counter create hit ابراهیم حاتمی کیا؛ ستاره تاریخ ساز سینمای دفاع مقدس
۰۶ مهر ۱۳۹۷ - ۱۸:۲۰
کد خبر: ۲۹۲۴۱۶

ابراهیم حاتمی کیا؛ ستاره تاریخ ساز سینمای دفاع مقدس

خرداد: «آندره بازن» سرشناس ترین و تاثیرگذارترین منتقد و نظریه‌پرداز فرانسوی سینمای جهان جمله جالبی دارد که می‌گوید: «تاریخ سینما را فیلم های آن تشکیل می‌دهند؛ اما در این میان نام‌هایی وجود دارند که تاثیرگذاری‌شان از فیلم ها ارزشمند تر خواهد بود.» در سینمای کشورمان یکی از همین نام‌ها ابراهیم حاتمی کیاست.

به گزارش خرداد به نقل از ایرنا، نمی‌توان درباره سینمای دفاع مقدس در کشورمان صحبت کرد و از کنار دو نام به سادگی گذشت؛ ابراهیم حاتمی کیا و زنده یاد رسول ملاقلی پور. حاتمی کیا از آن دست فیلمسازانی است که نخستین زمزمه ها و تجربه های آثار سینمایی را نزد سید شهیدان اهل قلم شهید «سیدمرتضی آوینی» و گروه مستند «روایت فتح» در خلال روزهای هشت سال دفاع مقدس آموخته است.
او پیش از آنکه در قامت کارگردان آثار سینمایی خود را مطرح کند جنگ را به عنوان یک هنرمند و در کنار تهیه مستند جنگ از نزدیک با پوست، گوشت و استخوانش لمس کرده است.
حاتمی کیا نخستین فیلم بلند سینمایی خود را در نقش کارگردان در سال 1364 جلوی دوربین برد. امروز بعد از گذشت سه دهه ، او 19 اثر سینمایی را در کارنامه کاری خود ثبت کرده است که در این میان 14 اثر سینمایی به شکل مستقیم در حوزه دفاع مقدس تولید شده است و پنج اثر باقیمانده نیز یا به شکل غیرمستقیم وامدار حماسه هشت سال دفاع مقدس است و یا در بطن خود رگه‌ها و اشاره‌هایی از سینمای همیشه آشنایی ابراهیم حاتمی‌کیا - سینمای دفاع مقدس - دارد.

** گام های نخستین با «هویت» و «دیده بان»
«هویت» و «دیده بان» در سال‌های 1364 و 1367 به عنوان دو فیلم نخست ابراهیم حاتمی کیا بیشتر از آنکه یک اثر سینمایی باشند، روایتی خاطره آمیز، مستندگونه و کاملا وفادار به سنت آموخته‌های حاتمی کیا در قامت فعالیت در گروه «روایت فتح» دارد. هرچند در این میان «دیده بان» به عنوان دومین اثر سینمایی حاتمی‌کیا وجوه سینمایی بیشتری در مقایسه با فیلم «هویت» به عنوان نخستین تجربه کارگردانی سینمایی حاتمی کیا دارد.

** تثبیت جایگاه سینمایی حاتمی کیا با «مهاجر»
درخشش ابراهیم حاتمی کیا به عنوان «سینماگر مولف» در حوزه سینمای دفاع مقدس به سومین تجربه سینمایی او، فیلم «مهاجر» بازمی‌گردد. «مهاجر» در حقیقت یکی از اولین فیلم های حوزه سینمای دفاع مقدس کشورمان است که علاوه بر اکران در داخل ایران، تجربه اکران بین المللی را پشت سر گذاشت و خاطرات تلخ و شیرینی را از این اکران ها با خود به همراه دارد.
ابراهیم حاتمی کیا در «مهاجر» نشان داد که خود را به عنوان یک کارگردان کاربلد و در عین حال دقیق در شکل روایت سینمای دفاع مقدس به اثبات رسانده است و قرار است از این پس مخاطبان، منتقدان و اهالی فن شاهد کارنامه فیلمسازی درخشان وی در حوزه سینما باشند. در حقیقت «مهاجر» حاتمی کیا به سینمای ایران ثابت کرد که برخلاف بسیاری از هنرمندان که شاید با یک، یا دو اثر ابتدایی شان نامی برای خود دست و پا می کنند و بعد به سرعت فراموش می‌شوند؛ قرار نیست تاریخ سینمای ایران نام او را از یاد ببرد.

**«وصل نیکان» و روایت جنگ درمیان مردم عادی
بعد از سه تجربه نخست حاتمی کیا که اتفاقات و حوادث آنها به شکل مستقیم در صحنه ها و میدان های جبهه های جنگ تحمیلی می گذشت، چهارمین تجربه سینمایی او، فیلم «وصل نیکان» این بار به داخل شهر و فضای روزهای حماسه سازی دفاع مقدس در میان مردم عادی بازگشت.
«وصل نیکان» روایت موشک‌باران تهران است که در جریان این اتفاق تلخ، مردم زندگی و زیست خود را برای زنده نگه داشتن امید به واسطه فعالیت رزمندگان اسلام به رخ می کشند. تلفیق مراسم جشن و شادی - برگزاری عروسی - «امیر» و «مریم» به عنوان قهرمانان این فیلم، همزمان با مأموریت امیر برای خنثی کردن موشک های عمل نکرده در تهران و همچنین بمباران مستمر هواپیماهای دشمن بعثی، چنان کشمکشی را در خلال این اثر سینمایی با مخاطب ایجاد می‌کند که بسیاری از مردمی که در شهرهای مختلف ایران تجربه بمباران را از نزدیک لمس نکرده بودند با دیدن این فیلم متوجه روزهای سخت و پر تلاش هموطنان شان در نقاطی شدند که توسط نیروهای بعث مورد حمله هوایی قرار می‌گرفت. 

** «از کرخه تا راین» و معرفی حاتمی کیا به جهان
حاتمی کیا برای این اثبات اینکه به کارگردانی پخته و باتجربه در حوزه سینمای دفاع مقدس بدل شده است کافی بود تا پنجمین تجربه سینمایی خود را جلوی دوربین ببرد. پنجمین اثر او به عنوان یکی از ماندگارترین آثار سینمای ایران، در کنار توفیق در اکران داخلی به یکی از جریان سازترین و اثربخش ترین آثار سینمای دفاع مقدس کشورمان در جشنواره‌های بین المللی و اکران‌های جهانی بدل شد. جایی که او در فیلم «از کرخه تا راین» به روایت روزهای سخت مظلومیت و زندگی رزمندگانی پرداخت که تحت بمباران شیمیایی شلمچه و حلبچه قرار گرفتند.
«از کرخه تا راین» علاوه بر همراه کردن مخاطبان داخلی، چشم مخاطبان جهانی را به ظلم هایی که در جریان جنگ تحمیلی به ایران و ایرانی و به ویژه رزمندگان پرصلابت آن رفت، گشود. در این میان زنده یاد هما روستا و علی دهکردی در بازنمایی قصه «سعید» رزمنده شیمیایی شده است که برای مداوای بیماری خود به آلمان اعزام می‌شود و همراهی صمیمی او با بازی اصغر تقی زاده به عنوان همسنگرش، چنان روایت جذابی را در قاب تصویر ثبت می‌کند که بسیاری از نشریات معتبر سینمایی جهان همزمان با اکران جهانی «از کرخه تا راین» شروع به نام بردن و ستایش از سینماگری می کنند که سال ها پیش از مشهور شدن نام او در میان اهالی سینمای جهان، در میان مخاطبان سینما ایران به عنوان سینماگری جریان‌ساز شناخته می شد.

** «بوی پیراهن یوسف»؛ آمیخته با عطر آزادگان 
همین موفقیت ها کافی بود تا ابراهیم حاتمی‌کیا را بر آن دارد که در تولید آثار بعدی سینمایی خود به سبب بالا رفتن انتظار مخاطبان، حرکتی رو به عقب نداشته باشد. به همین جهت بعد از سال 1371 و تولید «از کرخه تا راین»، برای ساخت اثر بعدی خود در حوزه سینمایی دفاع مقدس سه سال را به پژوهش و مداقه پرداخت تا دیگر اثر ماندگار خود، «بوی پیراهن یوسف» را با محوریت قرار دادن داستان بازگشت اسرا و آزادگان سرافراز به میهن اسلامی جلوی دوربین ببرد.
«بوی پیراهن یوسف» با بازی ماندگار استاد علی نصیریان و نیکی کریمی به یکی از جاودانه های سینمای دفاع مقدس بدل شد. هنوز که هنوز است بسیاری از مخاطبان سینما در مواجهه با مرور خاطرات خود از فیلم های ماندگار تاریخ سینما ایران، بی هیچ شکی به «بوی پیراهن یوسف» و بازی صحنه درخشان گفت‌وگوی علی نصیریان با خداوند در گورستان اشاره می‌کنند.

** «آژانس شیشه‌ای»؛ یگانه بی‌تکرار تاریخ سینمای ایران

حاتمی کیا بعد از«بوی پیراهن یوسف» و با پشت سر گذاشتن کارگردانی «برج مینو» در سال 1374 به عنوان هفتمین اثر سینمایی خود در حوزه دفاع مقدس که شاید به درخشندگی آثار قبلی او به ویژه «بوی پیراهن یوسف» و «از کرخه تا راین» نبود، در نهمین تجربه سینمایی خود ماندگارترین اثر تاریخ سینمای دفاع مقدس ایران را خلق کرد؛ «آژانس شیشه‌ای».
«آژانس شیشه‌ای» بازتاب دهنده قصه رزمندگانی بود که بعد از پشت سر گذاشتن سال‌های حماسه سازی دفاع مقدس، با دردها و رنج ها و سختی های آن روزگار در میان مردمی جامعه شان زیست می‌کنند. برخی مردمی که آنها را فراموش کرده‌اند و یا با نگاهی متفاوت که در شان شخصیت و هویت شناسنامه ای آنها که برای عظمت و سرفرازی خاک و عزت ایرانی جنگیده اند، به آنها می نگرند را به تصویر می کشد.
«آژانس شیشه‌ای» با بازی جاودانه پرویز پرستویی به اثر سینمایی بدل شد که در تاریخ سینمای چهار دهه بعد از انقلاب شکوهمند کشورمان، اگر نگوییم اولین، بی شک در میان سه فیلم تاریخ سینمای ایران قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر آشنایی و تجربه ابراهیم حاتمی کیا با پرویز پرستویی در «آژانس شیشه‌ای»، بعد از تجربه موفق احمدرضا درویش با زنده یاد خسرو شکیبایی به شکل‌گیری دومین زوج کارگردان - بازیگر سینمای دفاع مقدس ایران بدل شد. به گونه ای که بعد از «آژانس شیشه‌ای» سال های تجربه و همکاری حاتمی کیا و پرویز پرستویی به فیلم های «روبان قرمز»، «موج مرده»، «به نام پدر» و «بادیگارد» منتج شد.
مهمترین ویژگی «آژانس شیشه‌ای» در میان روایت های سینمای دفاع مقدس حاتمی کیا، نگاه انتقادی او از مسئولان تا مردم را در مواجهه با حماسه سازان هشت سال دفاع مقدس به رخ می‌کشد. در حقیقت «حاج‌کاظم» (با بازی پرویز پرستویی) که برای فرستادن دوست و همسنگر خود، «عباس» (با بازی حبیب رضایی) به خارج از کشور با مشکل اقتصادی مواجه می‌شود و می‌داند اگر عباس به خارج از ایران برای عمل جراحی اعزام نشود زندگی خود را از دست خواهد داد؛ دست به عصیانی می‌زند که از «حاج کاظم» و امثال او در جامعه بعید است؛ اما عمق تفاوت نگاه‌های مردم و همچنین فصل فراموشی برخی از آنها از سال های حماسه ساز دفاع مقدس باعث این شکل رفتاری «حاج کاظم» می‌شود. 
در حقیقت «حاج کاظم» در «آژانس شیشه‌ای» نسلی را نمایندگی می کند که چاره ای جز دل سپردن به تقدیر نداشتند، چرا که دفاع خاک سرزمین شان - ایران - را تنهاترین و مهمترین رسالت خود می دیدند؛ اما فراموشی و نادیده گرفته شدن و در مواردی تحقیر از سوی مردم را نیز لایق خود نمی دانستند.

** «روبان قرمز»، عاشقانه‌ای دفاع مقدسی
در ادامه سیر صعودی تولید آثار ابراهیم حاتمی‌کیا، فیلم های «روبان قرمز» و «موج مرده» دیگر آثاری هستند که در اثرگذاری و جریان‌سازی سینمایی دفاع مقدس نقشی ویژه ایفا می کنند. این بار حاتمی کیا با «روبان قرمز» سراغ تخریبچی های جنگ، کسانی که به عنوان مین یاب حماسه های بسیاری را در در جبهه‌های جنگ تحمیلی برای پیشروی رزمندگان رقم می‌زنند، می ورد. 
«روبان قرمز» حاتمی‌کیا روایت کننده فعالیت تخریب چی ایست که در سال های پس از جنگ هنوز برای از بین بردن مین ها برای رساندن کمترین آسیب به بازماندگان بعد از جنگ در حال فعالیت است. اما گره خوردن زندگی منزوی او با شخصیت «محبوبه» (با بازی آزیتا حاجیان) فصل نوینی از رفتار و برقراری شکوه عاطفی میان انسان‌های جنگ را به رخ می‌کشد.
این شکل از رفتار و بازتاب و نمود آن در بین رزمندگان در سال‌های بعد از جنگ در «موج مرده» به تعالی و حیات خود می رسد.

** «به نام پدر»؛ روایت تفاوت نسل‌ها
یکی دیگر از فیلم های ماندگار ابراهیم حاتمی کیا در دهه 1380، تولید فیلم «به نام پدر» است که اینبار به شکل مستقیم به زندگی خانواده‌ای وارد می شود که شاید پدر آن خانواده از نسل جنگ و از مردان آن روزگار باشد؛ اما فرزند او به دلیل تفاوت سنی و حضور به عنوان نماینده نسل سوم فرزندان انقلاب که کمترین آشنایی و شناخت را با روزهایی که پدر در سال‌های حماسه سازی جنگ تحمیلی از سر گذرانده دارد.
«به نام پدر» با بازتاب تفاوت انگاره های اجتماعی پدران حال حاضر و رزمندگان سابق با فرزندان شان است که آن روزها را لمس نکرده اند به روایتی جذاب و زیبا در شکل زندگی خانوادگی منتج می شود. در حقیقت ابراهیم حاتمی کیا این بار زبان و لحن روایت خود را این بار نه در قامت یک منتقد که در قالب یک کارشناس در کنکاش سیر تحول تاریخ جنگ و سال‌های پس از آن، در قاب دوربین «به نام پدر» ثبت می کند. بار دیگر بازی درخشان پرویز پرستویی و مهتاب نصیرپور در متجلی کردن نسل حماسه‌سازان هشت سال دفاع مقدس با فرزندانشان که کوچکترین قرابتی از نظر جنس تجربه آن روزگار ندارند را نشان می‌دهد.

** «چ»؛ ماحصل 35 سال تجربه سینمای دفاع مقدس
بعد از «به نام پدر» در سال 1384، حاتمی کیا کمی گزیده کار شد و به همین سبب تا تولید آخرین اثر سینمایی خود در حوزه دفاع مقدس در سال 1392 سراغ ساخت فیلم «چ» که روایت زندگی یکی از جاودان نام های حماسه سازی هشت سال دفاع مقدس، شهید چمران، رفت. 
«چ» بارزترین اثر حاتمی کیا در روایت سینمایی و بازتاب تجربه و درایت کارگردان مولف و همه فن حریف محسوب می‌شود. کارگردانی که در پسِ پشت صحنه فعالیت سینمایی اش توانسته به چنان تجربه و نگاهی در روایت سینمایی دست یابد که این بار تمامی حوزه های سینمایی اعم از بخش فنی، سخت افزاری و نرم افزاری را تحت سیطره خود در می آورد.
«چ» در کنار قصه گویی جذاب، بازی های ماندگار، در فصل کارگردانی و جلوه های ویژه یکی از مهمترین و اثرگذارترین آثار سینمایی دفاع مقدس ماست. مخاطبان و کارشناسان سینمایی همواره در مقام قیاس میان ماندگارترین آثار سینمایی دفاع مقدس که در آن شاهد تجلی جلوه های میدانی ملموس، جذاب و در عین حال پر کشش باشیم به شکل مشترک به سکانس نخست فیلم «مزرعه پدری» به کارگردانی زنده یاد رسول ملاقلی پور و فصل سقوط هلیکوپتر در فیلم «چ» ابراهیم حاتمی کیا را انتخاب می‌کنند.
حاتمی کیا طی 35 سال اخیر نفس به نفس زندگانی اش را در سینمای دفاع مقدس زیسته؛ از نخستین گام های تجربه اش در خلال تولید آثار هنری همراه با گروه مستند سازی «روایت فتح» در سال های حماسه و خون تا امروز که در طی بیش از 35 سال فعالیت مستمر در حوزه سینمایی دفاع مقدس به یکی از نام های درخشان این گونه سینمایی و البته تاریخ سینمای ایران بدل شده است.
ابراهیم حاتمی کیا نشان داد با آمیختن تجربه در انتخاب قصه و مضمون، فرار از نگاه های کلیشه‌ای و تاکید بر بازنمایی واقعیت با تمام تلخی ها و شیرینی‌هایش، می‌توان درباره دفاع مقدس و سال‌های پر شکوه آن برای نسل‌های متمادی فیلم ساخت و این خوراک ارزشمند معنوی را که در تاریخ معاصر ما چون ستاره ای پرنور و ابدی می درخشد را برای نسل‌های بعدی و آثار سینمایی بعدی سینماگران به بهترین شکل ممکن پاس داشت.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: