counter create hit کاپیتان تیم ملی والیبال جوانان: حاضر بودیم شب‌ها چادر بزنیم اما مدال را بگیریم!
۱۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۱
کد خبر: ۳۱۸۸۸۴
روایتی از کارشکنی بحرینی‌ها برای تیمی که افتخارآفرینی کرد

کاپیتان تیم ملی والیبال جوانان: حاضر بودیم شب‌ها چادر بزنیم اما مدال را بگیریم!

خرداد؛ تیم ملی والیبال جوانان جهان با کسب عنوان قهرمانی، یکی از بزرگ ترین افتخارات ورزش ایران در رشته های تیمی را کسب کرد.

امیرحسین اسفندیار با خاطره خوش با تیم والیبال جوانان خداحافظی کرد، با قهرمانی جوانان جهان. نتیجه‌ای که ارزشمندترین بازیکن جوانان دنیا را روی ابرها برد و تعجب نکنید اگر او هم به جمع لژیونرها اضافه شود. او حالا امیدوار است پایش به تیم ملی والیبال باز شود، هر چند می‌گوید: «نمی‌دانم چرا کولاکوویچ مرا قبول ندارد.»

* بحرین چطور گذشت؟

خیلی سخت گذشت. روزهای اول به بهانه آمادگی سالن برای مسابقه، سالن‌های بدون رختکن می‌دادند. ما ۴ روز زودتر رفته بودیم و طبق قانون باید دو روز زودتر در شهر میزبان باشیم. مینی‌بوس به ما داده بودند و به همین خاطر بچه‌ها تو هم تو هم نشسته بودند با اینکه گفته بودیم اتوبوس ۴۰ نفره بدهند اما می‌گفتند شما ۲۵ نفرید. اگر ۳۰ نفر بودید اتوبوس ۴۰ نفره می‌دادیم. البته فقط برای ایران این‌طوری بود. چون بقیه تیم‌ها ۲۱ نفره بودند اما ایران کاروانش زیاد بود. هر چیزی که می‌خواستیم به خاطر مسائل سیاسی آنها خلافش را انجام می‌دادند، حتی بازی‌های تیم ما را تا قبل از بازی با تیم خودشان پخش نکردند اما خدا را شکر برای سومین سال پیاپی من در بحرین قهرمان شدم و چهارمین سال برای ایران طلا را از چنگشان بیرون کشیدیم و و پرچم ایران را در بحرین بالا بردیم.

* سومین قهرمانی با تیم نوجوانان؟

نوجوانان جهان، جوانان آسیا و جهان. دور قبلی هم تیم جوانان با مربیگری نفرزاده در آسیا قهرمان شد.

* همه این سختی‌ها به این نتیجه می‌ارزید؟

صد درصد. به قول معروف حاضر بودیم شب‌ها چادر بزنیم اما مدال را بگیریم!

* دیر رسیدن یلی و حضرت‌پور، تیم را اذیت نکرد؟

چرا اتفاقاً خیلی اذیت شدیم ولی پیش‌بینی برای صعود تیم به دور نیمه‌نهایی بود و حضور آنها دو روز قبل از شروع مسابقات، ولی متأسفانه بزرگسالان به نیمه‌نهایی نرسید و خوشحالم که بچه‌ها ۴ روز زودتر آمدند. یک روز را کامل خواب بودند به خاطر جت لگ. یلی با یک جلسه راه می‌افتاد اما قدرتی‌زن‌ها و لیبروها کارشان سخت‌تر بود. به همین دلیل روزهای اول رضا کارش سخت‌تر شده بود که کم‌کم اوکی شد.

* تیم ما دور مقدماتی به ایتالیا باخت اما در فینال جبران کرد. چه اتفاقی افتاد که در فینال ایتالیا را با وجود ولاسکو بردید؟

دلیل اول اینکه ما نمی‌خواستیم در نیمه‌نهایی به روسیه بخوریم، به همین خاطر دور مقدماتی به ایتالیا باختیم و بعد هم بازی دوم ما راحت‌تر بود. راحتی از این نظر که تا آخرین لحظه جنگیدیم. یعنی ست سوم اختلاف به ۵ امتیاز رسید. بعد شد ۲۳-۲2 که من رفتم برای سرویس و دو پوئن سرویس گرفتم و یک توپ برگشتی را زدیم و بردیم. مهم این بود در بازی دوم جا نزدیم. حتی ۵ پوئن هم عقب افتادیم اما انگار اول بازی بود و به بازی برگشتیم. حضور ولاسکو هم، به نفع تیم ما شد. آقای عطایی به من گفت تا حالا نشده ولاسکو به زمین بازی بیاید و تیمم ببازد، من انگیزه مضاعفی گرفتم، چرا که ایتالیایی‌های مغرور، ما ایرانی‌ها را در والیبال قبول ندارند و می‌گویند والیبال برای ماست، ما هم می‌خواستیم با بازی‌مان بگوییم والیبال فقط برای شما نیست. آن روز هم من و هم مرتضی شریفی این قضیه را درک کرده بودیم. من بازی تیم ملی را می‌دیدم که امیر غفور چطور جلوی ایتالیا بازی می‌کند، جنب و جوشی که در بازی‌های دیگر ندارد. من فهمیده بودم که چه خبر است و به همین خاطر می‌خواستیم ایتالیا را ببریم. قبل از بازی به یکی از مربیان گفتم اگر من این بازی را ببازم به ایران برنمی‌گردم، ست پنجم موقع گرم کردن و قبل از اینکه داور سوت بزند رفتم به آنالیزور گفتم من این بازی را نمی‌بازم و خدا را شکر نباختم.

* پس این برد حسابی چسبید؟

خیلی. ایتالیایی‌ها در والیبال انگار خدا هستند. مقصر هم نیستند. خود فدراسیون جهانی هم خیلی به آنها باج می‌دهد، همه برنامه‌های آنالیز مال ایتالیایی‌هاست. الان قانون جدید هم دادند که هر سال 7، 8 میلیون پول آپدیت دهید در حالی که فقط ۱۵ هزار تومان بود.

* بازی با برزیل، پیش درآمد قهرمانی بود نه؟

برزیل واقعاً تیم خوبی بود، از بازی رده‌بندی‌اش می‌شد فهمید چطور بازی کردند. روسیه را 3- صفر با امتیازات ۲۵-۱۲ و ۲۵-۱۶ و ۲۵-۱۴ بردند. یعنی عقده ما را سر آنها خالی کردند. ما جوری با برزیل بازی کردیم که نفس نکشیدند. البته تازه ست اول ۶ خطای الکی داشتیم شد ۲۵-۲۲ و ست دوم و سوم را بدون خطا بازی کردیم ۲۵-۱۴ و ۲۵-۱۷ بردیم. من کاری کردم که مربی برزیل مدام دو پشت خط زن را تعویض می‌کرد. پشت خط یک را دو بار دفاع کردم و پشت خط دو تا آخر بازی یک توپش هم نخوابید. قشنگ ترکاندیم. به هر حال بازی خیلی مهمی بود و من شب قبل از بازی تا صبح از استرس نخوابیدم. عادت دارم وقتی به نیمه‌نهایی می‌رسیم استرس می‌گیرم. چون برنده شوی فینالیستی و همه نگاهت می‌کنند، اگر هم ببازی میری رده‌بندی و خودت باید فینال را ببینی..

* قبل از بازی با برزیل برای برد با بچه‌ها صحبت کرده بودید؟

ما برای برد رفته بودیم و انگیزه بچه‌ها هم برای شکست برزیل بود اما فکر نمی‌کردیم اینقدر راحت ببریم.

* پوریا یلی به رغم درخشش اما بهترین پشت خط زن نشد، چرا؟

شرایط و سطح مسابقات جوانان و بزرگسالان با هم 20، 30 درصد فرق دارد، در جوانان همه همسن و سال هستند اما بزرگسالان باید با ستاره‌هایی مثل انگابث و لوکارلی و اندرسون و... بازی کنی که شرایطش فرق دارد. پوریا مسابقه بزرگسالان را دیده بود در بحرین راحت‌تر بود. یکی، دوتا بازی اول راحت بازی‌اش را کرد. می‌توانست بهترین شود و حتی مسئول برگزاری مسابقات هم جلوی من به پوریا گفت حق تو بود اما حس می‌کنم در انتخاب بهترین‌ها ولاسکو دست داشت، چون روز آخر گفتند ما انتخاب کردیم اما از ولاسکو هم نظر گرفتیم.

* ولاسکو بعد از قهرمانی ایران با شما هم صحبت کرد؟

با ما نه اما با مربیان حرف زد.

* چون او همه جا می‌گوید ایران وطن دوم من است!

من خودم را می‌گویم، اگر ادعا کنم کشوری وطن دوم من است وقتی آن کشور حتی در بازی با وطن اولم پیروز شود به آنها تبریک می‌گویم ولی ولاسکو تبریک که نگفت هیچ به تیم ایتالیا در مسابقه خط هم می‌داد. همه آرژانتینی‌ها و ایتالیایی‌ها مخالف حضور مربی خارجی هستند که بالا بیاید، آنها باند دارند. من معتقدم هیچ تیمی را نباید زود قضاوت کنیم، اگر تیم دور مقدماتی لیگ ملت‌ها راحت می‌برد فکر نکنید نهایی را هم باید راحت برنده می‌شد. روزی که ما می‌خواستیم به جهانی جوانان برویم، همه می‌گفتند این تیم نوجوانان قهرمان شده و باید در جوانان هم قهرمان شود. در حالی که این حرف‌ها فشار مضاعفی به تیم می‌آورد. ما هم رفتیم کار خدا بود که قهرمان شدیم. حتی آقای درخشنده در مصاحبه‌ای گفته بود همه تیم‌ها در یک سطح هستند و ما تلاش کردیم ولی باید در کار نیست.

* شما هم به اردوی تیم ملی دعوت شدید و بعد رفتی تیم جوانان. چه اتفاقی افتاد؟

روز آخر که می‌خواستم بروم، کولاکوویچ گفتند شرایط جوری است که باید بروی تیم جوانان.

* کاپیتانی چقدر سخت است؟

خیلی. چون علاوه بر فشار بازی، فشار مضاعفی هم بابت جمع کردن تیم داری، حتی در فینال و صحنه‌ای که مرتضی شریفی دو اسپکش به دست بازیکن ایتالیا خورد و داور خط گفت تاچ اما سرداور رأی به نفع ایتالیا داد. در آن شرایط استرسی باید همه بازیکنان را بفرستی عقب و خودت با داور صحبت کنی و بازیکنان را باید یک بزرگتر جمع کند. در تیم ملی هر بازیکنی کار خودش را می‌کند و سعید معروف رهبری‌شان اما در تیم‌های پایه یکی باید علاوه بر رهبری تیم را جمع کند. خیلی فشار بیش از اندازه‌ای روی بازیکن می‌آید. من مربی تایم می‌گرفت می‌خواستم بروم تو همه به من می‌گفتند بچه‌ها را آماده کنید.

* آخرین سال حضورت در جوانان را با خاطره شیرین تمام کردی.

خدا را شکر با قهرمانی تمام شد و راحت شدم. دیگر تیم‌های پایه نیستم البته من دنبال کاپ انفرادی نبودم، ولی از بازی اول قهرمانی تیم را می‌خواستم.

* واکنش بقیه تیم‌ها به قهرمانی ایران بعد از این همه مدت چه بود؟

خود فدراسیون جهانی هم روی قهرمانی ما حساب نکرده بود. حتی درسایت fivb ایتالیا و برزیل را فینالیست زده بود اما من روز اولم در مصاحبه‌ای گفتم می‌خواهیم نتیجه‌ای بگیریم که والیبال دنیا به ما احترام بگذارد و این کار را هم کردیم. حتی سرمربی برزیل در مصاحبه‌ای گفته بود ایران تیم قابل احترامی است و منتظرم روز بازی برسد.

* با توجه به شرایط سیاسی که بین ما و بحرین است برخورد مردمشان چطور بود؟

برخورد مردمشان واقعاً خوب بود اما شرایط برگزاری مسابقات‌شان نه خوب بود نه بد. هتلش بد نبود اما از نظر اینکه بخواهند میزبانی‌شان را منعکس کنند اصلاً این‌گونه نبود. من شنیدم امیدهای آسیا هم دوباره بحرین است. پول می‌دهد.

* دوست داری لژیونر شوی؟

بله. چرا که آدم از این رو به آن رو می‌شود، مثلاً میلاد و امیر غفور را ببینید، میلاد از زمانی که رفت‌ و آمد خیلی تغییر کرده، از لحاظ فنی همان است اما شرایط اخلاقی و حرفه‌ای‌اش تغییر کرده، حرفه‌ای زندگی می‌کند، بدنش خوب شد. او حالا در تیم ملی به جز سعید و سید از بقیه یک سر و گردن بالاتر است. من هم سال اول لژیونری پول برایم مهم نیست، طوری که اگر لوبه به من پیشنهاد ۱۰ هزار دلاری هم می‌داد به شرط بازی، می‌گفتم هیچی نمی‌خواهم، فقط خانه بدهید. همان یک سال را بازی می‌کردم قراردادم از صفر به ۲۰۰ هزار می‌رسید.

*کنار والیبال تفریح هم داری؟

تفریحم فقط خواب است. خیلی می‌خوابم.

* به تیم ملی هم فکر می‌کنی؟

صد درصد اما تیم ملی به من فکر نمی‌کند. نمی‌دانم چرا کولاکوویچ قبولم ندارد.

* از کجا متوجه شدی؟ چون خط خوردی؟

امسال که می‌دانستم خط می‌خورم. روزی که به اردو رفته بودم یک جلسه خصوصی با کولاکوویچ داشتم و گفت خط می‌خوری و به جوانان می‌روی، مگر اینکه سورپرایزم کنی ولی پارسال بازیکنی که یک روز کلاً خواب بود و سر تمرین نیامد را نگه داشت و مرا به خاطر تأخیر 10 دقیقه‌ای خط زد. حالا هم هر کسی از او بپرسد چرا اسفندیار در تیم نیست و فقط به اردوها دعوت می‌شود، می‌گوید فقط به اسفندیار گیر دادید، این همه بازیکن هست.

* یعنی فکر می‌کنی تا زمانی که کولاکوویچ سرمربی تیم ملی است به تیم ملی نمی‌روی؟

حسم این است. حالا نمی‌دانم شاید هم سال بعد برود. فکر کنم تا بعد از المپیک بیشتر نماند، چون روی سکو نمی‌رویم اما اگر در المپیک روی سکو برویم قطعاً با او تمدید می‌کنند.

* چقدر فوتبال تماشا می‌کنی؟

الان خیلی کم. به خاطر درگیری در مسابقات. قبلاً خیلی بیشتر تماشا می‌کردم اما گاهی به حدی فشار زیاد است که نتیجه‌ها را هم دنبال نمی‌کنم اما قبلاً اگر استقلال می‌باخت، خانه‌مان ماتمکده می‌شد. ما خانوادگی عاشق استقلال هستیم.

* چرا استقلال؟

خونم آبی است. تیم خارجی هم بارسا و بازیکن مورد علاقه‌ام مسی است. کریس رونالدو را هم خیلی دوست دارم چون از صفحات مجازی زندگی‌شان را دنبال می‌کنم. هر دوتا بازیکن در ورزش، زندگی، خواب و خوراک و استراحت، زندگی حرفه‌ای دارند. همه چیزشان روی حساب است. یعنی رونالدو استخر رفتن و خواب و صبحانه خوردنش حرفه‌ای است. مسی هم همین‌طور. من شنیدم مسی یک شب تا یک و نیم برق خانه‌اش روشن بوده و صبح مردم به باشگاه بارسلونا اعتراض کردند که چرا بازیکن تا آن ساعت باید برقش روشن باشد.

* اینقدر از حرفه‌ای بودن آنها خوشت می‌آید، خودت چقدر حرفه‌ای هستی؟

سعی می‌کنم حرفه‌ای باشم اما می‌توانم بگویم ۳۰ تا ۴۰ درصد حرفه‌ای زندگی می‌کنم هنوز خیلی جا دارم تا حرفه‌ای‌تر شوم.

* سر شهرآورد کری‌خوانی هم داری؟

صد درصد. با بچه‌های تیم. دور قبل اکثر تیم پرسپولیسی بودند. جواد کریمی، استقلالی دوآتشه است و پشت من. با خیلی‌ها کری‌خوانی دارم اما حالا که شرایط جوری شده که به قول دوستان فقط جشن تولد می‌گیرند. اگر وزیر ورزش پشت تیم ما بود و می‌گفت صندلی ما را بگیرید، علیپور را نه، شرایطمان فرق می‌کرد.

* رفیق فوتبالی هم داری؟

حنیف عمران‌زاده و یکی، دو نفر دیگر که زیاد سرشناس نیستند. یکی دسته دو بازی می‌کند. با حنیف رابطه‌ام خیلی خوب است. امید ابراهیمی را از نزدیک می‌بینم رابطه خوبی داریم اما ارتباط تلفنی نه.


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین