در کنفرانس مطبوعاتی روز گذشته رییسجمهوری منتخب، گرایشی بسیار روشن، بهویژه از سوی رسانههای محافظهکاری دیده میشد که میکوشیدند سطح مطالبات و انتظارات مردم را هم بسیار بالا ببرند و هم به گونهای وانمود کنند که دولت یازدهم دو ماه پیش از تشکیل، مسئول تمام مشکلات کنونی کشور است. در صورتی که اگر بخواهیم با ادبیات «آشتیجویانه» و «امیدوارانه» امروز صحبت کنیم، میتوان گفت دامنزدن به مطالبات لااقل رویه سازندهای نیست.
در اینکه دولت آقای روحانی (که از امروز آن را «دولت امید» نام میگذارم) باید بتواند به تمام مطالبات فروکوفته ملت ایران، بهویژه در عرصههای اقتصادی، پاسخ صریح و قطعی و با کمترین هزینه و بیشترین بهره را دهد هیچ تردیدی وجود ندارد. بیشک این مسئله مهمترین اولویت دولت یازدهم است، اما ایجاد این توقع که تخریبهای هشتسال گذشته در زمانی کوتاه باید به وسیله این دولت حل شود، اصولا رویه غیرسازندهای است و فکر میکنم حتی به مصلحت محافظهکاران هم نیست.
با انتخاب دولت امید برپایه اعتدال گرایی از سوی مردم، راهحل مشکلات این است که دولت از هماکنون تا زمان رای اعتماد به کابینه و آغاز رسمی فعالیتش، تمام برنامهریزیها و شکلدهی ساختارها را بهگونهای طراحی کند که حتی لحظهای از دست نرود. ما دیگر نه زمانی برای ازدستدادن داریم، نه انرژی برای تلفکردن، نه پولی برای آتشزدن؛ فوریترین اولویت دولت باید این باشد که بدون فوت وقت و بدون تکرار سیاستها و روشهای آزمونوخطا، به اصلاح بنیادهای اقتصادی بپردازد.
بار دیگر هشدار میدهم دامنزدن به مطالبات آن هم دو یا سهماه پیش از تشکیل دولت بههیچوجه به حلوفصل مسائل کمکی نخواهد کرد. در موفقشدن دولت امید همانقدر محافظهکاران باید منافع و مسئولیت داشته باشند که اصلاحطلبان و اعتدالگرایان؛ از آنجا که این دولت علاقهمند نیست به زیان مردم و هیچیک از گروهها رفتار کند، توصیه میکنیم رسانهها در پرسشگری از دولت یازدهم (که باید همواره صورت بگیرد حداکثر دقت انجام شود) بهگونهای عمل کنند که بار مطالبات بهنحوی به دوش این دولت قرار نگیرد که پس از مدتی دولت امید قادر به پاسخگویی روشن نباشد.
باید به دولت یازدهم فرصت کافی داد. بهنظر من اگر این دولت با سیاست منسجم و ازپیش برنامهریزیشده فعالیت خود را آغاز کند، از همان روزهای نخست میتوان آثار مثبت آن را مشاهده کرد، اما بهنظر من بازگشت خرابیها بهسمت اصلاح در بیشتر حوزهها بیش از دو سال طول خواهد کشید. پیشتر در مقالهای، سال 1392 را ولو با فرض تشکیل چنین دولتی «سال ازدسترفته» خوانده بودم. بهنظر من نخستین آثار بهبود اوضاع را در شرایط خوشبینانه در نیمه نخست سال 1393 مشاهده خواهیم کرد. آنهم در صورتی که دولت از همان دقایق آغاز فعالیت شروع به گرفتن «ترمزها» کند. پس این نوعی بیانصافی رسانهای است که دولتی بتواند تمام مشکلات را با فوریتی که مدنظر دوستان محافظهکار است، حل کند.