counter create hit امدادگر زن دفاع مقدس: گاهی اوقات از شدت خستگی به حالت نشسته در اتاق عمل خواب می رفتم
۰۳ آذر ۱۳۹۲ - ۲۳:۱۸
کد خبر: ۲۸۵۲۷

امدادگر زن دفاع مقدس: گاهی اوقات از شدت خستگی به حالت نشسته در اتاق عمل خواب می رفتم

یک امدادگر زن دوران دفاع مقدس با اشاره به دشواری کار امدادگران در زمان جنگ، گفت: گاهی اوقات از فرط خستگی و به حالت نشسته در کنار دیوار اتاق عمل به خواب می رفتم.

ˈمعصومه رامهرمزیˈ افزود: زنان طی دوران هشت ساله جنگ علاوه بر حضور فیزیکی در جبهه که مایه دلگرمی رزمندگان بود، با تقویت روحیه سبب تهییج و تشجیع آنها می شدند که این نشان از حضور معنوی این بانوان دارد.

وی با بیان آنکه حس روحیه بخشی بانوان در دوران دفاع مقدس سبب ماندن نیروها در نخستین روزهای آغازین جنگ در میدان رزم شد، به نقل خاطره ای از آن دوران پرداخت.

این امدادگر آبادانی اظهار داشت: در آغاز جنگ در خرمشهر به اتفاق جمعی از خواهران کار توزیع غذا میان رزمندگان را عهده دار و به همین منظور مجبور بودیم هر روز صبح به خرمشهر رفته و شب هنگام بازگردیم.

این نویسنده توانمند دفاع مقدس ادامه داد: روزی به هنگام بازگشت، با تعدادی سرباز که در حال فرار بودند، مواجه شدیم، آنها وقتی ما را سوار بر وانت دیدند، به یکدیگر گفتند، خجالت بکشید، این دخترهای جوان برای جنگ با عراقی ها به جبهه می روند آنوقت ما جرات ماندن نداریم بدین ترتیب این حضور ما مانع بازگشت آنها از جبهه شد.

وی با بیان اینکه زن نماد حیات و رویش است، ادامه داد: در هر نقطه ای که زن حضور دارد، زندگی تعریف می شود و نمونه های این حضور در جنگ هشت ساله گواه این ادعا است.

رامهرمزی اضافه کرد: در سال ۶۰ و شش ماه پس از آغاز جنگ که خرمشهر و مهران سقوط کرد و بسیاری از شهرها نیز به اشغال دشمن درآمده بود، روحیه بسیاری از رزمندگان تضعیف شده بود لذا برای مقابله با این امر فعالیتهایی را آغاز کردیم.

به گفته رامهرمزی، برگزاری مراسم سال نو و گستردن سفره هفت سین، سیاهپوش کردن در و دیوار در ایام ماه محرم و اجرای برنامه هایی به همین منظور از جمله اقداماتی بود که موجبات تقویت روحیه نیروهای ایرانی در جبهه را فراهم می کرد.

این امدادگر دفاع مقدس گفت: در هر مقطعی از دوران دفاع مقدس تاکید داشتیم که زندگی وجود دارد و نباید هرگز متوقف شود و همین امر سبب شادابی و سرزندگی رزمندگان می شد.

** سه بار از منزل فرار کردم

رامهرمزی که برای حضور در جبهه در دوران جنگ سه بار از منزل فرار کرد، ادامه داد: خانواده من اعتراض داشتند که جنگ چه ربطی به دختر و نوجوان ۱۴ و ۱۵ سال دارد ضمن آنکه در جبهه هم به دلیل سن کم کسی ما را تحویل نمی گرفت.

وی با بیان اینکه در سال ۵۹ برای حضور در جبهه از دفتر امام استفتا کردیم، اظهار داشت: امام در پاسخ به این سئوال فرمودند افتخار من است که این دختران جوان در جبهه حضور داشته باشند.

رامهرمزی افزود: کار امدادگری را از خارج کردن مجروحین از زیر آوار و انتقال به بیمارستان آغاز و بعد در بیمارستان فعالیت را شروع کردیم، از آنجا که تعداد پرسنل بیمارستان برای زمان صلح تعریف شده بود به همین دلیل جوابگوی تعداد زیاد مجروح نبودند ضمن آنکه برخی از آنها انگیزه ماندن در محل کار را نداشتند.

وی که در زمان جنگ به مدت دو سال و نیم فقط در اتاق عمل به کار امدادگری پرداخت، گفت: در این مدت وسایل مورد نیاز تیم پزشکی را در حین جراحی از اتاق پانسمان و بخیه به دست آنها می رساندیم.

** به خاطر ۹ دوره خون دادن مستمر بستری شدم

رامهرمزی تصریح کرد: در سال ۶۲ بعد از ۹ دوره خون دهی در شیراز بستری شدم، دیگر خونی در بدنم وجود نداشت، آنقدر به پزشکان متخصص خون مراجعه کردم تا کمی بهبودی حاصل شد.

نویسنده کتاب یکشنبه آخر یادآور شد: در بیمارستان وقتی نیاز مجروحی را به خون اعلام می کردند، بدون تردید و با عجله اقدام به دادن خون می کردیم این در حالی بود که پس از این کار فورا به محل کارخود بازمی گشتیم.

این فعال در عرصه دفاع مقدس گفت: به اعتقاد من همه نیروهایی که در جبهه حضور داشتند، جانباز هستند چه این موضوع تایید شده باشد چه نشده باشد زیرا عوارض این خون دادن های مکرر را هم اکنون در خودم و سایر امدادگران آن دوران می بینم.

رامهرمزی که بیش از ۲۰ سال است به تدریس و نویسندگی کتاب و مقاله مشغول است، اضافه کرد: زنان امدادگر با عشق و علاقه فراوان فعالیت می کردند، شب و روز را بیدار می ماندند و شرایط بسیار دشوار را تحمل می کردند، آنها همچون یک مادر و یک خواهر سنگ صبور مجروحان بودند.

وی که شاهد شهادت اسماعیل برادر ۱۴ ساله خود در خرمشهر بوده، افزود: وقتی یکی از مجروحان به شهادت می رسید با این تصور که او هم برادر ما بود، جسدش را از اتاق عمل تا سردخانه تشیع می کردیم و روی جسد او چند شاخه گل قرار می دادیم زیرا آنها عزیز و گل سرسبد خانواده های خود بودند.

نویسنده کتاب های ˈراز درخت کاجˈ، ˈاسماعیلˈ، ˈیهود در قرآن، فلسطین در اسراییلˈ، اظهار داشت: امدادگران برای پای یک مجروح مانند پیکر یک شهید ارزش و احترام قائل بودند لذا معتقدم همین ارزش ها و رفتارهاست که جنگ ما را از سایر جنگ متمایز کرده است.

منبع: ایرنا

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: