خرداد :امیر عابدپور از مدیران استارت آپ انرکوین به نفت خبر می گوید: در طول یکی دو سال اخیر ما تلاش زیادی کردیم که بتوانیم یک اکو سیستم استارتآپی حول محور چالشها و ناکارآمدیهایمان در فضای انرژی کشور ایجاد کنیم با الزاماتی که در ایران مورد نیاز است. به همین منظور موفق شدیم 5 استارتآپ را با استفاده از قابلیتهای اثبات شده پلتفرمهای جدید در حوزه بلاک چین و آی او تی در مسیر حل این چالشها با کمک متخصصین شکل دهیم که یکی از آنها استارتآپ انرکوین است که در واقع در مسیر مدیریت و بهینهسازی مصرف سوخت حرکت میکند.
سعیده شیرانی- هفته پیش وزیر ارتباطات در پیامی که به دبیرخانه بانکداری الکترونیک فرستاده بود، نوشت:"بدون شک فناوری بلاکچین در چند سال آینده تحولاتی عظیم و زیرساختی در پیکره ارتباطات، نظام مالی و اقتصادی، اینترنت اشیاء و سایر حوزهها ایجاد خواهد کرد و باید برای همگام شدن با این فناوری ساختارهای کشور با تغییرات منطبق شود که در غیر این صورت در حوزه فناوری عقب ماندگی خواهیم داشت." یکی از مشکلاتی که این روزها کشورما به دلیل کهنگی ساختارها با آن دست به گریبان است، مصرف بی رویه و قاچاق سوخت است. در این بین پرسش اصلی این است که آیا فناوری های تازه الکترونیکی برای این معضل راهکاری دارند؟ ورود استارتاپها به عرصه سوخت و انرژی آن هم در کشوری که مقوله استارتاپ در آن هنوز نوپا به حساب میآید بسیار مهم است و اگر گشایش و استقبال مسئولان در این زمینه وجود داشته باشد، باید آن را به فال نیک گرفت. استارتاپهای انرژی در دنیا موفق به یافتن راهحل و حتی حل بسیاری از مشکلات مربوط به عرصه انرژی با استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا از قبیل بلک چین، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا شدهاند. راهحلهایی از قبیل کاهش و بهینهسازی مصرف انرژی، کاهش آلایندگیهای ناشی از مصرف سوخت، کاهش یا توقف قاچاق سوخت و... . این تکنولوژیها میتوانند در شرایطی که کشور ما با مسائلی مانند قاچاق سوخت، افزایش بیرویه مصرف سوخت و انرژی و افزایش آلودگی در اثر آن روبرو است بسیار راهگشا و موثر باشند. در این رابطه با امیر عابدپور یکی از موسسان استارت آپ انرکوین و مدیر اجرایی شتابدهنده تخصصی انرژی آیتک گفت و گو کردهایم. شما را به خواندن آن دعوت میکنیم:
آقای عابدپور استارتآپ انرژی چیست و چه خدماتی ارائه میدهد؟
اجازه بدهید در ابتدا کلیتی درباره روندی که استارتآپها در دنیا طی کردهاند و پس از آن مشخصا استارتآپ انرژی مطرح کنم. این اکو سیستم استارتآپی که از آن به عنوان انقلاب جدید کسب و کار یاد میکنند در سال 2005 شکل گرفته و در طول این سالها رشد کرده و توانسته سهم قابل ملاحظهای از اقتصاد دنیا را به خود اختصاص دهد. نکته بسیار مهم این که صنعت انرژی یکی از بخشهایی بوده که توانسته است سهم قابل ملاحظهای را از این میزان سرمایهگذاری که حدود 170 میلیارد دلار در سال هست را از آن خود کند. در طول یکی دو سال اخیر ما تلاش زیادی کردیم که بتوانیم یک اکو سیستم استارتآپی حول محور چالشها و ناکارآمدیهایمان در فضای انرژی کشور ایجاد کنیم با الزاماتی که در ایران مورد نیاز است. به همین منظور موفق شدیم 5 استارتآپ را با استفاده از قابلیتهای اثبات شده پلتفرمهای جدید در حوزه بلاک چین و آی او تی در مسیر حل این چالشها با کمک متخصصین شکل دهیم که یکی از آنها استارتآپ انرکوین است که در واقع در مسیر مدیریت و بهینهسازی مصرف سوخت حرکت میکند.
پیش از اینکه به انرکوین بپردازیم بفرمایید مشخصه این استارتآپها چیست؟
انرکوین یک استارتآپ در مسیر بهینه سازی و مدیریت مصرف سوخت و سایر حاملهای انرژی است. ما برای طراحی آن از پلتفرم بلک چین استفاده کردهایم ولی از آی او تی، اینترنت اشیا و آنالیز داده هم بهره گرفتهایم. کارکرد اصلی و مزیت رقابتی این استارتآپ این است که در وضعیت فعلی زنجیره تولید و سوخت در ایران یک زنجیره پراکنده است، در واقع از تولید تا مصرف کننده نهایی چندین سامانه پراکنده وجود دارد که پایگاههای داده و پروتکلهای ثبت داده متفاوتی دارند، اینها باعث میشود که نتوانیم از اطلاعات به دست آمده از بخشی از زنجیره استفاده کنیم. اگر بخواهم ملموس تر بگویم ما در زنجیره تامین و توزیع سوخت شاهد آن هستیم که از تولید تا انبار نفت توسط سامانه دیسپچینگ، از انبار نفت تا جایگاهها توسط حوالهجات دستی و بعد از جایگاه تا مصرفکننده توسط سامانه کارت سوخت کنترل میشود، پس شاهد سه سامانه هستیم که اطلاعات مختلفی را به دست میدهند و باگهای بسیار زیادی دارند که عمده قاچاق سوخت قبل از جایگاه از زنجیره خارج میشود و کنترل و پایش لازم را مجموعه حاکمیتی بر این زنجیره ندارد چرا که این اطلاعات بعضا مخدوش میشوند و امکان تطبیق آنها و سوار شدن پلتفرمهای آنالیز داده نیز به شکلی در این ساختار سنتی فراهم نیست. خب ما چه میکنیم؟ ما در واقع این زنجیره را با حفظ تجهیزات موجود زیر بار بلاک چین خواهیم برد، این قابلیت بلاک چین در مکزیک هم که مشکلاتی مشابه ما داشتند نیز استفاده شده است و این امکان برایشان فراهم شده که بتوانند یک لیتر سوخت را از لحظه تولید تا لحظه مصرف ردیابی و این زنجیره را شفاف کنند که ما در زنجیره سوخت خود شاهد این شفافیت نیستیم.این یک بخش از کارکرد این استارتآپ است که در بستر بلاک چین رخ میدهد. در واقع این یک بستری را ایجاد خواهد کرد که حاکمیت صرفا رگولاتوری و سیاستگذاری کند و اجازه ورود سایر بازیگران به خصوص بازیگرانی از جنس استارتآپها برای حل چالشها و ناکارآمدیهایی که در حوزههای مختلف با آن روبرو هستیم را میدهد.
اگر این بستر توسط حاکمیت ایجاد شود این اتفاق به چه شکل خواهد افتاد
اگر این بستر فراهم شود امکان ارائه خدماتی به وجود میآید که یکی از آنها به عنوان مثال ارز دیجیتال است. ارز دیجیتال سوخت، یعنی به جای اینکه ما از کارت سوخت استفاده کنیم برای تخصیص سهمیه در قالب سنتی، از ارز دیجیتال که یکی از محصولات بلاک چین است استفاده کرد. این ارز دیجیتال قابلیت لینک شدن به کارت ملی هوشمند را دارد بنابراین در واقع کارت ملی هوشمند افراد به کیف پول دیجیتال آنها لینک خواهد شد و کیف پول هوشمند آنها با این سهمیه ماهانه شارژ خواهد شد. این چه قابلیتی را فراهم میکند؟ اصلیترین قابلیت این است که در نتیجه آن سوخت قابل انتقال خواهد بود. چیزی که ما در کارت سوخت نداریم و به همین دلیل افرادی که نمیتوانند و یا نمیخواهند از این سوخت استفاده کنند کارتشان را میفروشند، اما در این پلتفرم جدید این قابلیت فراهم شده است که هرکسی بتواند مازاد مصرفش را به صورت ثبت شده انتقال دهد. به تبع اینها شما میتوانید خرید و فروش قانونی ایجاد کنید، در واقع همان بحث رگولاتوری، شما میتوانید یک بازار ثانویه برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال مازاد بر مصرف انرژی مردم. در این ماجرا سناریوهای مختلف قیمتگذاری قابل اعمال خواهد بود، به عنوان مثال میتوان ساز و کاری را تعبیه کرد که نرخ دوم متناسب با قیمت فوب خلیج فارس و سایر عواملی که باید در تعیین قیمت سوخت تاثرگذار باشد باشد به صورت پلکانی و در یک روند چند ساله ما به قیمت اصلی سوخت برسیم. در واقع یکی از سرویسهایی که در این زیرساخت میشود عرضه کرد ارز دیجیتال است. سرویس دیگری که ما در انرکوین ایجاد کرده و به محصول رسیدهایم توکنی است بر مبنای کاهش مصرف و در مسیر بهینه سازی آن. این سرویس بر مبنای کاهش مصرف ایجاد میشود. به طور مثال شرکت گاز را در نظر بگیرید، اگر متوسط سرانه مصرف 500 متر مکعب در ماه باشد و حاکمیت سیاستی تشویقی را در این زمینه در پیش بگیرد و این مقدار در اثر کاهش مصرف مشترکین به 400 متر مکعب برسد بخشی از نفع حاکمیت در اثر کاهش مصرف در قالب توکن به مصرفکننده باز میگردد. بر اساس محاسبات ما اگر مشترکی با قیمتهای فعلی 20 درصد کاهش مصرف در دو ماه پیاپی داشته باشد، اگر حاکمیت 40 درصد از منعتی که برایش حاصل میشود را در قالب توکن به مصرف کننده بازگرداند، مشترک میتواند قبض سوم را رایگان پرداخت کند. حالا شما فرض کنید که شبکه پذیرندگان این سرویس توسعه پیدا کند، یعنی همان ورود بازیگران مختلف اتفاق بیفتد، شما میتوانید در مصرف گاز کاهش داشته باشید و با آن قیض برقتان را پرداخت کنید. همچنین اگر برای رانندگان تاکسی نیز این سیاست تشویقی ایجاد شود که مثلا اگر به جای پول نقد از این ارز دیجیتال برای دریافت کرایه استفاده کنند میتوانند بنزین را ارزانتر بخرند. در واقع اگر این شبکه پذیرندگان توسعه پیدا کند روز به روز در مسیر کاهش مصرف و بهینه سازی آن گام برداشت.
آیا این پلتفرم قابلیتهای دیگری هم دارد؟
بله، این پلتفرم قابلیتهای زیادی دارد. به طور مثال ما در وضعیت فعلی این چالش را داریم که آیا به رانندگان اسنپ و تپسی سهمیه بنزین تعلق بگیرد یا نه؟ اگر هم قرار است سهمیهای تخصیص داده شود به چه شکل و به چه میزان باید باشد؟ بستر قبلی منعطف نیست و همه چیز در آن یک و صفر است، مثلا الان پلتفرم جدیدی به اسم اسنپ به وجود آمده ولی در واقع ما زیرساختهایی قدیمی داریم که جلوی لینک شدن اینها را با هم میگیرد. ولی خب این بستر جدید کمک میکند تا شما مثلا بر مبنای عملکرد رانندگان تاکسی به آنها سهمیه دهید. ممکن است این پلتفرمها مانند اسنپ تعداد زیادی راننده داشته باشد که فقط بخشی از آنها فعالند و یا فعالیتشان در حدی است که باید سهمیه به آنها تعلق بگیرد. ما در انرکوین میتوانیم بر مبنای عملکرد قابل اطمینان بر اساس اطلاعات موثق به صورت پلکانی به این رانندگان سهمیه اختصاص دهیم. لذا میشود بر روی این بستری که من توضیح دادم تک تک این استارتآپها را ایجاد کرد. ممکن است ما با موانع زیادی رو برو باشیم که اصلا به آن فکر هم نکرده باشیم اما بر اساس این بستر میتوان راه حلی برای آن یافت، مهم این است که ما زیرساختی را فراهم کنیم تا امکان ورود این نوآوریها و خلاقیتهای بیرون از مجموعه وزارت نفت فراهم شود و آنها بتوانند نقشآفرینی و ارزشآفرینی کنند و به شهروندان خدمات ارائه دهند.
خب آقای عابدپور، یکی از اعضای کمیسیون انرژی، علی بختیار، در تیرماه امسال اطلاعاتی جزیی درباره انرکوین دادند و گفتند که افراد میتوانند مازاد بنزین مصرفیشان را در قالب انرکوین بفروشند. سوال من این است که در رایزنی با دولت و یا وزارت نفت در چه مرحلهای هستید؟ فکر میکنید امکان استفاده از این پلتفرم وجود دارد و از آن سمت با شما همکاریهایی صورت خواهد گرفت؟
ببینید ما برای اجرا و پیاده سازی دو مدل سناریو داریم. یکی اجرای کامل است که منوط میشود به پذیرش حاکمیت. یعنی حاکمیت باید به نقطهای برسد که از فناوریهای جدید استفاده کند و نقش سیاستگذار را ایفا کند و از تصدی گری به عملیات خودداری کند، که در واقع با انجام این کار زیرساختی را برای واگذاری عملیات و تصدی گری به بخش خصوصی اقدام کند. مدل دیگر مدل اجرای پلکانی است که لزوما به معنای این نیست که حاکمیت باید بپذیرد. ما با بخشهایی از حاکمیت مثلا شرکت بهینه سازی مصرف سوخت در مسیر بهینه سازی در حال مذاکره هستیم و به توافقات خوبی هم رسیدهایم و امیدواریم که در آینده نزدیک این ارز دیجیتال که مبنای کاهش مصرف است را در فرابورس به شکل آی.سی.او عرضه و کارمان را به صورت رسمی آغاز کنیم.اما در بخش اجرای کامل، ما تلاش زیادی کردیم که مسئولین را از دستگاهها و ارگانهای مختلف با این پلتفرمهای جدید و مشخصا انرکوین همراه کنیم، در مجلس و با مرکز پژوهشهای مجلس جلسه خوبی را داشتیم، جلسه سه ساعتهای که آنها در آن علاوه بر تیم مدیریتی و کارشناسی از دو متخصص بلاک چین هم استفاده کرده بودند که در نهایت به نقطهای رسیدیم که آن دو متخصص هم طرف ما آمدند و به شکلی قابلیتهای بلاک چین را تایید کردند.ما با جناب حسنوند رییس کمیسیون انرژی مجلس نیز جلساتی را داشتیم و در نتیجه ما در صحن علنی کمیسیون انرژی مجلس این استارتآپ را معرفی کردیم و به سمتی مساله را سوق دادیم که کارت سوخت لزوما پاسخ درستی برای حل مشکلات فعلی و مشخصا قاچاق سوخت نیست و خوشبختانه بعد از این جلسات ادبیات تعدادی از نمایندگان مجلس و مشخصا آقای بختیار ئ تعداد دیگری از دوستان به سمتی رفت که اشاره کردید. در سطح وزارت نفت نیز جلسات خوبی را با مدیران و کارشناسان شرکت پخش داشتیم، به هر حال بازخورداها را گرفتیم که خداروشکر مثبت بودند و به گونهای کار در جریان است اما نمیتوانم بگویم که مورد پذیرش قطعی آنها واقع شده است، نکته مهم این که این کاری فرا وزارتخانهای است یا حتی فرا قوهای، البته وزارت نفت میتواند نقش مهمی در تصمیمسازی برای مسئولین ارشد حاکمیت داشته باشد اما تصمیم گیری نهایی به نظر من بسیار پیچیده تر از این است. اگر حاکمیت به دنبال این باشد که بتواند به سمت توزیع عادلانه یارانههای انرژی و بهینه کردن مصرف انرژی گام بردارد باید بپذیرد که از این پلتفرمها بهره ببرد. پس در نهایت موضوع در جریان است و ما از تعدادی زیادی از مدیران بازخورداهای مثبتی را گرفتهایم اما من نمیتوانم به شما بگویم که به قطعیت رسیده است.