در گفتوگوي وزراي خارجه ايران و عراق مقرر شد «عهدنامه دوستي وحسن همجواري 1975 ايران و عراق» فعال و مورد تاييد مجدد قرار گيرد. اين امري ميمون و مبارك در روابط ايران و عراق خواهد بود، زيرا بدون چنين عهدنامهيي روابط ايران و عراق شكننده و سست خواهد شد و با اجراي عهدنامه فوق همه ابعاد روابط دو كشور در چارچوب دوستي و حسن همجواري مورد نظر قرار خواهد گرفت.عهدنامه 1975 كه در ايران به غلط به قرارداد الجزاير موسوم است بعد از سالها درگيري و تشنج فراوان در مرزهاي خشكي و آبي و در داخل دو كشور و طي يك پروسه سخت و طولاني به امضا رسيد. در فاصله 1350 تا 1354 براي چندمينبار در تاريخ، اوج درگيريهاي ايران و عراق بود كه با حمايت ايران از ملامصطفي بارزاني شكلي فرسايشي به خود گرفته بود و جوي متشنج، همراه با رعب و وحشت در اجتماع هر دو كشور به وجود آمده بود.زيارت عتبات عاليات قطع و نيروهاي نظامي هر دو كشور در حالت آمادهباش مراقب اوضاع يكديگر بودند، اين شرايط نابسامان كشورهاي دوست را وادار به ميانجيگري كرد و بومدين، رييسجمهور فقيد الجزاير در پنج مارس 1975 برابر با 14 اسفند 1353 توانست در حاشيه يك اجلاس بين كشورهاي اسلامي نوعي تفاهم اوليه بين ايران و عراق در شهر الجزيره به وجود آورد و بيانيهيي يك صفحهيي در الجزيره براي پايان دادن چندين سال درگيري و تشنج بين دو كشور صادر شد.پس از آن ايران و عراق از فروردين تا آذر 1354 جلسات فشردهيي در تهران و بغداد برگزار كردند كه حاصل آن «عهدنامه دوستي و حسن همجواري 1975 ايران و عراق» نام گرفت.از نظر حقوقي عهدنامه از يك قرارداد بالاتر است و ارزش بينالمللي دارد و همانطور كه ملاحظه شد عهدنامه 1975 هيچ ربطي به الجزاير ندارد. از فاصله زمستان 1354 تا بهار 1357 كارشناسان و متخصصين ايران و عراق جهت پياده كردن عهدنامه كه داراي چندين پيوست، الحاقيه و پروتكل در زمينههاي گوناگون است تلاش كردند و حتي در زماني كه انقلاب در ايران ميجوشيد كارشناسان عراقي در آخرين مراحل براي تطبيق عهدنامه با مرز زميني و آبي به ايران سفر ميكردند.اما با پيروزي انقلاب اسلامي، صدام حسين تصور كرد آنچه را در اروند توافق كرده كه خطالقعر مرز آبي دو كشور باشد ميتواند اينك به نفع عراق بشكند.
و كل اروندرود در مالكيت و حاكميت عراق قرار گيرد كه اين امر سبب حمله نظامي عراق به ايران شد كه بهرغم هشت سال جنگ تحميلي وليكن عراق نتوانست به هدف خود نايل آيد و كماكان خطالقعر اروندرود (خط تالوگ) مرز آبي دو كشور باقي ماند.جالب است كه صدام حسين در روز اول جنگ (31 شهريور 1359) در يك كنفرانس مطبوعاتي جلوي دوربينهاي خبرنگاران، عهدنامه 1975 را پاره كرد و گفت از امروز چنين عهدنامهيي وجود ندارد.وليكن چون اين عهدنامه طبق ماده 103 منشور در سازمان ملل متحد به ثبت رسيده بود تا پايان جنگ عراق با ايران معتبر باقي ماند و چون در پايان جنگ هم قطعنامه 598 جهت تعيين مرزهاي بينالمللي دو كشور به مرزهاي شناخته شده بينالمللي استناد كرد كه در ديدگاه سازمان ملل متحد همان مرزهاي تعيين شده عهدنامه 1975 بود لذا كماكان اين عهدنامه تنها عهدنامه معتبر بين دو كشور و معتبر از نظر سازمان ملل متحد است.در چنين شرايطي، تاييد مجدد اين عهدنامه كاري عاقلانه است كه از اتلاف مجدد انرژي دو كشور جلوگيري كرده و ضامن حسن همجواري دو ملت و دو كشور خواهد بود.از اين پس مديريت راه آبي اروندرود، زيارت عتبات عاليات، مناطق مشترك نفتي، منابع آبي و رودخانهها، بازارچههاي مرزي و بسياري از موارد ديگر تحت پروتكلها و دستورالعملهاي عهدنامه 1975 اجرا و پياده و دوستي دو كشور مستحكمتر خواهد شد.
منبع: اعتماد