counter create hit صدا و سیما از جان زبان مادری چه می‌خواهد؟
۰۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۶
کد خبر: ۳۱۲۷۸۶
«فردوسی و مولانای دیگری باید»

صدا و سیما از جان زبان مادری چه می‌خواهد؟

خرداد؛ تاکنون هیچ‌گاه رهبر انقلاب چنین آشکارا به انتقاد از زوال زبان فارسی به خصوص در برنامه‌های سازمان صدا و سیما انتقاد نکرده‌اند؛ امری که اگر مانعش نشویم به زوال تمدن ایرانی می‌انجامد.

قصه تکراری است؛ سالیان درازی عبور کرده و زبان فارسی به قهقرا می‌رود و خبری از هزار و یک شورای عالی، فرهنگستان، نهاد و سازمان متولی امر نیست که خوش گفت: شاعر گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، لاجرم آنچه به جائی نرسد فریاد است.
 
صدا و سیما از جان زبان مادری چه می‌خواهد؟/ فردوسی و مولانای دیگری باید

اگر چند روزی در توییتر، اینستاگرام یا هر شبکۀ اجتماعیِ دیگری پرسه بزنید، مداوماً با آدم‌های منتقدی رو‌به‌رو می‌شوید که می‌گویند سطح بحث‌ها خیلی پایین آمده و دیگر هیچ‌کس حرف جدی نمی‌زند و همه شده‌اند کارشناس و حرف‌هایی شبیه این. این انتقادات ریشه در تصور خاصی از زبان دارند که می‌گوید زبان ابزاری است برای انتقال «افکار و اندیشه‌ها.»
زبان پدیده و یا شاید هم می‌توان گفت کشفی منحصر به فرد بشر است. زبان بستری است که تصور و معنی تازه‌ای از جهان برای انسان آفرید، و او را به درک معانی ارزشمند مفاهیم زندگی، عشق، زیبایی، آزادی و…. نائل کرد. 
انسان به وسیله‌ی زبان بود که توانست به اعماق وجود دیگران نفوذ کند و به دیگران بپیوندد و نخستین اجتماعات بشری را شکل دهد. 

شعری که بدون فرم هیچ است
رهبر انقلاب در دیدار رمضانی در انتقاد آشکار از شعرا و ترانه‌سرایان گفتند: زبان فارسی قرن‌های متمادی است که عمدتاً به‌وسیله‌ی شاعران بزرگ حفظ شده و این‌گونه سالم و فصیح به دست ما رسیده است، بنابراین ما باید حرمت زبان را حفظ کنیم و اجازه نداریم با بی‌مبالاتی آن را به دست فلان ترانه‌سرای بی‌هنر بدهیم که الفاظ را خراب کند و بعد نیز با پول بیت‌المال در صداوسیما و دستگاه‌های دولتی و غیردولتی پخش شود.
فرم و ساختار جدا از هم نیستند. ساختار مجموعه تمام عناصر سازنده یک شعر مثل لحن و موسیقی، استعاره، تمثیل، تشبیه، زبان‌ورزی است. فرم، شکل بیرونی و نهایی شعر است، آنچه که از کلیت شعر در مقابل دید و قضاوت مخاطب و منتقد قرار می‌گیرد؛ هیبت و کالبد قابل دید و درک شعر.
به روایتی می‌توان گفت، ما قبل از سرودن شعر، فرم را انتخاب و استفاده نمی‌کنیم، پس از روند سرایش است که چهره شعرمان و هویت‌اش شکل می‌گیرد و مورد قضاوت و سنجش و نقد قرار می‌گیرد. به این معنا که موجودیت و تمامیت شعرمان مورد تاویل و سنجش و نگاه مخاطب و منتقد ادبی قرار می‌گیرد و «روابط کارکردی اجزای شعر را در شکل و وجه کلی شعر بررسی و شرح و سنجش می‌کنند»
همه عناصر ادبی و تکنیک‌هایی که شما در زمان سرایش شعر به کار می‌برید (از استعاره و کنایه تا لحن و موسیقی و زبان‌ورزی) اندام و پیکره شعرتان را می‌سازد و در نهایت فرم شعرتان را می‌سازد؛ و هنگام خوانده شدن و سنجش شدن شعرتان، از بیرون (یعنی از کلیت شعر و چهره و فرمش) به درون شعر شما نگاه می‌شود؛ یعنی مخاطب و منتقد حالا به دنبال کشف و درک و سنجش هماهنگی عناصر ساختاری و مفهومی شعرتان است، و همچنین یافتن و سنجیدن «ادراک و جهانبینی‌تان» که در سطور شعر پنهان است.

از آن‌ور پشت‌بام نیفتیم
مکتب فرمالیسم که در دهه بیست میلادی در روسیه شکل گرفت، برای اولین بار در جهان، به طور جدی و عمیق، اهمیت «فُرم» در ادبیات را به هنرمندان جهان نمایان کرد. آن‌ها اهمیت چندانی قائل نبودند برای این‌که محتوای یک اثر ادبی چه کم و کیفی دارد! به گمان آن‌ها اهمیت و ارزش ادبی هر اثری، در فرم و چهره‌ای است که ایجاد کرده است. آن‌ها در تحلیل و بررسی آثار ادبی به «روابط سازه‌های اثر» و «همکاری سازه‌های اثر» توجه و تمرکز داشتند.
در دهه هفتاد شمسی که سیلی از ترجمه‌های ادبی به دست شاعران جوانِ آن دوره کشورمان رسید، عد‌ه‌ای به غلط فکر کردند فُرم‌گرایی یعنی بی‌معنا و عجیب و غریب نوشتن! عاری از هر معنا و مفهومی یک متن نوشتن؟! این دسته از شاعران تندرو ایرانی، با ارایه شعر‌هایی عجیب و زبان‌بازانه گمان می‌کردند طرحی نو در انداخته‌اند! غافل از اینکه فرمالیست‌ها هرگز نگفته بودند یک اثر ادبی نباید معنا داشته باشد و بی‌معنا بنویسید! حرف اصلی فرمالیست‌ها این بود که « برای بررسی و نقد و شرح یک اثر ادبی، ما با معنا و مفهومش کاری نداریم بلکه با ساختار و فرمش کار داریم و آن اثر را از نظر ارزش ادبی‌اش مورد شرح و سنجش قرار می‌دهیم».

صدا و سیما چه از جان زبان فارسی می‌خواهد؟
شاید تاکنون هیچ‌گاه رهبر انقلاب بدین صراحت از آسیب سازمان عریض و طویل صدا و سیما به زبان فارسی انتقاد نکرده‌اند؛ جایی که فرمودند: من از صداوسیما گله‌مندم، به‌دلیل اینکه به جای ترویج زبان صحیح و معیار و زبان صیقل‌خورده و درست، گاهی زبان بی‌هویت و تعابیر غلط و بدتر از همه تعابیر خارجی را ترویج میکند. انتشار فلان لغت فرنگی یک مترجم یا نویسنده از تلویزیون، موجب عمومی شدن آن لغت و آلوده شدن زبان به زوائد مضر میشود.
صدا و سیما از جان زبان مادری چه می‌خواهد؟/ فردوسی و مولانای دیگری باید

از جمله ناهنجاری‌های زبانی که این روز‌ها از طریق تلویزیون منتقل می‌شود، اصطلاحات، تکه کلام‌ها و کلمات ترکیبی نوین است تا جایی که پس از پخش چند قسمت از یک سریال تکه‌کلام‌ها در گفت‌وگوها، پیامک‌ها، نوشتار‌ها و حتی سایر رسانه‌های دیداری و شنیداری دیده می‌شود و تهیه‌کنندگان مجموعه‌های تلویزیونی تلاش می‌کنند تا با ارائه تکه‌کلام‌های بیشتر، ماندگاری سریال خود را در ذهن مردم بیشتر کنند. در سال‌های اخیر مجموعه‌های طنز و کمدی با استفاده از شخصیت پردازی مناسب توانسته اند بسیاری از تکیه کلام‌ها و اصطلاحات من در آوردی خود را در میان مردم رواج دهند. 
امروزه تحت تأثیر فیلم‌ها و سریال‌ها اصطلاحات، چون گیردادن، خفن، سوتی، قاط زدن، حال کردن، اسکول، مخ زدن، پیچوندن، آمپاس و… نیز وارد زبان روزمره مردم شده است که معنا و جایگاه درستی در زبان اصیل فارسی ندارند.

هزارتوی شورا‌های عالی و هزار سوال بی‌پاسخ
در ابتدای دهه ۷۰ شورایی تحت عنوان «شورای عالی ویرایش صدا و سیما» تشکیل شد؛ وظیفه این شورا نظارت بر کیفیت متون و گفتار به کار رفته در برنامه‌های تلویزیون است.
از سویی رئیس سازمان صدا و سیما به عنوان عضو اصلی شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی ایفای نقش می‌کند؛ همچنین در سال ۹۰ با امضای تفاهم‌نامه‌ای میان تلویزیون و فرهنگستان زبان فارسی جهت غنی‌سازی محتوا و ساختار این سازمان امضا شد.
 
صدا و سیما از جان زبان مادری چه می‌خواهد؟/ فردوسی و مولانای دیگری باید

همه این‌ها را در کنار شورای عالی انقلاب فرهنگی، انجمن ترویج زبان و ادب پارسی و عموم ویراستاران، فرهنگستان ادب فارسی، شورای فرهنگ عمومی، انجمن‌های ادبی وابسته به حوزه هنری و وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی، اساتید ادبیات و مدیران مسئول نشریات ادبی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، آموزش و پرورش، مراکز علمی وپژوهشی در حوزه علوم انسانی، بنیاد‌های ادبی و مرکز ایران‌شناسی، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرکز بررسی‌های تاریخی و فرهنگی وزارت اطلاعات، مجلس شورای اسلامی و تمامی تشکل‌های غیردولتی و سمن‌های همسو با فعالیت‌های ادبی و شعر و زبان پارسی قرار دهید تا همچون دیگر مسائل فرهنگی مشخص شود با وجود ده‌ها نهاد و سازمان مربوطه چرا باز هم چشم فرهنگ تنها به دست معدود دلسوزانی است که شاید قدمی زبان را به پیش ببرند.
برچسب ها: صدا و سیما
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: