counter create hit مشکلات عاطفی و فقر، دلایل بزهکاری زنان
۰۷ آذر ۱۳۹۲ - ۲۳:۵۴
کد خبر: ۲۹۳۰۶
گفتگو با آرش سیفی، دادیار دادسرای جنایی:

مشکلات عاطفی و فقر، دلایل بزهکاری زنان

در چند وقت اخیر اخبار متعددی درباره دستگیری زنان و دختران جوان به دلیل ارتکاب جرایم مختلف داشتیم. روزنامه ی شرق در گفت‌وگو با آرش سیفی، دادیار اظهارنظر دادسرای امور جنایی تهران، به بررسی دلایل ارتکاب جرم توسط زنان پرداخته‌است.

سه‌دختری که در باند بزرگ زورگیری عضویت داشتند همراه سایر اعضای گروه همچنان در بازداشت به سر می‌برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد. در چند وقت اخیر اخبار متعددی درباره دستگیری زنان و دختران جوان به دلیل ارتکاب جرایم مختلف داشتیم. در گفت‌وگو با آرش سیفی، دادیار اظهارنظر دادسرای امور جنایی تهران، به بررسی دلایل ارتکاب جرم توسط زنان پرداخته‌ایم.
‌ بیشتر چه زنانی مرتکب جرم می‌شوند و دلیل آن چیست؟
بیشتر زنانی که آسیب‌پذیر هستند، مرتکب جرم می‌شوند. آنها زنانی هستند که شکست عاطفی خورده‌اند. در رده بعد زنانی هستند که نیاز و مشکلات اقتصادی دارند. این دو دلیل عمده‌ترین دلایل گرایش زنان به جرم است اما اگر بخواهیم این دو را تفکیک کنیم باید گفت مشکل عاطفی بیش از مشکل مالی زنان را در معرض جرم قرار می‌دهد. بررسی‌ها نشان داده است شکست عشقی، بی‌توجهی همسر در افراد متاهل و موارد مشابه در این زمینه نقش عمده‌ای دارند. به غیر از این موارد و فقر اقتصادی، مسایل مربوط به اعتیاد هم در گرایش زنان به جرم تاثیر دارد. البته نباید فراموش کنیم خود اعتیاد، جرم محسوب می‌شود و اگر بخواهیم اعتیاد را هم ریشه‌یابی کنیم باز هم به مسایل عاطفی می‌رسیم. معمولا افرادی بیشتر به سمت اعتیاد می‌روند که در معرض مشکلات عاطفی قرار داشته‌اند.
‌ چرا مشکلات عاطفی باعث می‌شود زنان به سمت جرم بروند چرا به فکر برطرف‌کردن مشکلات‌شان نیستند و سعی نمی‌کنند کمبودهای خود را از طریق معقول و پذیرفته‌شده برطرف کنند؟
اول اینکه بحث درمان در کشور ما خیلی جا نیفتاده است. افراد به درمان خیلی اعتماد ندارند و اشخاصی که در معرض مشکلات اینچنینی قرار می‌گیرند به دلیل همین طرز تفکر، آسیب‌پذیرتر از دیگران هستند. آنها معمولا به قول معروف دم‌دست‌ترین راه را انتخاب می‌کنند. به هر حال درمان، پروسه‌ای طولانی‌مدت است و روند خاص خودش را دارد و اقدامات ویژه‌ای را می‌طلبد ولی بخشی از ارتکاب جرم و این اتفاقات برای زنان تاحدی ناخودآگاه پیش می‌آید یعنی ‌چون در وضعیت‌های خاص آسیب‌پذیر هستند، سریع به سمت ارتکاب جرم می‌روند. البته هستند افرادی که در آن شرایط دنبال درمان می‌روند و این موضوع که زنانی که شکست عاطفی می‌خورند به سمت جرم می‌روند عمومیت ندارد.
زنان چه جرایمی را بیشتر مرتکب می‌شوند؟
در وهله اول جرایم منافی عفت بیشترین جرایم است که زنان انجام می‌دهند، ‌بعد از آن اعتیاد است و بعد از آن جرایم مالی در رتبه سوم قرار دارند.
منظور از جرایم مالی چیست؟
جرایمی که منافع مالی در آنها مطرح است مثلا سرقت، کیف‌قاپی، فالگیری و کلاهبرداری از طریق آن و بقیه جرایمی که به‌دست‌آوردن پول در آن مطرح می‌شود.
‌طبیعتا وقتی زنی جرمی را انجام می‌دهد طبق قانون مجازات می‌شود اما ریشه‌های جرم آنطور که گفتید در جای دیگری است بنابراین به غیر از مجازات واکنش درستی که باید در برابر این افراد داشت، چیست؟
به‌نظر من رفع این مشکل به فرهنگ‌سازی نیاز دارد. باید جایگاه زن در جامعه مشخص شود. هرچند در سال‌های اخیر تلاش‌هایی در این راستا انجام شده است ولی می‌توان گفت تلاش‌ها کم بوده و باز هم باید ادامه داشته باشد چون همه باید بدانند احترام به زن لازم و ضروری است چون به هر حال زن از لحاظ روحی جنس لطیفی است و در کل همان‌طور که گفتم احترام به زن باید فرهنگ‌سازی شود تا در کاهش جرایم هم تاثیر داشته باشد.
‌ آیا سن مشخصی برای ارتکاب جرم در زنان وجود دارد؟
اگر بخواهیم درمورد سن ارتکاب جرایم در زنان صحبت کنیم به آمار نیاز داریم و ما متاسفانه از لحاظ آماری ضعیف هستیم ولی اگر بخواهم نظر شخصی خودم را بر پایه تجربیاتی که داشته‌ام بگویم این است که زنان معمولا از سن 14 یا 15سالگی تعیین‌تکلیف می‌شوند و معمولا جرم را در این سنین شروع می‌کنند البته مردان هم همین‌طور هستند. معمولا افراد از سنی که وارد اجتماع می‌شوند و اجتماع آنها را می‌پذیرد تحت تاثیر اتفاقات محیط و جامعه قرار می‌گیرند و این اثر در آینده هم روی آنها خواهد ماند. می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که نوجوانی سن شروع بزهکاری است.
‌ زنان در جامعه از مردان محدودتر هستند و بیشتر تحت مراقبت خانواده قرار دارند آیا این موضوع در ارتکاب جرم در آنها تاثیر دارد یا خیر؟
این نکته مهمی است. می‌توان گفت وقتی زنان به سنی می‌رسند که آزادی عمل بیشتری پیدا می‌کنند احتمال ارتکاب جرم در آنها بیشتر می‌شود ولی اگر از این مرحله خطر بگذرند احتمال ارتکاب جرم در آنها کمتر می‌شود. در کل هم باید تاکید کرد قطعا دوران طفولیت و نوجوانی و قبل از 15سالگی هم در احتمال ارتکاب جرم از سوی افراد اثر دارد و به نوعی زمینه‌ساز است. بحثی که مطرح کردید علاوه بر مساله سن از جنبه دیگری هم اهمیت دارد و می‌توان گفت به‌طور مشخص زنانی که از محدودیت شدید به سمت آزادی بیشتر رفته‌اند احتمال ارتکاب جرم در آنها بیشتر شده است. این موضوعی است که خانواده‌ها باید نسبت به آن اگاه باشند و درباره‌اش بیشتر تامل کنند.
‌ ناآشنایی با قوانین تا چه حد می‌تواند در موضوع جرایم زنان موثر باشد؟
این مورد در حال حاضر کم است و آگاهی از قوانین تقریبا همه‌جا وجود دارد و همه شهروندان قوانین را می‌دانند ولی به‌نظر من مشکلی که وجود دارد این است که خیلی از مواقع زنان به‌خاطر مسایل حیثیتی و آبرویی به قانون پناه نمی‌برند، شکایت نمی‌کنند و خودشان در معرض جرم قرار می‌گیرند. رابطه نامشروع و مسایلی مانند آن در همین قالب قابل تحلیل است. درواقع فرد به خاطر اینکه از شخصی می‌ترسد، شکایت نمی‌کند و موضوع را از نظر قانونی پیگیری نمی‌کند، خودش ناخواسته به سمت ارتکاب جرم می‌رود.
درواقع شما معتقد هستید تعدادی از زنان مجرم در ابتدا خودشان قربانی جرم می‌شوند و در مرحله بعد به‌تدریج به مجرم تبدیل می‌شوند؟
بله تقریبا درمورد بسیاری از زنان مجرم این فرضیه صدق می‌کند.
 ‌ آیا به‌نظر شما آموزش قوانین و نحوه مواجهه با مسایلی که زنان قربانی آن می‌شوند می‌تواند در کاهش جرایم زنان موثر باشد؟
قطعا همین‌طور است آموزش در پیشگیری از جرم صددرصد موثر است. تجربه هم نشان داده است این کار تاثیر دارد. علاوه بر این قانون آیین دادرسی کیفری جدید هم که در حال تصویب است برای زنان حقوقی را در نظر گرفته که نسبت به قبل خیلی بهتر است. همین که در مرحله تحقیقات در نیروی‌ انتظامی حتما باید یک زن حضور داشته باشد و ماموران زن پلیس باید از مجرمان زن تحقیق کنند، ‌به هر حال موثر است. چون زنان راحت‌تر می‌توانند با هم صحبت و مسایلشان را بازگو کنند. اگرچه پیش‌بینی‌هایی هم در قانون شده ولی هرچه بیشتر بشود بهتر است.
‌ پیشنهاد شما برای کاهش جرایم زنان چیست؟
به‌نظر من بیشترین اقدامی که برای کاهش انواع جرایم و به‌ویژه کاهش جرایم زنان موثر است فرهنگ‌سازی است. باید احترام به زنان در جامعه ارتقا پیدا کند و ‌قوانین بیشتری به‌نفع آنها به وجود بیاید که البته این سال‌ها‌ هم قوانین خوبی در حمایت از زنان تصویب شده است اما در این راستا هنوز هم لازم است قوانین حمایتی از زنان بیشتر مورد توجه قرار گیرد من فکر می‌کنم در این صورت زنان کمتر مرتکب جرم شوند.
‌ نقش سازمان‌های حمایتی مانند بهزیستی یا سازمان‌های مشابه را در کاهش جرایم زنان چقدر موثر می‌دانید؟
این نهادها قطعا مفید هستند و لازم است به‌عنوان نهادها و بازوهای حمایتی تقویت شوند. باید قانون دست آنها را باز بگذارد تا بتوانند اقدامات لازم را در مواقع مناسب انجام بدهند ‌البته در قانون آیین دادرسی جدید که در دست تصویب است به این نهادها اجازه‌ها و مجوزهای خوبی داده شده است. به هر حال نباید فراموش کنیم نهادهای حمایتی بسیار نقش مهمی دارند و می‌توانند به زنان آسیب‌دیده کمک کنند تا آنها بحران‌ها را پشت‌سر بگذارند و به سمت ارتکاب جرم نروند.

 

منبع:شرق

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین