سرویس سیاسی خرداد: دوباره تن آثار تاریخی در گور لرزید. باز هم جابهجایی سریع در سازمان میراث فرهنگی هرچند با چاشنی كسالت رئیس پیشین اما برای سازمان بیمار سخت سریع و شوكآور بود. در جریان جابهجاییهای مدیران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دولتهای نهم و دهم میراثی از این سازمان مهم برجای ماند كه مطالبات معوق پیمانكاران، تخریب برخی آثار تاریخی و فرهنگی تنها بخش كوچكی از آن بود. حال كه دولت یازدهم با این وضعیت سازمان میراث فرهنگی روبهرو است، باید تدبیری بیندیشد و امید را هم در میان بدنه این سازمان و هم مردم نسبت به این سازمان ایجاد کند. برخی از كارشناسان میراث فرهنگی ادعا میكنند پس از هشت سال؛ ۴۷ هزار جلد کتاب و اسناد مربوط به کاوشهای باستانشناسی و نقشههای اوزالیدی از بناهای باستانی به همراه هزاران قطعه عکسهای تاریخی مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور مفقود شده است. این خبر را یکی از کارکنان سابق مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور پس از انتشار گزارشی از مفقود شدن هزاران نقشه بناهای تاریخی و محوطههای باستانی به یكی از روزنامهها اعلام کرد براساس آنچه کارمند سابق مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به رسانهها اعلام کرد، هنگام انتقال پژوهشگاه و مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی به شیراز در دوران مدیران قبلی سازمان میراث فرهنگی 47 هزار جلد کتاب تخصصی در موضوعات میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور به همراه هزاران قطعه از عکسهای تاریخی موجود در این مرکز مفقود شده است و حتی براساس آنچه علی کرمی از کارکنان بخش پشتیبانی و تدارکات مرکز اسناد و کتابخانه سازمان میراث فرهنگی کشور به نقل از شاهینپور، مدیرکل علوم و فنون پژوهشگاه میراث فرهنگی میگوید، بخشی از عکسهای دوره پهلوی که دارای مهر مرکز اسناد بوده است در خیابان منوچهری تهران به فروش میرسد. این موارد جدا از گزارشهای باستانشناسی بوده که باستانشناسها از سالها کاوش باستانشناسی در محوطههای باستانی به مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی کشور تحویل داده بودند. با انتخاب محمد علی نجفی توسط ریاست محترم جمهور و جدیتی كه همگان از او انتظار داشتند، انتظار میرفت آرامش به میراث فرهنگی كشور بازگردد اما با درخواست دكتر نجفی از ریاستجمهوری مبنی بر داشتن كسالت و ناراحتی قلبی دوباره تن آثار تاریخی در گور لرزید. آرمان تصمیم گرفت این تصمیم سریع جابهجایی را به نقد بگذارد. به همین دلیل با دكتر مهدی حجت، قائممقام چند روز پیش سازمان میراث فرهنگی كه او هم مانند دكتر نجفی پست خود را واگذار كرده گفتوگو كند. مشروح گفتوگوی آرمان با این فرد باسابقه میراث فرهنگی در ذیل آمده است:
به عنوان قائم مقام آقای نجفی در سازمان میراث فرهنگی بفرمایید که علت تغییر اخیر در راس این سازمان چه چیزی عنوان شده است؟ جناب حجت قبول دارید جابه جایی مكرر مدیران به این سازمان فرهنگی و البته موثر آسیبهای زیادی را وارد كرده است؟ اگر قبول دارید بهتر نبود دكتر نجفی در برنامه مشخص زمانبندی شدهای از سازمان میرفتند؟
جناب آقای دكتر نجفی در طول مدتی كه در حوزه میراث فرهنگی مسئولیت داشتندتصمیم گرفته بودند كه ناتوانی خودشان را به علت بیماری قلبی به رئیسجمهور اعلام کنند. در واقع رئیسجمهور هم براساس بیماری ایشان و مسئولیت سنگینی كه بر دوش ایشان قرار داشت تصمیم گرفتند كه با پایان كار آقای نجفی موافقت كنند. همان گونه كه استحضار دارید وضعیت میراث فرهنگی در هشت سال گذشته به دلیل سیاسی كاری و جابه جاییهای متعدد مدیران جایگاه خوبی را نداشت. به همین دلیل احساس میشد كه این سازمان منهدم شده نیاز به مدیریت توانمند و ثابت دارد. این مهم با انتخاب دكتر نجفی تامین شد اما متاسفانه به دلیل كسالت ایشان و مسئولیت سنگینی كه روی دوش ایشان بود، آقای دكتر تصمیم گرفتند این موضوع را با رئیسجمهور در میان بگذارند و شخص رئیسجمهور نیز تصمیم گرفت آقای سلطانیفر را جایگزین ایشان كند. تا مدیریت سازمان میراث فرهنگی با قدرت بتواند برنامههای تعیین شده از سوی دولت یازدهم را اجرا كند. اما در بحث استعفا به واقع میتوان گفت كه دكتر نجفی تصمیم به استعفا نداشتند بلكه در خبرگزاریها و روزنامهها به طریق غیرحرفهای موضوع استعفای ایشان مطرح شد. در حالی كه آقای نجفی شرح بیماری و كسالت خود را به رئیسجمهور داده بود و از ایشان كسب تكلیف كردند. دكتر نجفی از رئیسجمهور خواستند تا مدیر دیگری را برای تصدی پست ریاست سازمان تعیین كنند. آقای سلطانیفر هم از سوی ریاست محترم جمهور برای تصدی مدیریت سازمان منصوب شدند.
جناب حجت، شما قائممقام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بودید. چرا شما استعفا دادید؟ آیا استعفای شما زودهنگام نبود؟
من هماكنون منتظرم تا شرایط سازمان میراث فرهنگی معلوم و مشخص شود طبیعتا اولین كسی كه جا را برای بقیه باز میكرد من بودم كه با استعفای خودم این كار را انجام دادم. مدیر جدید برای اینكه بتواند به راحتی تصمیم گرفته و كارش را به درستی انجام دهد نیاز دارد تا در انتخاب مدیران، دستی باز داشته باشد. به هر حال هر مدیری براساس برنامهها و اهداف خود برنامهریزیهایی را میخواهد در طول مسئولیتش انجام دهد. به عقیده من باید این فرصت در اختیار مدیر جدید قرار داده میشد تا بتواند خود را با پست جدید هماهنگ كند. به همین دلیل استعفا دادم. ادامه فعالیت من هم با سازمان میراث فرهنگی بستگی به این دارد كه شرایط سازمان در آینده چگونه است. نكتهای كه بیش از همه مدنظر من است این میباشد كه نباید با سازمانی كه در سالهای گذشته اینقدر مورد شوك واقع شده است و هر سال یك مدیر عوض كرده باز با این سرعت و با این ترتیب تغییر در آن اتفاق میافتاد. من معتقدم باید این قضیه تغییر مدیریت با تامل بیشتری صورت میگرفت كه سازمان میراث فرهنگی دوباره دچار شوك نمیشد؛ اما به هر حال تصمیمات گرفته شده است و انشاا... خیر خواهد بود.
این انتقاد علاوه بر تغییرات ناگهانی در سازمان میراث فرهنگی به خود شما هم وارد میباشد. قبول دارید كه خیلی سریع استعفا دادید؟
من كه از میراث فرهنگی استعفا ندادم.
به هرحال شما قائممقام موثر سازمان بودید؛ جابهجایی معاونان و مدیر كلان به دستگاههای اداری كه مشكلاتی هم از قبل دارند شوك جبرانناپذیری وارد میكند. قبول دارید؟
من كه از میراث فرهنگی استعفا ندادم؛ یك تفاوتی است میان سازمان میراث فرهنگی و خود میراث فرهنگی؛ میراث فرهنگی كه من همه عمرم بدان وابسته بودم و تا آخر عمرم وابسته خواهم ماند. میراث فرهنگی شرایط خاص خودش را دارد. به هر حال مدیر جدید میآید و این مدیر باید تصمیم بگیرد كه چگونه بخواهد عمل كند؛ ماهم چگونه باید به ایشان كمك كنیم؛ بستگی به آینده و سیاستهای آقای سلطانیفر مدیر جدید دارد.
روز چهارشنبه مساله استعفای آقای نجفی مطرح شد و بعد مورد تكذیب قرار گرفت. چرا ابتدا خبر تكذیب شد؟
تكذیب نشد؛ ببینید نكتهای كه غالبا خبرنگاران بدان توجه نكردند این بود كه آقای دكتر نجفی كسالت خودشان را به آقای رئیسجمهور اعلام كرده بودند و از ایشان خواسته بودند كه جانشینی برای ایشان تعیین شود. بنابراین به این معنا استعفا نكرده بودند. دكتر نجفی به رئیسجمهور گفته بودند كه توانایی ادامه كارم را ندارم. خب آقای رئیسجمهور هم حرف ایشان را قبول كردند و یك فرد جدیدی را جایگزین ایشان قرار دادند. بنابراین حرفی كه آقای نجفی گفتند و بدین معنا كه من استعفا نكردم درست میباشد. ایشان شرایطشان را به رئیسجمهور اعلام كردند و بر مبنای این شرایط رئیسجمهور محترم تصمیم گرفت شخص دیگری را به جای ایشان معرفی كند. پس بنابراین اشتباه و برداشت غلط محصول رسانهها و روزنامههای داخل ایران است. این مطلب در ذهن من اینگونه جا افتاده است و به تعبیری میتوان ادعا كرد كه برداشت من این بوده است.
قبول دارید سازمان میراث فرهنگی در این سالها خصوصا 8 سال اخیر و پس از روی كار آمدن دولت نهم دچار سیاسیكاری و نگاه جناحی شد؟ كمی از پست و مسئولیتی كه زمانی عهدهدار آن بودید بگویید؟
میتوانم ادعا كنم كه حرف شما را قبول دارم. با آمدن تیم جدیدی كه در سال 92در سازمان میراث فرهنگی در دولت تدبیر و امید ایجاد شده بود، مبنای ایجاد امید به آینده و كار در سازمان میراث را میان كاركنان ایجاد كرده بود. اكنون دوباره با تغییر در راس سازمان میراث فرهنگی این سازمان در هم ریخته؛ ممكن است یك نوع سرخوردگی در سازمان ایجاد شود. نامهای نوشتم و در آن پیشنهاد كردم كه تغییر و جابه جایی كه به دلیل كسالت آقای نجفی ناگزیر مینمود با تدبیر و تامل بیشتری باید صورت میگرفت. بیش ازآنكه ساختار منهدم شده میراث فرهنگی در اثر این جابه جایی دوباره مدیران دچار مشكلات بیشتری شود بهتر آن بود كه این جابه جایی با تدبیر بیشتری صورت میگرفت. به هر حال من فكر میكنم در قضیه جابهجایی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری باید تدبیر بیشتری صورت میگرفت.
این احتمال وجود دارد كه از سوی تیم بعدی یعنی تیم رئیس جدید میراث فرهنگی و گردشگری آقای سلطانیفر دعوت به كار شوید و مسئولیتی را قبول كنید؟
وظیفه من این بود كه از مسئولیتم كنارهگیری كنم تا آقای سلطانیفر با فراغ بال تیم خودشان را انتخاب كنند. به هر حال مشغول به كار شدن من در سازمان یا دریافت پست جدید با تصمیم قطعی رئیس جدید سازمان صورت میگیرد.
خود حضرتعالی تصمیم و علاقهمندی مبنی بر فعالیت در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دارید؟
خیر، هنوز تصمیم جدیدی راجع به این موضوع نگرفته ام. تا روی كار آمدن تیم جدید و شرایطی كه در آن قرار میگیرد نمیتوان پیش بینی جدیدی داشت.