به گزارش خرداد ،روزنامه آرمان ملی در مطلبی با عنوان«چرا اینقدر بداخلاق شدیم؟» به قلم سیدحسن موسویچلک ،رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران این گونه آورده است:
همه ما در زندگی خود با افرادی برخورد میکنیم که با صفت خوب اخلاقی «باانصاف» از آنها یاد میکنیم. وقتی به فردی چنین صفتی داده میشود و میگوییم انسان باانصافی است، همه کسانی که میشنوند حس خوبی نسبت به این افراد خواهند داشت. در واقع منصف بودن میتواند به عزت و احترام افراد بیفزاید. چون چنین افرادی، کسانی هستند که به حقوق دیگران تعرض نمیکنند و ضرر نمیرسانند. موضوعی که امام علی(ع) هم بر آن تاکید دارد و میفرماید: «هرکس با مردم به انصاف رفتار کند، خداوند بر عزتش بیفزاید». پیامبراکرم(ص) هم یکی از نشانههای انسان مومن واقعی را رعایت انصاف درباره مردم میداند. انصاف فقط در کلام نیست بلکه هم در کلام، هم در رفتار و هم در قضاوت میتواند باشد. روز قبل برای خرید روغن مایع به یکی از مغازههای مواد غذایی مراجعه کردم. از من سوال کرد چه تعداد میخواهم؟ گفتم: یک عدد. گفت: همه چند تا چند تا میبرند. گفتم: یکی فعلا کافی است. وقتی روغن را آورد دیدم به همراه روغن از یکی از کارخانجات داخلی، یک عدد تنماهی از همان شرکت، آدامس از همان شرکت، یک عدد وازلین و… به همراه روغن است. گفتم: من روغن خواستم نه بقیه وسایل را. گفت: شرمندهام، من تقصیری ندارم. شرکتی که به من روغن داده، گفته روغن را به همراه این اقلام بفروشید! مغازهدار میگفت که من هم این وسایل را نمیخواستم بخرم ولی برای اینکه مردم سراغ روغن را خیلی میگیرند، گفتم بیاورم. خودم هم راضی نیستم. نخریدم، چون سوءاستفاده از ضعف نظارت است که اینگونه رسما شرکت با بیانصافی میخواهد در قبال توزیع روغن، اقلام دیگرش را هم بفروشد. در یادداشتی از این افراد به عنوان تاجران بحران یاد کردم. با خودم فکر کردم که خدایا! این نوع رفتار که خودمان به خودمان رحم نمیکنیم ربطی به تحریم و آمریکا و اسرائیل که ندارد. چرا اینقدر بداخلاق شدیم؟ رفتم سراغ نهجالبلاغه و عهدنامه مالک اشتر که بارها و بارها مطالعه کرده بودم را مجددا مطالعه کردم. با خودم گفتم مگر ما خودمان را پیرو اماممان نمیدانیم و سینهچاک این بزرگواران نیستیم؟ در این عهدنامه امام علی(ع) در فرمان خود به مالک اشتر نخعی میفرماید: «نسبت به خدا و بندگانش انصاف را از دست مده و نسبت به اطرافیان وخانواده و زیردستانت انصاف داشته باش که اگر انصاف، پیشه خود نسازی ستم کردهای و کسی که به بندگان خدا ستم کند، خدا دشمن اوست وکسی که خدا دشمن او باشد، دلیلش را باطل میسازد (یا عذرش را نمیپذیرد) و چنین شخصی با خدا در جنگ است مگر آنکه دست از ستم بردارد و توبه کند». روی صحبتم با مدیران این شرکت و شرکتهاست که مگر شما همان کسانی نیستید که شبهای قدر مراسم میگیرید و خود را سینهچاک این امام همام نشان میدهید و از روزها قبل کارخانه خود را سیهپوش میکنید و… حال این رفتار شما را قبول کنیم یا عزاداریهای شما را؟ قسم حضرت عباس(ع) را قبول کنیم یا دم خروس را؟ از روش دست بردارید، عاقبت ندارد. سنایی شاعر نامی اینگونه افراد را «دد» مینامد. آنجا که میگوید: هر که انصاف از او جدا باشد / دد بود دد، نه پادشا باشد. بیاییم با انصاف زندگی کردن، پادشاهی پیشه کنیم.