counter create hit دستگیری رقاص جوان جلوی پای عروس تهرانی! / عکس
۱۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۰:۱۹
کد خبر: ۲۸۱۸۲۵

دستگیری رقاص جوان جلوی پای عروس تهرانی! / عکس

به گزارش خرداد، رقاص جوان که جلوی پای عروس تهرانی رفتار عجیبی داشت دستگیر شد.


ساعت یک بامداد نوزدهم بهمن ماه سال 95 به ماموران کلانتری 151 یافت آباد د خبر رسید درگیری در جشن عروسی در یکی از تالارهای پذیرایی در بلوار الغدیر جنوبی به خون کشیده شده است. ماموران به تالار مورد نظر رفتند و با جنازه خونین پسر 24ساله ای به نام کامران روبه رو شدند.جنازه با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس به بازجویی از میهمانان جشن عروسی پرداخت.

در بررسی ها روشن شد درگیری خونین هنگامی آغاز شد که میهمانان در حیاط و جلوی پای عروس مشغول رقص چوب بودند و دعوا میان کامران و دوستانش و پسر نوجوانی به نام حسام وخانواده وی رخ داد.

پلیس به بررسی فیلم دوربین های مدار بسته تالار پرداخت و حسام را شناسایی و وی را در شهرک ولیعصر تهران بازداشت کرد. به این ترتیب پسر 16ساله بازداشت شد.این متهم که سعی داشت با دروغگویی هایش پلیس را گمراه کند هر بار ادعای تازه ای مطرح و یکی از میهمانان را به عنوان عامل جنایت معرفی کرد. ولی سرانجام لب به بیان حقیقت گشود و به قتل اعتراف کرد.

متهم 16ساله دیروز در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

در ابتدای این جلسه اولیای دم برای متهم حکم قصاص خواستند.

سپس حسام که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود روبه روی قضات ایستاد و در تشریح جزییات درگیری گفت: آن شب در جشن عروسی در حال رقص چوب بودیم. همه حلقه زده بودند و میهمانان نوبت به نوبت وارد حلقه می شدند و پایکوبی می کردند. کامران یکباره وارد حلقه شد و می خواست چوب را از یکی از میهمانان بگیرد. به همین خاطر پدرم به او اعتراض کرد و گفت بهتر است اجازه دهد ابتدا بزرگان فامیل به پایکوبی بپردازند. ولی کامران عصبانی شد و با مشت به صورت پدرم زد. من که از دیدن این صحنه عصبانی شده بودم وارد دعوا شدم. عمویم هم جلو آمد که کامران ضربه ای هم به او زد. همان موقع یکی از دوستان کامران به نام نقی به هواخواهی از کامران با چاقو ضربه ای به شانه ام زد. همین چاقو کشی باعث شد تا دعوا بالا بگیرد و سایر میهمانان وارد دعوا شوند. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم چاقویی را که در جیب داشتم بیرون آوردم و روی سینه کامران کشیدم. من چاقو را به سینه او فرو نکردم.ضربه ای که به کامران زدم کشنده نبود و ممکن است سایر میهمانان او را کشته باشند.

سپس دو نفر از میهمانان جشن عروسی به عنوان شاهد در جایگاه ویژه ایستادند و شهادت دادند حسام را هنگامی که با چاقو به سینه کامران زد دیده اند.

در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: