سربازان روسی بدون حتی شلیک یک گلوله توانستند کنترل منطقه استراتژیک کریمه را در دست بگیرند. دولت تازه تاسیس کییف بهرغم تمامی هشدارهای آمریکا از روسیه برای بیرون کشیدن نیروهایش از این منطقه، قادر به انجام هیچ کاری نبود. آیا این اقدام روسیه بر طبق موازین بینالمللی بود. یا خیر؟ این سوال را باید از حقوقدانان پرسید؟ دكتر داوود هرمیداس باوند استاد حقوق بینالملل و روابط بینالملل است. وی از سال ۱۳۵۴ به استخدام وزارت خارجه ایران درآمد و از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۸۲ در سازمان ملل فعالیت کرده و یک سال ریاست کمیته حقوق مجمع عمومی سازمان ملل را بر عهده داشت. باوند دکترای روابط بینالملل خود را از دانشگاه امریکن در واشنگتن دیسی در سال ۱۹۶۳ دریافت کرده و در دانشگاههای رودآیلند، تهران، امام صادق(ع) و آزاد تدریس کرده است کنوانسیون سوم حقوق دریاها با موضوع «دریاهای بسته و نیمه بسته» از سوی دکتر باوند در کمیسیون حقوقی مجمع عمومی سال ۱۹۷۶ مطرح شد و به تصویب رسید. دکتر باوند از اعضای هیات موسس انجمن علوم سیاسی ایران انجمن ایرانی روابط بینالملل و انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد است. مشروح مصاحبه آرمان با این استاد حقوق بینالملل در ذیل میآید:
روسیه در خاك اوكراین و شبه جزیره كریمه نیرو پیاده كرده است. این اقدام به لحاظ حقوق بینالملل در چه جایگاهی است؟
طبق بند دو منشور ملل متحد كشورها در روابط فیمابینشان باید از هر گونه تهدید و توسل به زور علیه تمامیت ارضی، استقلال سیاسی و حاكمیت ملی یكدیگر خودداری كنند و هر اقدامی كه مغایر با اصول و اهداف منشور ملل متحد باشد باید حذركنند. بنابراین این موارد جزو اصول حقوق بینالملل است. طبق همین اصول یكی از موارد ارتكاب جنایت علیه بشریت تجاوزمسلحانه از سوی یك كشور علیه كشور دیگر است چنانكه ماده 5 اساسنامه دیوان كیفری بینالمللی از موارد جنایات جنگی ارتكاب به عمل تجاوز مسلحانه به خاك دیگر كشورهاست بنابراین كشورها باید به حاكمیت یكدیگر احترام بگذارند. اگر كشوری در معرض تجاوز قرار بگیرد آنطور كه منشور میگوید حق ذاتی دفاع جمعی و فردی برعهده كشور مورد تجاوز قرار گرفته است. بنابراین روسیه طبق اصول بینالملل و حقوق متقابل میان كشورها اوكراین را مورد تجاوز قرار داده است؛ تجاوز مسلحانه به اوكراین مصداق جنایت جنگی است و این حق برای اوكراین وجود دارد كه در شورای امنیت طرح شكایت كرده و از حاكمیت خود دفاع كند.
دولت روسیه ادعا میكند از حقوق روس تبارهای اوكراین دفاع میكند؟
دولت جدید اوكراین هیچ گاه اعلام نكرده است كه قصد دارد پایگاه روسیه را تصرف و نیروهای روسیه را از این كشور بیرون كند. اگر بهانه این است كه 60 درصد مردم كریمه روستبار هستند این نكته وجود دارد كه مردم قزاقستان هم روس تبار هستند آیا روسیه باید با این رویكرد با دولت قزاقستان برخورد كند؟ بنابراین باید دانست آنچه در سالهای فروپاشی دولت شوروی مطرح شد ابتدا استقلال كییف بود. بنابراین اوكراین یك جمهوری مستقل از حوزه روسیه مطرح میشود در زمان گورباچف هم بحث استقلال اوکراین مطرح شد بنابراین فدراسیون روسیه طبق حقوق بینالملل نمیتواند خود را وارث متصرفات و سرزمینهای شوروی تلقی كند. به یك معنای دیگربه لحاظ حقوقی این فدراسیون روسیه بود كه اعلام جدایی كرد. بنابراین جمهوریها از روسیه جدا نشدند این فدراسیون بود كه اتحاد جماهیر شوروی را از میان برداشت. تمام هیاهو بر سر عدم امضای قرارداد تجاری با اتحادیه اروپا از سوی رئیسجمهور سابق است؛ بنابراین بخشی ازمردم اوكراین علیه این عدم استقبال رئیسجمهورسابق از قرارداد تجاری دست به تظاهرات زدند. رئیسجمهور سابق اوكراین هم این كشور را ترك كرده است پس رئیسجمهور بركنار شده هیچ حقی ندارد. به طور كلی روسیه از این ناراحت است كه مبادا اوكراین به عضویت ناتو دربیاید همانطور كه میدانید روسیه عضو گروه گوام است؛ گرجستان، آذربایجان، اوكراین و مولداوی خواهان حضور در ناتو و اتحادیه اروپا هستند با به قدرت رسیدن چهرههای غربگرا و ضد روس در پی وقوع انقلابهای رنگی در برخی از اعضای گوآم و روی کار آمدن عناصر جوان و پرانگیزه در تعدادی دیگر از آنها، این سازمان تا حدود زیادی از انفعال یا حداقل از کم تحرکی خارج شده و شتاب چشمگیری در حرکت کند آن بوجود آمده است پس از پایان عمر جهان دوقطبی که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 واقعیت پیدا کرد، گرایش به سمت تاسیس و فعالیت سازمانهای منطقهای نسبت به دهههای قبل تشدید شد. اگرچه در آن دوره نیز سازمانهای منطقهای زیادی تولد یافته و با رویکردهای مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی فعالیت میکردند، ولی بعد از افول ستاره عمر ابرقدرت شرق، انگیزه همگراییهای منطقهای در میان برخی از دولتها و ملتها بنا به دلایل مختلفی بیش از پیش قوت گرفت. در میان کشورهای متمایل به ابرقدرت شرق، یکی از دلایل عمده این رویکرد پر کردن خلأ ناشی از فروپاشی شوروی و ایجاد چتر امنیتی جدید در دنیای تازه بود. برخی دیگر از کشورها با هدف تحکیم موقعیت بینالمللی خود در نظام بینالملل یک ـ چند قطبی تمایل خود را به تشکیل سازمانهای همکاری منطقهای نشان داده و در راه تحقق آن گام برداشتند. در واقع این کشورها به دنبال جهان چند قطبی بوده و تاسیس برخی سازمانهای منطقهای قوی و پرظرفیت را مقدمه شکلگیری چنین جهانی به حساب میآوردند. شاید بتوان ایجاد سازمان همکاریهای منطقهای شانگهای در سال 1996 به رهبری روسیه و چین و عضویت کشورهای آسیای مرکزی را نمونه بارز این رویکرد به حساب آورد. سازمان منطقهای گوآم متشکل از چهار کشور گرجستان، اوکراین، آذربایجان و مولداوی است که همگی از جمهوریهای شوروی هستند و در منطقه قفقاز و جنوب غرب فدراسیون روسیه واقع شدهاند. در سال 1997 رهبران این چهار کشور تازه استقلال یافته طی نشستی در حاشیه اجلاس سران شورای اروپا در استراسبورگ فرانسه، با صدور بیانیهای تصمیم و توافق خود را مبنی بر ایجاد یک سازمان همکاری منطقهای به نام «گوآم» اعلام کردند. بنابراین رسیدگی به عضویت این كشورها برای عضویت در ناتو متوقف شد. بنابراین تصرف منطقه كریمه خلاف منشور بینالملل و مغایر با حقوق بینالملل است. بنابراین اقدام روسیه تهدیدی جدی علیه تمامیت ارضی روسیه است.
واكنش غرب و اروپا به اقدامات احتمالی روسیه چگونه خواهد بود ؟
شورای امنیت هر تصمیمی بگیرد روسیه آن را وتو خواهد كرد. اما قطعنامهای به نام اتحاد برای صلح وجود دارد. این قطعنامه میگوید وقتی شورای امنیت فلج شد مجمع عمومی میتواند به وضعیت فوق رسیدگی كند. و اقدامات جمعی را علیه دولت خاطی به كار بگیرند؛ این قانون در سال 54 رسما در جریان جنگ كره، اشغال كانال سوئز و ایجاد نیروهای پاسدار صلح واستفاده از دیوان بینالمللی لاهه است. اوکراین نیروی دریایی روسیه را متهم به یورش مسلحانه به یک فرودگاه این شبه جزیره کرده است. روسیه چنین استدلال میکند که چرا نباید به چنین حرکتهایی دست زده شود، مگر این درست همان چیزی نبودکه مخالفان دولت اوکراین در کییف انجام دادند. اما مشکل بتوان پی برد که روسیه تا چه حد از پشت صحنه، گرداننده این حرکات است. ویکتور یانوکوویچ، رئیسجمهوری برکنار شده اوکراین به روسیه پناه برد و به او اجازه داده شد تا دریک کنفرانس خبری خود را رئیسجمهوری قانونی اوکراین خوانده و بگوید که دولت جدید توسط اوباش تندرو برسر کار آمده است. اما نشانههایی حاکی از سختتر شدن موضع روسیه به چشم میخورد گرچه آشکارا مقامات روسیه به آن اذعان ندارند. روسیه به خوبی میداند که مساله جدایی کریمه لازمه یک مقابله واقعی از نظر سیاسی و دیپلماتیک خواهد بود اما سوالی که ولادیمیر پوتین با آن روبهروست این است که تا چه حد میتواند بدون خطر یک رویارویی همهجانبه، پیش برود. روسیه اکنون تحرکات جدیدی را به نمایش گذاشته است و رزمایش و تست نظامی را در مرزهای غربی خود را به دستور آقای پوتین به اجرا میگذارد. هنوز صدای دندانهای روسیه در گوش زمان وجود دارد. بهنظرم روسیه تحولات اوکراین را در چند محور دنبال میکند که در آن بحث امنیت تا انرزی و... مطرح است. طبق اصل دهم پیمان آتلانتیک شمالی و اصول گسترش روند عضویت کشورهایی که نامزد عضویت در ناتو هستند باید از حرکتی رو به جلو پیروی کنند و اوکراین از این امر مستثنی نیست. تحولات جدید ضربهای مهم به سیاست یورآسیا گرایی روسیه محسوب میشود. در اصل اوکراین گرانیگاه دو شاخص اصلی سیاست روسیه در رهبری انرژی بر اروپا و هژمونسازی روسیه در محیط سیایاس محسوب میشود. روسیه در دریای سیاه بطور قطع بعد از تحولات جدید متاثر میشود و بیدلیل نیست که بلافاصله در جابهجایی قدرت در کییف پیامد اولیه در موضوع بندر استاوروپل اتفاق میافتد. طی تغییرات در اوکراین راسموسن، دبیرکل ناتو با هشدار موضعگیری کرد و وزیر دفاع آمریکا نیز بهشدت بهدنبال تماس تلفنی با مقامات کییف بود و نهایتا ارتش اوکراین در تحولات ظاهر نشد و صرفا مقامات امنیتی و پلیس دولت قبل وارد صحنه شدند.
به نظر برخی از کارشناسان روسیه غافلگیر شد ونتوانست پاسخ بهموقع بدهد وشرایط را به نفع خود تنظیم کند. شما این نظر را چگونه تحلیل میکنید؟
روسیه چشمان بزرگ و دستهای بزرگی دارد و بازی به اینجا ختم نمیشود و بیدلیل نیست که مقامات غربی در تلاش هستند تا سیاست آرامش بخشی بعد از جابجایی قدرت در کییف را با روسیه پیگیری کنند. برخی اعتقاد دارند که سرگرمی روسیه در بازیهای المپیک سوچی و تهدیدات برخی مسئولان عربی در نقش آنها در نقض امنیت بازیهای المپیک سوچی و داستان هواپیماربایی در ترکیه که گویا با ملیت اوکراینی بود باعث شد تا تمرکز مقامات امنیتی روسیه به هم بخورد و دچار تغییر اولویت شوند. بهنظرم روسها هم دومینو را میفهمند و هم شطرنجباز حرفهای هستند. روسیه را نباید دست کم گرفت. روسیه یک روز قبل از جایجایی قدرت در کییف کمکهای اقتصادی خود را قطع کرد و موضوع کمک ۱۵ میلیاردی خود را تعلیق کرد. این به معنای احساس خطر قبل از وقوع خطر بود. آمریکا و خصوصا آقای جان کری نگران قضاوت روسیه در شرایط جدید هستند. غرب نیاز دارد تا ۲۷ میلیارد دلار در کوتاه مدت به اقتصاد اوکراین تزریق کند تا وضیعت را نگهداری کند. امروزه بحث پیرامون تزریق قطره چکانی یک میلیارد وچند میلیارد است که بیانگر عدم اطمینان کافی به نتیجه فوری و مطلوب است. معیار قضاوت باید بعد از این تحولات به نحوه تعاملات روسیه با آلمان و سپس اتحادیه اروپا و آمریکا، ماموریت جدید آلمان در مناسبات ژئوپلیتیکی، ارزش قراردادهای انرژی و خصوصا گازی، برنامهریزی جدید ناتو و چگونگی واکنش اوکراین به ورود به اتحادیه گمرکی اروپا و چگونگی تحولات قومیتی و بنادر اوکراین توجه کرد. مذاکرات آقای هیگ وزیر خارجه بریتانیا با آمریکا بسیار مهم است زیرا کیفیت قدرت در درون اتحادیه اروپا از مدار دیگری پیروی میکند.
آینده تحولات را چگونه ارزیابی میکنید؟
سناریوهای متفاوتی مطرح شده است احتمال ائتلاف سیاسی و حتی برخورد نظامی محدود و بصورت خیلی بدبینانه احتمال تجزیه باقی است. البته والنتینا ماتوکوف سخنگوی شورای فدرال پارلمان روسیه که از نزدیکان ولادیمیر پوتین است احتمال هرگونه مداخله نظامی را تکذیب کرد. شرایط کریمه خیلی آرام نیست ولی باید خوشبین بود ولی چگونگی ائتلاف آتی نیز مطرح است. مردم از فساد و الیگارشی خسته شدهاند. به گفته مقامات، حقوق سالانه یانوکوویچ به عنوان رئیسجمهور، حدود ۱۰۰ هزار دلار بوده است ولی ثروت پنهانی را رسانهها مطرح میسازند. برخی از گاراژی مملو از خودروهای مسابقهای قدیمی و اتومبیلهای کلاسیک را مطرح میسازند که جای تعجب دارد. به نظرم قانون باید رعایت شود و دخالتهای احتمالی از خارج از این کشور قطع شود. فاکتور خشونت و شورشگری در معادلات تغییر سیاسی شرایط را بدتر می کند و باید حذف شود