی فروش این آثار با قیمت بیشتر حساب کنند.
ثمری: وقتی مردم این همه اثر را با این‌همه تنوع می‌بینند، خودش نوعی آموزش هنری هم است. آثار به نمایش
گذاشته شده در هفت نگاه، سلایق مختلف را پوشش می‌داد. برخی از مجموعه‌داران اطلاعات زیادی از هنر ندارند و یک اثر را فقط به‌عنوان اینکه متعلق به یک هنرمند خوب و بزرگ است، آن را می‌خرند ولی در هفت نگاه مردم آثار را از روی سلیقه خودشان انتخاب می‌کردند. نکته بعدی این است که برخی نقاشان به ما گفتند که قیمت‌ها پایین است و متوجه شده‌اند که بهتر است کارهایشان با قیمت منطقی فروخته شود چون اینطوری تعداد بیشتری فروش می‌رود.
سلحشور: تعدادی از هنرمندانی که با آنها سروکار دارم، به من گفتند که چرا قیمت‌ها را پایین آورده‌اید، من هم گفتم وقتی عنوان شود که از شما چهار اثر خریداری شده است اعتبار و ارزش بیشتری برای شما خواهد داشت تا اینکه بگوییم یک اثر از شما با قیمت بالایی فروش رفته است.
‌واقعا قیمت‌ها پایین‌تر بود؟
سلحشور: بله. در مقایسه با گالری‌ها، قیمت‌ها خیلی پایین‌تر بود. همه هنرمندان لطف و حرف ما را قبول کردند.
جواهری: ما با هنرمندان صحبت کردیم و به آنها گفتیم نمایشگاه هفت نگاه برای فروش آثار هنری است و قاعدتا از نمایشگاه‌هایی که در گالری‌ها برگزار می‌کنید باید قیمت پایین‌تری داشته باشد.
‌یعنی استاندارد این است که قیمت آثار چنین نمایشگاه‌هایی پایین‌تر باشد؟
اقبال: ما سعی کردیم قیمت پایین‌تری در نظر بگیریم.
‌الان شاهد قیمت‌های عجیب و غریبی در گالری‌ها هستیم. گاهی قیمت آثار جوانان از آثار استادانشان بالاتر است. چه کار باید کرد که قیمت‌ها سر و سامان بگیرد؟
سلحشور: اگر یک اتحادیه باشد که گالری‌ها دور هم جمع شوند و حرف‌هایشان را بزنند، شاید به نتایج بهتری برسند اما باید با هنرمند هم صحبت کرد و گالری‌دار، هنرمند را راضی کند که قیمت‌های مناسبی بگذارد. در 98‌درصد موارد وقتی با هنرمند صحبت کنید که قیمت متعادل‌تری برای اثرش انتخاب کند، او هم قبول می‌کند در غیر این صورت من هم قبول نمی‌کنم که نمایشگاه را با چنین قیمت‌های بالایی برگزار کنم چون برای گالری هم درست نیست.
اقبال: یک گالری‌دار حتما باید اصول و معیارهایی داشته باشد. باید هنر، اقتصاد، مدیریت، بازار داخلی و جهانی را بشناسد. متاسفانه ما در کشورمان رشته‌ای به نام گالری‌داری، اقتصاد هنر و بازاریابی هنر نداریم. پس خود گالری‌دار است که باید به یادگیری و مطالعه و بررسی این موضوعات بپردازد و حتی از هوش خود برای مقایسه ایران با دیگر نقاط دنیا بهره ببرد. وقتی این اتفاق نمی‌افتد، تصمیم‌گیری‌ها غلط می‌شود و همه اینها دست به دست هم می‌دهد تا یک بازار نا بسامان شکل بگیرد.
سلحشور: در این میان باید به این نکته هم توجه کرد که مجوز گالری‌ها به کسانی داده می‌شود که مدرک هنری داشته باشند. دو، سه بار افرادی وارد گالری شدند که خیلی جوان بودند و از من راهنمایی می‌خواستند که چگونه گالری را اداره کنند. در مورد قیمت‌ها نیز قیمت بالا به نفع گالری است اما همیشه گالری‌دار باید منافع آینده هنرمند را در نظر بگیرد تا هنرمند بتواند اثرش را بفروشد و شناخته شود. برای هنرمند خیلی دردناک است کارش را در انبار نگه دارد. در این زمینه باید صحبت‌های زیادی با هنرمندان جوان شود.
جواهری: وقتی قیمت کارشناسی نشود، کار فروش نمی‌رود و خیلی بد است که هنرمند بعدا به این آگاهی می‌رسد که قیمت اثرش را پایین می‌آورد. اگر کم‌کم قیمت بالا برود خیلی بهتر است تا وقتی قیمت بالا باشد و بعد قیمت را پایین بیاورند یا تخفیف زیادی بدهند.
گلستان: گالری هم اینجا بدنام می‌شود. البته با مدیریت‌های جدید وزارت ارشاد امیدواریم در دادن مجوز گالری جدی‌تر عمل شود برای اینکه هرکسی که به وزارت ارشاد می‌رفت، به دلیل مکانی که در اختیار داشت مجوز می‌گرفت نه به دلیل شعور و آگاهی در این رشته. به همین دلیل کسانی وارد گالری‌داری شده‌اند که درک درستی از هنر، نقاشی و سبک‌های مختلف ندارند؛ مثلا با مراجعانی برخورد داشته‌ام که می‌گفتند وقتی به یک گالری مراجعه کرده‌اند، مدیر گالری تفاوت سبک‌ها را نمی‌دانسته است. همه این مسایل در نهایت به ما ضرر می‌زند چون باید مرتب بگوییم که ما اینطور نیستیم و مدام خودمان را ثابت کنیم. درحالی که وقتی دارید کارتان را درست انجام می‌دهید نباید مرتب خودتان را ثابت کنید. به دلیل اشکالات بقیه، ما باید مرتب بگوییم که افراد منضبطی هستیم، پولتان را سر موقع می‌دهیم اما لزومی ندارد که این همه انرژی مصرف کنیم که خودمان را ثابت کنیم.
‌ در هفت سال گذشته برای برگزاری نمایشگاه «هفت نگاه» با چالش‌هایی روبه‌رو بوده‌اید و انرژی زیادی به کار برده‌اید تا کارتان را راه بیندازید. با این حال مدیران فرهنگی در سال‌های گذشته موانعی ایجاد کردند که همین مسایل باعث شد توان گروه گرفته شود. کمی هم در مورد مسایلی که نتوانستید در این هفت سال به آنها بپردازید، بگویید...
گلستان: سعی کردیم هر کاری را که دلمان می‌خواهد، انجام دهیم و تا آنجاکه بلدیم، کار کنیم. البته یک سال آقای شالویی (مدیر وقت مرکز هنرهای تجسمی وزارت ارشاد) جلوی کارمان را گرفت.
اقبال: دو سال هم نتوانستیم نمایشگاه را در فرهنگسرای نیاوران برگزار کنیم.
گلستان: بله. مکان نمایشگاه را تغییر دادیم که بعدا فهمیدیم اشتباه بود ولی ما به ناچار این کار را کردیم و از سر اجبار به سراغ مکان‌هایی رفتیم که جواب خوبی نگرفتیم. فرهنگسرای نیاوران از همه جا بهتر است چون محیط قشنگ‌تر است و حرفه‌ای‌تر عمل می‌کنند، یک مکان شناخته شده هم هست برای همین ترجیح می‌دهیم از این پس نمایشگاهمان در فرهنگسرای نیاوران برگزار شود ولی کارهایی که می‌خواستیم انجام دهیم اما نتوانستیم، کم بود.
‌یعنی همه اهدافتان محقق شده است؟
گلستان: بله. ممکن است در رسیدن به همه آنها پایین و بالا داشته‌باشیم ولی همچنان در راستای آن اهداف جلو می‌رویم و انرژی بیش از حدی که برای رسیدن به این اهداف لازم است، مصرف می‌کنیم. البته این موضوع همگانی است و فقط مختص هفت نگاه نیست. ما هر کاری که بخواهیم در این مملکت انجام دهیم، انرژی سه، چهار برابری نیاز داریم. دیگر عادت کرده‌ایم.
