counter create hit خشونت شهری علیه زنان
۰۱ دی ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۵
کد خبر: ۳۳۵۴۸
بررسی مصادیق خشونت شهری

خشونت شهری علیه زنان

امروزه کارهای مرتبط با امور خانه داری نیز تماماً در قلمروی خانه صورت نمی پذیرد. بخش عمده وظایف زنانه چون خرید، امور مرتبط با تربیت فرزندان و غیره، پیوندی جدایی ناپذیری میان خانه و محله (محیط شهری پیرامون) برقرار کرده و حضور روزمره زنان در شهر را گریز ناپذیر می سازد. لذا چالش خشونت و ضرورت امنیت برای زنان در شهر یکی از محوری ترین مباحث مطالعات و برنامه ریزی شهری است.

سرویس زنان و خانواده خرداد/ زهره دودانگه: بیست و پنجم نوامبر از سوی سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان اعلام شده است. سازمان ملل متحد در شرح دلیل انتخاب این روز، خشونت علیه زنان را تخطی از حقوق بشر تلقی کرده و آن را نتیجه تبعیض علیه زنان در قانون و نیز در عرصه عمل دانسته است. فضاهای شهری از مهم ترین عرصه هایی است که قابلیت تولید خشونت علیه زنان را دارند و از این رو حضور زنان در این فضاها را با چالش مواجه می کنند. چنین چالشی در جامعه سنتی مان در گذشته از موضوعیت چندانی برخوردار نبود. زنان سنتی عمدتا در قلمروی خصوصی خانه فعالیت های روزمره خویش را انجام می دادند، و تنها در صورت لزوم در فضاهای معدودی از شهر در بازه های زمانی خاصی از شبانه روز، چون حمام و بازار که ماهیت زنانه داشتند، حضور می یافتند.

اما به تدریج با ورود مدرنیته به ایران این هویت سنتی و محصوریت درون قلمروی خصوصی خانه دچار دگرگونی شده است. «در دهه های اخیر در جامعه ما موقعیت، جایگاه و نقشهای زنان دستخوش تغییرات قابل توجهی بوده است. این تغییرات هم در زمینه ارزش ها و نگرش ها و هم در نقش های اجتماعی زنان پدیده آمده است و بخش مهمی از آن ناشی از حضور گسترده و فزاینده زنان در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و نیز ورود آنها به عرصه های شغلی بوده است» (رفعت جاه، 1387: 138). چنین تغییری در سبک زندگی زنان بی تردید سبب حضور هرروزه آن ها در فضاهای شهری و نیز فضاهای کاری، که ممکن است ماهیت مردانه داشته باشند، شده است. اما حضور در فضاهای شهری تنها مختص زنان شاغل یا دانشگاهی نیست. امروزه کارهای مرتبط با امور خانه داری نیز تماماً در قلمروی خانه صورت نمی پذیرد. بخش عمده وظایف زنانه چون خرید، امور مرتبط با تربیت فرزندان و غیره، پیوندی جدایی ناپذیری میان خانه و محله (محیط شهری پیرامون) برقرار کرده و حضور روزمره زنان در شهر را گریز ناپذیر می سازد. لذا چالش خشونت و ضرورت امنیت برای زنان در شهر یکی از محوری ترین مباحث مطالعات و برنامه ریزی شهری است.

بعد از چنین مقدمه ای، اولین سوالی که به ذهن متبادر می شود این است که: خشونت شهری علیه زنان چیست؟ و مصادیق این خشونت کدامند؟ آیا این خشونت به مفهوم آسیب رساندن به بدن زنان و آزار جسمانی آن هاست یا اینکه امری روانی و ذهنی است که بیشترین چالش و محدودیت را برای زنان ایجاد میکند؟ و یا می توان از سوی دیگر این سوال را مطرح کرد که امنیت از دیدگاه زنان چیست و آن ها برای ایجاد این امنیت برای خود در فضاهای شهر دست به چه کنش هایی می زنند؟

شاید بهتر باشد که از مفهوم لغوی امنیت آغاز کنیم امنیت به معنای در امان بودن (لغتنامه معین) و بی بیمی است (دهخدا). معادل انگلیسی آن (security) به معنای وضعیتی است که از  خطر یا آسیب محافظت شود یا بالعکس سبب مخاطره، ریسک یا آسیب نشود. از سویی خشونت در زبان فارسی به معنای درشتخویی و تندخویی است (لغتنامه معین) و معادل آن در زبان انگلیسی (violence) در فرهنگ آکسفورد به معنای فشار جسمی یا حسی است. با تحلیل این مفاهیم در قلمروی فضاهای شهری، می توان به رابطه ای دست یافت مبنی بر اینکه فشاری که  به واسطۀ خشونت بر زنان در فضای شهر وارد می شود می تواند هم آسیب جسمانی و هم فشار روحی (حاصل از احتمال چنین آسیبی) باشد؛ نمود چنین فشار روحی ای معمولاً "ترس" است. به بیان دیگر عدم امنیت، تجربه ترس در فضاهای شهری را مطرح می کند. می توان گفت احساس امنیت لزوماً به معنای تجربه کردن خشونت عینی و فیزیکی نیست، بلکه اغلب توسط درکی از یک خطر بالقوه ایجاد می شود. در واقع در این جا احساس خطر به جای واقعیت جرم می نشیند و بر ادراک فضایی زن تاثیر می گذارد. تانکیس در این باره می نویسد: «واقعیت جرم نه؛ که ادراکات خطر است که استراتژی های فضایی زنان را مشروط می کند» (تانکیس، 1390: 163). چنین فشاری هم به دلیل بیولوژی زن یا بدن آسیب پذیر زنانه است و هم به دلیل نگاهی است که در اجتماع به زن به عنوان جنس دوم وجود دارد. به قولی  یک بدن زنانه می تواند «یک دردسر فضایی» (همان) باشد.

از این رو زنان برای آفریدن امنیت و واکنش به خشونت عینی یا ذهنی ای که از سوی فضا بر آن ها تحمیل می شود، دست به کنش هایی فضایی می زنند. به عبارتی استفاده از فضا از سوی افراد، من جمله زنان، با انفعال همراه نیست و آن ها در مقابل عدم امنیت احتمالی در فضا از طریق کنش های روزمرۀ خویش مقاومت نشان می دهند. زنان در عین اینکه از قلمروهای آزادی در شهرها بهره مند هستند، عرصه های خطر را نیز شناسایی کرده و رفتار فضایی خود را بر مبنای مرزبندی این قلمروها تنظیم می کنند. رفتاری که بعضاً از آن با عنوان جغرافیای ترس یا جغرافیای جنسیت نیز یاد می کنند. از چنین رفتار فضایی ای از سوی زنان می توان به استفاده خلاقانه از فضا تعبیر کرد و این استفاده می تواند از فرد به فرد متفاوت باشد. دوسرتو به طور کلی از چنین کنش هایی با عنوان «تاکتیک» در مقابل «استراتژی» یاد می کند. دوسرتو استراتژی را «نظامی از مناسبات مبتنی بر قدرت» (1) می داند. اما تاکتیک ها، «به کار گیری اختراعی و ابداعی توان ها و فرصت ها در بطن موقعیت استراتژیک اند، و اساسا تاکتیک ها خارج از استراتژی هایی که با آن روبرو هستند عمل نمی کنند. بسیاری از کردارهای زندگی روزمره مانند صحبت کردن، قدم زدن، خرید کردن و آشپزی، تاکتیک هایی به این معنا هستند و در حقیقت شیوه عمل اند» (کاظمی، 1388: 37). بر این مبنا اگر نظم فضایی موجود را - که در قلمروهایی منطق خشونت را بر زنان تحمیل می کند-  «استراتژی» فضایی از سوی نظم بالادست بدانیم، کنش های زنان برای ایجاد امنیت «تاکتیک» های فضایی شناخته می شود.

حال می توان پرسید که زنان برای ایجاد امنیت برای خود در برابر خشونت های عینی و ذهنی در فضا از چه تاکتیک هایی استفاده می کنند؟  پرهیز از حضور در فضاها یا مکان های خطرناک در زمان های خاص، نخستین و ابتدایی ترین تاکتیک هاست. چنان که بسیاری از فضاهای شهری چون پارک ها و مراکز خرید در طول روز مملو از حضور زنان است، ولی در شب این فضاها بیشتر از سوی مردان یا خانواده ها مورد استفاده قرار می گیرد. جایگزین نمودن مسیری به جای مسیر دیگر از تاکتیک های دیگری است که زنان در رفتارهای فضایی خویش استفاده می کنند. همچنین استفاده از تلفن همراه، گروهی جایی رفتن و همراه داشتن اسلحه در مکان های عمومی تاکتیک هایی هستند که زنان برای مقابله با ناامنی فضاها در کنش های روزمره خویش به کار می گیرند.

در پایان می توان چنین گفت که مطالعه و بررسی این رفتارهای فضایی باید از سوی مطالعات و برنامه ریزی شهری، به منظور محدود نمودن شناسایی عرصه های خطر یا جغرافیای ترس برای زنان، صورت پذیرد. در واقع این امنیت نباید تنها از سوی زنان برای خویش،  بلکه از سوی امکانات عینی در فضا نیز برای زنان فراهم شود. نبود فضاها و گوشه های خلوت و به دور از چشم ناظر، تنوع کاربری ها در فضاهای عمومی، وجود کاربری ها و فعالیت های شهری شبانه، نورپردازی مناسب و جنسیتی نکردن فضاها نیز از استراتژی هایی است که می تواند به بالا بردن امنیت در فضا کمک کند. البته باید به این امر توجه داشت که برنامه ریزی کالبدی برای شهر با هدف ارتقای امنیت باید همراه با برنامه های اجتماعی و فرهنگی به منظور کاهش آسیب های اجتماعی باشد، و بدون آن ها تحقق امنیت عملاً میسر نخواهد بود. تنها دیدگاهی جامع و چند بعدی است که می تواند به گسترده شدن هرچه بیشتر عرصه های آزادی و امنیت در شهر و محدود کردن قلمروهای خشونت و ترس در شهر بیانجامد.

پانوشت:
1- برگرفته از برگردان عباس کاظمی در کتاب «پرسه زنی و زندگی روزمره» (صفحه 36) از متن کتاب «کردار زندگی روزمره» نوشته میشل دوسرتو

منابع:
-    تانکیس، فرن (1390) فضا، شهرو نظریۀ اجتماعی ، ترجمۀ حمیدرضا پارسی و آرزو افلاطونی، انتشارات دانشگاه تهران
-    رفعت جاه، مریم (1387)، تاثیر موقعیت شغلی بر سبک زندگی زنان شاغل (مطالعه ای در زنان شاغل در وزارت بازرگانی) مطالعات فرهنگی و ارتباطات; 4(11):139-160.
-    کاظمی، عباس (1392)، پرسه زنی و زندگی روزمره ایرانی، نشر فرهنگ جاوید
-    نادری، سارا (1392)، در آمدی بر روایت زنانه از شهر (کاوشی نظری در خوانش تجربه های زنانه از شهر)، انتشارات تیسا

-  Phadke, Shilpa  (2012), The Gendered Usage of Public Space’ in Lora Prabhu and Sara Pilot (eds),  Fear that Stalks: Gender-based Violence in Public Spaces, New Delhi: Zubaan.

https://www.un.org/en/events/endviolenceday

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربحث ترین عناوین
پرطرفدارترین