counter create hit آچمز روحانی در وضعیت سعید جلیلی
۳۰ آذر ۱۳۹۸ - ۱۴:۱۵
کد خبر: ۳۳۱۰۵۰
پالس‌های شعاری و پشت تریبونی دیگر جوابگو نیست

آچمز روحانی در وضعیت سعید جلیلی

در واقع روحانی برای مذاکره چراغ سبز نشان داد، همانگونه که طرف آمریکایی برای مذاکره اعلام آمادگی کرد، گفتارهایی شعاری و پالس های پشت تریبونی آشکار که دیگر جوابگو نیست چرا که پیش شرط ها و نگاه قائم به منافع ملی دو طرف است که عملا و در واقع آن بخش اعلام آمادگی و امیدواری به نتیجه بخشی مذاکره و حتی گام آغازین آن را زیر سایه خود گرفته و به تاریکی رهنمون می کند.
سرویس سیاسی خرداد: مذاکرات هسته ای به عنوان مهم ترین پرونده عرصه سیاست خارجی تاریخ جمهوری اسلامی ایران از آغاز تا فرجام برجام چیزی حدود 12 سال به درازا انجامید.مذاکراتی که نه فقط شامل بر برنامه هسته ای ایران و غنی سازی و  زیر مجموعه آن که می توان گفت چالشی سخت  و طاقت فرسا بر سر گره گشایی از تنازعی بود که بسیاری از سطوح و شقوق سپهرهای مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور را در گیر در فرآیند خود کرده و تبعات و تاثیرات آن خیلی فراتر از برنامه اتمی ایران بود.

به گزارش خرداد، در سال های ابتدایی و آن هنگامی که هنوز پای پرونده هسته ای به شورای امنیت و قطعنامه های پیاپی و سلسله وار آن نرسیده بود و طرف ایرانی هم به تعلیق فعالیت های هسته ای اقدام کرده بود. عنصر زمان مقوله ای خنثی و مرضی الطرفین بود و مسئله بازه زمانی و به درازا کشیدن مذاکراتی آسیب جدی به هیچ یک از طرفین وارد نمی کرد.

در زمانی که علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی شد و سکاندار مذاکرات هسته ای، طرف ایرانی به بسط و تکوین برنامه اتمی خود می پرداخت و هنوز سونامی قطعنامه ها ایران را در چنبره خود نگرفته و به قول اوباما چرخ دهنده های تحریم فلج کننده یقه اقتصاد ایران را نفشرده بود.

در این وضعیت عنصر زمان به نفع ایران می چرخید و طولانی شدن مذاکرات به ضرر طرف غربی بود که نتوانسته بود برنامه اتمی ایران را مهار و از سوی دیگر فشار تحریم را بر آن مستولی کند.

بعد تر و در دوران سعید جلیلی یک چرخش وضعیت آشکار رقم خورد. ایران که توانسته بود چرخه هسته ای خود را کامل کرده و غنی سازی را تا سقف بیست درصد محقق کند، دیگر احتیاجی به زمان خریدن نداشت و در سوی مقابل به پشتوانه چند قطعنامه سفت و سخت، تحریم های بی سابقه و فلج کننده هر روز بر دامنه وسعت و عمق اش افزوده می شد و در این وضعیت مذاکرات فرسایشی به نفع طرف غربی پیش می رفت.

در این وانفسا سعید جلیلی و تیم مذاکرات هسته ای به خود می یالید که به طرف غربی امتیازی نداده و کوتاه نیامده و آنها نتوانسته اند طی چند سال مذاکره و با همه فشارها امتیازی از ایران بگیرند! این در حالی بود که آنان در آن برهه نیازی به امتیازگیری نداشتند و موتور تحریم های فلج کننده هر روز بخش بیش تری از اقتصاد ایران را می بلیعد.

با روی کارآمدن دولت روحانی و میدان داری ظریف در مذاکرات، به جای توهمات قبلی و هدر رفت زمان، مذاکره معطوف به نتیجه با هدف برد- برد در دستور کار قرار گرفت و طولی هم نکشید که دو طرف به یک توافق مشترک رهنمون شدند.

پس از روی کارآمدن ترامپ و نقض یکطرفه برجام، باز توپ به زمین طرف ایرانی افتاد، سرمایه گذاری خارجی محدود و محصور شد و بتدریج تحریم ها حتی بسیار بدتر از دوران اوج دولت اوباما و در حالیکه قطعنامه های سازمان ملل را پشتوانه خود نداشت اما دولتی سفت و سخت و پیگیر را در راس هرم تحریم زایی داشتیم، دامن گستراند و به همه سطوح سایه انداخت.

همزمان با زمزمه سفر روحانی به ژاپن شایعه هایی در اذهان عمومی و فضای رسانه ای به گوش می رسید که قرار است حسن روحانی که دولتش در تنگنای بیرونی برجام را از دست رفته می بیند و در داخل هم با مشکلات عدیده و انتقادات فراوانی روبرو است، دست به اقدامی بزرگ زده و تغییری ناگهانی در روند مذاکراتی ایجاد کند به خصوص که تبادل چندی پیش زندانیان دو طرف ایرانی و آمریکایی این ذهنیت را پررنگ تر هم جلوه گر می کرد.

روحانی به ژاپن رفت، دو روز قبل تر از آن هم در تاریخ 27 آذرماه سخنگوی وزارت خارجه  آمریکا گفت که آماده مذاکره با ایران هستیم اما همزمان ادعاهای سابق را علیه ایران طرح و شروط 12 گانه  پمپئو را تکرار کرده و از باقی مانی تحریم ها تا زمان بعد از توافق گفت.

روحانی هم در دیدار با آبه شینزو گفت:«ایران از هر طرحی که بتواند موجب افزایش تبادلات اقتصادی به ویژه در حوزه انرژی و افزایش صادرات و فروش نفت بشود، استقبال می کند» وی همچنین تاکید کرد:«در راستای منافع ملی خود از هیچ گونه مذاکره و توافقی، رویگردان نیستیم»

در واقع روحانی برای مذاکره چراغ سبز نشان داد، همانگونه که طرف آمریکایی برای مذاکره اعلام آمادگی کرد، گفتارهایی شعاری و پالس های پشت تریبونی آشکار که دیگر جوابگو نیست چرا که پیش شرط ها و نگاه قائم به منافع ملی دو طرف است که عملا و در واقع آن بخش اعلام آمادگی و امیدواری به نتیجه بخشی مذاکره و حتی گام آغازین آن را زیر سایه خود گرفته و به تاریکی رهنمون می کند.

در واقع می توان گفت که روحانی در حالت آچمز قرار گرفته و در وضعیتی است که سعید جلیلی هم با آن درگیر بود، طرف مقابل بر فشار افزوده و عنصر زمانی را به نفع خود دارد و این ما هستیم که برای تغییر در معادلات باید به هر طریق ممکن و حتی فرا مذاکراتی و با هر اهرمی که می توانیم این روند را دگرگون کنیم البته منوط به آنکه روحانی توانایی چنین اقدام تحول آفرینی را داشته و یا تا چه حد حمایت دیگر ارکان نظام را پشتوانه خود داشته باشد و یا اینکه بتواند از دیپلماسی و ظرفیت های مذاکراتی دولت بهره گرفته و یا از گزینه های غیر مذاکره ای هم برای تنبه طرف مقابل استفاده کند.




 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۲۷ - ۳۰ آذر ۱۳۹۸
۰
۰
مزدوران خودفروخته دیگر حنایتان رنگی ندارد نه روجانی و نه شما قدرت حرف زدن اضافی را ندارید اولین ضربه بی کفایتی را در انتخابات مجلس خواهید خورد زودتر به فکر ترویج تفکر تقلب در انتخابات باشید
بی نام
France
۰۲:۲۶ - ۰۶ دی ۱۳۹۸
۰
۰
برادران اصولگرا حق قیومیت بر ملت رو حق مسلم خودشون میدونن ولی دیگه حنای هیچ گروهی رنگی برای ملت نداره.
پربحث ترین عناوین