‌نمایشگاه هفت نگاه تاکید زیادی روی نقاشی و مجسمه دارد. حتما تصدیق می‌کنید که اگر بخواهید هفت نگاه را گسترش دهید تا به یک حرکت قوی«هنری – اقتصادی» شبیه آنچه در آرت بازل، آرت دوبی و آرت ابوظبی می‌بینیم، تبدیل شود، باید به سمت هنرهای جدید برود. قبول دارید هفت نگاه می‌توانست به این جنبه‌ها نیز توجه کند؟
اقبال: ما سعی کرده‌ایم یک بازار فروش انتخاب شده و بادقت را ایجاد کنیم.
ثمری: و داخلی.
اقبال: بله داخلی. اگر می‌توانستیم خریداران ایرانی یا شاید خریداران غیرایرانی هنرشناس داشته باشیم، موقعیت‌مان خیلی تغییر می‌کرد. در مورد ارایه هنرهای دیگر، این موضوعی نیست که به آن فکر نکرده باشیم. ما مرتب داریم راجع به این موضوع صحبت می‌کنیم که به غیر از نقاشی و مجسمه روی چه رشته‌های دیگری متمرکز شویم اما این کار احتیاج به زمان و درهای باز دارد.
ثمری: و البته مکان بزرگ‌تر، تا بتوانیم ویدئوآرت نشان دهیم.
اقبال: ما حداقل یک سالن با تعدادی دستگاه نیاز داریم. ما یا واقعا باید از لحاظ مالی آنقدر قوی باشیم که خودمان به‌ عنوان یک مرکز این توانایی را داشته باشیم تا این ایده‌ها را اجرایی کنیم که الان چنین امکانی نداریم یا اینکه حامیان مالی قوی داشته باشیم که متاسفانه وجود ندارد. راه سوم این است که دولت حمایت کند. ما بیشتر از آنچه در توانمان هست، کار می‌کنیم.
سلحشور: آن هم بدون هیچ چشمداشتی. با اینکه خیلی دلمان می‌خواست و مردم و هنرمندان تقاضا می‌کردند اما نتوانستیم کاتالوگ چاپ کنیم.
جواهری: در این مورد که تمرکز ما روی نقاشی و مجسمه بوده است، باید بگویم چند روز قبل صحبتی با خانم مینانوری داشتم. او از این موضوع خیلی خوشحال بود که امسال در جراید نوشته می‌شود نقاشی، مجسمه و چاپ. او می‌گفت که امسال کارهای چاپ خیلی خوب فروش رفته‌اند. من فکر می‌کنم ارایه آثار چاپی در نمایشگاه‌های هفت نگاه، باعث شده است توجه به کارهای چاپی بیشتر شود.
سلحشور: شاید روزی در هفت نگاه عکس هم گذاشتیم، منتها نیاز به فضای خیلی بزرگی داریم.
اقبال: ما حتی مایل هستیم کارهای غیرایرانی درجه یک ارایه دهیم. این امکان هم برایمان فراهم است اما وقتی با این شرایط روبه‌رو هستیم و فروش کارهای غیرایرانی با ماجراها و نقل و انتقال آن با مشکل مواجه می‌شود یا نمایشگاه را با آرت بازل مقایسه می‌کنید، باید به شرایط خودمان هم نگاه کنیم یعنی به صرف اینکه گالری‌دار هستیم این موقعیت را برای ما فراهم نمی‌کند که در آن سطح حرکت کنیم.
گلستان: اسم هفت نگاه نمایشگاه فروش بزرگ سال است؛ یعنی می‌خواهیم آثار هنرهای تجسمی بفروشیم بنابراین اگر ویدئوآرت یا چیدمان هم ارایه کنیم، فروش نخواهد کرد. البته آنها را هم به نمایشگاه خواهیم آورد مثل مجسمه که الان جای خودش را باز کرده است ولی به سرعت اتفاق نخواهد افتاد. یک ایرانی در ایران ویدئوآرت نمی‌خرد اما در خارج از کشور فروش خیلی خوبی دارد، کمااینکه ویدیوآرت‌های فریده لاشایی خیلی خوب فروش کرد. بنابراین ما آرام آرام باید به سوی جاافتادن این شاخه‌ها برویم.
‌البته اگر مثالی از آرت بازل یا آرت دوبی زده شد برای این بود که بگوییم به هنرهای جدید هم می‌توان توجه کرد...
اقبال: حتی کاری را که نمایشگاه استانبول می‌کند ما نمی‌توانیم انجام دهیم. شاید اگر ما در این روزگار نبودیم خیلی جلوتر از اتفاق‌هایی که در استانبول یا کشورهای دیگر می‌افتد، حرکت می‌کردیم؛ اما در آن شرایط نیستیم.
سلحشور: در کشورهای دیگر سرمایه‌داران با ورود به کارهای فرهنگی، با تخفیف مالیاتی مواجه می‌شوند در نتیجه این امتیاز را دولت به آنها می‌دهد تا آنها در فرهنگ سرمایه‌گذاری کنند اما در ایران سرمایه‌داران ترجیح می‌دهند وارد کارهایی شوند که سرمایه‌شان بلافاصله تبدیل به پول شود. باید زمینه‌ای فراهم کرد که آنها را به سرمایه‌گذاری تشویق کرد.
جواهری: مجموعه عواملی نیز هست که تاثیر می‌گذارد؛ مثلا دوستی تعریف می‌کرد فیلمی از نمایشگاه هانیبال‌الخاص در کرمانشاه تهیه کرده بود و بعد آن فیلم در یکی از شبکه‌های اجتماعی پخش شده بود. او از طریق اداره ارشاد پیگیری کرده و به او گفته بودند «چه اشکالی دارد؟ بگذارید همه ببینند.» یعنی هنوز این فیلم به‌عنوان اثر هنری هویت ندارد که بتواند خرید و فروش شود. برای همین مقایسه با کشورهای دیگر سخت است چون آنها برای اثر هنری یک جایگاه دیگری قایل هستند.
‌شما در این دوره از هفت نگاه نتوانستید حامی مالی پیدا کنید؟
سلحشور: نه. پیدا نشد! همه افرادی که ممکن است برای کارهای دیگر خیلی پول خرج کنند، حامی چنین کارهای فرهنگی‌ای  نیستند.
‌اما در حراج‌های خارجی خریداران ایرانی زیادی هستند که از آثار ایرانیان حمایت می‌کنند...
سلحشور: اما در اینجا حمایت نمی‌کنند.
گلستان: هنوز جانیفتاده است کسانی که امکانات مالی دارند از چنین حرکت‌هایی حمایت کنند.
‌فکر نمی‌کنید از این به بعد باید فکری در این زمینه کنید؟
اقبال: این موضوع خیلی به هفت نگاه مربوط نمی‌شود.
هفت نگاه باید امکاناتی برای انجام این کار داشته باشد.
‌البته قبول داریم که بخش عمده‌ای از انرژی شما صرف برداشتن موانع شده است مثل زمانی که یک مدیر دولتی جلوی برگزاری نمایشگاه ما را گرفت...
اقبال: بله، اما فقط دولت نبوده که انرژی ما را گرفته است. نداشتن حامی مالی و عدم درک این موضوع که چرا باید این نمایشگاه کتاب داشته باشد، ما را اذیت کرد. واقعا ما امکان مالی برای چاپ کاتالوگ نداشتیم. شما می‌گویید دولت باید حمایت می‌کرد اما اگر دولت هم حمایت نمی‌کرد باید حامیان مالی دیگری می‌داشتیم. خیلی سخت است که چنین حامیان مالی‌ای نداریم. البته به این معنی نیست که ما سراغ آنها نرفته‌ایم یا از آنها نخواسته‌ایم.
‌برای چاپ کاتالوگ چقدر پول نیاز داشتید؟
اقبال: 40‌میلیون‌تومان. بخش فرهنگی حامی مالی شد؛ ولی در حد توان خودش.
‌بخش فرهنگی که نمی‌تواند حامی مالی شود...
اقبال: بله. وگرنه ما حامیان مالی‌ای مانند «چارسو» که طرح کارت‌ها را داده بود یا «کانون انفورماتیک» داریم. اما همه اینها در حد توانشان به ما کمک کردند.
سلحشور: حتی شهرداری می‌توانست حامی ما باشد تا بتوانیم از بیلبوردها برای تبلیغات نمایشگاه استفاده کنیم.
‌درخواست کردید؟
اقبال: بله. به سازمان زیباسازی این پیشنهاد را ارایه کردیم اما هیچ‌وقت موافقت نشد. آیا برای زیباسازی خیلی موضوع پیچیده‌ای است که برای 10 روز 15 بیلبورد در سطح شهر را به یک حرکت فرهنگی اختصاص دهد؟ الزما حامی مالی شدن به این نیست که پولی بدهند. موضوعی که همیشه اعلام کرده‌ایم، این بوده که پول نمی‌خواهیم، اما شرکتی می‌تواند حامی مالی شود و بگوید مثلا 100‌میلیون‌تومان خرید می‌کند تا ما با یک آسایش خیال کتاب نمایشگاه را چاپ کنیم چون می‌دانیم ابتدا به ساکن 100‌میلیون‌تومان فروش کرده‌ایم.
‌این دوره خریدهای دولتی انجام نشد؟
گلستان: خیر.
‌یادم است در دوره‌ای شهرداری خریدهایی کرد...
ثمری: اما یک سال بعد تسویه حساب کرد.
اقبال: حالا که صحبت از حامیان شد لازم می‌دانیم به این نکته اشاره کنیم که هفت نگاه با پیشنهاد سیدمحسن هاشمی شکل گرفت. ایشان آن زمان مدیر موزه امام‌علی(ع) بود. ما آن زمان در موسسه «ماه مهر» کلاس‌هایی برای مدیران گالری‌های سازمان فرهنگی- هنری شهرداری برگزار می‌کردیم که آقای هاشمی هم گاهی به این کلاس‌ها سر می‌‌زد. یک روز گفت که چرا شما گالری‌دارها کار مشترکی با هم انجام نمی‌دهید و اکسپوی خصوصی برگزار نمی‌کنید؟ ما خندیدیم و گفتیم که نمی‌دانیم فروشی خواهیم داشت یا نه. او گفت که همین الان تضمین می‌کنم که سازمان فرهنگی هنری شهرداری 30‌میلیون‌تومان از این نمایشگاه خرید کند.
گلستان: آن زمان 30‌میلیون‌تومان پول زیادی بود.
اقبال: ما هم با کسانی که می‌شناختیم تماس گرفتیم و یک جلسه برگزار کردیم که همگی موافقت کردند. اگر آن روز آقای هاشمی این پیشنهاد را نمی‌کرد شاید هفت نگاه واقعا تشکیل نمی‌شد یا اگر ایجاد می‌شد خیلی دیرتر از آن زمان بود. همان موقع بانک اقتصاد نوین هم اعلام کرد که به اندازه 50‌میلیون‌تومان اثر می‌خرد. ما با این اعتماد خاطر شروع به برگزاری نمایشگاه و چاپ کتاب کردیم. موضوع پول نیست. موضوع این است که حامی مالی‌ای پیدا شود که بگوید خرید می‌کند تا ما هم با اطمینان خاطر کاتالوگ چاپ کنیم.
‌تا پیش از این نشست فکر می‌کردیم بخشی از دغدغه‌های شما مثل برپایی نمایشگاه در فرهنگسرای نیاوران، از بین رفته است اما الان می‌بینیم دشواری‌های شما خیلی زیاد است و یکی، دو تا نیست!
ثمری: البته هنوز دغدغه مکان برگزاری نمایشگاه حل نشده است. ممکن است با تغییر یک مدیر این مشکل دوباره ایجاد شود.
اقبال: هنوز نتوانسته‌ایم دو هفته بیشتر را برای برگزاری نمایشگاه در فرهنگسرای نیاوران جابیندازیم. بعد از هفت سال فرهنگسرای نیاوران به ما دو هفته بیشتر وقت نمی‌دهد.
جواهری: یکی از موضوع‌هایی که ما از ابتدا روی آن تاکید داشتیم برگزاری نمایشگاه در یک زمان خاص بود ولی هنوز نتوانستیم.
اقبال: فکر می‌کنم تنها کار مهمی که آن را ثابت کردیم، ماندگاری بوده که در ایران خیلی مهم است و اینکه سطح کارمان پایین نیامده.
‌البته حرف‌هایی که در مورد نمایشگاه زده شد، نقض‌کننده ارزش کار شما نیست. همین که در این شرایط شش زن گالری‌دار توانسته‌اند یک حرکت فرهنگی را برای هفت سال مداوم ادامه دهند، قابل تقدیر است. به هرحال الان به‌نظر می‌رسد شرایط تغییر کرده است...
اقبال: فکر کنم ما چون ایران را دوست داریم دردسرهای اینجا را هم به جان می‌خریم و مایلیم که اینها حل شود. همه‌مان این احساس را داریم.
سلحشور: این یک حرکت فرهنگی است که هرسال اتفاق می‌افتد. البته حراج تهران هم دو سالی است که شور و هیجانی برای بازار هنر ایجاد کرده اما واقعا «هفت نگاه» بود که این فروش‌ها را نگه داشت چون نتیجه اکسپوهای دولتی را که دیده‌ایم. ما هر سال تعداد بیشتری متقاضی پیدا می‌کنیم. هنرمندانی نیز که با ما کار نمی‌کنند سی‌دی آثارشان را می‌آورند که از میان آنها بهترین‌ها را انتخاب می‌کنیم اما اگر موقعیت بهتری از نظر مکان و امکانات بیشتری داشتیم مطمئنا این برنامه مفصل‌تر برگزار می‌شد.
جواهری: ما نیازهای جامعه هنری را می‌دانیم و دوست داریم کار کنیم ولی تصمیم‌مان در این نمایشگاه، فروش آثار هنری بود و می‌دانیم نیازهای دیگری هم هست.
اقبال: امیدوارم این تغییرات آنچنان باشد که ما در 10سالگی نمایشگاه بتوانیم اتفاق‌های خیلی خوبی داشته باشیم.
‌وقتی در شرایط توام با دشواری حرکتی انجام می‌شود، ضرب آن کاسته می‌شود. الان دولت جدید روی کار آمده که با چالش‌های زیادی روبه‌رو است اما همین که معاون هنری و وزیر در حرکت‌های خصوصی شرکت می‌کنند، خوش‌بینی را بیشتر می‌کند هرچند اینها حداقل‌هایی است که برای تداوم یک حرکت نیاز است.
گلستان: حمایت دولت خیلی مهم است. یادمان باشد شش دوره از برگزاری هفت نگاه در دولت احمدی‌نژاد روی داد و کارمان خیلی سخت بود چون نگران بودیم که هر آن جلو کارمان را بگیرند، یا جایی به ما ندهند و اینها از نظر روحی از ما انرژی می‌گرفت ولی حمایت دولتی که هنرشناس باشد و بداند باید با هنرمند و گالری‌دار چه‌کار کند، مهم است. بنابراین امیدواریم الان مورد حمایت قرار بگیریم برای اینکه کسی معاون هنری شده است که مسایل را درک می‌کند و در چند باری که آقای مرادخانی را دیده‌ام، متوجه شده‌ام که خیلی دوست دارند کار مثبتی برای هنرهای تجسمی ایران کنند. چندین‌بار از ما خواسته‌اند که نظرات خود را بگوییم که ما هم این کار را خواهیم کرد.
هفت نگاه در این سال‌ها با فروش آثار ایرانی در حراج‌های خارجی همزمان شد. آیا هفت نگاه از این فضا تاثیرهایی گرفته است؟
سلحشور: تمام اتفاق‌هایی که افتاده است نتیجه دولت آقای خاتمی بود چون افرادی بر سر کارهای فرهنگی آمدند که باعث شدند درها باز شود...
‌منظور هفت سالی است که هفت نگاه فعالیت خود را آغاز کرد چون با اتمام دوران محمد خاتمی مدیران ایشان به بخش خصوصی رفتند.
سلحشور: درست است اما تاثیر خود را گذاشته بودند.
گلستان: همان مدیران خیلی ما را از نظر معنوی حمایت کردند و این تشویق‌ها از سوی مهندس کاظمی یا دکتر سمیع‌آذر خیلی کارساز بود.
ثمری: چیدمان و ویدیوآرت از سوی مدیران همان دوره وارد کشور شد. وقتی موزه هنرهای معاصر نمایشگاه چیدمان برگزار کرد، مردم آگاه شدند و هنرمندان تشویق شدند که کارهای چیدمان بکنند. دولت‌ها می‌توانند فرهنگ را بالا ببرند.
سلحشور: نمایشگاهی نیز از مجسمه‌سازان انگلیسی برگزار شد که آثار عجیب و غریب ساخته بودند و از آن به بعد مجسمه‌سازان متوجه شدند که هر کاری دلشان بخواهد می‌توانند انجام دهند هرچقدر هم که عجیب و غریب باشد. اصلا تاثیر آن دوره و این افراد را نمی‌توانیم از تاریخ هنرمان حذف کنیم.
‌حضور مرادخانی در حراج کریستیز و نمایشگاه‌های دیگر نشان داده است که این راه را دوست دارد. هفت نگاه چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کند که این راه را سریع‌تر و بهتر پیش ببرد؟
سلحشور: تماس بیشتر با گالری‌ها و اینکه کمک کنند تا اتحادیه گالری‌دارها تشکیل شود. مرتب به گالری‌ها سر بزنند. وقتی در یک جمع باشیم می‌توانیم به راه‌حل‌هایی برسیم. به قول خانم اقبال همه ما دلمان برای این مملکت می‌تپد و دلمان می‌خواهد کاری که انجام می‌دهیم به نفع هنرمندان و به خصوص جوانانی باشد که خیلی اوقات ناامید هستند. همیشه هم نقش مادری برای آنها اجرا می‌کنیم. دوست داریم ناامیدی آنها را کم کنیم و راه درست را به آنها نشان دهیم. این امور باید جدی گرفته شود. گالری‌ها می‌توانند جریان‌ساز شوند و به همین دلیل گالری‌دارها می‌توانند به مراکز رسمی قانون‌گذاری هنر و فرهنگ در یک کشور کمک کنند. بنابراین این ارتباط، مهم‌ترین بخش است.
‌هفت نگاه توانسته است در شهرستان‌ها هم جریان‌سازی کند مثلا جوانان شهرستانی را جذب یا نمایشگاه‌هایی در شهرستان‌ها برگزار کند؟
گلستان: ما جوانان شهرستانی را جذب کرده‌ایم مثلا امسال آثار زیادی از مشهد یا شمال کشور داشتیم. الان خیلی از جوانان شهرستانی به سمت تهران آمده‌اند. ما کارهای آنها را قبول می‌کنیم چون آثار فوق‌العاده‌ای دارند. یک بار هم هفت نگاه را به موزه هنرهای معاصر اصفهان که مکان خیلی قشنگی بود، بردیم منتها یک اثر هم نفروختیم. هزینه زیادی کردیم اما یک اثر هم فروش نرفت؛ هرچند تماشاچی زیادی داشت.
‌پیش‌بینی می‌کردید اینطور شود؟
گلستان: تماشاچی زیادی داشتیم اما اصلا پیش‌بینی نمی‌کردیم کاری نفروشیم. بنابراین فعلا شهرستان نمی‌رویم اما از دانشجویان و هنرمندان شهرستانی برای پذیرفتن کارهای‌شان استقبال می‌کنیم.  دستاورد این نمایشگاه شناخت مجموعه‌داران جدید، جاانداختن قیمت منطقی، و کشف چندین استعداد جوان بود و این خودش دستاورد بسیار خوبی است که خستگی را از تن‌مان در کرد.

منبع:شرق

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پرطرفدارترین