«شهرام ناظری» در برهههای مختلف زمانی کنار مردم بوده و با سازوصدایش بارها ثابت کرده «به جهان خرم از آنم، که جهان خرم از اوست...». این پیشکسوت موسیقی ایران، سالها پیش، در دوران کودکی و نوجوانیاش تحت تعلیم آموزههای پدرش، به سازوآواز روی آورده و بعد، از محضر استادانی چون «نورعلیخان برومند» و «عبداللهخان دوامی» نکتهها آموخته و در نخستین کنکور موسیقی سنتی ایران در رشته آواز به مقام نخست نایل آمده است. شوالیه آواز ایران، فردا سالِ تازهای از عمرش را میآغازد. به همین بهانه با او درباره مسیر سالیانش گفتوگویی کوتاه داشتهایم که میخوانید.
بزرگترین دستاورد هنری شما، جدا از جایگاه آوازیتان، طی این سالیان عمر چهچیزی بوده است؟
شاید بزرگترین دستاورد من، حرکت توامان با یک آزادگی بوده؛ حرکتی که بهنوعی میتوان آن را مخالف جریان آب شناکردن نامید. اینکه سالها مخالف جریان آب شنا کنی و خسته نشوی و باز ادامه دهی، مسلما برای هر هنرمندی ارزنده است. دستاورد دیگرم هم شاید حرکت به سمت خلق آثار ماندگار باشد. دستاوردهای هر هنرمند، بیشک یکی مربوط به آثاری است که خلق میکند و دیگری هم بهنوع تفکر و عملکرد او در مسیر زندگی هنریاش برمیگردد.
در این سالها، چهکاری دلتان خواسته انجام دهید و هنوز فرصت نشده یا نتوانستهاید انجامش دهید؟
هدفهای موسیقایی زیادی داشتهام که خیلیهایش بهخاطر شرایط نامناسب محیط، هنوز محقق نشدهاند. اما آرزو و خواست اصلی من، همیشه این بوده که کنار مردم و با مردم حرکت کنم. ضمن اینکه کارم طوری بوده که تلاش داشتهام جامعهام را ارتقا بدهم و آگاه کنم و افراد را با هنری خالص و همینطور گنجینه موسیقی اصیل و ادبیات غنی ایرانزمین آشنا سازم، اما در کنار مردمبودن و همراهشان حرکتکردن و با شادیشان شادشدن، خواسته همیشگی من است.
شما در چندوقت اخیر با برگزاری کنسرت بهنفع کودکان «شینآباد» و همینطور بچههای جذامی «مهاباد» این کنارمردمبودن را محقق کردهاید. اما هنوز میگویید که آرزویتان کنارمردمبودن است. چه بخشی از این آرزو، هنوز محقق نشده؟
آنقدری که جامعه و مردم به من عشق دادهاند، من هنوز نتوانستهام جوابگو باشم، هرچند سعی بسیار کردهام اما هنوز مدیون این مردمم. اصلا به عشق آنها بوده که در شرایط سخت دوام آوردهام و در این مملکت ماندهام و باز هم خواندهام و با دست خالی و بیهیچ حمایتی 50اثر به قول دیگران ماندگار به جا گذاشتهام.
در طی مسیر اینسالها، چهچیز به شما کمک کرده؟
در شرایط محیطی ما، بسیار سخت است که یک هنرمند بتواند سالم حرکت کند و کارنامهای پاکیزه داشته باشد. مشکلات، فراوان بودهاند و دامنه فتنهها هم گسترده، اما هر هنرمند، با دشواری مسیرش را پی گرفته و از همه شرایط و جور سالیان عبور کرده. در مورد شخص من، علاقه و ایمان به مردم، هدفم و همینطور عشق به وطنم، کمککننده بزرگی برای طیکردن این مسیر بوده است.
سختیهای این سالها، چطور بود؟
همهاش سختی بوده. هیچجایش راحت نبوده. سالها روی شاهنامه فردوسی کار کردم و امکان اجرایش نبود. اما صبور بودم تا اینکه شرایط هموارتر شود.
در آثار شما، توجه به ادبیات کهن ایران هویداست. قهرمان شما در ادبیات چه کسی است؟
قهرمانان من مولوی، فردوسی و حافظ هستند. تفکرات و اهدافشان بر مسیر من تاثیر فراوان داشته. البته در بین معاصران «ملکالشعرای بهار» و «نیما» از قهرمانان من هستند.
از این تاثیر بگویید.
مقصود اصلی مولانا، پاسداشت مقام والای انسان بوده و نمیتوانستهام آثار او را بخوانم و تحتتاثیر معجزه کلام او نباشم
.
فردای ایران را چطور میبینید؟
نمیتوانم دقیق بگویم. نمیدانم. بهقدری مسایل جهانی پیچیده هستند که فردای ایران پیشبینیپذیر نیست.
پس بهتر است اینطور بپرسم که دوست دارید تصویر ایران آینده چه آب و رنگی داشته باشد؟
مسلما دوست دارم ایرانِ فردا، توام با احترام به مقام انسان باشد. کوشش در راه آزادی خواسته هر شهروندی است. من هم، چنین آرزویی دارم.
منبع: روزنامه شرق