counter create hit بازگشتها و پیشرفتها؛ ضرورت نگاه عمیقتر به توسعه در صنعت نفت
۲۴ آبان ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۸
کد خبر: ۲۶۷۴۲

بازگشتها و پیشرفتها؛ ضرورت نگاه عمیقتر به توسعه در صنعت نفت

امیر کامران کیامهر

 خوب یا بد، اقتصاد ایران به صنعت نفت و گاز گره خورده و حتی پایه گذاری یک اقتصاد غیر نفتی هم از مسیر بهرهبرداری صحیح و برنامهریزی شده از درآمدها و منابع نفتی در طی یک دوره بلند مدت امکانپذیر خواهد بود. به همین دلیل است که اغلب فعالان اقتصادی جدای از جایگاه صنفی و حرفهای خود، همواره نیمنگاهی به صنعت نفت کشور دارند و آن نبض اقتصاد کشور و از اصلیترین عوامل اثرگذار بر وضعیت دیگر بخشها میدانند. و باز به همین دلیل است که اغلب صاحبنظران فارغ از تعلقات سیاسی خود، تغییر و تحولات مدیریتی اخیر در وزارت نفت و شرکتهای تابعه آن را به فال نیک گرفتهاند و با امیدواری به «بازگشت» مدیران مجرب و متخصص به این صنعت مینگرند و امیدوارند که این موضوع به شتابگیری مجدد روند توسعه در این صنعت منجر شود.


وزیر جدید نفت هم با درک صحیح ضروریات کشور و صنعت نفت، افزایش فوری تولید نفت و گاز و جبران افت تولید حادث شده طی سالهای اخیر را که بخش عمدهای از آن هم ریشه در مشکلات موجود در خارج از این صنعت داشته است، در اولویت برنامههای این وزارتخانه قرار داده است. پس ظاهراً همه چیز در مسیر صحیح خود در جریان است و این امیدواری وجود دارد که تلاطمهای چند سال اخیر به سوی رفع شدن پیش میرود. اما در کنار همه این امیدواریها، نگرانیهایی نیز دقیقاً از همین جا آغاز میشود و ریشه آن در نوع نگاه به توسعه و عمق آن است.


قطعاً کارشناسان واقعبین، به این نکته واقفند که هرگونه تعالی و پیشرفت در این صنعت قطعاً از مسیر جبران کاستیها و پسرفتهای پیش آمده به دلایل متعدد داخلی و خارجی در این سالها میگذرد، اما باید توجه داشت که این «بازگشت» به نقاط حتی درخشان گذشته نباید به عنوان هدف در این صنعت مد نظر قرار گیرد که البته با توجه به رویکرد حرفهای و نگرش مترقی مسئولان فعلی جز این نیز انتظار نمیرود. مسأله اصلی این است که به دلیل جایگاه خاص نفت و گاز در نظام اقتصادی و اجتماعی ایران، مفهوم توسعه در این بخش باید با عمقی بسیار فراتر از لایههای اولیه و سطحی آن نظیر بازگشت به وضعیت تولید در سال 1384و حتی بیش از آن مد نظر قرار گرفته و برای آن برنامهریزی شود. صنعت نفت به دلیل آنکه از آغاز نقطه تماس کشور با فناوریهای روز دنیا و متخصصان برجسته و شرکتهای معظم بینالمللی بوده است، همواره نقش محرک و پیشتاز در توسعه صنعت و اقتصاد کشور داشته و با حاکم بودن نوعی نگاه مترقی بر آن، صنعت کشور را به سوی آخرین قابلیتها و استانداردهای روز دنیا در حوزههای مختلف از مهندسی و فناوری گرفته تا بنگاهداری و آموزش و مدیریت منابع انسانی سوق داده است.


مدیران و کارشناسان صنعت نفت همیشه مظهری از  عملکرد روزآمد و جهانی بودهاند و هر گاه چرخ این صنعت به روانی چرخیده و پویایی بر آن حاکم بوده است، منشأ تحول در همه بخشهای دیگر کشور بوده است. مدیرانی که صنعت نفت در سالهای دور تربیت کرده است، نه فقط مدیرانی مجرب و توانمند برای پیشبرد برنامههای این صنعت بودهاند، که در بسیاری از موارد نیاز دیگر بخشهای صنعتی و اقتصادی را نیز به بهترین نحو تغذیه کردهاند و در برهههایی که صنعت نفت تعاملات بینالمللی برنامهریزی شده و هدفمند را دنبال کرده است، موجبات تحولات تکنولوژیک و مدیریتی در صنایع و اقتصاد کشور را فراهم آورده است. بنابراین انتظار خلق امید و تدبیر واقعی از مدیران جدید، حاکم ساختن نگاهی جامع، آیندهنگر و عمیق به توسعه است. نگاهی که به ناچار طی دهههای اخیر غالباً در سطوح اولیه توسعه متوقف مانده و دلیل آن وابستگی همیشگی درآمد کشور به تولید نفت بوده است که مدیران این صنعت را همواره دچار نوعی روزمرگی اجباری برای پرداختن به وضعیت جاری پروژهها و آمار تولید و فروش نفت وگاز و مباحث پیرامونی آن ساخته است.


صنعت نفت به دلیل مسئولیت ملی خود هیچگاه زنگ تفریحی نداشته که بتواند در آن بر سطوح عمیقتر و ساختاری توسعه خود متمرکز شود و فارغ از روزمرگیها، برنامهریزیهای واقعاً بلندمدت را طرحریزی و اجرا نماید. و حال که بیش از هر زمان دیگر چشم مجریان بسیاری از برنامههای توسعهای کشور به توفیق مدیران نفت و گاز در این حوزه دوخته شده است و به علاوه، جدای از مباحث جاری همیشگی، دغدغه تحریمها و مشکلات تأمین مالی پروژهها و فروش نفت و نقل و انتقال پول آن نیز به مسائل همیشگی اضافه شده است، باید اعتراف کرد که چنین مأموریتی بسیار دشوار و پرچالش است. اما از آنجا که به همین میزان، اعتقاد به کارآمدی، تخصص و برنامهمحوری مدیریت حاکم بر بخش نفت و گاز چه در سطح وزارت نفت و چه در سطح شرکت ملی نفت ایران به عنوان نوک پیکان این صنعت افزایش یافته است، میتوان حاکم شدن چنین رویکردی را لااقل در بخشهای ممکنتر و دستیافتنیتر به عنوان یک توقع ملی از این مدیران مطرح ساخت.

 

  یکی از این حوزههایی که دستیافتنیتر به نظر میرسد، توسعه و ارتقاء منابع انسانی و تربیت نیروهای متخصص و مدیران زبده برای زمینهسازی ایفای نقش شرکت ملی نفت ایران و سایر شرکتهای فعال در این حوزه در سطح و کلاس جهانی است. شکی نیست که برنامههای آموزش و توسعه منابع انسانی به عنوان یکی از برنامههای سازمانی در شرکتهای تابعه وزارت نفت مانند بسیاری از سازمانها و شرکتهای دیگر همواره جاری و چه بسا از کیفیت مناسبی هم برخوردار بوده است، اما آنچه در یک رویکرد عمیق توسعهای از این حوزه انتظار میرود، قطعاً فراتر از چنین برنامههای متداول است و برای درک آن میتوان تنها نگاهی به برخی از برنامههای ویژه شرکتهای معظم نفتی نظیر برنامه تربیت رهبران آینده در شرکت بی پی و نظایر آن انداخت که با هدف پرورش نیروهای نخبه و تربیت مدیران طراز اول طراحی شده و با سرمایهگذاریهای قابل توجه در حال اجرا شدن است. انتصابات اخیر وزارت نفتی و «بازگشت» تعدادی از مدیران برجسته و مجرب به این حوزه مایه خوشحالی و امیدواری اغلب فعالان این حوزه و مظهری از شایستهسالاری در این عرصه بود، چرا که چنین مدیرانی قطعاً میتوانند در کوتاهمدت از فشارها و مشکلات موجود این صنعت بکاهند و آن را به مسیر شکوفایی و تعالی هدایت کنند. اما در عین حال این امیدواریها در دل خود میتواند حامل هشدار و زنگ خطری برای این صنعت باشد که طی این سالها نتوانسته است مدیرانی در این سطح از تخصص و تجربه را تربیت کند و به عبارت دیگر چرخه زایایی که همواره از مصادیق صنعت نفت کشور بوده است، دچار مشکل شده و هنوز بخش عمدهای از بار مسئولیت اصلی در این صنعت را باید نیروهای ارزشمند تربیت شده در دورههای دورتر بر دوش کشند و جای خالی آنها را به سختی میتوان پر کرد. موضوع دیگر، «بازگشت» شرکتهای خارجی به پروژههای نفتی و گازی کشور است است که باز هم از موضوعاتی است که نباید فقط در لایههای اولیه و سطحی توسعه و به عنوان راهبردی برای جذب سرمایهگذاری، حل مشکل تأمین مالی پروژهها و بهرهبرداری از ظرفیت این شرکتها برای اجرای پروژهها و نهایتاً افزایش تولید و کسب درآمد به آن نگریسته شود.


رویکرد عمیق توسعهای شامل طرحریزی یک برنامه عملیاتی و مشخص برای بکارگیری پیمانکاران ایرانی در کنار این شرکتها به منظور توانمندسازی و تکامل آنها است. انتظار این است که شرکت ملی نفت ایران از هم اکنون راهبردهای خود را در این خصوص چه برای مرحله عقد قرارداد و چه در مرحله اجرا مشخص و الزامات آن را فراهم نماید تا بتواند شرکتهای شایسته داخلی را که به حد بلوغ و تجربه کافی برای نمایندگی کشور در چنین مشارکتهای بینالمللی رسیدهاند، به طور مؤثر با طرفهای خارجی وارد همکاری کند. رویکرد عمیق توسعهای میطلبد که به جای تأکید بر مباحث مالی و شرطگذاری برای پیمانکاران در شرایطی که همگان به محدودیتهای موجود واقفند، ادبیات وزارت نفت مملو از الزام پیمانکاران به ارائه برنامههای خود برای مشارکتهای احتمالی آتی و پیگیری و نظارت مستمر بر آنها برای بهرهبرداری حداکثری از چنین تجربههایی به عنوان یک فرصت رشد و تکامل حرفهای باشد. ضمن آنکه موضوع ورود شرکت ملی نفت ایران به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی دنیا به عرصه بینالمللی و ایفای نقش مؤثر به عنوان یک شرکت نفتی جهت حداکثرسازی منافع ملی و بهرهبرداری از توان و امکانات این شرکت در بستری جهانی، از گامهای دیگری است که با اتخاذ یک رویکرد عمیق توسعهای باید مورد توجه و برنامهریزی قرار گیرد. شاید زمانی دردناک به نظر میرسید، اما در شرایط امروز «بازگشت»ها شیرین و مایه امیدواری هستند. اما شیرینی این «بازگشت» زمانی ماندگار خواهد بود که زمینهای برای «پیشرفت» و تحقق یک توسعه عمیق، پایدار و بلندمدت باشد.


تجربه نشان داده که رویکردهای زودبازده پاسخگوی نیازها و ظرفیتهای کشور نیستند و باید افقهای دورتر و بازدههای عمیق و بنیادین را مورد توجه قرار داد. ذکر این قیاس خالی از لطف نیست که شرکت ملی نفت ایران و شرکت بی پی انگلستان خاستگاه و تولد نسبتاً مشترکی داشتهاند. اما اکنون و در میانسالی، علیرغم همه شایستگیهای شرکت ملی نفت ایران و دستاوردها و نقش بیبدیل ملی آن، فاصله میان این دو دور و دراز است. با این وجود، بازگشت جوانهای دیروز که امروز به مدیران قدر و باتجربه تبدیل شدهاند، این امیدواری را برای همه فعالان و کارشناسان صنعت نفت و گاز فراهم آورده که شاید این دو یک بار دیگر در طول عمر خود به یکدیگر برسند

منبع:نشریه عصر کیمیاگری

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: