چندی پیش یک جامعه شناس ایرانی در توصیف گونه خاصی از رفتار ما ایرانی ها از اصطلاحی به عنوان «موقعیت چاپلینی» یاد کرده بود. او در توصیف «موقعیت چاپلینی» به ماجرای عجیب و معروف نامه چارلی چاپلین به دخترش اشاره کرده بود که یک نمونه نادر در ایران به شمار میرود. نامهای که از اساس دروغ بود و ساخته و پرداخته ذهن یک روزنامهنگار خیال پرداز بود که برای پر کردن یکی از صفحات نشریه خود چندین سال قبل آن را نوشت و چنان در میان ایرانیها باور شد که حتی وقتی پسر چاپلین که به ایران سفر کرده بود از وجود این نامه اظهار بیاطلاعی کرده بود هم افکار عمومی آن را نپذیرفت. این جامعه شناس بیان واضح یک کذب آشکار را از سوی ما ایرانیها موقعیت چاپلینی نامیده. مسئلهای که البته برای ما تعجبی ندارد و شاید به وضوح آن را دیدهایم و حتی مرتکب شدهایم.
به گزارش تابناک، برنامه نود عادل فردوسیپور شاید یکی از آنجاهایی است که ما بارها با موقعیت چاپلینی مواجه میشویم. خصوصا اینکه در این برنامه با ابزار تصویری مواجه هستیم و اعمال و رفتار افراد ثبت میشود و قابل استناد هم هست. بارها در این برنامه دیدهایم که افراد مختلف و در هرسطحی از یک مربی لیگ دسته چندم در شهرستانی دور افتاده تا عالیترین مقام تصمیم گیر فوتبال کشورمان در موقعیت چاپلینی قرار گرفتهاند و مورد کذبی را که تصاویر آن هم موجود قابل استاد بود را به عنوان حقیقت بیان داشتند و یا برعکس! ماجرای خوابیدن سرپرست یکی از تیمهای معروف روی نیمکت تیماش را که با که با پخش چند بار تصاویر آن لحظه هم زیر بار عملش نرفت را که از یادنبردهاید؟
شب گذشته عادل فردوسیپور در ادامه یکی از آن پیگیریهای معروفش به ماجرای نامه فیفا به فدراسیون در خصوص پرداخت مبلغی پول به باشگاهها پرداخت. در برنامه هفته گذشته نود عادل فردوسیپور که مهدی محمدنبی را به عنوان مهمان در برنامه خود میدید از نامهای خبر داد که از سوی فیفا به فدراسیون فوتبال ارسال کرده بود خبر داد که طی آن و بعد از جام جهانی، فیفا از محل درآمدهای جام جهانی مبلغی را به تیمهای باشگاهی بازیکنان پرداخت میکند. این مبلغ در ازاری روزهای حضور هر بازیکن در جام جهانی به باشگاههای آن تیم تعلق میگیرد که زمان آن از دوهفته قبل از دیدار افتتاحیه جام جهانی آغاز و تا یک روز بعد از آخرین دیدار این تیم در جام جهانی محاسبه می شود.
در این نامه بیان شدهاست که هر بازیکن در ازای هر روز حضور، بدون در نظر گرفتن بازی کردن یا نکردن در ترکیب تیم ملی، 2800 دلار آمریکا برای باشگاهش درآمد زایی دارد که با یک حساب سرانگشتی و فقط با محاسبه حضور تیم ملی در دور مقدماتی هر بازیکن با حداقل 27 روز حضور در جام جهانی 75600 دلار نصیب باشگاهش خواهد کرد که کل درآمد حاصل از حضور تیم ملی کشورمان در جام جهانی برای باشگاهشان با احتساب 23 بازیکن تیم ملی مبلغی شامل 1738800 دلار خواهد بود.
فردوسیپور هفته گذشته اعلام کرد که باتوجه به مهلت ارسال این نامهها به فیفا در تاریخ 19 آبان ماه در تماسی که با باشگاهها داشته مسئولان تیمهای لیگ برتری از دریافت چنین نامهای اظهار بی اطلاعی کرده بودند. اما مهدی محمدنبی با قاطعیت از ارسال این نامه به باشگاهها و امضای آن توسط مسئولان باشگاهها خبر داد. قاطعیت نبی در بیان این حقیقت که باشگاهها از جریان این نامه خبر دارند موجب شد تا فردوسیپور در آن برنامه چندان به این مسئله نپردازد. اما ابعاد ماجرا این هفته زمانی بیشتر مشخص شد که در گزارشی از مسئولان باشگاهها پرده جدیدی از ماجرای این نامه نمایان شد.
به هر حال حقیقت هیچگاه پنهان نمیماند آن هم حقیقتی به این آشکاری که چندین و چند ذینفع دست به نقد دارد. گزارش این هفته نود به مسئولان باشگاههای لیگ برتری اختصاص داشت که در آن مسئولان باشگاهها از دریافت برگ آخر این نامه خبر دادند که در آن هیچ سخنی از دریافت پول از فیفا به میان نیامده بود.
یعنی وقتی پای 1738800 دلار در میان است مسئولان عزیز فدراسیون فوتبال ترجیح دادهاند ماجرا مسکوت بماند و همان برگه آخر نامه را در اختیار باشگاهها قرار دادند تا هم با تایید باشگاهها را برای دریافت پول از فیفا داشته باشد و هم باشگاهها چندان خبری از دریافت این مبلغ نداشته باشند.
به نظر شما مخاطبان با دست اندرکارانی که مستقیم به دوربین تلویزیونی نگاه میکنند و حقیقت را انکار میکنند چه باید بکنند؟ این اتفاقی است که در برنامه این هفته نود رخ داد. مسئولان فدراسیون زیر بار لاپوشانی نامه فیفا نرفتند. با آنها چه باید کرد؟
در اینجا نمیخواهیم به این مسئله بپردازیم که چرا فدراسیون فوتبال سعی در فریب دادن تیمها داشته و اساسا قصد داشته که پول را به باشگاهها بدهد یا خیر؟ چه اینکه با همین مطرح شدن این موضوع در فضای رسانهای افکار عمومی و مراجع ذیصلاح به اندازه کافی در جریان موضوع قرار گرفتهاند و دیگر فدراسیون هم دست بالا را در این قضیه ندارد.
اینجا میخواهیم به وقوع یک موقعیت عجیب چاپلینی دیگر در عرصه فوتبال کشورمان بپردازیم. بزرگی میگفت اگر کسی تمام دروغ را بگوید دردسر کمتری دارد تا اینکه بخشی از دروغ را بگوید و بخشی از حقیقت را. حالا حکایت مسئولانی است که با قاطعیت از عملکرد اشتباه خود دفاع میکنند و آن را طبق عرف و قانون میدانند. فارغ از اینکه یه یکی دو روز نمی کشد که حقیقت رخ می نماید. گرچه وقتی حقیقت را هم مقابل چشمان انها آشکار می شود زیر بار آن نمی روند.