علي دايي در پاسخ به اين پرسش که «چقدر فوتبال ايران را حرفه اي مي دانيد»، گفت: زماني مي توانم بگويم فوتبال ايران حرفه اي است که آدم هاي آن هم حرفه اي باشند. وقتي ما از خودمان يک زمين تمرين و زمين بازي استاندارد نداريم چگونه مي توانيم نام حرفه اي را بر خود بگذاريم؟
به نقل از تسنيم، وي افزود: زبان فوتبال در همه دنيا يکسان است، کرنر،کرنر است، گل، گل است، پنالتي پنالتي است و مدل باشگاهداري در همه جاي جهاني يکسان است اما متاسفانه ما هيچ تعريفي از فوتبال حرفه اي نداريم که بخواهم در اينجا عنوان کنم.
دايي عنوان کرد: يکي ديگر از نکاتي که نمي توانيم لفظ حرفه اي را بر فوتبال ايران بگذاريم اين است که مديران ما و دولت، به فوتبال به عنوان يک صنعت توجه نمي کنند و بايد به آن به عنوان صنعتي که مي تواند درآمدزا باشد نگاه کنند. در خوشبينانه ترين حالت ما 2 باشگاه حرفه اي داريم، حرفه اي از اين بابت که داراي امکانات خوبي هستند.
سرمربي پرسپوليس يادآور شد: با همه توضيحات ارائه شده چاره اي نداريم که با وضعيت موجود بسازيم و به فوتبال خدمت کنيم. اين مشکل مختص علي دايي و پرسپوليس نيست، خيلي از تيم ها و باشگاهها با چنين مشکلي دست و پنجه نرم مي کنند. بنابراين اگر هدف کسي خدمت است بايد با مشکلات موجود بسازد.
وي با بيان فاصله فوتبال فوتبال ايران با فوتبال دنيا بسيار زياد است، اظهار داشت: در فوتبال حرفه اي دنيا 5 روش درآمدزايي وجود دارد که در کشور ما به آن توجه نمي شود. بليت فروشي، حق پخش تلويزيوني، اسپانسرينگ، ترانسفر بازيکن و فروش محصولات باشگاه ها با در نظر گرفتن حق کپي رايت پنج روش درآمدزايي است که در ايران هيچ جايگاهي ندارد.
دايي ادامه داد: بليت فروشي که در اختيار سازمان ليگ است، حق پخش تلويزيوني که به باشگاه ها پرداخت نمي شود، باشگاه ها نمي توانند از مزاياي اسپانسرها استفاده کنند و تنها حق امتياز اسپانسر روي لباس است که تيم هاي مي توانند از آن بهره مند شوند. در مورد ترانسفر بازيکن هم بايد بگويم که در چند سال گذشته باشگاه ها هيچ درآمدي در اين خصوص نداشتند چرا که بحث سازندگي در باشگاه ها از بين رفته و همه مصرف کننده شده اند.
دايي در اين رابطه به دوران بازيگري خود در آلمان اشاره کرد و گفت: زماني که در خارج از ايران بازي مي کردم يک اسپانسر اصلي شناخته شده داشتيم که مشخصات آن روي لباس حک مي شد و صدها اسپانسر فرعي هم داشتيم که هميشه و همه حال يار و ياور باشگاه بودند. زماني که براي انجام مسابقات کشور را ترک مي کرديم، علاوه بر اسپانسر اصلي، اسپانسرهاي فرعي هم به عنوان ياوران هميشگي، همراه تيم بودند.
دايي که در برنامه «چهار چهار دو» راديو جوان حضور يافته بود، در بخش ديگري از سخنان خود که در خصوص «حفظ حرمت» از او سوال شده بود، اظهار داشت: جاي تاسف است که بگويم امروزه حرمت هيچ جايگاهي در فوتبال ايران ندارد و تاسف بيشتر من اين که اين حرمت شکني را امروزه در جامعه هم مي توان ديد. وقتي ما به خاطر منافع شخصي خود حاضر به کوبيدن و تخريب شخصيتي همکار خود هستيم و با مصاحبه هاي آنچناني حرمت ها را زير پا مي گذاريم، چه انتظاري بايد از ديگران داشت؟
وي ادامه داد: چه انتظاري مي توانيم از افرادي داشته باشيم که از بيرون فوتبال وارد اين ورزش شده اند؟ پاسخ اين سوال را خود ما بهتر از هر فردي ديگر مي دانيم و اگر اين سوال از ما پرسيده شود بهتر مي توانيم به آن پاسخ دهيم. متاسفانه امروزه شاهد وقوع مسائل زيادي در فوتبال هستيم که هيچ جايگاهي در اين ورزش ما ندارد. مربي به دنبال تخريب يک مربي ديگر است، بازيکن تلاش مي کند بازيکن تيم رقيب را خراب کند و... همه اينها در فوتبال ما نقش تخريبي داشته و به نفع و صلاح ورزش نيست.
سرمربي پرسپوليس با اشاره به نقش رسانه ها گفت: همانطور که ما در فوتبال اصول حرفه اي را بلد نيستيم، يک خبرنگار هم حرفه اي نيست. اينکه او چه سوالي را بايد از مربي، بازيکن و مسئول يک باشگاه بپرسد خيلي مهم است. زماني که اين دوستان رسانه اي براي گرفتن مصاحبه بايد به آن توجه داشته باشند هم خيلي مهم است. بارها مشاهده شده و مي شود که وقتي بازي تمام شده و مربي و بازيکن در اوج ناراحتي هستند از او سوالاتي مي پرسند که در آن شرايط پاسخ ها هم همراه با هيجان و ناراحتي است. طبيعي است که در چنين شرايط پاسخ مناسبي نمي توانند از مربي يا بازيکن بگيرند.
وي ادامه داد: وقتي مي گويم حرفه اي نيستيم همين است. از من مربي گرفته تا همکاري رسانه اي؛ ياد نگرفته ايم که کجا، چگونه و به چه شکلي پرسش هاي خود را مطرح و مشکلات خود را بيان کنيم.
دايي در واکنش به اين موضوع که چرا در فوتبال ما به اسطورهها احترام گذاشته نميشود، اظهار داشت: من هيچ وقت خودم را اسطوره فرض نکردهام و هميشه خدمتکار مردم بودهام. من با فوتبال خيلي کارها براي مملکتم کردهام اما در عوض فوتبال هم خيلي چيزها به دايي داد. در حقيقت من با فوتبال دايي شدم که اين هم خواست خدا بود و لطف مردم.
وي گفت: متاسفانه ما تعريف خاصي براي اسطوره نداريم و به همين دليل اين کلمه را خيلي جاها بيخود و بيجهت خرج ميکنيم. اسطوره ريشه يوناني دارد و به معناي آگاهي است. هر فردي در رشته خودش به اوج آگاهي برسد به او اسطوره ميگويند. به نظر من اسطوره جهان پهلوان تختي است اما اگر الان زنده بود چه برخوردي با او داشتيم؟ در ورزش ما آدمها بعد از مرگ اسطوره ميشوند در صورتي که بايد وقتي زنده هستند برايشان ارزش قائل شويم همه جاي دنيا هم همين کار را مي کنند.
سرمربي پرسپوليس خاطرنشان کرد: جانبازان و خانواده شهدا چرا در جامعه ما عزيز هستند؟ چون آنها از جانشان براي اين مملکت گذشتهاند و اسطوره واقعي اينها هستند. متاسفانه در ورزش حرمت بزرگان را نگه نميداريم، البته حرمت امامزاده را اول بايد متولي آن حفظ کند. در حال حاضر جاها عوض شده است. چرا ورزشکاراني مثل هادي ساعي، عليرضا دبير و حسين رضازاده وارد سياست شدهاند؟ چون ميبينند در ورزش جايگاهشان را افرادي غيرمرتبط پر کردهاند که اين هم دليلش دولتي بودن ورزش ما است که باعث ميشود افراد دولتي در ورزش حضور داشته باشند.
دايي تصريح کرد: روز اولي که در پرسپوليس قبول مسئوليت کردم برنامه 3 ساله ارائه دادم که در آن هم نتيجهگيري در رقابتهاي داخلي پيشبيني شده بود و هم مسابقات آسيايي. تا الان هم به اهدافم رسيدهام اما متاسفانه 4 ماه است که باشگاه دچار مشکل شده است. نبايد کسي با نيامدن و پاسخگو نبودن به بازيکنان بياحترامي کند. بازيکنان ما تا الان فقط وعده وعيد شنيدهاند. متاسفانه جنگ قدرت در باشگاه پرسپوليس اين مسائل را ايجاد کرده است.
وي در پاسخ به اين سوال که آيا وزارت ورزش نقش اصلي را در جنگ قدرت به راه افتاده ايفا ميکند يا نه، گفت: نميتوانم وزارت ورزش را به تنهايي مقصر بدانم. غيرحرفهاي بودن فوتبال ما و ورود برخي افراد اين وضعيت را ايجاد کرده است. مدير که نبايد فقط فوتبالي باشد. مدير بايد علم مديريت بداند. در همه جاي دنيا هم افراد غيرفوتبالي کمتر مدير باشگاه ميشوند. مگر بارسلونا، ميلان و رئال مادريد توسط افراد فوتبالي اداره ميشوند؟ آنها مديراني دارند که در کنارشان مشاوران اقتصادي خوبي فعاليت ميکنند و باشگاه را ميچرخانند.
دايي يادآور شد: اينکه شخصي بگويد من فوتبالي هستم، سالها در اين تيم بودهام و زحمت کشيدهام کافي نيست و مدير بايد علم و توانايي اقتصادي داشته باشد. ما پيشکسوتان باشگاه را روي چشممان ميگذاريم اما شما ببينيد پرسپوليس بيش از 200 پيشکسوت دارد، آيا همه آنها بايد در باشگاه فعال باشند؟
سرمربي پرسپوليس تاکيد کرد: ما نياز به تيم مديريتي قوي داريم. پروين بزرگ فوتبال ما و پرسپوليس است اما الان يک فکر نو و ايده نو که مطابق سال 2014 باشد نياز است. بايد با زمانه پيش رفت. مثل قبل نيست که پشت ماشينها لباس عوض ميکرديم و اردو نميرفتيم. ما به بازيکنان چيزي ندادهايم که از آنها چيزي بخواهيم. اگر طبق قرارداد پيش برويم بازيکن به خودش اجازه نميدهد مصاحبه انتقادي بکند.
دايي در مورد روند خصوصيسازي دو باشگاه پرسپوليس و استقلال خاطرنشان کرد: به نظر ميرسد دولت در اين زمينه تصميم جدي دارد و وزارت ورزش هم فعاليت زيادي در اين باره داشته است. بايد از اميررضا خادم که جلسات زيادي براي رساندن اين قضيه به سرمنزل مقصود برگزار کرده تشکر کنم. پرسپوليس و استقلال تيمهايي مردمي هستند که در واگذاري آنها بايد تمام جوانب امر بررسي و کار کارشناسي صورت گيرد. اين دو باشگاه بايد به افرادي واگذار شوند که ايدههاي نو داشته باشند.
وي در پاسخ به اين سوال که با وجود داشتن قرارداد 3 ساله آيا امکان جدايي زودهنگامش از پرسپوليس وجود دارد گفت: اگر اتفاق خاصي نيفتد تا پايان قرارداد 3 سالهام در اين باشگاه خواهم بود. اگر به شيوه بازيکن گرفتن من هم توجه کرده باشيد نفراتي را جذب کردهام که در سالهاي آينده بتوانم با آنها نتيجه بگيرم اما ممکن است مديري بيايد که نخواهد با من کار کند. خودم مشکلي ندارم چون اول فصل هم که به پرسپوليس آمدم با رويانيان مشکل داشتم اما وقتي به دنبالم آمدند خودم را فراموش کردم چون ميخواستم به مردم خدمت کنم.
اين مربي گفت: مطمئنا اگر مرا نخواهند و يا من نخواهم در تيمي نخواهم ماند، حتي اگر آن تيم پرسپوليس باشد. شايد خيلي سخت وارد تيم بشوم اما اگر خواهان من نباشند خيلي راحت از آن تيم جدا خواهم شد.
«چرا دايي اين روزها وارد حاشيه ميشود و مصاحبههاي جنجالي انجام مي دهد»؟ دايي در پاسخ به اين سوال گفت: زماني که فوتبال بازي مي کردم و حالا هم که مربي شدهام هيچگاه به دنبال حاشيه نبوده و شروع کننده حاشيه ها نبودم. اگر مي بينيد که اين روزها مجبور به جواب بعضي ها مي شوم به خاطر آن است که مصاحبه هاي زيادي عليه من انجام داده اند، مجبور مي شوم که پاسخ آنها را بدهم اما از همين جا به هواداران قول مي دهم که ديگر وارد اينگونه مسائل نشوم و در باره خيلي از مسائل واکنشي از خود نشان ندهم.
سرمربي پرسپوليس همچنين در خصوص اينکه سرخپوشان پايتخت تمرين دهنده خوبي نداند، گفت: به هيچ وجه اينگونه نيست. پرسپوليس هم کادر فني خوب و هم تمرين دهنده خوبي دارد. گواه اين سخنان وضعيت تيم در جدول رده بندي ليگ است.دوست دارم کساني که اين انتقاد را دارند روزي بر سر تمرين تيم بيايند و از نزديک شاهد تمرينات باشند.
وي در بخش پاياني سخنان خود براي تيم ملي فوتبال ايران در جام جهاني آرزوي موفقيت کرد و گفت: ايران با توجه به شرايط خاصي که دارد، کار سختي در اين رقابت ها خواهد داشت. با اين حال اميدوارم بتواند نتايج خوبي کسب کند.
دايي همچنين در پايان اين گفتوگو نظر خود را در خصوص کلمات زير اينگونه اعلام کرد:
پرسپوليس: عشق
رويانيان: خدمتگزار
کيروش: حرفه اي
کفاشيان: مدير غيرفوتبالي
استقلال: تيم پرطرفدار
قلعه نويي: همکار خوب من
کريم باقري: رفيق سالهاي دور
ايران - آرژانتين: رويارويي سخت
مسي: بهترين بازيکن دنيا (بخاطر مسي طرفدار بارسلونا شدم اما اکنون که اين تيم کمي افت کرده کمتر بازيهايش را ميبينم)
داوران فوتبال ايران: زحمت کشان فوتبال
علي کريمي: بازيکن بزرگ