تیم «ب» در رﺅیای رویارویی با ایران
خرداد؛ در شرایطی که سران ایران و آمریکا تاکید کرده اند که علاقه ای به درگیری و جنگ ندارند تیم «ب» متشکل از بولتون، بن سلمان، بنیامین نتانیاهو و بن زاید همچنان برای رسیدن به خواسته‌های خود در رویای درگیری نظامی با ایران هستند و هیچ توجهی به پیامدهای جنگ برای کشورهای منطقه و جهان ندارند.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، در شرایطی که جامعه بین المللی از ایده اقدام نظامی علیه ایران پشتیبانی نمی‌کند و متحدان آمریکا این ایده را رد کرده اند و قدرت‌های بزرگ همچون روسیه و اتحادیه اروپا خواستار خودداری دو طرف از افزایش تنش‌ها شده اند و سیاستمداران آمریکایی نیز تمایل اندکی نسبت به درگیری نظامی با ایران نشان داده اند و شماری از نمایندگان کنگره آمریکا از دولت به خاطر عدم ارائه اطلاعات کامل انتقاد کرده اند. اعضای تیم «ب» متشکل از بولتون، بنیامین نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید از جمله محدود کسانی هستند از ایده گزینه نظامی حمایت می کنند و لحن خصمانه ای را علیه ایران به کار گرفته اند. اعضای این تیم هیچ توجهی به پیامدهای تنش ندارند و همچنان به خیره سری های خود علیه ایران ادامه می دهند و برای کشاندن ترامپ به سوی جنگ با ایران تلاش می کنند. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران و ناظران پیامدهای هرگونه ماجراجویی علیه ایران را برای آمریکا و همپیمانان آن بسیار وخیم می دانند.
** تیم «ب» خیمه‌شب‌بازان کارزار ضد ایرانی
نشریه «المجد» مصر در بخشی از گزارش خود به قلم «توفق المدنی» نوشت: جنگ سالاران دولت کنونی آمریکا از جمله «بولتون» مشاور امنیت ملی آمریکا و «پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا و رهبران صهیونیست برای جنگ علیه ایران تلاش می کنند. اما کنگره در این زمینه درمانده است. حضور رهبران تندروی در کشورهای عربی حاشیه خلیج (فارس) به ویژه عربستان و امارات هم این رویکرد را تقویت کرده است. این رهبران بر روی ترامپ تاثیر بالایی دارند و درباره سیاست های ترامپ به ائتلاف رسیده اند.
به نوشته روزنامه الکترونیکی «رای الیوم»، سه طرف به دنبال تنش آفرینی هستند. نخست گروهی از جنگ سالاران در آمریکا مانند بولتون، پمپئو، جارد کوشنر و دوم سردمداران کشورهای عربی مثل عربستان و امارات و سوم رژیم اسرائیل است.
روزنامه «العربی الجدید» چاپ لندن نوشت: در شرایطی که تهران و واشنگتن می گویند که به دنبال جنگ نیستند اما آنچه خطر احتمال درگیری را افزایش داده است آن است افرادی مثل بولتون ایران را تهدید به جنگ می کند. در این میان برخی از مقامات عربی هم بدون اینکه به پیامدهای جنگ توجه کنند بر شعله های آتش می دمند. در اصل آمریکا با همکاری آشکار با کشورهای امارات، عربستان و بحرین و رژیم اسرائیل تنش علیه ایران را آغاز کرده است. این کشور در سال گذشته با عقب نشینی از توافق هسته ای و اعمال تحریم ها علیه ایران و لغو معافیت های تحریم نفتی در این راستا گام برداشته است.
' هدف واقعی ترامپ از تنش آفرینی با ایران یک موضوع شخصی است و او دچار خود بزرگ بینی شده است. او توافق هسته ای را مشکلی برای منطقه می دانست و این یکی از دلایل عقب نشینی وی بود. این در حالی است آمریکا از سال 2003 با حمله به عراق بزرگترین تهدید کننده صلح و ثبات در منطقه است. این کشور به قطعنامه های سازمان ملل هیچ توجهی ندارد. این کشور از رژیم اسرائیل و سیاست های ویرانگر آن در منطقه و همچنین از دیکتاتورها در کشورهای عربی حمایت می کند. مصیبت بارتر این است دولت آمریکا با ریاست ترامپ در شرایطی از رفتار ایران در منطقه انتقاد می کند که از جنایت همپیمانان خود در کشورهای عربی چشم پوشی کرده است. این در حالی است که سیاست های خصمانه عربستان و امارات در یمن، لیبی و سودان سراسر منطقه را در لبه آتش فشان قرار داده است. ترامپ آمریکا را از توافق هسته ای خارج کرده است. این در حالی است که همپیمانان آمریکا در اروپا و آژانس بین المللی انرژی اتمی و حتی مسوولان بی طرف آمریکا هم اعتراف کرده اند که ایران به تعهدهای خود در توافق هسته ای پایبند بوده است. اکنون ایران تهدید کرده است که اگر کشورهای اروپای برای ایجاد سازوکاری درباره بخش های نفتی و بانکی ایران تلاش نکنند از توافق هسته ای خارج خواهد شد. در نتیجه ای این تهدیدهای ایران، ترامپ خود را برابر معادله سختی می بیند. یا او تسلیم خواهد شد و یا اینکه به تنش آفرینی های خود ادامه می دهد. این در حالی است کسی غیر از برخی اطرافیان او از جمله بولتون و رژیم اسرائیل و عربستان و امارات خواهان تنش نیستند.'
روزنامه «البناء» لبنان هم نوشت: همه طرفداران و مخالفان جنگ علیه جمهوری اسلامی پس از انفجار نفتکش ها در بندر الفجیره شگفت زده شدند. زیرا ترامپ با وجود فراهم شدن بهانه جنگ به درخواست طرفداران جنگ پاسخ مثبت نگفت و از انفجارهای الفجیره سوء استفاده نکرد. بلکه ترامپ به جهانیان اطمینان داد که قصد جنگ ندارد. این موضوع، پس از حمله گروه انصارالله به تاسیسات نفتی عربستان هم تکرار شد. پس از این رویداد هم واشنگتن به تنش روی نیاورد. سردمداران ریاض این پیام ترامپ را دریافتند و پس از این موضع «عادل الجبیر» وزیر امور خارجه عربستان اعلام کرد که عربستان به دنبال جنگ با ایران نیست. در سرزمین های اشغالی هم مسوولان صهیونیست ترامپ را به عقب نشینی از توافق هسته ای و تنش آفرینی علیه ایران تحرک کرده اند پس از این 2 رویداد در منطقه ساکت شدند. آنان درک کردند که موضوع نیاز به تحلیلی با آرامش و به دور از گستاخی دارد تا به جنگ منجر نشود. زیرا در صورت آغاز جنگ نتایج و پیامدهای آن بر منافع آمریکا و منافع نفوذ آن و همچنین ثبات همپیمانان آن و در راس آنها رژیم صهیونیستی مشخص نیست. اگرچه به دنبال این رویدادها نتانیاهو موضعی را در پیش نگرفت اما «یوال اشتاینس» وزیر انرژی این رژیم سکوت را کنار گذاشت و نگرانی رژیم اسرائیل از جنگ و فعال شدن نفش حزب الله لبنان و گروه جهاد اسلامی در غزه را آشکار ساخت.
** پیامدهای گزینه نظامی برای منطقه و جهان
روزنامه رای الیوم نوشت: اگر جنگی رخ دهد دامنه آن منطقه را فراخواهد گرفت. در یک طرف ایران و همپیمانان آن در محور مقاومت قرار خواهد گرفت و در طرف دیگر آن آمریکا و همپیمانان عرب آن خواهد بود. اما خطرات جنگ سراسر جهان را فراخواهد گرفت. زیرا میدان جنگ منطقه ای خواهد بود که شریان حیاتی اقتصاد جهانی را تشکیل خواهد داد و اقتصاد جهانی به طور کلی به نفت و گاز این منطقه تکیه کرده است و در صورت وقوع جنگ بیشتر مراکز نفتی ویران خواهد شد.
به نوشته روزنامه رای الیوم، دولت ترامپ ارزیابی درستی از قدرت ایران و همپیمانان آن ندارد. ایران و همپیمانان آن احتمال دارد جنگنده ها و پایگاه های آمریکا را هدف قرار دادند. همچنین ایران و همپیمانان می تواند منافع کشورهای عربی، شهرها و اقتصاد این کشورهای را هدف قرار دهند و همه در تیر رس موشک ها خواهند بود.
نشریه «المجد» مصر در بخشی از گزارش خود آورد ایران از زمان انقلاب اسلامی برای استفاده از قدرت گروه های مقاومت در منطقه برنامه ریزی کرده است. اکنون اوضاع فرق کرده است و ایران در منطقه خاورمیانه قدرت نفوذ بالایی دارد. حزب الله از ارتش لبنان امکانات بیشتری دارد. همچنین گروه های همپیمان ایران در عراق، سوریه، یمن قدرتمند هستند. نیروهای یمن اکنون پهپادهایی را به سمت دشمنان خود روانه می کنند. حزب الله، گروه حماس و جهاد اسلامی با حمله علیه رژیم صهیونیستی در خدمت راهبرد جمهوری اسلامی ایران هستند. جنبش جهاد می تواند با شلیک موشک های خود از رژیم صهیونیستی انتقام بگیرد. این مسائل سبب شده است که واشنگتن به خود اجازه گشودن جبهه علیه ایران را ندهد.
روزنامه العربی الجدید در بخشی از گزارش خود آورد: در پایان باید گفت که اگر آمریکا در منطقه قدرت نظامی خود را با هدف تهدید ایران تقویت کند کشورهای عربی در برابر دو گزینه قرار خواهند گرفت که یکی از دیگر تلخ تر خواهد بود. اگر تنش فراگیر یا محدود رخ دهد حتما کشورهای عربی میدان آن خواهند بود و در صورتی هم که ایران و آمریکا مذاکره کنند و به توافقی دست یابند بازهم آنها منافع کشورهای عربی را در نظر نخواهند گرفت. شاید تخریب کشتی های نفتی در مقابل بندر الفجیره و حمله انصارالله به مراکز نفتی عربستان نشان می دهد کسانی از مقامات عرب که به دنبال تنش آفرینی هستند دیدگاه فراگیر و متوازنی درباره آینده تنش ندارند و نمی دانند که اگر جنگی آغاز شود آنان هیزم جنگی خواهند بود که خود برافروخته اند.
